نقطه‌ی مطمئن برای ایستادن

نقطه‌ی مطمئن برای ایستادن

مجتبی علوی

جریان‌های موجود:

•حامیان حکومت (جلیلی)

•حامیان پزشکیان

•تحریم‌کنندگان انتخابات

توازن قوا:

حکومت مایل است آزادی‌های سیاسی و اجتماعی کمتر شود، اما برای چنین کاری توانایی محدودی دارد. زیرا می‌داند پس از اعتراضات ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۰ مانند گذشته در بطن جامعه هوادار سنتی ندارد. به دلیل مقاومت‌های روزمره شهروندان ایرانی در تمامی زمینه‌ها، بسیاری از نیروهای سرکوبش خسته و آشفته‌اند و حتی‌الامکان مایل است از بروز اعتراضات همگانی جلوگیری کند. چون انتهایش را نمی‌داند. اینجا برخی تئوری‌های توطئه رنگ می‌بازند. سعید جلیلی نیروی ویژه‌ای با خودش به انتخابات نیاورده است. او در امتداد و نسخه‌ی دیگری از ابراهیم رئیسی است. پشتیبانی بخش‌های امنیتی نظام را هم با خودش دارد و شواهد و قرائن هم از نقشه‌ای بزرگ خبر نمیدهند. برای نمونه امکان ندارد سعید جلیلی با نقشه‌ای بزرگ به میدان آمده باشد اما مصطفی پورمحمدی اجازه و جرات پیدا کند در مناظرات، آنگونه از او چهره‌ای دروغگو و خائن بسازد. یا اگر سعید جلیلی بخواهد نقشه‌ای بزرگ پیاده کند، لازم است نمادهای مقاومت علیه حکومت (میرحسین، رهنورد، نرگس محمدی، بند زنان اوین، سعید مدنی، و ... ) را در ملاء عام اعدام کند، حکومت نظامی برپا کند و به زور سرنیزه متوصل شود. چنین کاری نه در توان اوست، نه مورد حمایت حامیان او و نه در نقشه‌ی بزرگ حکومت. چنین کاری به منزله‌ی خروج از کادر وضع موجود است. او صرفا امتداد وضع موجود است. هدف او همان هدف همیشگی حکومت است. یعنی تضعیف تدریجی جامعه در ابعاد مختلف در برابر حکومت. کافی است هرکس جز این گفت، از او سند، مدرک و شواهد بخواهیم تا با عمق استدلال و تحلیل او آشنا بشویم.

دولت پزشکیان در توازن قوا یک دولت دست‌بسته و ناکارآمد خواهد بود. زیرا نهادهای موازی سال‌ها از دولت اقتدارزدایی کرده و پروار شده‌اند. آن‌ها منافع بسیاری را برای خود ایجاد کرده‌اند و قرار نیست براحتی از این منافع دل بکنند. کسانی که در مقابل پزشکیان هستند، در تمامی جهات دست برتر را دارند. برای مثال کافی است بدانیم چند وزیر پزشکیان قرار است با نظر مستقیم رهبر انتخاب شوند و دیگران هم از یک مجلس یکدست ساختگی و مافیایی رای اعتماد بگیرند و پس از آن تازه نوبت به سنگ‌اندازی‌های نهادهایی می‌رسد که سال‌ها مشغول به چنین کارهایی بوده‌اند و در آن استاد شده‌اند. بنابراین در حالت عادی، دولت پزشکیان، امتداد وضع موجود است. هرکس چیزی جز این گفت، از او فکت و شواهد بخواهیم. اگر پزشکیان بخواهد دولتی کارآمد داشته باشد، چاره‌‌ای جز تنیدگی با عناصر مقاومت و خصوصا به صحنه کشاندن زنان نخواهد داشت. و چنین کاری خروج از کادر وضعیت موجود است.

توازن قوا درباره‌ی نیروهای تحریمی بدین شرح است که آن‌ها توان سازماندهی ندارند و تحریم انتخابات از جانب آنان براحتی توسط رسانه‌ها و اشخاص مختلف ربوده می‌شود. آن‌ها نیاز دارند که تحریم‌شان را پیش و پس از انتخابات، به چیزها و کسانی که عناصر مقاومت محسوب می‌شوند گره بزنند تا تحریم آن‌ها شناسنامه‌دار و قدرتمند باشد. در غیر اینصورت اگرچه تحریم انتخابات یک پژواک ضداستبدادی ایجاد می‌کند اما این پژواک به مرور کم‌رنگ شده و از بین می‌رود. بنابراین تحریم انتخابات به تنهایی نیز امتداد وضع موجود است.


نتیجه‌گیری:

تا اینجای کار براساس شواهد و قرائن، همه‌چیز امتداد وضعیت موجود را نشان می‌دهد. هیچکدام از نیروها توان و اراده‌ای برای بیرون زدن از کادر وضع موجود را از خودشان نشان نمی‌دهند. هرسه نیرو صرفا در حال کشاکش‌اند. همین! اما نقطه‌ی مطمئن برای ایستادن، چنگ انداختن به ریسمان عناصر مقاومت حاضر در صحنه‌اند. زیرا در توازن قوای هرسه جریان، نقش محوری و اصلی ایفا می‌کنند.

مشخصا یک نفر در این مدت جرات بیرون زدن از کادر وضع موجود را داشته و در بیانیه‌ای با مبانی مشخص، پیشنهاد رفراندوم را داده، هزینه‌اش را هم پذیرفته و پرداخته است. اگر حکومت بدنبال نقشه‌ای بزرگ و خروج از کادر وضع موجود باشد، عناصر مقاومت نخستین سد راه او هستند. اگر پزشکیان بخواهد از کادر خارج شود، چاره‌ای جز تنیدگی با آنان ندارد. و اگر تحریمی‌ها بخواهند به تحریم‌شان معنای مشخص بدهند چاره‌ای جز بیانیه برای نجات ایران ندارند.


*سایت خبری تحلیلی کلمه

Report Page