مقالات روز
فردای بهتر🔴یک نقطه عطف گفتمانی، زیر غبار حاشیهرویها
✍🏻 #آرمان_امیری
![](/file/0c348802a42f81ead79e2.jpg)
🔹دومین بیانیه برای نجات ایران روز گذشته منتشر شد. بیانیهای که شاید کمتر دیده شد و مهمتر از آن، به دقت خوانده نشد. به نظر میرسد فضای هیجانی حاکم بر بسیاری شبکههای مجازی و البته، موج ملتهب و آشفته اجتماعی جایی برای تدقیق در کلام و گفتاری باقی نگذاشته است. بدین ترتیب، کمتر بحثی در مورد یک تحول گفتمانی عمیق در بیانیه حاضر شکل گرفت.
🔹اگر برای ۲۰ سال تمام و از مبداء دوم خرداد ۷۶، فصل مشترک گفتمان اصلاحطلبی را شعار قانونگرایی بدانیم، آنگاه شاید بتوان درک کرد که چگونه گذار احتمالی به سوی «ضرورت اصلاح قوانین» میتواند یک نقطه عطف گفتمانی برای جریان اصلاحات به شمار آید.
تاکید بر قانونگرایی، چنان در تار و پود جریان اصلاحات تنیده شده بود که فراتر از یک ساز و کار عملی و یک روش تاکتیکی، اساسا بنیان هویتی و حتی سند و چشمانداز اهداف اصلاحات را تشکیل میداد.
🔹به بیان بهتر، اصلاحات در طی دو دهه گذشته هیچ گاه نتوانست (و ای بسا اصلا نخواست) که یک مانیفستی از اهداف و چشماندازهای خود ارائه دهد. حتی معلوم نبود که این «قانونگرایی اصلاحطلبانه» در نهایت قرار است همراهاناش را به کجا ببرد؟ پس هیچ چارهای نبود جز اینکه «هر کسی از ظن خود» به قطار اصلاحات بپیوندد و این البته عارضهای بود که گاه و بیگاه به بحران منجر میشد.
🔹حتی ۱۲ سال بعد که میرحسین موسوی سوار بر جنبش سبز محوریت سبک جدیدی از سیاستورزی را در اردوگاه اصلاحات به دست گرفت، باز هم تاکید بر «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» محوریت یافت. البته، میرحسین یک گام اساسی دیگر برداشت و برای اهداف سیاسی خود، فهرست مطالباتی به شکل مانیفست ارائه داد.
🔹این مطالبات ابتدا در بیانیه شماره ۹ موسوی و بعدها به شکل مدونتر، در منشور جنبش سبز تجلی یافت.
🔹با این حال، حتی این مطالبات نیز نتوانست مشکل اصلی اصلاحطلبان را حل کند، چرا که بخش عمدهای از نیروهایی که پشت پلاکارد اصلاحطلبی پناه گرفتهاند فاصله خود را از جنبش سبز حفظ کردند و همچنان ترجیح دادند به جای شفافیت موسوی در بیان اهداف و مطالبات نهایی، پشت ابهامی سنگر بگیرند که از قرار دادن تاکتیک به جای اهداف ایجاد شده بود:
🔹اصلاحطلبی صندوقمحور، همچنان بدون ارائه چشمانداز و مطالبه، بدون تعریف اهداف و ملاکهای اصلاحطلبی، به شعارهای تقلیلگرایانهای چون قانونگرایی و تاکتیکهای «بد و بدتر» اکتفا کرد. اینبار اما، تحمل جامعه زودتر از دفعه پیش به پایان رسید.
🔹پرسشهای مشروع و بدیهی فراوانی وجود دارند که در تمام ۲۰ سال گذشته اصلاحطلبان از پاسخ بدان سر باز زدهاند. این بار اما به نظر میرسد که واقعا «دیگه تمومه ماجرا»! عینیترین تجلی این شعار میتواند اینگونه باشد که بیش از این نمیتوان مردم را در تعلیق نگه داشت.
🔹اصلاحطلبی باید سرانجام تکلیف خودش و مخاطباناش را با مطالبات و اهداف نهاییاش مشخص کند. باید صریح بگوید که آیا مسیر قانونیاش قرار است به رفع هرگونه تبعیض مذهبی یا جنسیتی ختم شود یا نه؟
🔹آیا با قانونگرایی قصد اخراج نظامیان از عرصه اقتصاد و سیاست و جامعه را دارد یا نه؟ آیا حرکت گام به گاماش در نهایت آزادیهای کامل سیاسی، همچون آزادی نشر، آزادی بیان و آزادی انتخابات را هدف قرار داده یا نه؟
🔹بسیاری از اصلاحطلبان، به ویژه چهرههای به ظاهر رسمیتری که غالبا در شورای عالی سیاستگذاری (به ریاست عارف) قرار گرفتهاند همچنان از پاسخ به این پرسشها سر باز میزنند. بیانیه دوم نجات ایران اما یکسره از جنس دیگری است.
🔹در بیانیه اخیر، برای نخستین بار گروهی از اصلاحطلبان مجموعه اهداف و چشماندازهایی را معرفی کردهاند که میتواند به ملاک و محوری برای تعریف اصلاحطلبی و خط عمل و چشمانداز این جریان بدل شود. این تحول، دستکم برای نیروهای حاضر در این بیانیه، جبران یک ضعف بزرگ و تاریخی در جبهه اصلاحات است. از سوی دیگر اما، نقطه عطف بزرگتر، گذار از آن کلیدواژه قدیمی و سخن گفتن از ضرورت تغییر قانون است.
🔹بدین ترتیب، باز هم برای نخستین بار، گروهی از اصلاحطلبان اعلام کردهاند که هرچند ممکن است همچنان در تاکتیک عمل «قانونگرایی» را در دستور کار حفظ کنند، اما در اهداف و چشماندازهای خود در پی تغییر و اصلاح قوانین هستند. این نقطه عطف تاریخی، شاید در هیاهوی سطحینگری و هیجانزدگی فضای مجازی چندان مورد توجه قرار نگیرد، اما به احتمال زیاد در فردای تاریخ مورد توجه و استنادهای فراوان قرار خواهد گرفت.
https://t.me/kaleme/14295
✅@kaleme
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔆 ۲۰ پیشنهاد به حوزویان 🔆
✍️✍️جواد شریفی
![](/file/37b3b587d1225c81e6e57.jpg)
پس از این که از سوی برخی مخاطبانم به سیاه نمایی از حوزه و روحانیت متهم شدم و گلایه کردند که چرا جای غر زدن، پیشنهادهای سازنده نمی دهم، بر آن شدم حسب تجربه اندک و خرد قاصرم، ۱۰ پیشنهاد به مدیران عالی حوزه و ۱۰ پیشنهاد به طلاب بدهم که گمان دارم خیر خودشان و رضای خدایشان در این ها می تواند باشد.
❇️ زعیمان و مدیران عالی حوزه علمیه:
1⃣ علوم انسانی را در آموزش های رسمی حوزه علمیه بگنجانید.
2⃣ زبان انگلیسی پیشکش، دست کم زبان عربی به ویژه عربی معاصر را در آموزش طلاب لحاظ کنید.
3⃣ از هر 10 آخوند، دست کم 7 نفر را خلع لباس کنید و برای پوشیدن لباس روحانیت شروط و ضوابط سخت تنظیم کنید. کم نیستند عمامه به سرهایی که ظاهر نفرت آورشان، مایه وهن و خفت دیگر روحانیون است.
4⃣ اجازه منبر رفتن به هر آخوندی را ندهید و از خرافه پروری و جهل گستری عمامه به سرها جلوگیری کنید. بیشتر منبرها موید این گزاره هستند که: دین انسان را احمق می کند.
5⃣ سیاست جذب حداکثری را رها کنید و ورود به حوزه علمیه را سخت و محدود کنید. واقع نگر باشید. نه جامعه این اندازه نیاز دارد و نه شما صلاحیت و کفایت تربیت این حجم طلبه را.
6⃣ پای عمامه به سرهای بی سوادی که با رانت دینی وارد نهادهای مهم اجتماعی و سیاسی و فرهنگی می شوند را از این عرصه کوتاه کنید.
7⃣ همه طلاب حوزه علمیه مانند شما درآمدهای چند میلیونی ندارند. فقر و فشار اقتصادی، طلاب را از حوزه علمیه سرخورده کرده و از شما خشمگین. نگاه نکنید که خم می شوند و دستتان را می بوسند؛ برخی در دل آرزوی مرگ تان را دارند. دیده ام که می گویم.
8⃣ هر چه زودتر برای اصلاح نظام آموزشی حوزه علمیه اندیشه کنید و همراه با افزایش کیفیت، از طول تحصیل طلاب بکاهید. اعتبار اندک مدرک حوزوی نیز مشکل دیگری است که باید برایش تدبیری کنید و سیاستی بجویید.
9⃣ آموزش مهارت های علمی و پژوهشی به طلاب را دست کم نگیرید. آخوندهایی هستند که نه مهارت پژوهش در اینترنت دارند، نه می توانند یک متن روان و ویراسته بنویسند، نه بر اساس رده بندی کنگره کتابی را در کتابخانه ای بیابند، نه حتی می توانند با word کار کنند ولی عمامه را بزرگ کرده و دهان را باز و ریش را دراز و مدعی علم و پژوهش هستند.
🔟 نمی گویم نگیرید ولی خب کمتر بگیرید. پول های نفتی منظورم هست. نمی دانم فهمیده اید پول های حاکمیتی چشم تان را کور و زبان تان را گنگ کرده؟! فساد و بی کفایتی جمهوری اسلامی روی پهلوی را سفید کرده است. شما که برای کمتر از این ها، انقلاب 57 را رقم زدید، چه شده که اکنون خفقان گرفته اید؟! خودتان هم می دانید اگر الان در عصر پهلوی بودیم، تاکنون وا اسلاماه شما و فتاوای انقلابی تان کمر حکومت را خم کرده بود. ولی الان چه؟! خواهشا دست از دامان حاکمیت بکشید.
❇️ اما طلاب حوزه علمیه:
1⃣ زبانی نو فرا گیرید که دریچه ای است به فرهنگی دیگر و افقی نوست در فکر و اندیشه.
2⃣ چه ورزش، چه شعر و موسیقی، چه نویسندگی یا عکاسی، چه هر چیز دیگر. در زندگی خود جایی برای آموختن یک هنر باز کنید تا طبع خود را ظریف و لطیف کنید.
3⃣ هر گاه به شما گفته شد فلان اندیشمند و روشنفکر دین و ایمان ندارد و کافر است، فلان کتاب ضاله است؛ فلان دانش دین تان را ضعیف می کند؛ با سر به سویش بشتابید. هر کجا کفری هست شما آنجا باشید؛ که مسیر ایمان از کفر می گذرد.
4⃣ در جامعه شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی، اسطوره شناسی یا هر چیز دیگر کمی کتاب بخوانید و مطالعات تان را محدود به دروس حوزوی و علوم اسلامی نکنید.
5⃣ هر از گاهی به یک کتابخانه بزرگ بروید و در میان قفسه های کتاب بگردید. کمک می کند بفهمید دانش دریای بیکرانی است و آن چه در حوزه علمیه می خوانید قطره ای از این دریاست و تکبر نسبت به دیگر دانش ها را کنار می گزارید.
6⃣ زود ازدواج نکنید که خودتان را تباه می کنید و زود معمم نشوید که این لباس را.
7⃣ مهارتی درآمدزا بیاموزید که همانا استقلال اقتصادی از حوزه علمیه، ضامن حریت و آزادگی تان است.
8⃣ به قول خودم: «نادان دانستن مردم از نشانه های مردم نادان است.» این باورها را تمرین کنید که: «جامعه آگاه و باشعور است و رجال دین قرار نیست بجای همه جامعه فکر کنند و تصمیم بگیرند.» _ «فقیه و مرجع تقلید مانند دیگر انسان ها عقل محدودی دارد و قرار نیست در سیاست و اقتصاد و فرهنگ و... حرف آخر را بزند.»
9⃣ همه وقت تان را در مدارس شبانه روزی نگذرانید. به مناطق محروم شهر بروید و اوضاع مردم را ببینید. در پارک ها بنشینید و دوستانی غیرطلبه پیدا کنید. با واقعیت های اجتماعی از نزدیک روبرو شوید.
🔟 هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق... در این زمانۀ افسردگی و دل مردگی، دل هایتان را زنده کنید...
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔴 حسین راغفر اقتصاددان: فروپاشی کامل اقتصادی در پیش است
![](/file/dec561c91140cd42acc99.jpg)
🔹حسین راغفر اقتصاددان و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی از اثرات مخرب نابرابریها اقتصادی و رانت بر مردم و اقشار آسیبپذیر جامعه سخن به میان آورد و گفت:
🔹هزینهها زندگی بهشدت افزایش پیدا کرده است و قطعاً پیامدهای خیلی جدی برای مردم و رفاه عمومی خواهد داشت و این امر کاملاً مسلم است.
🔹ریشه همه مصائب موجود در نابرابریهای ناموجه خلاصه میشود بدین معنی که بخش قابلتوجهی از جمعیت میتوانند ثروتهای بسیار بزرگی را یک شبه به دست آورند و معنی دیگر آن این است که ثروت عظیمی که از طریق رانت به دست میآید از یک جایی باید تأمین شود و که آن محل تأمین جیب مردم است یعنی سوءاستفادهای که گروهی میکنند به ضرر و زیان گروه بزرگی از جامعه منجر خواهد شد و البته ضمن اینکه نابرابری را باز تشدید میکند، ظرفیتهای تولید را بهشدت آسیب میزند و هزینههای تولید و بهخصوص تولید صنعتی را افزایش میدهد و این موضوع منجر به افزایش بیکاری در جامعه خواهد شد.
🔹 بیکاری یکی از عوامل اصلی فقر در جامعه است و این فقر خود منجر به اشکال مختلف ناامنی خواهد شد که خود این ناامنیهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از رشد جرائم، هزینههای کاهش سرمایهگذاریها را امکانپذیر میکند و بدین ترتیب دور باطلی از مشکلات و مسائل در طی همین افزایش قیمتها حاصل میشود.
🔹کاهش شدید قدرت خرید مردم در اثر افزایش قیمت ارز که به معنی تضعیف پول ملی است و این یکی از اصلیترین عوامل بروز ناآرامیهای بعدی در کشور خواهد بود.
🔹بخشی از این پیامدها این است که مردم قدرت خرید خود را بهشدت از دست دادند و فرصتهای سودجویی و کلاهبرداری در کشور بهشدت افزایشیافته است. آن گروه که دستشان به قدرت میرسد یک نگاه صرفاً غارتگرانه به اموال و منافع عمومی دارند و اکثر آنها ارز دولتی دریافت کرده و از کشور خارج میکنند.
🔹اخیراً تعداد زیادی دام به دلیل بیارزش شدن پول ملی و ارزانی آن برای خارجیها و کشورهای همسایه مانند عراق و افغانستان، از کشور خارج شد و کماکان این اتفاق ادامه دارد؛ بسیاری از این دامها با ارز دولتی وارد کشور شدند اما به سهولت از کشور خارج میشوند.
🔹 به نظر میرسد به هر صورت دستهای از پیامدهای گسترده باعث کاهش ارزش پول ملی شده است که البته این بخشی از منابع دولت برای سیاستهای نئولیبرالی خود، آزادسازی اقتصاد و آن چیز که بهعنوان سیاستهای تغییر ساختاری از آن یاد میکنند؛ است.
🔹 دولت عملاً تمام مسئولیتهای اجتماعی خود را متوقف کرده و میخواهد همه مسائل را به دست بازاری بسپارد که خودش با مشکلات جدی دستوپنجه نرم میکند چون چیزی به نام بازار در کشور نداریم و آن چیزی که وجود دارد عملاً نفوذ ائتلافهای انحصاری است که با ائتلاف نهادهای تصمیمگیری در کشور شکل گرفته و این فقط منافع گروههای قلیلی را در قدرت عملاً تأمین میکند و به همین دلیل است که بایستی انتظار پیامدهای و اتفاقات ناگواری در کشور عملاً داشته باشیم و این مسئولیت نهاییاش متوجه کسانی است که این بازی خطرناک را در کشور راهاندازی کردند که در اینجا ما ائتلاف سهگانه دولت و مجلس و قوه قضاییه را باهم میبینم.
🔹این نشان میدهد که احتمالاً منتفعان این برنامهها توانستند که به هر شکلی بسیاری از مسئولین را در این ائتلاف وارد کنند و رانت حاصل از این به اصطلاح ائتلاف را به زیان عموم مردم و به نفع این اتفاقات در واقع به نحوی که این ائتلاف مسلط توزیع کنند. در هر صورت آن چیزی که اتفاق میفتد انتظار به اصطلاح پیامدهای خیلی ناگواری برای کل جامعه داشته باشد.
🔹 اصلاً خیلی از اینها اعتقادی به عدالت اجتماعی و مفاهیم همبستگی اجتماعی ندارند. ریشه بسیاری از کینهورزیها و بددلیها در همه جوامع برمیگردد به نابرابری ناموجهی که توسط ائتلافهای مسلط بر جامعه صورت میپذیرد آنچه که به نظر میرسد اتفاق خواهد افتاد به زودی شاهد رشد اشکال مختلف جرم و جرائم در جامعه هم باید باشیم و این ناشی از نوعی خصومت و بددلی بین گروههای مختلف اجتماعی بهخصوص آسیب خوردههای این پیامدهای اقتصادی خواهد بود.
🔹 فروپاشی اقتصادی در حال انجام است و بیشتر از این چه اتفاقی باید رخ دهد؛ اگر جلوی روند فعلی گرفته نشود شاهد فروپاشی کامل اقتصادی خواهیم بود./ جامعه ایرانی
✅@kaleme
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔴۲۶ سال حبس، ۱۴۸ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید و ۲ سال محرومیت اجتماعی؛ حکم دادگاه انقلاب برای مصطفی عبدی از مدیران وبسایت مجذوبان نور
🔹#مصطفی_عبدی از مدیران وبسایت #مجذوبان_نور، با حکم دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۲۶ سال و سه ماه حبس تعزیری، ۱۴۸ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به سیستان و بلوچستان، ۲ سال ممنوعالخروجی و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب و دستهجات سیاسی و اجتماعی و فعالیت رسانهای محکوم شد.
🔹این فعال حقوق درویشان گنابادی سحرگاه یکم اسفند مورد هجوم نیروهای لباسشخصی قرار گرفت و پس از گذراندن یک دوره بازجویی در بازداشتگاه اطلاعات به زندان تهران بزرگ منتقل شد.
🔹 عبدی پیشتر، در تیرماه ۹۲ از سوی قاضی صلواتی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شده و آذرماه ۹۴ پس از گذراندن دوره محکومیت سهسالهی خود از زندان اوین آزاد شده بود./ مجذوبان نور
✅@kaleme
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
✔️سرنوشت پرونده فسادهای بزرگ دولت نهم و دهم چه شد؟🔻
![](/file/241962ec83fe57a2a17f2.jpg)
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت:
رئیس دستگاه قضا در نامهای به رهبری خواستار مجوز برای تسریع در رسیدگی به مفاسد اقتصادی شد که با پاسخ مثبت مواجه گردیده است. اینکه دستگاه قضا تلاش کند به موضوع مفاسد اقتصادی رسیدگی شود و برخورد جدی و قاطعی با خطاکاران صورت گیرد، امری مبارک است و باید از آن استقبال شود. لکن سوال مهمی در این میان مطرح است و آن اینکه آیا مفاسد اقتصادی موضوعی است که فقط در همین روزهای اخیر حادث شده یا آنکه پیش از این هم در برخی سطوح قابل رصد کردن بوده است؟ همگی به خاطر دارند که در جریان مناظرههای انتخاباتی در سال ۱۳۹۶ تقریباً بدون استثنا تمامی نامزدهای ریاست جمهوری با ادبیات متفاوت به موضوع فساد و ضرورت مقابله با آن اشاره داشتند. کاندیدای اصلی یک جناح قدرت، با کارنامهای از حضور در سطوح بالا و میانی دستگاه قضا به ملت حدود سه دهه بیشترین تاکید را در این زمینه داشت. این بدان معنی است که مدیران دستگاه قضا حداقل طی سالهای اخیر از وجود فساد و لاجرم ضرورت مقابله با آن خبر داشتهاند، ولی سوال این است که در طول این دوره چه تحولاتی در این زمینه در نظام قضا شاهد بودهایم؟
اگرچه پروندههای قضائی به ویژه آنجا که مباحث پیچیده اقتصادی مطرح باشد، قاعدتاً با ظرافت و حساسیت خاصی مواجهند ولی در طول این دوره شاهد عملکرد چندانی از دستگاه قضا نبودهایم که متناسب با ابعاد مسئله و انتظارات جامعه باشد. به راستی سرنوشت صدها شکایت رسمی مجلس و ارجاع پروندهای قطور تخلفات محرز دولتهای نهم و دهم به کجا رسید؟ و آیا غیر از یکی دو مورد به بقیه شکایات پرتعداد مجلس رسیدگی شد و با متخلفین اعم از آمرین و عاملین، برخورد قضائی صورت گرفت؟ اینکه سرانجام در نظام قضا هم اراده برخورد جدی با فساد را شاهدیم، این رویداد را به فال نیک میگیریم ولی انتظار جامعه این است که در این زمینه ورود به پروندهها و برخورد نظام قضا، مقطعی و موقت نباشد و یک روند استمراری و اطمینان بخش را طی کند تا جامعه احساس کند نظام قضا در برخورد با اخلالگران اقتصادی جدی و مصمم شده است.
اگر سوال شود چرا خطاکاران تا این اندازه گستاخ و بیپروا شدهاند؟ پاسخ روشن است. چون خطاکاران قبلی هنوز در نوبت بررسیهای چند ساله قرار دارند و هنوز هم از آنها با نام مستعار ب ز، س ش و… ش ج یاد میشود که با چهرههای پوشیده شده در رسانهها مطرحند ولی از برخورد جدی و قاطع خبری نیست.
قطعاً تمامی قصورها به گردن نظام قضا نیست بلکه به طور کلی بخشهای نظارتی کشور انصافاً عموماً کوتاهی کردهاند و از حوادث، چندین قدم عقب ترند.
این روزها بخشهای نظارتی و ابزارهای حاکمیتی از جمله ستاد تعزیرات فعال به نظر میرسند و مرتباً با کشف انبارها و رسانهای کردن تخلفات صنفی به مقابله با احتکار، گرانفروشی و… رفتهاند. از این اقدامات باید استقبال کرد ولی تجربه نشان داده که واکنشهای دیرهنگام و نمایشی، فاقد تاثیرات ماندگار است و موج میرائی محسوب میشود که معمولاً خاطیان به آن جا خالی میدهند و باز هم به خطاهای رایج خود مشغولند. نهادهای نظارتی در بخش اقتصاد و تجارت به ویژه آنجا که به مایحتاج عمومی از جمله غذا و دارو مربوط میشود، مسئولیتهای سنگینی را برعهده دارند ولی چرا تا به حال از صحنه غایب بودهاند ولی امروز برای اثبات حضور و نقش آفرینی خود، گرد و خاک میکنند ولی باز هم فقط به نمایشهای رسانهای اکتفا میشود؟
موضوع مهمتر به عدم انسجام و عدم هماهنگی عملکرد نهادهای نظارتی و نظام قضا باز میگردد. تجربه نشان داده که بعضیها با اطمینان خاطر خطا میکنند چون مطمئن هستند که در «حاشیه امن» قرار دارند.لازم است مسئولین در هر رده از مسئولیت که هستند، به آسیب شناسی بپردازند تا دریابند مشکل در کجا بوده و چرا چنین موارد پرتعداد و چنین حجمی از رانت خواری و فساد مالی فرصتی برای شکل گیری و استمرار پیدا کرده است اگر در قانون و در ابزارهای نظارتی و در یکپارچگی آنها هرگونه نقص یا نارسائی وجود داشته، چرا تاکنون رفع نقص نشده و از ابزارهای قدرت از جمله مجلس، به درستی استفاده صورت نگرفته است؟...
@sahandiranmehr
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
مسئولیت ما و پنهانکاری دولت
#كامبيز_نوروزي
حقوق دریاها و رژیم حقوقی تقسیمات آبهای دریاچه هایی که میان چند کشور قرار دارند بسیار پیچیده و دشوار است.
از پی انحلال اتحاد جماهیر شوروی و تقسیم آن به چند کشور مستقل موضوع تقسیم دریای خزر میان کشورهای مجاور آن، به یک بحث دشوار حقوق دریاها، حقوق بین الملل و سیاسی تبدیل شد و مذاکرات پیچیده و مفصلی در مورد آن در گرفت. مذاکراتی که باید در چارچوب حقوق بین الملل عمومی ، حقوق دریاها و خصوصاً مناسبات و معادلات قدرت میان کشور مجاور دریای خزر بوده باشد.
اینک بازهم بحث از تنظیم قرارداد میان کشورهای پیرامون دریاهای خزر داغ و تا حدی دچار ابتذال شده است . هر نقد یا دفاعی در چنین موضوع پیچیده ای باید مبتنی بر آگاهی های تخصصی لازم باشد.
من خود را در این مورد صاحب نظر نمی دانم و چیزی نمی گویم اما مایلم در حاشیۀ این بحث به دو نکته اشاره کنم.
نخست اینکه دولت همچنان بر خصلت پنهانکاری خود تأکید دارد و مردم را نامحرم می داند و از اطلاع رسانی در مورد فرآیندهای مذاکرات دریای خزر استنکاف می کند . برای دولت مهم نیست که مردم ، از کارشناسان تا سیاستمداران و دیگران در جریان مسائل باشند.
دولت همچنان مردم را بیگانه می داند . از افتادن در ورطۀ مباحثه و تلاش برای اقناع جامعه می گریزد و می هراسد . براساس توئیتی که محمود صادقی ، نماینده مجلس منتشر کرده حتی نمایندگان هم بی خبرند. چرا؟
دوم اینکه گویی همۀ ما موظفیم در هرچیز نظر بدهیم . پنهانکاری دولت ، حس نگرانی و تردید می آفریند . این حس موجب می شود جامعه کنجکاو شود. همین کنجکاوی انگیزه ای می شود تا خیلی ها، حتی بدون آگاهی از جزئیات کنوانسیون چیزی بنویسند و نظری در مورد رژیم حقوقی دریای خزر بگویند.
طرفه آنکه خیلی از اینها صلاحیت اظهارنظر در چنین موضوع تخصصی و پیچیده ای ندارند. این یک قصور یا تقصیر از ناحیه کسانی ، حتی صاحب نام است که بدون داشتن دانش لازم می نویسند. اما مسبب خود دولت است .
در اینجا سبب ، قوی تر از مباشر است . پنهانکاری دولت و بی اعتنایی تام و تمام به افکارعمومی در کنار آشفتگی شرایط داخلی و بحرانهای موجود در روابط بین الملل ، همه را می ترساند که بین کاسه و نیم کاسه چه ارتباطی است و بعد هرکس خود را به نوعی ملزم به نوشتن می داند و اغتشاش ذهنی حاکم بر جامعه بالاتر می رود.
ما می توانیم با توجه بیشتر به محدوده های دانش خود در اظهارنظرهای خود ، مسئولانه به سلامت گردش اطلاعات کمک کنیم ، اماشرط لازم سلامت گردش اطلاعات ، این است که دولت فقط شعار گردش اطلاعات و شفافیت ندهد . به آن عمل کند.
#حقوقدان
goo.gl/xR4rBv
🕊 @zaviyyedid
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🌅سایه «خشم» بر روی سر شهر خاکستری
✍️مصطفی داننده
🌅پزشکی قانونی اعلام کرده است که تهرانیها در 3 ماه نخست سال 97 پرخاشگرتر شده و 2 درصد نزاع نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است.
🌅بله، با وجود مشکلات ریز و درشت این روزها و این ماهها، بیشتر عصبانی شدن مردم چندان عجیب نیست. تهران به خودی خود شهری خاکستری و عصبانی است. شهری پر از ترافیک، بدون رنگ، شلوغ، پر دود، پر صدا که هر آدم آرامی را هم میتواند به مرز جنون برساند.
🌅صبحی که میتواند آرام و بدون دغدغه آغاز شود با شلوغیهای عجیب و غریب و استرس رسیدن به کار، دانشگاه، مدرسه و... تبدیل به صبحی تلخ میشود.
🌅سایه «خشم» بر روی سر شهر خاکستری!!
🌅تلخی که آمپر انسان را به بالاترین حد خود میرساند و اجازه تصمیمهای عقلانی را به او نمیدهد.
🌅حالا به این شهر خاکستری فکر کردن به گرانیهای ریز و درشت را هم اضافه کنید. فکر کردن به چگونه چرخاندن چرخهای زندگی.
🌅ذهن مردم این روزها به شدت درگیر است. درگیر آینده و این سوال که قرار است چگونه این زندگی را مدیریت کنیم؟ پیر و جوان هم ندارد. بسیاری از مردم وقتی سوار مترو میشوند یا اتوبوس و یا تاکسی سواری میکنند سر در گریبان دارند و به گوشهای خیره شدهاند و فکر میکنند.
🌅آمار اعلام شده از سوی پرشکی قانونی چندان عجیب نیست. این ذهن درگیر قطعا با صدای یک بوق عصبانی میشود. این ذهن درگیر قطعا با صدایی بلند عصبانی میشود. این ذهن درگیر قطعا با هل دادن اتفاقی در مترو عصبانی میشود.
🌅آدمهای درگیر با مشکلات اقتصادی و اجتماعی دوست دارند یا بهتر بگویم مجبور هستند عصبانیت خود را جایی خالی کنند. اگر شد در خیابان اگر نشد در خانه.
🌅قطعا این روزها در خانهها نیز شاهد دعواهای اساسی هستیم. پدر و مادر به دنبال حساب و کتاب زندگی هستند و بچه به دنبال رسیدن به علایق خود. همین تفاوت نگاه باعث ایجاد تنش در خانوادهها میشود.
🌅این آمار در سه ماه دوم سال و ماههای بعد از آن افزایش پیدا خواهد کرد. روان آرام احتیاج به جامعه آرام دارد. نمیشود در جامعهای که شبیه بازار مسگرهاست انتظار داشت مردم همچون فلیسوفها رفتار و با مشکلات منطقی برخورد کنند.
🌅کم کم جمله «شما دیگه چرا؟» تبدیل به جمله غریبی خواهد شد. در این جامعه میشود از هر فردی با هر میزان تحصیلاتی انتظار پرخاش و درگیری داشت. چون به معنای واقعی کلمه اقشار مختلف جامعه درگیر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی هستند.
🌅همه، فاصله طبقاتی ایجاد شده در جامعه را میبینند و از خود میپرسند چگونه است پول عدهای هر روز از پارو بالا میرود و برای ما هر روز شپش در جیبمان پشتک میزند!!.
🌅باید مواظب حال جامعه بود و گرنه باید خود را آماده خشونتهای بیشتر اجتماعی کنیم!!.
🕊 @zaviyyedid
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
✅محمد نعیمی پور: رفراندوم یعنی بها دادن به نظر مردم و تنها کسانی با آن مخالف هستند که نظر مردم برایشان اولویت ندارد
![](/file/3810d0250caa8cc87b600.jpg)
📌محمد نعیمی پور نماینده مجلس ششم و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتگوی تفصیلی با ایرنا میگوید:
📌درباره موضوع سفارت، بسیاری از دانشجویان تسخیرکننده سفارت از نظر سیاسی پخته و صاحب تفکر بودند و رویدادهای مختلف کشور و دخالت آمریکا در این رویدادها را مورد توجه داشتند.
📌بهانه ای مانند بیماری شاه و حضور او در آمریکا می توانست آغازگر اتفاقات دیگری هم باشد، شرایط ایجاب می کرد که بایستیم. بنابراین دانشجوها به فکر یک اعتراض متفاوت تر بودند، تصمیم گرفته شد که دانشجویان به نشانه اعتراض دو روز سفارت آمریکا را اشغال کنند نه بیشتر از دو روز.
📌بسیاری از دوستان از جمله خود من تمایل داشتیم به درس و دانشگاه بازگردیم و اساسا گفته می شد که ما فقط دو روز در سفارت کار داریم. اما پس از تسخیر سفارت، امام (ره) سرنخ این اتفاق را به دست گرفت.
📌 ما تنها نگهدارنده گروگان های سفارت بودیم، ادامه گروگانگیری به صلاحدید حکومت انجام شد. با این حال من این تصمیم را اشتباه نمی دانم و پشیمان هم نیستم. اگر هر جوان دانشجوی امروزی هم در چنین شرایطی قرار میگرفت، همین کار را انجام می داد.
📌یکی از بزرگترین انتقادهایی که دانشجویان پیرو خط امام به خود داشتند و دارند این است که افشاگری کار اشتباهی بود. ما باید اسناد و مدارک را به مقامات ارائه می کردیم و تحویل می دادیم.
📌دانشجویان هم پس از مدتی خود به این نتیجه رسیدند که افشاگری کار ناشیانه ای بود. معتقدم افشاگری ها اشتباه بود اما به این معنی نیست که اگر افشاگری صورت نمی گرفت، اتفاقی نمی افتاد و کسی زندان نمی رفت با توجه به جو آن سال ها که از دانشجویان برای افشاگری مطالبه می شد، برخی پرونده ها تشکیل شد و کسانی که در این موضوعات درگیر بودند باید دربرابر برخی پرسش ها پاسخگو باشند.
📌این میزان حساسیت نسبت به موضوع رفراندوم قابل قبول نیست. اصل رفراندوم پس از سال 78 بارها مطرح شد به ویژه در مجلس ششم که با جدیت پیگیری شد و به عنوان یکی از اصول کنار مانده قانون اساسی طرح و حتی اعلام شد که از موضوعات سبک تری هم می تواند شروع شود.
📌 در حال حاضر هم سخن رئیس جمهوری، درست است، ایشان می گوید اختلافی وجود دارد، ممکن است درصد زیادی از مردم برای تغییر و تحول درباره آن نظر مثبت داشته باشند، این موضوع چه اشکالی می تواند داشته باشد، وقتی امکانی وجود دارد می توانیم از آن استفاده کنیم. شاید اصلا نتیجه این رفراندوم به نفع آن هایی باشد که مخالف این موضوع هستند.
📌 سیاست خارجی مبتنی بر صلح، می تواند موضوع پیشنهادی برای مذاکره باشد. شاید مثال کشور چین در این زمینه جالب باشد، این کشور پس از تحولاتی تصمیم گرفت تنها به اقتصاد داخلی خود توجه کند و تا سال 2020 به هیچ موضوع تنش زای بین المللی ورود نکند.
📌معتقدم که توانمندی کشور از نظر اقتصادی باید به قدری محکم و برجسته شود تا زمینه فعالیت های دیگر را فراهم کند. بنده مخالف حضور ایران در منطقه نیستم اما باید در چارچوب منافع ملی بوده و مورد پذیرش مردم قرار گیرد. موضوعات بسیاری در زمینه اقتصادی مانند یارانه و در زمینه سیاسی مانند نظارت های استصوابی وجود دارد که می تواند مورد نظرسنجی قرار گیرد.
✅ برای خواندن متن کامل این گفت و گو روی "INSTANT" بزنید:
https://goo.gl/64ketj
@emtedadnet
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔺سهم ایران از #خزر چقدر است؟
داوود هرمیداس باوند، کارشناس حقوق بینالملل:
![](/file/934834d7708e1831a7870.jpg)
🔻در بررسی تقسیمبندیهای دریای خزر باید به سیر تاریخی نظر داشت. بر اساس قرارداد ١٩٢١ آزادی کشتیرانی برای ایران و شوروی لحاظ شده بود. در قرارداد ١٩٤٠ نیز ١٠ مایل به عنوان منطقه انحصاری ماهیگیری در نظر گرفته شد.
🔻شورویها از ایران خواستند که امتیاز شیلات خود را به صورت قراردادی به آنها واگذار کند. ایران خودداری کرد و روسها نیز ارتباطات تجاری خود را تحریم کردند زیرا در آن تاریخ حتی نفت مناطق شمالی نیز از بادکوبه وارد میشد. راههای شوسه کم بود و اغلب نیازهای مناطق شمالی ایران از طریق قفقاز و بادکوبه تامین ماشد بنابراین در قرارداد ١٩٢٧ امتیاز شیلات برای ٥ سال به شورویها داده شد. بعد از اتمام این قرارداد اما دولت دکتر مصدق از تمدید آن خودداری کرد و صرفا بحث کشتیرانی و ماهیگیری در میان بود.
🔻بعد از فروپاشی شوروی سه کشور جدید ادعا کردند که قراردادهای ١٩٢١ و ١٩٤٠ مربوط به گذشته است و باید به منابع بستر و زیربستر نیز توجه شود. قزاقستان مدعی بود که چون دریای خزر از طریق رودخانههای ولگا و دن به دریای سیا و بالتیک مرتبط شده است خصوصیت دریای آزاد را دارد و باید مقررات دریاهای آزاد را به آن تسری داد. روسها با این نگاه موافق نبودند و دولت آذربایجان نیز پیشنهاد تقسیم بر اساس طول سواحل را طرح کرد. قراردادهایی نیز با کنسرسیومهای خارجی منعقد کرده بود.
🔻ترکمنستان پیشنهاد کرد که منهای ٤٥ مایل به عنوان منطقه انحصاری، منطقه مشاع به حساب آید. ایران و روسیه نیز طرفدار این نظر بودند اما آذربایجان قراردادهایی بست و حتی روسیه در سازمان ملل اسنادی را ارایه کرد که نشان دهد این قراردادها خلاف حقوق بینالملل است.
🔻در عین حال شرکتهای روسی مثل گازپروم در همان کنسرسیومها حضور داشتند. یعنی روسها یک رویه دوگانه داشتند. در ١٩٩٨ روسیه که طرفدار نظریه مشاع بود بستر دریای خزر را با قزاقستان بر اساس طول سواحل تقسیم کرد. عین همین قرارداد بین روسیه و جمهوری آذربایجان نیز منعقد شد. قزاقستان و ترکمنستان نیز همین کار را کردند.
🔻سهم ایران حدود ١٢درصد بود. یعنی همان خط آستارا - حسینقلی.
🔻در زمان آقای خاتمی ایران پیشنهاد کرد که تقسیمبندیها به مساوات باشد یعنی هر کشور ٢٠درصد سهم داشته باشد. این پیشنهاد مورد استقبال روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان قرار نگرفت اما ایران اعلام کرد که اجازه نمیدهد کسی در ٢٠درصد آبهای مجاور و منابع فعالیت کند. بنابراین شرکت بریتیش پترولیوم منطقه را تخلیه کرد.
🔻در این پیشنهاد جدید ١٥درصد به عنوان آبهای ساحلی یا دریای سرزمینی احتساب شده و ١٠ مایل نیز به عنوان منطقه انحصاری شیلات در نظر گرفته شده است. بنابراین تقسیماتی که کشورهای حاشیه دریای خزر قبلا بین خود کرده بودند به جای خود هست و تغییری نکرده است. مساله این است که ایران به جای ٢٠ مایل خود ١٥ مایل خواهد داشت. به اضافه آن ١٠ مایل منطقه انحصاری ماهیگیری.
🔻نکته این است که روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان با یکدیگر همنظر و یکصدا هستند. ما در مقابل اینها تنها هستیم. چهار کشور از پنج کشور حاشیه دریای خزر با یکدیگر متحد هستند و حتی کنفرانسهای چهارجانبه برگزار میکنند/ اعتماد
@omidnews_ir
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔺ده نکته درباره قاجار، پهلوی، وطنپرستی و خزر
✍️ رضا ساکی
1⃣ قاجاریه تا ابد متهم است به از دست دادن خاک. متهم است به کوچک کردن ایران. پهلوی هر بار که میخواست قاجار را سرزنش کند آن قراردادهای ننگین را پیش میکشید.
در مرداد سال ۱۳۵۰ اما با جدا شدن بحرین از #ایران، این داغ بر پیشانی پهلوی هم نشست.
2⃣ در جمهوری اسلامی از آغاز تا حالا چیزی از مرزهای ایران کم نشده است اما گمان میکنم عدهای از این بابت خوشحال نیستند و دوست دارند که تکهای از خاک کشور از کف برود تا بگویند دیدید بالاخره شما هم خاک دادید.
3⃣ میدیدم میان دو نفر در کامنت دعواست. آن یکی میگفت شما که بحرین را فروختید حرف نزنید. دیگری میگفت اگر ما بحرین را دادیم شما هم خزر را دادید پس مساوی هستیم.
4⃣ چگونه کسی میتواند این طور خوشحال باشد از تکهتکه شدن وطنش؟ چه طوری کسی میتواند دعا کند که خاکاز کف کشور برود و خوشحال باشد از این که مثلا نظام فعلی، خزر را دو دستی تقدیم کرده است. کجای دنیا در چنین چیزی میان گروههای مخالف رقابت است؟
5⃣ ماجرای #خزر بار دیگر نشان داد که در زمان بحران رسانه نداریم و اگر نقشهای برای ایجاد بحران در کشور کشیده بشود به راحتی پیاده میشود. این میزان اعتماد مردم به رسانههای خارجی بسیار خطرناک است و راه مقابله با آن فقط باز کردن فضاست.
6⃣ گمان میکنم تا سالهای سال بسیاری از مردم همچنان فکر کنند که سهم پنجاه درصدی از خزر به یغما رفته است و رسانهای برای آگاه کردن آنها وجود ندارد.
7⃣ بیاعتمادی به روسیه یکی از دلایل شکلگیری این فضا بود. گمان نکنم در طول تاریخ مردم ایران این قدر به حاکمان یک کشور بدبین بوده باشند.
8⃣ رفتار برخی سلبریتیها درباره خزر بسیار بد و ناراحتکننده بود. یعنی با این سلبریتیها نیاز به دشمن خارجی نداریم انصافا.
یعنی صبح که اینستاگرام را باز میکنند و با دیدن اولین خبر، ویدئو منتشر میکنند و بعد میروند پی کارشان و نمیمانند تا خرابکاریشان را جبران کنند.
9⃣ درباره خزر زیاد فحش خوردم و خواهم خورد اما تلاش کردم تا بگویم که نباید از کوچک شدن وطن شاد باشیم و یا بدون آگاهی آب در آسیاب کسانی بریزیم که این فضا را مدیریت میکنند.
🔟 #صادق_هدایت که بر سر غائله آذربایجان با بسیاری به هم زد در «حاجی آقا» نوشته است: «داریم و نداریم یک (چُ..) میهن داریم.» برخی خوشحال میشوند که جمهوری اسلامی خاک بدهد تا مثلا خزر را در ردیف ترکمنچای و بحرین بگذارند، اما وطنپرست هرگز از تاراج وطنش خوشحال نمیشود؟ شما چه؟ خوشحال میشوید؟
🖋 @ehsanmohammadi95
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
نگاهی به دو قرارداد 1921 و 1940 و حقوق ایران