نجس یا بیحیا، یکی را انتخاب کن
کیمیا علیونگفتوگو با حاجآقا سید جوادی درباره نگاه جامعه و اسلام به عادت ماهانه بانوان
سال گذشته نشریه زنبق دانشگاه تهران، متنی با عنوان «رنج ادواری» چاپ کرد که در فضای مجازی حاشیه زیادی به همراه داشت؛ این متن مربوط به عادت ماهانه زنان بود. برخی معتقد بودند صحبت در این مورد در فضای عمومی به دور از حیا است و برخی میگفتند عدم صحبت در این باره رنج مضاعفی بر زنان تحمیل میکند. برای رسیدن به روش صحیح برخورد با این مسأله به سراغ حجتالاسلام حاج سید جوادی رفتیم.
![](/file/e1d938fa9aaedb4cb9a3f.jpg)
در اسلام تابو وجود ندارد
در جامعه ما صحبت از قاعدگی دختران قبح زیادی دارد، گاهی صحبت در این زمینه را باعث از بین رفتن حیای دختران میدانند. نظر اسلام در این مورد چیست؟
این پدیده یک مسأله بیولوژیکی است. از نظر شرعی هم احکامی دارد. از نظر اسلام چیزی به اسم تابو نداریم، یعنی حریم رازآلودی که جامعه ایجاد کرده باشد برای بعضی از لغات و اشیا یا یک رفتار. این دوران وضعیتی است که اسلام به رسمیت شناخته و برای آن احکامی تعیین کرده و هیچکدام از این احکام چیزی نیست که به زن فشار بیاورد، بعضی از جنبههای احکام اقتضایش این است که حداقل بعضی از اطرافیان زن از این موضوع آگاه باشند.
از معصومین سؤالات بسیار و جزئی درباره این مسائل پرسیده میشد و امامان کاملا به آنها پاسخگو بودند. اینطور نبوده که سوالات زنان و یا مسائلی که در حاشیه برای آنان ایجاد میشده مطرح نشود. خانمها در این وضعیت از شرایط روحی خاصی برخوردارند و آسیبپذیرترند و حتی بعضیها ممکن است درد داشته باشند که برای آنان آزاردهنده است. این اتفاقا در اسلام تصریح شده و برخی فشارها را از روی زنان برداشته و حتی به مردان پیشنهاد شده که بعضی رفتارهای خودشان را کنترل کنند. اقتضای آرامش شاید این باشد که خیلی درباره این موضوع صحبت نشود و شاید این موضوع برای خانم آزاردهندهتر باشد، ولی گاهی ممکن است افراط شده باشد یعنی شدتی که برای حریم ایجاد کردن بوده این آرامش را مختل کرده باشد و بیشتر زن را مضطرب کند. این موضوع با فلسفه احکام اسلام در تعارض است؛ اگر حریمی وجود دارد باید در جهت خدمت به آرامش زن باشد نه در جهت اضطراب وی.
لذا اگر در جامعه این مسأله قرار است پنهان باشد به دلیل اینکه دیگران قضاوتی شکل ندهند که زن معذب شود اشکالی ندارد، ولی اگر طوری باشد که برای زن نگرانکننده باشد که اگر بقیه بفهمند برای او شرایط سختی پیش بیاید، این مطابق آموزههای اسلام نیست.
حیا جایی قابل قبول است که به آرامش زن لطمه نزند
خیلی اوقات خانمهایی که در این شرایط هستند حس خوبی نسبت به خودشان ندارند؛ دختری که در این دوران بعضی کارها را نمیتواند انجام دهد، مثلا به حرم معصومین وارد شود یا به مسجد برود، نسبت به خودش این حس را دارد که من نجس هستم و مشکلی دارم.
احکامی که گفته شده نقض طهارتی است که برای نماز و وضوست. این طهارت برای مردها طور دیگری برداشته میشود. آن چیزی که اضطراب ایجاد میکند احکام نیست. جامعه میتواند در حاشیه موضوعی پیلهای بتند و حریمهایی را اضافه کند که آثار ثانویه ایجاد کند. قبول دارم که در جامعه ما در رابطه با بعضی امور حریمهایی، بهویژه برای خانمها، وجود دارد که معمولا محدودکننده است. اینکه خانمها نمیتوانند به راحتی این مسأله را برای اطرافیان، حتی پدر و برادر، بیان کنند و همیشه نگرانی دارند اصلا خوب نیست و باید برداشته بشود، ولی آیا مناسب است که یک نوجوان که سن کمی دارد و به سنی نرسیده که متوجه این مسائل بشود در جریان این امور قرار بگیرد؟
بخشی از اتفاقاتی که میافتد ممکن است بار شرعی داشته باشد ولی بخش قابل توجهی از آن متوجه آن جنبههایی است که برای انسانها بهطور طبیعی مطرح شدنشان و تصور دیگران از آن موضوع خوشایند نیست. در واقع این حیایی که وجود دارد لزوما از جنس شرعی نیست، بلکه از جنس طبع انسانی است. اما این چیزی که ما اسمش را میگذاریم حیا در جاهایی قابل قبول است که معقول باشد و خط قرمزها و حساسیتهایی را ایجاد نکند که به آرامش زن لطمه میزند و کاملا باید کمککننده به آرامش زن باشد.
هرچقدر هم این موضوع عادیسازی شود، مثل غذا خوردن عادی نمیشود
اگر دختری راحت است که درباره این موضوع صحبت کند و از نظرش اشکالی ندارد که کسی از آن اطلاع داشته باشد، ایرادی ندارد؟
معمولا دخترها از این مسأله که دانستن این موضوع ممکن است تصوری در ذهن بقیه ایجاد کند حس خوبی ندارند، فرض کنید من یک بیماری صعبالعلاج دارم، اگر بقیه این موضوع را بدانند ممکن است ذهنیتی که نسبت به من دارند، برای من خوشایند نباشد و ترجیح میدهم کسی از آن خبر نداشته باشد. وقتی که این فضا غالب باشد تبدیل به حیای جمعی میشود چون باعث آرامش زن است. یعنی این مسأله به مقدار زیادی تابع نظر مخاطبان جامعه است. کسی میتواند انتخاب کند که با این ذهنیت کاری نداشته باشد ولی این شخص نمیتواند بعدا نسبت به پیامدها و قضاوتهایی که برایش پیش میآید حساسیتی داشته باشد. من نمیگویم که کار کدام شخص اخلاقی است. بهطور کلی بهنظر من حیا بیشتر تابع جامعه است و در راستای پوشاندن نقطه ضعفهاست. این موضوع که آیا این مسأله یک نقطه ضعف هست یا نه چیزی است که باز هم قضاوت جامعه ایجاد کرده است. من این مسأله را قبول دارم که قاعدگی نباید به عنوان نقطهضعف خانمها شناخته بشود ولی تا موقعی که این تصور هست ترجیح جامعه این است که این موضوع را در حریم حیا قرار دهد تا از آسیب به شخص جلوگیری کند. من موافق این مسأله هستم که باید با این موضوع مثل یک مسأله طبیعی رفتار بشود چون جزء زندگی زنان است ولی در نهایت حتی در موقعی که این مسأله عادیسازی شود باز هم مثل غذا خوردن عادی نیست.
قاعدگی نقطهضعف زنها نیست
چطور میتوان این مسأله را عادیسازی کرد؟
به نظر من اشکالی ندارد درباره موضوع حرف زده شود، اما اینکه کسی شروع کند و درباره تجربیاتش صحبت کند شاید درست نباشد و حتی موجب گارد در اطرافیان شود. صحبت درباره موضوع میتواند به روشهای مختلف و با ادبیات خود آقایان انجام پذیرد، میتوان مثالهایی بدون ذکر نام آورد که در فلان موقعیت این رفتار باعث شد تا این دختر دچار آسیب روحی شود؛ مردها بدانند این مسأله ظلمی است در حق خانمها که خیلی از اوقات با موضوع قاعدگی مثل یک نقطهضعف برخورد میشود. این مسأله باید طوری باشد که مردها حتی اگر از آن مطلع شدند موضوع را به روی خودشان نیاورند، نه به این معنا که ما از این مسأله آگاهی نداریم بلکه از آن سوءاستفاده نکنند، این یک فرهنگسازی خوب است.
راه فرهنگسازی تغییر ارزشهاست
شما فرمودید که بهتر است از تجربیات صحبت نشود، در کشور های دیگر جنبش MeToo در مقابله با تعرضهای جنسی مفید بوده، چرا نباید از این موضوع استفاده کنیم؟
خیلی از اتفاقات این جنبش مربوط به 40 سال گذشته بود و علت نگفتن آن در همان سالها این بود که جامعه هنوز آمادگی این مسأله را نداشت و امکان داشت در آن زمان فضای جامعه به سمتی برود که به آن شخصی که مورد تجاوز قرار گرفته گفته شود که این ماجرا تقصیر تو بوده است. اما در طی این سالها با فرهنگسازی و استفاده از زیربناهای مناسب این بستر فراهم شده و فضای جامعه تغییر کرده است. حالا اگر کسی این تجربه را در اختیار دیگران میگذارد در مقام شخصی که به او ظلم شده است قرار میگیرد. ما باید در راستای اطلاعرسانی و فرهنگسازی گام برداریم و این فرهنگسازی با گفتن تجربیات اتفاق نمیافتد و باید از در دیگری به آن ورود کرد؛ باید تغییر ارزش داشته باشیم و مردها بدانند که این اتفاق فیزیکی مزیتهایی دارد مثل باروری و به هیچ عنوان نباید از آن به عنوان دستاویزی برای تحقیر زنان استفاده کرد. باید به گونهای شود که اگر فردی این کار را کرد اطرافیانش به او تذکر بدهند.