وقتی ناخن عرصهی مقاومت و دعوای نژادی است
فرناز سیفیوقتی از اروپا به آمریکا مهاجرت کردم، در پایتخت این کشور که بیش از نیمی از جمعیت شهر سیاهپوستاند، خیلی زود نکتهای توجهم را جلب کرد: خیلی از زنان سیاه، ناخنهای مصنوعی بهغایت دراز دارند و لاکهای ناخنها، براق و پررنگ و یا از جنس اکریل است. فراوانی این ناخنهای مصنوعی براق، بیشتر از آن بود که «اتفاقی» بهنظر برسد. این روزها اگر عکسهای مراسمهای سخنرانی میشل اوباما، بانوی اول پیشین آمریکا برای کتاب زندگینامهی خود را هم ببینید، یک چیز در ظاهر او جلبتوجه میکند: حالا که دیگر بانوی اول آمریکا نیست، ناخنهای مصنوعی بلندی روی دست کاشته و همیشه لاکهای رنگ شاد و براق، این ناخنها را مزین کرده است. اما چرا زنان سیاهپوست تا این اندازه به ناخنهای مصنوعی بهغایت بلند و لاکهای براق علاقه دارند؟
سوزانه شاپیرو، پژوهشگر تاریخ مد و نویسندهی کتاب «ناخن: داستان مانیکور مدرن» توضیح میدهد که اگرچه مانیکور ریشهی تاریخی طولانی دارد و برای مثال شواهدی در دسترس است که کلئوپاترا، ناخنهای خود را مانیکور و رنگآمیزی میکرد، اما محبوبیت و فراگیر شدن این پدیده از سالنهای زیبایی زنان در محلههای فقیر سیاهپوستان در آمریکا شروع شد. زنانی که برخلاف زنان سفید، اکثرا سخت کار میکردند و دستان «لطیف و ظریف و کارنکرده» نداشتند. دستانی داشتند که از کار سخت و مداوم، زمخت شده بود. مانیکور و دمی رسیدن به ناخن، برای آنها یک دم آسایش از سختی زندگی بود.
در آن زمان هم مثل همین حالا، ناخن محبوب اکثریت غالب زنان سفیدپوست، ناخنهای کوتاه، سوهانکشیده، فرنچ مانیکور یا حداکثر لاکی مات و کمرنگ بود. زنان سیاهپوست در سالنهای زیبایی تنگ و محقر خود، خسته از این روند همیشهی فرادست/فرودست که سفیدها تعیین میکنند چه چیزی «زیبا» است و چه چیز «زشت»، زیر میز زدند و قواعد بازی را برهم ریختند. ناگهان پدیدهی تازهای به اسم «ناخن مصنوعی» در این سالنهای زیبایی پیدا شد. درست در نقطهی مقابل اوامر ابلاغی استانداردهای زیبایی سفیدپوستان، حالا آنها ناخنهای مصنوعی دراز روی ناخنهای خود کار گذاشتند و جای تمام آن لاکهای کمرنگ و مات را رنگهای غلیظ و شدید و براق گرفت.
میلیان کنگ، استاد مطالعات زنان و جنسیت در کتابش توضیح میدهد که این تقابل، طغیان علنی زنان سیاه علیه استانداردهای سفیدها بود.
رواج ناخنهای مصنوعی دراز و براق اما یک نقطه عطف مهم داشت. در دههی ۱۹۸۰ میلادی، هنوز هم خیلی از ورزشها «مردانه» محسوب میشد. زنان سفیدپوست دنبال این ورزشها نمیرفتند که اندام را «زمخت و مردانه» میکند؛ ورزشهایی مثل دو میدانی، دو سرعت یا بوکس. عرصهی رقابت ورزشی محبوب زنان سفیدپوست ورزشهای مثل ژیمناستیک و پاتیناژ بود که «ظرافت اندام» را خدشهدار نمیکند. زنان سیاهپوست بیشتر سراغ این ورزشهای «مردانه» میرفتند. از صدقه سر اینکه سفیدپوستان خیلی تمایلی به دنبال کردن حرفهای این ورزشها نداشتند، فضا و فرصت بیشتری برای زنان سیاه ایجاد شد تا این ورزشها را جدی دنبال کنند.
در دههی ۱۹۸۰ میلادی مسابقه دو سرعت زنان در آمریکا با یک ستارهی خیرهکنندهی تازه مواجه شد: فلورانس گریفیت، زنی سیاهپوست که رکوردهای دو سرعت را جابجا کرد و به چنان سرعتی میدوید که همه را مبهوت میکرد. اما فقط قدرت پاهای عضلانی گریفیت نبود که چشمها را خیره میکرد: او همیشه ناخنهای مصنوعی بهغایت درازی داشت، هر ناخن را به رنگ متفاوتی رنگآمیزی میکرد و گاه تصویر یکی از مدالهای خود را روی ناخنی کشیده بود. تقریبا هیچ مقاله ورزشی دربارهی گریفیت پیدا نمیشود که نویسنده به طعنه/تحقیر/تعجب/تمسخر یا قضاوت اشارهای به «ناخنهای اژدهایی» گریفیت نکرده باشد. گریفیت اما پیام روشنی داشت:«من زنم، عضلانیام و دونده، عاشق ناخنهای دراز و زیبایی را خودم تعریف میکنم.»
گریفیت اما فقط «استاندارد» زن ورزشکار را برهم نزد، تا قبل از آن سفیدها اصرار داشتند این کلیشه را غالب کنند که این «ناخنهای زشت و تهوعآور اژدهایی» مال زنان فقیر سیاه یا زنان کارگر جنسی سیاه است. گریفیت ناگهان این کلیشهسازی را برهم ریخته بود. حالا چطور میشد مدعی شد که هیچ زن سیاهپوست «تحصیلکرده و متمدن و پولداری» از این «ناخنهای مهوع» نمیگذارد؟
خطشکنی گریفیت ناگهان راه را برای زنان سیاهپوست بسیاری باز کرد. صدای اعتراض زنان سیاه بیشتری بلند شد که تا کی باید سفیدها برای ما استاندارد زیبایی، جذابیت، ظاهر سکسی و رنگ آرایش را تعیین کنند؟ ناخن، دهههاست که دستکم در آمریکا یک عرصهی دعوای نژادی و برای زنان سیاه، عرصهی مقاومت و تن ندادن به قاعده و تعیینوتکلیف «اربابان سفید» است. آنقدر که حتا میشل اوباما هم خیلی زود بعد از اینکه دیگر بانوی اول نبود و بار آن همه مسئولیت و انتظار بر دوشاش سنگینی نمیکرد، اولین چیزی را که در ظاهر خود تغییر داد همین ناخنها بود. او حالا ناخنهای مصنوعی درازی دارد و لاکهای سفید گچی و مات و فرنچ مانیکورهای روزگار حضور در کاخ سفید، جای خود را به لاکهای سبز اکریلی، زرد براق و ...داده است.