نامه نرگس منصوری به مدیریت شرکت واحد

نامه نرگس منصوری به مدیریت شرکت واحد

شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد

نرگس منصوری فعال حقوق زنان و یکی از امضاکنندگان بیانیه «استعفای علی خامنه ای و گذار از رژیم جمهوری اسلامی» در نامه ای به مدیریت عامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نوشت:


مدیریت محترم عامل، جناب مهندس محمود ترفع 

شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه 

نرگس منصوری


با سلام و درود

با احترام، اینجانب نرگس منصوری کارشناس علوم اجتماعی، شاخه پژوهشگری، به شماره پرسنلی ۴۷۵۲۶، فرزند جانبازشهید جنگ تحمیلی، که در سال ۱۳۷۵ درشرکت واحد اتوبوسرانی تهران استخدام شدم، به استحضارمیرسانم که طی ۲۴ سال خدمت صادقانه خود که ماحصل آن رزومه موفق شغلی ام بوده است، شاهد بی عدالتی اداری و حاکم بودن روابط بر ضوابط درسیستم دوگانه تبعیض آمیز پرداخت حقوق ومزایای احکام کارمندی و کارگری بوده ام؛ که این امر موجبات فراهم آمدن تفاوت فاحش درحقوق ومزایای این دو رده پرسنلی شده بود. حقوق و مزایای کارگران که قشر زحمتکش جامعه هستند بسیار پایین تر ازکارمندان قرارگرفته و این تبعیض ناروا تاثیر به سزایی در زندگی فرودستان، با درنظرگرفتن حقوق های زیر خط فقر که پاسخگوی معیشت آنان نبود، گذارد. همچنین بی عدالتی اداری مضاعف و همچنین حاکم بودن روابط برضوابط در احکام سلیقه ای برای کارگران به لحاظ تبعیض ناشایست درمیان کارگران بسیار ملموس بوده است. 


در این سالها، درمقابل این بی عدالتی و نابرابری ها و تبعیض ها علیه کارگران شرکت واحد مبارزه نمودم و پاسخ مبارزاتم را شرکت واحد اتوبوسرانی همیشه با فشارهای اقتصادی به روی من، ازجمله مخالفت با تغییر وضعیت شغلیم ازکارگری به کارمندی، با توجه به اینکه می بایست تعریف شغلی با حکم وظایف مغایرت نداشته باشد. در سالهایی که پست های "مدیر پروژه سنجش رضایت مشتری و رضایت کارکنان" و "آموزش و امور بانوان" را داشتم، مخالفت شدیدی نسبت به صدور احکامی مبنی بر دریافت حقوق و مزایای متناسب با شرح وظایف پُست و حتی ارتقاء گروهی نیز را هم تجربه کردم، بطوریکه حقوق و مزایایم درطول خدمت حتی از کارکنان کم سابقه هم پایین تر نگاه داشته میشد. این تبعیض ها همچنین با جابجایی های مکرر محل خدمت من بعنوان تبعید همراه میشد.


از سال ۱۳۸۹، طی مذاکراتی با مسئولان امر تلاش نمودم تا آنان متقاعد بشوند که بانوان توانمند و شایسته باید بتوانند وارد شورای کار شوند. خوشبختانه این تلاش موفقیت آمیز بود و تعدادی از بانوان وارد شورا شدند. ولی در این سالها اداره کار استان تهران پیروهمکاری مستمر با کارفرما، من و دیگرهمکارانی را که هدفشان حمایت از حقوق کارگران بود رد صلاحیت و از ورودمان به شورای کار ممانعت نمودند. پس از هر دوره انتخابات مهندسی شده شورای کار، شورای کارفرمایی جایگزین شورای کارگری میشد که پایمال نمودن حقوق کارگران و توهین به شعور آنان را به همراه داشت. البته من نمی توانستم نظاره گر این ظلم و ستم به طبقه کارگر باشم وسکوت نمایم. بنابراین هر بار در اسرع وقت شکواییه ای مبنی بر اعتراض به تخلفات درانتخابات فرمایشی تنظیم و در اداره کار استان تهران به ثبت میرساندم. پس از پیگیری های مکرر که بی نتیجه بود، متوجه میشدم که به بانویی که درجهت اهداف کارفرما انتخابات فرمایشی را برگزار و همینطور برخورد پرخاشگرانه با معترضان انتخابات مینمود ترفیع داده شد و مدیر کل اداره کار استان تهران گردید.  درتیرماه سال ۱۳۹۷، هنگامی که نماینده کارگران درمجلس جناب محجوب و عضوی از شورای شهر از شرکت اتوبوسرانی بازدید مینمودند من اتوبوس را وادار به توقف و در آنجا از آقای محجوب انتقاد نمودم که چرا باید اداره کار استان تهران با کارفرما تبانی نماید و مانع ورود نمایندگان دلسوز و مدافع کارگران به شورا گردد وشما بعنوان نماینده کارگران سکوت نمایید و همچنین درخانه ملت چه فریاد عدالتخواهی در خصوص حقوق تضییع شده کارگران زده اید؟


با گذشت چهار دوره انتخابات فرمایشی (به مدت ۸ سال) که ورود ما را به شورای کارگری ممنوع نمودند، تصمیم گرفتم در تشکل مستقل سندیکا که در همه دنیا مرسوم است و میتواند آزادانه مطالبات صنفی کارگران را، بدون اینکه جُرم بشمار آید، ازمسئولان امر درخواست نماید فعالیت کنم و شیوه کاریم را از فعالیت فردی کارگری به فعالیت گروهی و منسجم تغییر دهم. در این راستا، با همکاران سندیکایی تمام تلاشمان را قانونمند و پیرو مذاکرات با شورای شهر و شهرداری و وزارت کار برای اجرایی شدن نظام هماهنگ سازی حقوق و مزایا و ترمیم حقوق همچنین درخواست اهم مطالبات دیگر کارگران، از جمله مسکن آنان که سالها تعاونی مسکن شرکت واحد بلاتکلیفشان گذاشته بود و مدیریت عامل هم پاسخگو نبود را نمودیم. لیکن شوربختانه همیشه با مخالفت این نهادهای دولتی و مدیریت عامل مواجه می شدیم، درحالیکه مدیرعامل حقوق و مزایای بسیاربالا برای خود و معاونان و مدیران ارشد شرکت در نظرمیگرفت. همچنین از محل پروژه املاک اهدایی شهرداری، معروف به املاک نجومی، برای خود آپارتمان هایی تهیه کرد. و نیز با دریافت مبالغ هنگفتی ازمحل قراردادهای داخلی و شرکتهای خصوصی اتوبوسرانی و دیگر مبالغی که بعنوان بودجه برای بهبود وضعیت معیشت کارکنان به شرکت واحد تخصیص داده می شد، برای خود و اقوامش که در پست های مدیریتی ارشد شرکت واحد گمارده بود زندگی اشرافی در اسپانیا و کانادا فراهم نمود. رسیدگی به رفاه و زندگی تجملی خود و خویشانش بیشتر حائزاهمیت بود تا رسیدگی به معیشت ومسکن و حقوق کارگرانش که زیرخط فقربودند وهستند. 


 هنگامیکه ۲۴ سال خدمت خود را مرورمینمایم خداوند را شاکرهستم که همیشه درجهت عدالتخواهی و دفاع ازحقوق کارگران شرکت واحد گام برداشته ام و با ایجاد تعاملات شایسته با شهرداری ها و وزارت کار و دیگر سازمان ها، برای کارگران و خانواده های آنان و بانوان شاغل در راستای ایجاد امکانات رفاهی، تفریحی و آموزشی تلاش و موجبات رضایت و خشنودی آنان را فراهم نمودم.  


در نهایت، با شرایط موجود جامعه، به این نتیجه رسیده ام که مطالبات ما اکنون فراتر از صنفی و به مطالبات ملی و حقوق انسانی تبدیل شده است. بهمین دلیل برآن شدم که بیانیه ۱۴ تن بانوان کُنشگر مدنی ایران برای کناره گیری رهبر و گذار از جمهوری اسلامی و تشکیل یک حکومت سکولار دموکرات را که بر اساس حقوق شهروندی که درهمه دنیا به رسمیت شناخته شده امضاء کنم. هر شهروند میتواند از هر مقام کشور درخواست داشته باشد. من هم از این حق استفاده نموده و با در نظر گرفتن آرمانم که نجات میهن عزیزمان ایران از نابودی و داشتن ایرانی آزاد و آباد وسربلندی مردم عزیزمان است امضاء نمایم. پس ازانتشار بیانه و کلیپ و مصاحبه هایمان در ۲۰ مرداد ۹۸، اداره اطلاعات سپاه در همکاری با حراست و مدیریت عامل شرکت واحد، هنگام بازگشت از محل کار با یورش ماموران امنیتی سپاه با لباس و وسیله نقلیه شخصی و رفتاری فراقانونی بدون حکم قضایی مرا ربودند و زندانی کردند. جرم من امضای بیانیه ۱۴ تن بانوان کُنشگرمدنی ایران بود که آن را عبور از خط قرمزشان، که منظور علی خامنه ای و نظام جمهوری اسلامی بود اعلام کردند.

مدیریت عامل و ریاست حراست شرکت واحد با رفتار ناپسندی دستور غیرانسانی اطلاعات سپاه را جامه عمل پوشاندند و در این شرایط اسفبار جامعه که بحران اقتصادی و گرانی و تورم بیداد میکند با قطع حقوق و مزایا و بیمه های درمانم در این یکسال که بنوعی اخراج غیر رسمی محسوب میشود فشارهای اقتصادی فراوان برایم بوجود آوردندو با توجه به اینکه بواسطه شکنجه های اطلاعات سپاه در بازجویی های فشرده و اعتصاب غذای ۲۰ روزه من در زمان بازداشت و تشدید عوارض قلبی و گوارشی من که می بایست پیوسته تحت نظرپزشک می بودم، و همچنین سه عمل جراحی بسیار مهم که بایستی انجام میدادم که اکنون مجبورم آنها را با هزینه آزاد انجام دهم. یک عمل را انجام داده ام ولی عمل های دیگر را به دلیل هزینه های بسیار بالا با نرخ آزاد بدون داشتن بیمه تکمیلی و حتی تامین اجتماعی و نداشتن درآمد نمی توانم انجام دهم و ناچار به تعویق افتاده است. 


درخاتمه اسناد پزشکی من و ضرورت انجام جراحی های تجویز شده نشان میدهد که اگر در شرایط کنونی بی اعتنایی زندانها به ضرورت های پزشکی و احتمال واگیر مضاعف بیماری کرونا برای بیماران که سیستم دفاعی بدنشان پایین است، اگر من در همین شرایط بیماری به زندان برگردم، عاقبت این کار به گردن شرکت واحد اتوبوسرانی تهران خواهد بود. بنابراین، از شما درخواست دارم که دستور فرمایید حقوق و مزایا و بیمه های درمانی ام را که بطور غیرقانونی توقیف شده آزاد کنند. من قصد دارم که پس ازانجام جراحی های تجویز شده که در پیش دارم، با وجودیکه بجز تلاش برای آزادسازی میهنم از ظلم و فساد جرمی انجام نداده ام به زندان اوین بازخواهم گشت.


با احترام،

نرگس منصوری

Report Page