چرا با این نمایشها باید مخالفت کنیم و چرا جرم تماشاگران از همه بیش تر است؟
اختصاصی ایران بریفینگ / امیر فرشاد ابراهیمیدر اینکه در تهران و شهرستانها جرم و جنایت اعم از سرقت و قتل و... رو به افزایش است شکی نیست.
در اینکه باید با مجرمان برخورد جدی کرد شکی نیست، در اینکه با مزاحمان جان و مال و ناموس ملت باید برخورد جدی کرد و به اشد مجازات آنها را رساند نیز هیچ شکی نیست ، اما:
رفتار مامور قانون باید به گونه ای باشد که حتی مجرمین از آنها نهراسند بلکه آگاه باشند در حکومت و سیستمی هستند که اگر جنایت و خلافی مرتکب بشوند عقوبت دارد.
اگر مجرمی از پلیس و مامور قانون «فقط بترسد» طبیعی است که مجرم از این خیابان و منطقه به خیابان و منطقه دیگری می رود که پلیس نیست و مرتکب جنایت می شود!
ما اصلا به کرامت انسانی و شأن هر انسان حتی مجرم، در این یادداشت کاری نداریم –اگرچه مقولهای است بسیار بسیار مهم - اما همه حرفمان این است که هموطنان بدانند رفتارهای اینگونه ای پلیس جمهوری اسلامی نه برای کم کردن جرم و جنایت ، نه برای متنبه کردن مجرمان بلکه برای انداختن هول و هراس به جان شهروندان است که بگویند: «ماهستیم»
این نمایش ها فقط و فقط برای گرفتن رای اعتماد و مشروعیت از شماست که بر دیگر جرم و جنایت خودشان سرپوش بگذارند!
همین شمایی که موبایل به دست در کنار خیابان ایستاده ای و خرسندی از اینکه دزد کیف قاپ و یا مجرم و مزاحم نوامیس ملت را در خیابانها می چرخانند فقط یک لحظه با خودت فکر کن :
این همان پلیسی است که در بازداشتگاهش ستار بهشتی را آنقدر کتک زد تا کشته شد!
این همان پلیسی است که فرماندهاش به گواه خود جمهوری اسلامی در فروش و اختلاس نفت دست داشت.
این همان پلیسی است که در آبان بیش از ۱۵۰۰ کودک و نوجوان و جوان این مملکت را به جرم اعتراض کشت.
این همان پلیسی است که خود دزد، قاتل،مزاحم ناموس و سرکوبگر و شکنجهگر است پس باید در داستانی که پلیس و قاضی و زندانبانش همه خود دزد و قاتل و مجرم هستند شک کرد!
اگرچه باید مسئولان و دولتمردان اگر از اشک ریختن برای جورج فلوید و فریاد وامصیبتا سردادن و محکوم کردن پلیس جنایتکار و وحشی آمریکا فارغ شدند، نگاهی هم به عملکرد نیروهای انتظامی کشور خودشان بیندازند، اما شمای شهروند بدان :
تماشای این صحنه ها فقط و فقط رای به خشونت و وحشگیری و سرکوب است.
تماشای شما استقبال از وحشگیری است و دادن مجوز به آنها که مرا هم سرکوب کن ، باتومت را بر سر من نیز بزن که موبایل به دست دیگری هست.
و در آخر شک نکنید این افراد که به عنوان مجرمین در خیابانها گردانده می شود آخرین افرادی هستند که از صافی حکومت گذشته اند : در وهله اول جانیان و مجرمان آشنا و خودی الک می شوند و پس از آن آنهایی که حاضر به همکاری و سرکوب هستند جدا می گردند و در آخر همینهایی که شما دمپایی زدن بر سرشان را جشن می گیرید!
فراموش نکنید حرفهای حسین همدانی فرمانده وقت قرارگاه امنیتی ثارالله تهران را که گفته بود از میان مجرمین و اراذل و اوباش دو تیپ تشکیل داده بودم که همانها بزرگترین فعالیتها را در سرکوب اعتراضات سال ۱۳۸۸ انجام دادند.
بار دیگری که مجرمین را در شهر گرداندند و ایستاده بودی و تماشا میکردی بدان به تماشای کسی ایستاده ای که اگر چه مجرم است اما حاضر به همکاری با جنایتگران جمهوری اسلامی نشده، آن لحظه قطعا جای مجرم و قربانی عوض خواهد شد!