گزارش جدید باراک سینر چه میگوید؟
چشما گزارش میدهدطرز حمله به ایران بنابر گزارش باراک ام.سینر بود
گزارش جدید باراک سینر چه میگوید؟
چرا مقاله «آیا فروپاشی رژیم در ایران لازمهی ثبات منطقه است؟» مهم است؟
احتمالِ گذارِ خودکامه به خودکامه
معرفی باراک سینر (Barak Seener)
باراک سینر پژوهشگر، تحلیلگر امنیتی و کارشناس امور خاورمیانه است. او بنیانگذار اندیشکدهی Strategic Intelligentia است؛ نهادی که میان بخش خصوصی، تصمیمسازان سیاسی و نهادهای مدنی پل میزند تا امکان سرمایهگذاری و کسبوکار در بازارهای موجود و نوظهور-بهویژه منطقهی خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)- را فراهم کند.
او همکار پژوهشی انجمن سلطنتی خدمات متحد (RUSI) در لندن و از بنیانگذاران انجمن هنری جکسون (Henry Jackson Society) در وستمینستر بوده و برای مدتی ریاست بخش خاورمیانهی این اندیشکده را برعهده داشته است.
گزارش چشما:
از «بازگرداندن بازدارندگی» تا «فروپاشی الهامگرفته از غرب»
-دو گزارش باراک ام. سینر و نسبتشان با «جنگ دوازدهروزه»-
مقدمه
باراک ام. سینر، پژوهشگر «هنری جکسون سوسایتی»، در دو گزارش پیاپی -می ۲۰۲۴ و اگوست ۲۰۲۵- برای مواجهه با جمهوری اسلامی دو مسیر مرحلهبهمرحله ترسیم میکند: نخست برگرداندن بازدارندگی با ضربات محدود اما مستقیم به داخل ایران؛ سپس، فروپاشیِ الهامگرفته از غرب بهمثابه پیششرط ثبات منطقه. یکسال پس از گزارش نخست، الگوی پیشنهادی او عملاً در «جنگ دوازدهروزه» پیاده شد؛ سینر خود در گزارش دوم به این تداوم اشاره میکند.
گزارش می ۲۰۲۴: «Restoring Deterrence»—نسخهٔ عملیاتی برای ضربهزدن به داخل ایران
صورتبندی مسئله
سینر در می ۲۰۲۴ مینویسد بازدارندگیِ تحت رهبری آمریکا شکست خورده: ایران در آستانهٔ هستهایشدن است و ۱۳ آوریل ۲۰۲۴ ایران مستقیماً به اسرائیل حمله کرده؛ تمرکز آمریکا و اسرائیل روی «نیابتیها»، تفکیک تهران از پروکسیها، و تحریمهای نیمبند، عملاً به ایجاد «نُرمهای جدیدِ تهدید» انجامیده است. نقد او صریح است: دیپلماسیِ بدون پشتوانهٔ قدرت سخت کار نمیکند و تهران فقط به زور پاسخ میدهد.
نقد به راهبرد اسرائیل و آمریکا
بهزعم سینر، اسرائیل سالها به «جنگ بین جنگها» بسنده کرده و منابع را به مرزها و نیابتیها محدود کرده، بیآنکه ریسکِ خودِ رژیم را بالا ببرد؛ آمریکا هم با تفکیک ایران از نیابتیها و تمایز دفاع از بازدارندگی، راه را برای عادیسازی رفتارهای تهاجمی تهران باز گذاشته است.
نسخهٔ پیشنهادی (خط مشی و اهداف)
او یک بستهٔ عملیاتی مرحلهای پیشنهاد میکند: هدفگرفتن پایگاهها و فرماندهان سپاه داخل ایران؛ حملات سایبری به زیرساختهای حیاتی؛ تخریب توان پهپادی/موشکی؛ زدنِ زیرساخت نفت و گاز؛ زنجیرهٔ پدافند هوایی؛ و تأسیسات هستهای (نطنز/فردو/…)، در کنار جابهجایی ناوهای آمریکا برای کاهش آسیبپذیریشان در خلیج فارس. هدف: بازگرداندن بازدارندگی از مسیرِ تضعیف مستقیم رژیم.
نسبت با «جنگ دوازدهروزه»
یک سال بعد، در ژوئن ۲۰۲۵، همان الگو در مقیاس وسیع اجرا شد: هدفگیری فرماندهان سپاه، تأسیسات هستهای و موشکی و پدافندی؛ سینر در گزارش ۲۰۲۵ تصریح میکند که این همان خطی بود که در می ۲۰۲۴ توصیه کرده بود.
گزارش اگوست ۲۰۲۵: «Regime Collapse in Iran»—چرا فروپاشی رژیم ایران، «ضرورت ثبات منطقه» است؟
چارچوب کلی و ادعاهای محوری
گزارش جدید با مرور «شکستهای راهبردی ایران» -از زدنِ پدافند هوایی در آوریل ۲۰۲۴ تا «سقوط رژیم اسد» و جنگ دوازدهروزه- میگوید: کاریزمای رهبری و تصور اقتدار نظام آسیب ساختاری دیده و ثبات منطقه تنها با ایرانِ غیرهستهایِ بدون صدور تروریسم ممکن است؛ و این، از نظر نویسنده، در گرو فروپاشی رژیم است. او صریحاً تفاوت میگذارد بین «Regime Change» کنترلشده از بیرون و «Regime Collapse» الهامگرفته از غرب؛ دومی یعنی فرسایش مستمر ظرفیت حاکمیت تا فروپاشی ساختاری، بدون نصب دولت دستنشانده.
هویتسازی ایدئولوژیک و «ملیگرایی اقتدارگرا»
سینر رژیم را هیبریدی میخواند: ترکیب صورتهای انتخاباتی با ستونهای انتصابی. در فصل هویتها توضیح میدهد چگونه ولایتفقیه/شهادت/انتظار با ملیگراییِ ضدغرب گره خورده و اجماع ضد آمریکا/اسرائیل را (حتا در میان اصلاحطلبان) به «نقطهٔ پیوند» تبدیل کرده است. هشدار مرکزی او: در غیابِ بدیلِ معتبر، امکانِ زایشِ یک ملیگرایی اقتدارگرایِ غیردینی و ضدغربی وجود دارد که هم سرکوب داخلی دارد و هم دشمنتراشی خارجی.
اپوزیسیون: چه کسانی و با کدام نقشهی «روز بعد»؟
گزارش دو سطح را تفکیک میکند:
۱) تصویر صحنه: از اصلاحطلبانِ درونحکومت تا ملیگراها، چپها، مذهبیهای مترقی، سلطنتطلبان/رضا پهلوی و شورای ملی مقاومت/مجاهدین خلق، و نیز شبکههای مدنی/نسل جوان؛ این تصویر بهصورت پیوست فهرست میشود تا پهنای طیف نشان داده شود.
۲) طرحهای انتقال: گزارش بهتفصیل دو الگوی «دولتِ موقت/هیأت اجرایی گذار» نزد رضا پهلوی (۱۰۰ روز، تداوم خدمات، جذب تکنوکراتها و جداشدگان) و مجاهدین خلق (شورای اجرایی گذارِ ششماهه، حفظ بوروکراسی برای تداوم خدمات، انحلال نهادهای سرکوب) را بازگو میکند؛ سپس تأکید میکند غرب باید هماهنگ کند نه کنترل؛ به اپوزیسیونِ سکولار–دموکراتِ بیرون از ساختار کمک کند؛ و انگیزههای مالی/سیاسی برای انشقاق در هستهٔ قدرت فراهم کند.
ریسکها و سناریوها
سه سناریوی پساسقوط ترسیم میشود:
- بدترین حالت: سپاه قدرت را قبضه کند.
- حالت میانه: رژیمِ اقتدارگرایِ غیردینیِ ضدغربی که کوتاهمدت ناتوان از سرکوب/صدور قدرت است.
- بهترین حالت: دموکراسی مشارکتیِ سکولار مبتنی بر سرمایهٔ آموزشی/فرهنگی جامعه.
- پیشنیازِ نزدیکشدن به سناریوی سوم: تصویرِ روشنِ «روز بعد» برای کاستن از ترس «خلأ قدرت» و هماهنگیِ پیشینی میان مخالفان.
«الهام از غرب» نه «دولت دستنشانده»
نسخهٔ عملیاتی سینر برای فروپاشیِ الهامگرفته از غرب اینهاست: تداومِ ضربات محدود خارجی (حفظ برتری هوایی اسرائیل و هدفگیری مراکز تصمیم/هستهای/موشکی/پدافندی)، کارزار اطلاعاتی–رسانهای چندلایه (پخش رواداشتشده، دورزدن سانسور، کمکرسانی پنهان به مخالفان)، مشوقهای جدایی برای مقامات/فرماندهان، بهرسمیتشناختن و همموضعکردنِ اپوزیسیون، و همزمان برنامهٔ منطقهای برای کنترلِ مرزها و پیشگیری از خلأ امنیتی؛ ازجمله گفتوگوی تحت حمایت سازمان ملل با گروههای قومیتی برای مدلهای فدرالی/غیردمتمرکز که وحدت ملی را حفظ کند.
اقتصاد/فرهنگ و اعتراض
گزارش توضیح میدهد چگونه گرهخوردگیِ نارضایتیهای اقتصادیِ مزمن (رشد پایین، بیکاری، تورم) با مطالبات فرهنگی/حقوقی موتور اعتراض را روشن نگه میدارد؛ و اگر انتقال بد عمل شود، گذارِ خودکامه به خودکامه محتمل است.
جمعبندی تحلیلی
۱) در می ۲۰۲۴، سینر برای «بازگرداندن بازدارندگی» زدنِ مستقیمِ داخل ایران را نسخه کرد -از فرماندهان سپاه تا هستهای/پدافندی/نفتی- و نقد کرد که اسرائیل/آمریکا با تمرکز بر نیابتیها هزینه رژیم را بالا نبردهاند. این خطوط، بهگفتهٔ خودش، در جنگ دوازدهروزه محقق شد.
۲) در اگوست ۲۰۲۵، او گام بعدی را ترسیم میکند: فروپاشیِ الهامگرفته از غرب؛ یعنی فرسایش نظام با ترکیب ضربات محدود و مهندسیِ سیاسیِ «روز بعد» در کنارِ تقویت اپوزیسیون سکولار–دموکراتِ بیرون از ساختار. هشدارش روشن است: بدون بدیلِ معتبر، خطرِ ملیگراییِ اقتدارگرا یا قبضهشدن قدرت بهدست سپاه بالاست.