نقدی بر اتهامات انتسابی #عزیز_قاسمزاده، از سوی هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان اداره آموزش و پرورش استان #گیلان

شرح موضوع:
هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان اداره آموزش و پرورش گیلان ابلاغیهای مشتمل بر ۲۵ اتهام، در روز چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۴/۰۷ در زندان لاکان رشت به عزیز قاسمزاده، معلم در بند، ابلاغ نموده است که بر این ابلاغیه ایرادات زیادی وارد است که حتی نگاهی گذرا به آن مغرضانه بودن آن را هویدا میسازد و در ذیل به مواردی از آن اشاره میگردد؛
۱- ایراد بر صلاحیت شخصی: مطابق ماده ۶ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، اولین شاخصه لازم اعضای هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری، تدین به دین مبین اسلام و عمل به احکام اسلام است و بر مبنای آموزههای قرآنی و فرمایشات بزرگان دین از جمله کلام امام علی "صدق" مولفه اصلی دینداری است بنابراین، این هیات در اثبات شایستگی و عمل به احکام اسلام باید صدق و صداقت را سرلوحه کار خود قرار دهد و اگر غیر از این باشد قطعا به موجب قانون، شایسته صلاحیت برای عضویت در هیات رسیدگی به تخلفات اداری را نخواهد داشت و آنچه که خلاف آراستگی امضا کننده این ابلاغیه به خصیصه مورد تاکید اسلام یعنی صدق و راستی را میرساند بندهایی از این ابلاغیه از جمله بند ۱۴ ابلاغیه که عزیز قاسمزاده را متهم به حضور فعال در تجمع غیرقانونی در تاریخ ۱۴۰۱/۰۲/۰۱ و خواندن آواز با مضامین انحرافی در اداره کل آموزش و پرورش گیلان نموده است در حالیکه در این تاریخ هیچ تجمعی از سوی معلمان برگزار نشده است و این کذب آشکار، قطعا قابل توجیه نخواهد بود.
۲- ایراد بر صلاحیت هیات رسبدگی به حل اختلاف: اکثر اتهامات وارده از جمله انجام مصاحبه، صدور بیانیه و انتشار مطالب جهت تشویش اذهان که بیش از ده بند از اتهامات را به خود اخنصاص داده در حیطه صلاحیت هیات رسیدگی به تخلفات اداری نیست و در صلاحیت مرجع قضایی است که مرجع اخیرالذکر رسیدگی نموده و منجر به رای نیز شده است که حتی در بند ۲۵ ابلاغیه به دادنامه صادره اشاره شده است.
۳- عدم برگزاری تجمع و آوازخوانی و ایراد سخنرانی: در بند های ۱۴، ۱۵و ۱۷ این ابلاغیه، عزیز قاسم زاده متهم به آوازخوانی و ایراد سخنرانی شده و این امر مصداق رفتار خلاف شئون اداری و شغلی و شرکت در تجمعات غیرقانونی مقرر در قانون رسیدگی به تخلفات اداری دانسته شده است در حالیکه یا اساساً در این تاریخ اصلا تجمعی از سوی معلمان فراخوان داده نشده و برگزار نشده است ( تاربخ مقرر در بند ۱۴) و یا به دلیل ممانعت ایجاد شده، تجمعی شکل نگرفته و منجر به سخنرانی و یا آواز خوانی نشده است (بندهای ۱۵ و ۱۷) و اگر هیات تخلفات و مراجع نظارتی به وظایف قانونی خود آشنا بوده و خود را مقید و مکلف به اجرای وظایف خود میدانستند میبایست در راستای تخلف شغلی و اداری صورت گرفته توسط مسئولین اداره کل و اموزش و پرورش استان گیلان که در تاریخهای مقرر در بند ۱۵ و ۱۷ در خانه معلمان را به روی معلمان بستند، اقدام مینمود. چرا که به دلیل این اقدام اداره کل آموزش و پرورش و عدم انجام وظایف توسط مراجع نظارتی و حراست اداره کل آموزش و پرورش گیلان در حمایت از معلمان خود در تاریح مقرر در بند ۱۷، معلمان توسط افرادی که نه دارای حکم مقام قضایی بودند و نه حتی کارت ضابط قضایی داشتند و در واقع توسط عدهای ناشناس در جلوی درب خانه خود یعنی اداره کل آموزش و پرورش مورد بیاحترامی و ضرب و شتم واقع شدند و ۶ نفر از بهترین معلمان استان از جمله شخص آقای عزیز قاسمزاده با خشونت ربوده شدند که حتی مطابق قانون مجازات اسلامی مسئولان آموزش پرورش به دلیل نتیجه رفتار این افراد و ضرب و شتم معلمان، مستوجب مجازات بوده و مسئولیت کیفری نیز دارند. مضاف بر این، اتهامهای کذب مندرج در بندهای مذکور از جمله بند ۱۴ به صراحت بیانگر مغرضانه بودن اقدام گزارشدهندگان و امضا کننده ابلاغیه صادره است که مطابق قانون رسیدگی به تخلقات اداری از جمله بندهای ۷ و ۱۶ ماده ۸ این قانون از مصادیق اعمال غرض و گزارش خلاف واقع بوده و مبین تخلف اداری این افراد میباشد.
4-ستیز با ادب و هنر ایرانی: برابر مفاد قانون اهداف و وظایف اموزش و پرورش، توجه لازم به هنر و تلطیف ذوق از وظایف ذاتی آموزش و پرورش می¬باشد و این یک وظیفه معلمی است که به هنر توجه کند در حالیکه هیات تخلفات اداری در بندهای متعدد از جمله 2،3 ، 4 ،14،15 و 17 آواز خواندن معلم را مصداق خلاف شان شفلی و تخلف دانسته است آیا کسی می¬تواند ادعا کند که موسیقی سنتی ایرانی خارج از حوزه هنر است؟ آیا شخصی که اشعار حافظ و مشیری را دارای مضامین انحرافی توصیف می کند شایسته جایگاه یک فرهنگی است؟ آیا نباید امضا کننده این ابلاغیه در مقام متهم واقع شود چرا که این رفتار آقای محمد حسن اخوان خود مصداق رفتار خلاف شان شغلی است که چنین بی مهابا به ستیز با فرهنگ و ادبیات ایران برخاسته است.
5- قانونی بودن تجمعات معلمان: اصل 27 قانون اساسی تشکیل اجتماعات را آزاد دانسته و شورای محترم نگهبان نیز طی نظریه شماره 2990 تاریخ 25/04/1360 که در سال 1392 نیز مجددا آن را بازنشر نموده تجمعات را بدون نیاز به هیچ مجوزی به رسمیت شناخته است. بنابراین برخلاف اتهامات مندرج در بیش از 5 بند این ابلاغیه که این تجمعات را غیرقانونی خوانده و آن را مصداق تخلف اداری مندرج در بند 33 و نیز بند 1 دانسته نه تنها این اتهامات فاقد وجاهت قانونی و بی اساس است بلکه از آنجا که این تجمعات در راستای احقاق حقوق دانش آموزان مبنی بر برخورداری از حق تحصیل رایگان در اجرای اصل 30 قانون اساسی و احقاق حقوق قانونی معلمان و احیای شان والای معلم صورت گرفته، ستیزه جویان با چنین معلمان فرهیخته ای، مرتکب رفتار و خلاف شئون شغلی و اداری شده اند.
6- عدم اطلاع از تمایز و تفاوت بین اتباع بیگانه و رادیوهای فارسی زبان: متاسفانه تنظیم کنندگان و امضا کننده این ابلاغیه علاوه بر غرض ورزی، عدم اشراف بر قوانین و نقض قوانین و مقررات، فاقد سواد لازم بوده و حتی معنای واژه¬ها را نیز به درستی درک نکرده¬اند و آقای عزیز قاسم زاده معلم دربند را به دلیل مصاحبه با رادیوهای فارسی زبان متهم به ارتباط با اتباع بیگانه نموده¬اند در صورتیکه اتباع مفهوم و مصداق دیگری دارد.
7- انتساب اتهام مشارکت در همایش پس از زندان: دربند 24 ابلاغیه آقای عزیز قاسم زاده بر مبنای گزارش 09/03/1402 متهم به مشارکت در همایش مجازی ضد امنیتی " گقتگو برای نجات ایران" شده است حال خارج از بحث عدم صلاحیت این هیات درخصوص بررسی موضوع، آنچه مسلم است این معلم آزاده از تاریخ 19/01/1402 در زندان لاکان رشت به سر می¬برد و عقلا، منطقاً و قانوناً مشارکت ایشان در همایشی که بیش از یک ماه پس از زندانی شدن ایشان برگزار شده، قابل پذیرش نمی¬باشد و علاوه بر این فایل صحبت های ایشان در منزل پدری در خصوص ضرورت اصلاح آموزش و پرورش و انتقادهای سازنده در این زمینه که منتسب به سخنان ایشان در همایش می¬باشد، نقد و راهکاری دلسوزانه و معلمانه برای متولیان امر آموزش بوده است و اثری از تبلیغ برای هیچ گروهی نداشته است بدیهی است آنان که در ستیز با آموزش و فرهنگ این مملکت هستند برای سرپوش نهادن به عناد و کینه توزی خود با فرهنگ و منافع ملی، چنین اتهاماتی را متوجه دلسوزان امر آموزش نمایند
8- گزارش 4 اداره آموزش و پرورش در تاریخ واحد در خصوص تجمعات برگزار شده در تاریخ های متعدد: بندهای 1 ،2 ،3 و4 که مشتمل بر گزارش ادارات آموزش و پرورش چابکسر، بندرانزلی، لنگرود و لاهیجان می باشد، می¬تواند موید غرض ورزی گزارش دهندگان و اقای محمد حسن اخوان به عنوان امضا کننده ابلاغیه ارسالی برای عزیز قاسم زاده باشد آیا می توان پذیرفت که 4 اداره به طور مستقل گزارش خود را همزمان در تاریخ 08/12/1400 درخصوص تجمعاتی که در چند ماه مختلف از آذر تا اسفند برگزار شده ارائه دهند؟ آیا این امر نمی تواند دال بر دستور واحد بر ارائه چنین گزارشی محسوب شود که مصداق اعمال غرض نسبت یه شخص آقای قاسم زاده تلقی شود ؟
با وصف مراتب آنچه که برابر قانون از ابلاغیه صادره به ذهن متبادر می شود، بیشتر مبین تخلف اداری منتسب کنندگان اتهام به عزیز قاسم زاده است تا توجه اتهام انتسابی به این معلم دربند لذا شایسته است آنان خود مجازات شوند.
به امید برقراری حق و عدالت
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زیویش_أزأیي
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
نشانی کانال تلگرامی شورا:
@kashowra
نشانی ارتباط با کانال:
@kashowranews