نامه به محضر رهبر جمهوری‌اسلامی ایران

نامه به محضر رهبر جمهوری‌اسلامی ایران


✍ ناصر دانشفر


این روزها با توجه به درپیش بودن دادگاه حقیر، برای من یکی عقل معاش حکم می‌کند که از مخاطب قرار دادن حضرتعالی اجتناب نمایم. امری که قریب به اتفاق دوستان و وکلا بر آن اصرار دارند و این خود نشان از اشکال اساسی در روند دادرسی کشور دارد. بنده متهم به اجتماع و تبانی در موضوع فراخوان ۲۵ بهمن شده‌ام و نمی‌دانم این چه ربطی به ادامهٔ کار چندین سالهٔ من دارد و چرا باید که در آن مؤثر باشد؟

رهبر جمهوری‌اسلامی، نگارنده سال‌هاست که از نگاه صفر و صدی فاصله گرفته و لذا کارنامهٔ شما را نه سیاه سیاه و نه سفید سفید که خاکستری مایل به سیاه می‌بینم و این نه به دلیل یک حس غیر مبتنی بر واقعیات ملموس جامعه است که دقیقاً بر اساس آمار و ارقام می‌باشد.

جناب خامنه‌ای، برای آنکه یک نگاه دقیق و کارشناسانه در این زمینه داشته باشم، مبنا را سند چشم‌انداز ۲۰ سالهٔ ایران که توسط مجمع تشخیص تدوین و توسط حضرتعالی ابلاغ گردیده قرار می‌دهم که مبادا به آرمان‌گرایی متهم شوم و امیال خود را در این بررسی لحاظ کرده باشم. بر اساس این سند که در سال ۱۳۸۲ تصویب و در سال ۱۳۸۴ ابلاغ گردیده، بنا بوده که در طی چهار برنامهٔ پنج ساله، جامعهٔ ایرانی در افق این چشم‌انداز چنین ویژگی‌هایی داشته باشد.


۱- توسعه‌یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ملی و انقلابی با تأکید بر: مردم‌سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی‌های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مند از امنیت اجتماعی و قضایی.


مقام عظمای ولایت، خود قضاوت کنید و بگویید که اکنون پس از گذشت دو دهه از ابلاغ این سند، همین بند اول تا چه اندازه محقق گردیده است؟ آیا در سال ۱۴۰۴ کشور ما در زمان زمرهٔ کشورهای توسعه یافته، آن هم متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ملی و انقلابی قرار گرفته است؟

آیا با توجه به نرخ مشارکت مردم در انتخابات یکدههٔ اخیر، می‌توانید ادعا کنید که وضعیت مردم‌سالاری در این دو دهه ارتقاء یافته و یا باید اذعان کنید که در این زمینه به قهقرا رفته و میزان پایبندی حکومت تحت امر شما به عدالت اجتماعی، آزادی‌های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مند از امنیت اجتماعی و قضایی، روز به روز تنزل پیدا کرده و اکنون تنها نامی از این واژه‌های پرطمطراق باقی مانده‌است.


۲- برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایهٔ اجتماعی در تولید ملی.


حضرت‌آقا، بنده به صراحت اعلام می‌کنم که در این مدت، کشور ما در برخی زمینه‌ها از جمله صنعت هسته‌ای، صنایع مرتبط با توان دفاعی، صنعت هوا و فضا به ویژه پرتاب کاوشگر، علم پزشکی و خدمات سلامت و بهداشت و ... رشد قابل ملاحظه‌ای داشته که شایستهٔ تقدیر است، اما آیا نمود ناترازی‌های اخیر که کشور را در آستانهٔ فروپاشی قرار داده، بدلیل عدم پیشرفت در سایر عرصه‌ها نیست که تعداد آنها قابل قیاس با چند محور فوق‌الذکر نمی‌باشد؟

آیا این ناشی از ناترازی و نامتوازن بودن راهبردهای تعیینی شخص شما نمی‌باشد؟ آیا شاهدی غیرقابل انکار برای ترجیح نیازهای توسعه‌طلبانهٔ جنابعالی بر احتیاجات اساسی مردم نیست؟ آیا این فاجعه نتیجهٔ اتخاذ راهبردهای غلطی که منجر به فرار مغزها از سرزمین مادری شده، نمی‌باشد؟ آیا با اتخاذ رویکردهای میدان محور و به محاق راندن دستگاه دیپلماسی، امکانی برای سهم برتر منابع انسانی و سرمایهٔ اجتماعی در تولید ملی باقی می‌ماند؟


۳- امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه‌جانبه و پیوستگی مردم و حکومت


ولی‌امر مسلمین‌جهان، آیا پس از گذشت بیست سال از ابلاغ این سند، اکنون کشور ما در وضعیت امن‌تری قرار گرفته است؟ چند ماه بعد مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و ما پس از سپری کردن یک دوران نمردگی دوباره در آستانهٔ سقوط به وادی مرگ قرار گرفته‌ایم. هیتلر جدید دنیا بر اثر تصمیم نادرست شما در نپذیرفتن نامه‌ای که توسط یک دیپلمات صاحب وزن دنیا بنا بود تقدیم شود، اکنون ما را به جنگ و نابودی تهدید می‌کند، آیا این همان امنیتی می‌باشد که بنا بوده در پایان چشم‌انداز بدان نائل گردیم؟

جناب خامنه‌ای، استقلال یکی از شعارهای محوری انقلاب ما بوده که در این بند از سند نیز بدان تصریح گردیده است، آیا انصافاً با نوع تعامل شما با ارباب پوتین و وارثان پلاک برگشتهٔ مائو، جز با چشم‌پوشی بر واقعیت می‌توان ادعای استقلال نمود؟

نگارنده اذعان دارد که با سامان دادن وضعیت دفاعی مبتنی بر بازدارندگی، شرایط کنونی کشورمان قابل مقایسه با ۲۰ سال پیش نمی‌باشد. اما اولاً توان نظامی طرف‌های مقابل که حضرتعالی آنها را دشمن ذاتی جمهوری‌اسلامی پنداشته‌اید، قابل مقایسه با ما نیست و ثانیاً به دلیل جدایی حاکمیت از مردم، پیوستگی مد نظر سند به هیچ وجه به منصهٔ ظهور نرسیده است.


۴- فعال، مسئولیت‌پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایت‌مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط روحیهٔ تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.


رهبر معظم، برای درک سقوط آزاد در این زمینه‌ها، حضرتعالی را به دیدن نتایج گزارش ملی موج چهارم پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان توصیه می‌نمایم، تا خود به عینه تماشا کنید که حکمرانی فاجعه‌بار شما ما ملت را تا کجا به خاک سیاه نشانده است. برای خالی نبودن عریضه نظر حضرتعالی را به چند مورد آن جلب می‌نمایم.

در این پیمایش ۳۲/۶ درصد مردم علت فقر و تنگدستی را بی‌عدالتی و ۲۱/۴ درصد دلیل آن را سیاست‌های اقتصادی دولت عنوان نموده‌اند.

مردم در بارهٔ این پرسش که آیا دینداری به قلب پاک است، حتی اگر نماز نخواند، ۲۴/۲ متوسط، ۲۹/۸ زیاد و ۹/۶ خیلی زیاد باورمند بوده‌اند.

نتایج در مورد انجام دادن برخی از مناسک دینی چنین می‌باشد.

الف) نماز خواندن

۳/۱ درصد هیچ‌وقت، ۵/۳ درصد به‌ندرت، ۱۳ درصد گاهی، ۲۰ درصد اکثر اوقات، ۵۸/۵ درصد همیشه

ب) روزه گرفتن

۵/۱ درصد هیچ‌وقت، ۶/۷ درصد به‌ندرت، ۱۵/۷ درصد گاهی، ۲۱/۷ درصد اکثر اوقات، ۵۰/۸ درصد همیشه

پ) شرکت در نماز جماعت

۱۷/۳ درصد هیچ‌وقت، ۲۷/۲ درصد به‌ندرت، ۲۹/۲ درصد گاهی، ۱۵/۲ درصد اکثر اوقات، ۱۱ درصد همیشه

ت) شرکت در نمازجمعه

۳۱/۷ درصد هیچ‌وقت، ۲۹/۶ درصد به‌ندرت، ۲۲/۳ درصد گاهی، ۹/۸ درصد اکثر اوقات، ۶/۶ درصد همیشه

ث) حضور در مسجد

۱۱/۲ درصد هیچ‌وقت، ۲۵ درصد به‌ندرت، ۳۵/۵ درصد گاهی، ۱۷/۹ درصد اکثر اوقات، ۱۰/۵ درصد همیشه

ج) پرداخت خمس و زکات

۱۹/۹ درصد هیچ‌وقت، ۱۶/۸ درصد به‌ندرت، ۲۳/۳ درصد گاهی، ۱۸/۲ درصد اکثر اوقات، ۲۱/۷ درصد همیشه


حضرت آقا اما شاید کامل‌تر از همهٔ موارد فوق ارجاع به این حقیقت باشد که ۹۲ درصد مردم نسبت به وضعیت فعلی معترضند.


۵- دست‌یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهٔ آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.


هرچند نیاز به ارائه آمار و ارقام در این زمینه نیست و ننه‌جون کروبی هم می‌داند که در مورد تک‌تک موارد ذکر شده در این بند، کشور قدمی به جلو که برنداشته، گامهای بسیاری به عقب رفته است. برای آنکه گز نکرده نبریده باشم شما را به ارزیابی برنامه‌های پنج‌سالهٔ کشور از منظر تحقق اهداف اقتصادی سند چشم‌انداز که توسط اندیشمندان این حوزه و مبتنی بر آمار و ارقام ارائه شده توسط نهادهای مرتبط حاکمیتی، تهیه و تنظیم گردیده ارجاع می‌دهم.

شاید برای توضیحی عامیانه در این زمینه لازم باشد که عرض کنم، در همین دو هفتهٔ اخیر، اطلاع پیدا کردم دو تن از شاگردانم و یکی از بستگان قصد جلای وطن دارند. یکی از آنها می‌گفت، نه سال پیش با حقوق معادل ۸۰۰ دلار با مدرک کارشناس ارشد مکانیک به عنوان یک مهندس ساده استخدام شدم و اینک در مقام رئیس یک بخش از اداره با حقوق ۷۵۰ دلاری ارتزاق می‌کنم. خانم‌ ایشان در فنلاند بورسیه دکتری شده و با مقرری ۲۰۰۰ دلاری در عرض چند ماه، بیشتر از امکاناتی را که در طول چند سال در ایران تهیه کرده بود، فراهم نموده است.

حضرت‌آقا، ما امروز نسبت به کدامیک از کشورهای مد نظر در این بند در این مدت طولانی اندکی پیش افتاده‌ایم؟ قطر؟ امارات؟ عربستان؟ ترکیه؟ حتی تاجیکستان، آذربایجان و عراق و امثالهم؟ درآمد سرانهٔ کشورمان با کدامیک از این کشورها قابل مقایسه است؟ ما اول شده‌ایم؟


۶- الهام‌بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم‌سالاری دینی، توسعهٔ کارآمد، جامعهٔ اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه‌ای براساس تعالیم اسلامی و اندیشه‌های امام خمینی


جناب خامنه‌ای، به گمانتان امروز این بیشتر به شوخی نمی‌ماند؟ الهام‌بخش؟ وقتی درصد بالایی از مردم تحت حاکمیت شما از این حکومت اعلام بیزاری می‌کنند و بخش قابل‌توجهی حتی اعتقاد به اصلاح آن ندارند، آنگاه چرا باید مسلمانان، این به ظاهر مدینهٔ فاضله را الگوی خود قرار دهند و گمان برند که تأسی بر این متد زمامداری باعث توسعهٔ کارآمد، جامعهٔ اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی خواهد شد؟

ولایت عظمی، وقتی شما در درون کشور ملتی پاره‌پاره درست کرده‌اید که بسیارشان به خون هم تشنه‌اند، چگونه بنا دارید که موجبات همگرایی منطقه‌ای را فراهم آورید؟ امروز که بنیان‌گذار انقلاب به واسطهٔ سیاست‌گذاری‌های حضرتعالی و عملکرد ناکارآمد نزدیک به نیم قرن نظام‌مقدس، منفور بخش بزرگی از جامعهٔ ایران گردیده، چرا مردم منطقه باید به افکار و اندیشه‌های او روی خوش نشان دهند؟


۷- دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت


حضرت‌آقا ممکن است بفرمایید که در این دنیایی که از نگاه شما بسیاری از دولت‌ها در زمرهٔ دشمن جمهوری‌اسلامی قرار دارند، کدام کشور به دلیل تعامل منطقی نظام تحت امر شما، به عنوان هم‌پیمان و نه غارتگر جان و مال این مردم حاضر به همکاری با شماست؟ آیا عزت و مصلحت ایجاب می‌کند که ما برای ایستادن بر یک تلقی ناصواب، پنجه در پنجهٔ ابرقدرتی بیندازیم که با دنیا به زبان زور سخن می‌گوید؟ دولتی که تنها بحث مذاکرهٔ مستقیم و یا غیرمستقیم با آن کل اقتصاد کشورمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آیا اتحاد استراتژیک با روسیه‌ای که در طول تاریخ به ما خیانت کرده و اکنون نیز با اشغال بخشی از اوکراین این خوی تجاوزگری را به عیان نمایش می‌دهد، از منطق برخوردار است؟ آیا مشخص نیست که چین فقط و فقط از این مبنای ایدئولوژیک خانه‌برانداز بهره نمی‌گیرد و هر آن ما را بیش از لحظهٔ پیش نمی‌دوشد؟

جناب خامنه‌ای، مگر در این بند، عبارت «به جز آمریکا» مستتر است و چرا باید با اتخاذ چنین رویکردی، کشور را به خاک سیاه نشاند؟ رهبر معظم من قبول دارم که شما در برخی از برهه‌ها کشور را از افتادن به ورطهٔ هلاکت نجات داده‌اید، شما نگذاشتید که پای ما به جنگ اول و دوم خلیج فارس باز شود، درایت شما بود که ما با گروه ضالهٔ طالبان درگیر نشدیم، مصلحت‌اندیشی شما بود که ما در دام طوفان‌الاقصی نیفتادیم، اما باور کنید که این همه را با اساس قرار دادن چندین رویکرد غیرمعقول به باد داده‌اید.

اگر من جای شما بودم، کفایت رهبری برای خود را اعلام می‌نمودم و پیش از آن با انجام یک رفراندوم، سرنوشت ملت را بهذخود مردم می‌سپردم. بیائید با این کار بزرگ کارنامهٔ خاکستری مایل به سیاه خود را مایل به سپید کنید که خیر دنیا و آخرت شما در این است.


عزت زیاد

Report Page