چگونه از تمثیلهای خود درمانجویان استفاده کنیم؟!
دکتر متیو ویلیتبرای استفاده از تمثیلها در بافتار بالینی شیوههای زیادی وجود دارد. رویکرد رایج انتخاب تمثیلهایی است که با چالشهای درمانجویان متناسب است و به ایشان کمک میکند به تجارب خود از چشمانداز متفاوتی نگاه کنند. مثلا میتوان تلاش برای سرکوب افکار، احساسات یا حسهای بدنی را همچون دست و پا زدن در باتلاق شنی معرفی کرده و این گونه به درمانجو کمک کنیم تا به اثرات مضر اجتناب از تجربه پی ببرد. دیگر راه ممکن ایجاد تمثیل با استفاده از اصول نظریۀ چارچوب ارتباطی (RFT) (فودی و همکاران، 2014؛ ویلیت و همکاران، 2014) یا این است که به تمثیلهایی که درمانجویان به طور طبیعی از آن استفاده میکنند دقت کرده و تغییر رفتار را در این بافتار تشویق کنیم. این گزینۀ سوم موضوع بحث فصل هشتم کتاب تسلط بر گرفتگوی بالینی (ویلیت و همکاران، 2016) است و به طور مفصل در کتاب عالی نیکلاس تورنک که به زودی منتشر خواهد به آن پرداخته شده است.
زبان ما پر از تمثیل است. بعضی تمثیلها را میتوان تمثیلهای یخزده نامید چون آن قدری از این تمثیلها استفاده کردهایم که دیگر یادمان نمیآید اول چه معنایی، شاید معنایی عینیتر (مثل زبان پر از تمثیل است) داشتند. دیگر تمثیلها در آغاز برای سادهسازی معنای چیزی انتزاعی به کار رفتهاند. مثلا درمانجویی که به خوبی نمیتواند احساساتش را توصیف کند میگوید: «انگار ابر تیرهای در سرم همیشه در حال پرواز است». چون درمانجو از این تمثیل استفاده میکند پس مطمئنیم که معنایی برای او دارد (مثلا تمثیل به چیزی اشاره دارد که حتما جزئی از فرهنگ او است وگرنه از آن برای توصیف تجربۀ خود استفاده نمیکرد).
بنابراین استفاده از تمثیلهایی که درمانجویان خودانگیخته بیان میکنند از آنجا که این تمثیلها همیشه برای آنها معنادار است میتواند مفید باشد. با این حال برای متحول کردن نحوۀ ارتباط درمانجو با تجربهاش نیاز داریم که تمثیل را کمی بیشتر بشکافیم. برای همین است که دانستن ایجاد تمثیل بر اساس اصول RFT مفید است چون در غیر این صورت ممکن است صرفا از تمثیلهای درمانجو استفاده کنید.
همین که به تمثیلی در گفتار درمانجو برخورد کردید (این اتفاق ممکن است در هر جملۀ درمانجو روی بدهد) میتوانید از این بافتار نمادین بهره گرفته و فرایندهای درمانی را درون آن بکاوید. مثلا اگر درمانجو احساساتش را همچون «ابر تیرهای در سرش» توصیف میکند و هدف شما کمک به او برای تقویت مهارتهای مشاهدهای است آنگاه از او میتوانید دربارۀ شکل، اندازه و حرکت این ابر بپرسید؛ سپس میتوانید بپرسید که وقتی این ابر را میبیند چه میکند و این گونه در مورد پاسخهای او به این احساس کاوش کنید. آیا پنهان میشود؟ آیا با روشن کردن چراغ اتاق یا رفتن به جایی آفتابی از این احساس دور میشود؟ یا به جای تاریکی میرود؟ و بعد چه اتفاقی میافتد؟ آیا ابر ناپدید میشود؟ آیا برمیگردد؟
نکتۀ مهم استفاده از تمثیل در اتاق درمان به طور کلی این است که شیوۀ پاسخدهی درمانجو به تجربهاش را تغییر بدهیم؛ پس هدف کار شکافتن تمثیل مورد استفادۀ درمانجو با استفاده از اصول کلی تبیینکنندۀ رویکرد درمانیمان است. در درمانهای رفتاری بافتاری نظیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمانگران میخواهند درمانجویان را تشویق کنند که آنچه کارآمد است و آنچه ناکارآمد است را مشاهده کرده و برای پیش رفتن به سوی هدفی معنادار اقدامی کارآمد انجام بدهند. درمانگرانی که از این رویکرد استفاده میکنند به این که دقیقا بدانند کجا میروند نیازی ندارند اما نیاز دارند به درمانجویان کمک کند تجربهها و پاسخهای خود به این تجارب را مشاهده کرده و نتایج مفیدی در بارۀ اثربخشی پاسخهایشان بگیرند. تمثیل هم فرصتی برای کاوش دربارۀ پاسخهای جایگزین است. مثلا میتوانیم بپرسیم: «اگر به جای رفتن به اتاقی تاریک، به ابر تیره اجازه بدهید که در سر شما بماند چه اتفاقی میافتد؟»
در ادامه مثال کوتاهی از یک گفتگوی بالینی را میآوریم که در آن با استفاده از تمثیل درمانجو به او برای افزایش آگاهیاش کمک میشود:
درمانجو: من دربارۀ آنچه در ذهن من میگذرد را به شما بگویم مطمئن نیستم. انگار بین مراقبت از خودم و کمک گرفتن از شما مدام کشیده میشوم.
درمانگر: مثل یک تکه کاغذ که که با کشیده شدن پاره میشود؟
درمانجو:اوم... نه. مثل یک تکه پارچه که بین دو قطب مخالف آن قدر محکم دارد کشیده میشود که نزدیک است پاره بشود.
درمانگر: پس نزدیک است پاره بشود اما هنوز پاره نشده است.
درمانجو: نه هنوز چنین اتفاقی نیفتاده اما فکر کنم نزدیک است. خیلی سردرگم هستم.
درمانگر: چه کسی دارد پارچه را از دو سو میکشد؟
درمانجو: خودم!
درمانگر: خودت؟
درمانجو: بله، خودم دارم این کار را انجام میدهم. میدانم که میتوانم با شما حرف بزنم اما همۀ این ترسها را دار. میدانم که مسخره است اما نگرانم که اگر بگویم در سرم چه میگذرد شما چه فکری دربارۀ من میکنید؟
درمانگر: اگر بخشی از این پارچه پاره شود چه اتفاقی میافتد؟
درمانجو: نمیدانم.
درمانگر: آیا تا به حال چنین اتفاقی افتاده است؟
درمانجو: نه، فکر نکنم. من همیشه در نهایت تصمیم میگیرم.
درمانگر: یکی از دستها که پارچه را میکشد بدون پاره کردن آن بر دست دیگر پیروز میشود؟
درمانجو: بله، تا حالا اینجور درمورد قضیه نکرده بودم اما این اتفاق میافتد. حس میکنم که کشیده میشوم اما بند از بندم جدا نمیشود. در دو جهت مخالف کشیده میشوم اما در نهایت انتخاب میکنم.
درمانگر: چرا فکر میکنی پارچه هیچوقت پاره نمیشود؟
درمانجو: چون نمیخواهم پاره بشود؛ مراقبش هستم.
درمانگر: داری میگویی که به آرامی پارچه را در دو جهت مخالف میکشی اما نه تا حدی که پاره بشود.
درمانجو: بله، فکر کنم همینطور است. به نظرم به خودم اجازه میدهم حداقل کمی سردرگم باشم چون نمیخواهم سریع پیش بروم.
این نوع گفتگو مثالی از این است که چطور میتوانید از تمثیل درمانجو استفاده کرده و چیزی را کاوش کنید که درون این بافتار نمادین به طور مستقیم به به زندگی روانشناختی او مربوط است. اغلب صحبت کردن تمثیلی مقداری فاصله ایجاد میکند که به درمانجو اجازه میدهد دربارۀ موضوعات دشوار با فشار کمتری صحبت کند. موضوع این گفتگوی بالینی هم چنین چیزی بود. با این درمانجو دربارۀ صحبت در مورد افکارش سردرگم بود توانست که این کار را درون تمثیل انجام بدهد.
برای تمرین استفاده از تمثیلهای درمانجو میتوانید این کار را انجام بدهید. از تمثیلی که درمانجو بیان میکند استفاده کرده و از طریق سوالات تجربی که مشاهدهگری درمانجو را به کار میگیرند برای شکافتن و تشریح تمثیل استفاده کنید. اگر مطمئن نیستید که چطور این کار را انجام بدهید صرقا به تمثیلهایی دقت کنید که درمانجو خودانگیخته از آنها استفاده میکند و سپس سوالاتی را که میتوانید برای کاوش در فرایند درون این تمثیل بپرسید را یادداشت کنید. وقتی این مهارت را تمرین کنید پی بردن به تمثیلهای خودانگیختۀ درمانجو و استفاده از آنها طبیعیتر و آسانتر خواهد شد.
منابع مقاله:
Foody, M., Barnes-Holmes, Y., Barnes-Holmes, D., Törneke, N., Luciano, C., Stewart, I., & McEnteggart, C. (2014). RFT for clinical use: the example of metaphor. Journal of Contextual Behavioral Science, 3, 305-313.
Villatte, M., Villatte, J. L., Hayes, S. C. (2016). Mastering the Clinical Conversation: Language as Intervention. New York: Guilford Press.
Villatte, M., Villatte, J. L, & Monestes, J. L. (2014). Bypassing the traps of language with experiential practice. In N. Afari & Jill Stoddard (Eds). The Big book of ACT Metaphors: The Complete Guide to ACT Metaphors and Experiential Exercises.Oakland, CA: New Harbinger.
حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
ویلیت، متیو. (1396). چگونه از تمثیلهای خود درمانجویان استفاده کنیم. علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز /ماه / سال از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/
@Tohidclinic