مولانا و نظریه‌ی وحدت متعالی ادیان (بخشی از رساله‌ی دکتری نویسنده)

مولانا و نظریه‌ی وحدت متعالی ادیان (بخشی از رساله‌ی دکتری نویسنده)

 دکتر صدیقه احراری

خدایا تو نوری بتابان به قلبم        که محصول فکرم رضای تو باشد

نظریۀ «وحدت متعالی ادیان» از نظریه‌‌‌های مدرن جهان معاصر و از ابداعات «فریتیوف شووان» و شاهکار او در دین‌‌‌پژوهی تطبیقی به‌‌‌شمارمی‌‌‌آید، نظریه‌‌‌ای که قرنها پیش‌ازاین در آرا و اندیشه‌‌‌های عارفان مسلمان، به‌‌‌کمال و وضوح تبلور یافته است. نویسندۀ مقالۀ «وحدت درونی ادیان در اندیشۀ مولانا» در این خصوص می‌‌‌نویسد: «از آنجا که بنابر دیدگاه خود شووان، تنها عارفان (اهل باطن) می‌‌‌توانند با بصیرت عقلی و ژرف‌‌‌اندیشی معنوی، به جنبۀ درونی دین؛ یعنی، طریقت راه یافته و از سرّ وحدت آگاهی یابند، می‌توان چنین نتیجه گرفت که عارفان مسلمان و ازجمله؛ مولانا، بر مبنای وحدت وجود عرفانی، به اندیشۀ وحدت متعالی یا وحدت درونی ادیان دست‌یافته و در آثار خود بدان پرداخته‌‌‌اند. البته این اندیشه در آثار ایشان به‌صورت یک نظریه با رعایت همۀ جوانب و جزئیات، پردازش نشده است، اما از لابلای آثار عرفانی در جهان اسلام و ازجمله آثار مولانا، می‌توان رگه‌های این نظریه را یافت و از این راه به وسعت ظرفیت و توانایی سنت عرفانی اسلام پی برد و از آن بهره‌مند شد، کاری که خود شووان در ارائۀ نظریۀ خویش به‌‌‌خوبی از عهدۀ آن برآمده است» (قربانی،۱۳۸۸: ۲۰۵).

ادامەی مطلب را در اینجا بخوانید

مطالب مرتبط: 

مولانا و تجربه‌ی وجودى غربت

مولانا و معنای زندگی

مولوی و تجربه سکوت *

زندگی معنادار از دیدگاه مولانا - پاره‌ی دوّم و پایانی

منبع: اصلاحوب

Report Page