مقالات علمی توحید
📎آزمونهای شخصیتی تا چه حد قابل اعتماد هستند؟
🔺اگر به دنبال شناخت خود باشید حجم زیادی از پرسشنامههای شخصیتی در دسترس شما هستند. برخی از آنها به ازای دریافت مبلغی چنین ادعا میکنند که به شما برای یافتن شریک یا شغل مناسب کمک میکنند.
🔺سیمین وزیر محققی در دانشگاه کالیفرنیا چنین میگوید که تا آن زمان که این آزمونها به شکل علمی بررسی نشده باشند نمیتوان میان آنها و شبهعلمهایی چون ستارهشناسی تمایزی برقرار کرد.
🔺یکی از نمونههای مشهور چنین ازمونهای مشکوک شخصیتی آزمون “میرز-بریگس” است که افراد را به ۱۶ نوع تقسیم کرده و سپس برخی شغلها را به فرد پیشنهاد کرده و یا جفتی را با ویژگیهای خاص برای او مناسب میداند. این آزمون ۴۰-۱۵ دلار برای فرد آب میخورد. اما روانشناسان چنین میگویند که این آزمون یکی از بدترینها در نوع خود است. پرسشنامه مغشوش و مبهم است و اطلاعاتی نادرست میدهد و قابلیت اعتماد بالایی نیز ندارد.
🔺از عمر پرسشنامههای شخصیتی تقریبا یک قرن میگذرد. در جنگ جهانی اول برای ارزیابی مشکلات شخصیتی و سلامت روان افراد طراحی شدند. ارتش ایالات متحده به شکل خاص مایل بود افرادی را که برای خدمت در نیروی هوایی مناسب نبودند غربال کند. در نیمه اول قرن بیستم بسیاری از مراکز علمی شروع به طراحی سنجههای مختلف شخصیتی کردند. جیم بوچر استاد بازنشسته دانشگاه مینهسوتا چنین میگوید که مشکل این آزمونها آن بود که براساس احساس درونی و ذهنی افرینندگان آنها از شخصیت خلق شده بودند و پرسشهایی در مورد اینکه آیا این آزمونها واقعا آنچه را که ادعا میکنند میسنجند؟ آیا آنها پایایی و روایی کافی دارند؟ مطرح شدند
🔺یک مدل شخصیتی نقدهای علمی را در خلال قرن بیستم تاب آورد. این مدل به فرضیه پنج عاملی شخصیت مشهور است که در ۱۹۶۱ در نیروی هوایی امریکا جرقه آن زده شد و در سالهای بعد توسط روانشناسان تکامل پیدا کرد. وزیر چنین میگوید که محققین تلاش کردند تا از اشتباهات و مشکلات سایر آزمونها احتراز کنند. از قبیل انتخاب شاخصها براساس شهود محققین
🔺مدل پنج عاملی، پرسشهای ساده و سرراستی را مطرح میکند. براساس پاسخهای داده شده در تحقیق اولیه محققین از روشهای آماری برای دستهبندی صفات شخصیتی در قالب ۵ مقوله عمده استفاده کردند. برونگرایی، وجدانگرایی، قابلیتتوافق، رواننژندی و گشودگی نسبت به تجارب. مدل دیگری HEXACO model در سال ۲۰۰۰ طراحی شد که یک مقوله اضافی داشت: صداقت/ فروتنی.
🔺جنبه کلیدی مدل پنج عاملی سادگی آن است. در آن افراد به یک “نوع” خاص نسبت داده نمیشوند. فقط به فرد گفته میشود که او در کجای طیف صفات شخصیتی قرار میگیرد. هیچ جنبه عجیب و غریب و پنهانی وجود ندارد که آزمون از آن پرده بردارد. وزیر میگوید که این شاید تا حدی ناامیدکننده باشد چرا که چیزی را به شما نخواهد گفت که شما از پیش در مورد خودتان نمیدانستید و دقت آن به تمامی از این امر منشا میگیرد که فرد تا چه حد با صداقت و روشنی به پرسشها پاسخ گفته است. در بهترین حالت شما میتوانید از آن به عنوان یک ابزار مقایسهای نگاه کنید که میزان برونگرایی خود را با افراد دیگر در کفه ترازو قرار دهید.
🔺مطالعاتی وجود دارند که بیانگر آن بودهاند که برخی از عوامل آزمون با برخی پیامدها ارتباط دارند. وجدانگرایی با طول عمر و یا برونگرایی با میزان فروش بیشتر برای تجار. اما این به آن معنی نیست که فردی که برون گرایی بیشتر دارد لزوما فروشنده بهتری میشود. این فقط یک ارتباط است نه رابطه علت و معلولی. اما ازمونهای تجاری به میزان زیادی بر این ارتباطها تکیه میکنند. این آزمونها به ویژه آنهایی که برای استخدام افراد استفاده میشوند، پردهبرداری از جنبهای پنهان در وجود فرد را هدف میگیرند. رندی اشتین در دانشگاه ایالتی پلیتکنیک کالیفرنیا میگوید: اینها چنین فرض میکنند که جوهری در وجود شما و همچنین در یک حرفه خاص موجود است و اگر این دو با یکدیگر هماهنگ شوند به استخدام فرد مناسب منجر خواهد شد. اما من فکر نمیکنم جنبهای پنهان در کار باشد و اگر هم در کار باشد یک آزمون شخصیتی قادر به پردهبرداری از آن نیست.
🔺هیچ آزمون شخصیتی نمیتواند چیزهایی را نشان دهد که شما به شکل آشکار و صریح در پرسشنامه به آن پاسخ نداده باشید. اشتین چنین میگوید که برخی ازمونهای تجاری پرسشهای عجیب و غریبی را مطرح میکنند: آیا هیچوقت خودتان را جای یک مار گذاشتید؟ نسبت به یک رنگ خاص چه واکنشی نشان میدهند؟ از نظر وی این بیانگر چیزی جز شبه علم نیست
Angus Chen: How accurate are personality tests? Scientific American Mind, JAN 2019