نزدیک کردن سویههای مردانگی و زنانگی
▫چه ویژگیهایی موجب میشود امیدوار باشیم زنان بهعنوان رئیسجمهور موفقتر از مردان عمل کنند؟
✳ دکتر علی نیکجو، روانپزشک و رواندرمانگر تحلیلی در مصاحبه با همشهریآنلاین میگوید: "اینکه در جامعه گفته میشود زن احساساتی است و نمیتواند قضاوت کند و چیزهای شبیه به آن که موجب میشود زنان را از بسیاری از انتصابات محروم کنیم، بسیار ضدعلم و دور از واقعیت روانشناختی ذهن انسان است."
✍🏼 خدیجه نوروزی- روزنامهنگار:
▫ حق انتخاب شدن؛ زنان واجد شرایط حق دارند مانند مردان، برای تصدی مناصب سیاسی و اجتماعی از جمله ریاستجمهوری داوطلب شوند اما در ایران به دلیل وجود برخی دیدگاهها، زنان واجد شرایط بهطور جدی وارد عرصه نشدهاند تا شانس خود را برای انتخاب شدن امتحان کنند. چه نگرشی موجب شده تا تفاوت جنسیتها موجب شود انسانهایی با جنس ظریف زنانه اما توانمند در قدرت مدیریت که نشان دادهاند در بسیاری از پستهای مهم در مقایسه با مردان موفقتر ظاهر شدهاند، دور از عرصه انتخابات ریاستجمهوری بمانند؟ اساسا این سؤال مطرح است که چه ویژگیهایی موجب میشود تا امیدوار باشیم زنان بهعنوان رئیسجمهور میتوانند موفقتر از مردان عمل کنند؟
دکتر علی نیکجو، متخصص روانپزشکی و رواندرمانگر تحلیلی از نگاه روانشناسی اجتماعی این موضوع را تحلیل و بررسی میکند و میگوید:
✳ «پیش از آنکه بحث نپذیرفتن زنان در خصوص کاندیداتوری ریاستجمهوری مطرح باشد بحث حذف یک نیمه مهم از یک جامعه انسانی و بهمثابه انسان است؛ یعنی ما پیش از آنکه مرد باشیم یا زن، انسان هستیم و اتفاقا بهرغم همه تأکیداتی که در روانشناسی بازاری دیده و در افواه روانشناسی زرد به وفور ساخته میشود، ساحت روانشناسی مرد و زن بسیار به هم نزدیک است و این افتراقاتی که روی آن تأکید بسیار میگذارند چندان پایههای علمی ندارد.
افتراقات و حدفاصلهای میان مردانگی و زنانگی، سیال، لغزنده و بیمرز است و عملا به لحاظ ذهنی و روانشناختی نمیشود جداسازی علمی و مبنایی بین زنانگی و مردانگی قائل شد. همه ما به لحاظ روانشناختی یکسری مولفههای مردانگی و یکسری مولفههای زنانگی داریم که بسیار در هم فرو رفته است که جداسازی آن کار مشکلی است. این سخنان را از این بابت میگویم که اینکه در جامعه گفته میشود زن احساساتی است و نمیتواند قضاوت کند و چیزهای شبیه به آن که موجب میشود زنان را از بسیاری از انتصابات محروم کنیم بسیار ضدعلم و دور از واقعیت روانشناختی ذهن انسان است».
ویژگی زنانه موجب شده تا زنان استاد برقراری ارتباط با دیگران باشند چرا که از وقتی خود را میشناسند به خوبی میآموزند که چگونه میتوانند به بهترین شکل ممکن خود را به دیگران نشان دهند و آنچه در ذهن دارند را بیان کنند. آنها گوش شنوای خوبی دارند و همین موجب میشود تا بتوانند جزئیات خوبی را از لابهلای حرفهای گوینده بیرون بکشند و بهموقع از آن در جهت پیشبرد منافع بهره ببرند. لذا بسیار میتوانند موفقتر از مردان در پستهای مدیریتی عمل کنند.
دکتر نیکجو اساسا جداسازی را نقد میکند و غالب بودن هر کدام از ویژگیهای زنانه یا مردانه را ملاک سخنان خود قرار میدهد و میگوید: «بهکار بردن رجل سیاسی در قانون اساسی خود از ذهنی منبعث میشود که پیش از هر چیزی جداسازی مردانگی و زنانگی را انجام داده است و سمفونی ذهنی را نشان میدهد که اساسا با واژهها بار معنایی خود را حمل میکند. در کشورهایی نظیر آلمان، سوئد و فنلاند توانستهاند سویههای مختلفی را که ما بهعنوان شخصیت زنانگی و مردانگی میشناسیم به هم نزدیک کنند و از این رهگذر ما انسانهایی را در مدیریت جوامع بشری میبینیم که در عین حالی که بسیار ظریفند مدیران توانمندی هستند. لذا هر چقدر در حوزههای مختلف آن چیزی که بهعنوان زنانگی و مردانگی میشناسیم بیشتر به هم نزدیک شوند و انسجام بیشتری پیدا کنند انسان پختهتری را میسازند که میتواند توانایی سازندگی بیشتری برای آن جامعه بهدنبال داشته باشد».
✳ «اگر زنان سویههای زنانگی خود را پر بار کنند و ظرافتها و ریزبینیها و چیزی که بهعنوان زیباییشناسی در آنها دیده میشود و در کنار آن نگاه تابآور و تحملپذیر و نگاه معطوف به کسب قدرت مشروع و افزایش توان مدیریتیشان را مدنظر قرار دهند، بیتردید میتوانند همچون بسیاری از کسانی که در کشورهایی که مثال زدم از عهده پستهای مهم مدیریتی به خوبی برآمدهاند، از موانع قانونی و فراقانونی و عرفی که بر سر راهشان وجود دارد که بخشی از این موانع ساخته ذهن خود زنان ایرانی است، عبور کنند.» دکتر نیکجو با بیان این موضوع زنان را موردخطاب قرار میدهد و میگوید:
«من نقدی را به بخشی از جنبش فمینیستی ایران دارم. زنان ما متأسفانه گویی به ضدخود بدل شدهاند و بهطور افراطی به انکار سویههای زنانه خود نشستهاند و به شکل کاریکاتوری بهسویه مردانگی دمیدهاند. این تفکر موجب شده تا بخشی از جامعه زنان که میتوانند تحولاتی را در ساختار مدیریتی کشور بهوجود آورند عملا تبدیل شدهاند به کپیپیستهای دست چندمی از مردان که لازم است چنین نگرشی با حضور فعالتر آنها در پستهای مدیریتی و مهم کشور تغییر کند. بسیاری از ویژگیهای زنانگی زنان اگر بهخود باور داشته باشند در کنار تقویت ویژگیهای مردانهشان قطعا موجب خواهد شد تا در میادین مهم سیاسی بسیار موفق عمل کنند».