مقالات
فردای بهتر⏳ به مناسبت سالگرد درگذشت #هاشمی_رفسنجانی
▪️لنگر تسکین یا خاص بی بصیرت؟
✍️ احسان محمدی
▪️مرگ در ایران معمولاً رستگاری می آورد. آنها که تا دیروز#هاشمی_رفسنجانی را از سران فتنه می نامیدند، بدشان نیامد که تندروها در خیابان علیه اش شعار «مرگ بر» سر دادند، اجازه دادند به دخترش #فائزه رکیک ترین فحاشی ها نثار شود، نوشتند #اکبر_شاه!، برای تحقیر بی هیچ عنوان مذهبی می گفتند آقای رفسنجانی! از رد صلاحیتش جشن گرفتند و دلشان می خواست فردای درگذشتش درشت تیتر بزنند «خبر مرگش»، در رسانه هایشان نوشتند: «آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از عمری فداکاری و تلاش در مسیر آرمانهای انقلاب دارفانی را وداع گفت».
▪️گفتم که مرگ رستگاری می آورد حتی از منظر آنها که سخت است باور کنیم اصلاً به دارباقی اعتقاد داشته باشند.
▪️از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان که من هم در روزگار جوانی بیشتر حرف های دیگران را بلغور می کردم.
راست و دروغ و شایعه با هم؛ اینکه می گفتند سومین سیاستمدار خاورمیانه است. نمی دانستم مسابقاتش کجا برگزار شده و چرا هاشمی نقره نگرفته مثلاً؟ اینکه همه چیز زیر سر خودشه! هر مرگی در کشور! ... عالیجناب سرخپوش است و دستور قتل های زنجیره ای را داده. سردار سازندگی است و کشور را یک تنه اداره می کند، کلی باغ پسته دارد، هر ویلای زیبایی مال بچه های اوست و ...
می گفتند و ما هم تکرار می کردیم. اینطور به نظر عاقل تر می رسیدیم. زمان اما آدم را عاقل تر می کند.
▪️لحظه شنیدن خبر درگذشتش درگیر کار مُضحکی بودم! خریدن آب مرکبات گیری. مولینکس یا فلر؟ مسئله این بود.
تلویزیون مثل همیشه جا ماند. زیرنویس می زد که حالش وخیم است و بستری شده. اما تلگرام خبر را آورد: آیت الله هاشمی درگذشت.
وقتی خبر مرگ می شنوم حسم آمیزه عجیبی است از دلتنگی و لبخند. اینکه مرگ تنها حقیقت زندگی است. نمی دانم این معجون عجیب از کجا و کی توی وجودم ریخته شده که لبخند می زنم.
▪️انگار چشم بزرگی که از بالا مراقب این سرزمین بود بسته شد. اینکه این چشم را مهربان و نگران تصور کنید یا فتنه گر و آشوب طلب، بستگی دارد که در میان کدام دسته قرار گرفته باشید. آنها که ته دلشان اندوه رسوب کرد یا کسانی که نوشتند « آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از عمری فداکاری ..» اما خوشحال هستند که بالاخره رفت و سایه سنگینش نیست و آخیش راحت شدیم!
▪️جمعیتی هم مثل زن میانسالی بودند که آمده بود توی مغازه تا خُردکن بخرد و خبر را شنید پوزخندی زد و گفت: ناراحت چی باشم؟ کم خودش و بچه هاش خوردن و بُردن؟
▪️ رفتار تلویزیون بعد از درگذشت آیت الله آنقدر عجیب بود که تا مدتها فکر می کردم نکند این هاشمی رفسنجانی که فوت کرده و تلویزیون او را یک قدیس بی اشتباه نشان می دهد با آن یکی هاشمی رفسنجانی که تا چند روز پیش جزو حامیان فتنه و خواص بی بصیرت معرفی می شد و می گفتند باید محاکمه بشود، دو نفر هستند؟
▪️هاشمی رفسنجانی برای من نه قدیس بود نه کسی که «همه کارها زیر سر خودشه»!. انسانی پرکار بود که در موقعیت های حساس تصمیم های بزرگ گرفت و طبعاً اشتباه هم داشت.
▪️آنطور که #ناطق_نوری گفت حتی پیش امام راحل رفت و گفت جنگ را خاتمه بدهید و بگویید مسئولش هاشمی بود و من را محاکمه و اعدام کنید. شاید همین یک نمونه -حتی اگر تعارف کرده باشد- برای نشان دادن نقش او کفایت کند. تنها موجود بی اشتباه کودکی است که مُرده از مادرش به دنیا می آید و می گذارند توی شیشه الکل و می برند برای آزمایش و مطالعه.
▪️تشیع پیکرش غافلگیرکننده بود. جمعیتی میلیونی و به هم فشرده او را بدرقه کردند. می دانستم در میان مقامات کسانی بودند که آرزو کردند روز درگذشت شان مردم اینطور خیابان ها را بند بیاورند و تشییع شان کنند.
▪️ روز درگذشتش بسیاری نگران بودند که آینده بی هاشمی چه می شود؟ نوشتم: این کشور کم طوفان به خودش ندیده. تلخ و سهمگین است اما می گذرد. مثل هاشمی که از دالان های ترسناک ساواک، ترور، تهمت، زندان فرزندان، رد صلاحیت و .. گذشت و حالا آرام گرفته است.
روحش در آرامش. لنگر تسکینی بود در روزهای طوفان.
🖋 @ehsanmohammadi95
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
پاره هایی از دو کتاب ..... (11)
کودتای 1299 چگونه شکل گرفت؟ (4)
ناصر آملی
خوب است قدری به نظرات و تحلیلهای سیدضیا در بارۀ کودتا بپردازیم. لابد میدانید که سیّد، خود را عامل و طرّاحِ اصلی کودتا میدانست و این را میگفت؛ از آن سو، پهلویها نیز رضاخان را مرد اوّل کودتا معرّفی میکردند. البته شاید این درست باشد که رضاخان مرد اوّل بود، اما بنا بر شواهدی که آوردم و میآورم، قطعاٌ طرّاح کودتا سیدضیا و ساید و اسمایس بودند و رضاخان ابتدا توسّط ساید – که قبلاٌ سندش را از دفترچۀ خاطرات وی نقل کردم – و بعد از آن و با اجازۀ نظامیان انگلیسی، در کمیتۀ آهن برای رهبری نظامی کودتا، برگزیده شد:
«رضاخان را کلنل کاظم خان سیّاح که یک عضو نظامی کمیته بود پیشنهاد کرد. من قبلاٌ او را توسّط کلنل که در آن زمان مترجم رسمی آیرُن ساید بود دیده بودم. در جلسه، کلنل از او تعریف زیادی کرد. من تأیید کردم.»(ص 74 – سیدضیا، عامل کودتا – ثالث – چ چهارم)
لازم میدانم بار دیگر تکرار کنم که این سخنان سیّد، در مصاحبه با صدرالدین الهی، در دهۀ چهل ایراد شده و بخش اوّل آن در مجلّۀ سپید و سیاه، همان زمان درآمده است. طرفه اینکه مصاحبۀ مذکور با عنوان «مرد اوّل کودتا از کودتا سخن میگوید» برای چاپ آماده میشود، اما سانسورچیان، در چاپخانه دستور میدهند تا تیتر مصاحبه، به «مرد دوّم» تغییر یابد! (همان ص 22)؛ یعنی دستگاه برآمده از کودتای 28 مرداد نمیخواهد افتخار مرد اوّل بودنِ کودتا از دست و سابقۀ پدرِ محمد رضاشاه - که خود احیا شده در کودتای جدید بود - برود؛ حال آنکه امروز سلطنت طلبان هر دو کودتا را «قیام ملّی» میخوانند! ظاهراٌ در آنروزگار، کودتا، بَر و رو، و آبرویی داشته که اکنون ندارد!
بگذرم. سیّد تصریح دارد که طرّاح کودتا بوده است(همان ص 241)؛ بعلاوه با وجود اقرار به انگلیسی بودن، همچنین اعتراف میکند که «موسولینی، قهرمان من بود»؛ و بر او، «لنین» را نیز میافزاید!(همان ص63)
واقعاٌ در تاریخ معاصر ایران هیچ چهره ای به اندازۀ احمدی نژاد به سیدضیا شبیه نیست؛ بویژه وقتی سخنان پُر از تناقض میگوید، وقتی عوامفریبی میکند، وقتی به دموکراسی حمله میبرد و کبّادۀ حقوق مردم را نیز میکشد. انصافاٌ ایندو بسیار به هم شبیه اند که در ادامه شواهدش را ارائه میکنم؛ و بر اینم که رضاخان در مقابل سیدضیا و احمدی، قابل تمجید مینمود!
با اینهمه، سیّد، باز هم از این مرد هزاره، اخلاقی تر مینمود:
«... بنده، اصلاٌ نه خیال انتخابات داشتم، نه قصد آزادی و حُرّیّت ..... آزادی بدون تربیت اساسیِ مردم، امکان ندارد ... تمام روزنامه ها دم از آزادی میزدند .... همۀ آنها را بستم تا ببینم چه میشود.»(همان ص102) برای همین است که میگویم آن یکی از این یکی، بی اخلاقتر نبود؛ دست کم در مصاحبه، شعار دروغ نداد؛ درست و درمان و راست و ریست میگفت من انگلوفیلم و پیرو مشی موسولینی و لنین؛ و طرفدار کودتا. بعلاوه، وابستگیِ آشکار و پنهان، بد و کثیف است؛ در این البته تردیدی نیست؛ و یکی از اغراضم در نشر این مقالات، انتشار قُبحِ همین وابستگی است؛ اما آنکه از انگلیسیها پول میگیرد، بدتر از آن نیست که موجبات غارت خارجی در کشور را فراهم میکند، دکل و دلار و طلا را به غارت میدهد، موجبات تحریم و زیر منگنه بردن کشور را فراهم میآورد، و پردۀ آبرویی را میدرد – آنهم با شعارهای مقدّس - که معلوم نیست بتوان آن را تا کِی، بخیه زد!
سیّد از اقرار به انگلیسی بودن تن نمیزد و میگفت «تمام ملّاکان شمال ایران تحت الحمایۀ روسیه بودند و به واسطۀ تحت الحمایگی روسیه، یک دینار به خزانۀ ایران مالیات نمیدادند ..... {روسها} شوستر را اولتیماتوم دادند و از ایران بیرون کردند. بعد بدون تردید اگر مداخلۀ انگلیسیها نبود، در ایران کسانی نبودند؛ اگر بالقوّه هم بودند، بالفعل قادر نبودند یک انقلابی فراهم بکنند و جلوی روسها را بگیرند.»(همان ص 196) او ادامه میدهد « شمارۀ قشون روس که به ایران آمد، تقریباٌ چهارصد و هفتاد هزار تا بود»(ص 199) «اگر آنروز ما آن کار را نمیکردیم، کلچاک و پورلتین روسیه مسلّط بر ایران میشدند؛ یا بعد از آن، بلشویکها میشدند.»(ص 202)
چنانکه ملاحظه میکنید، سیّد در همان دوران پهلوی، صریحاٌ کودتا را انگلیسی معرّفی میکند؛ و خلاصه اینکه کاش روسوفیلها و صهیوفیلها که علیه اسرائیل شعار دادند و عملاٌ آب به آسیاب این جرثومۀ پلیدی در منطقه ریختند، به قدر همان سیّد انگلوفیل شرف و شهامت میداشتند؛ و بر همین پایه بود که در سال 88 در یک مناظره با نمایندۀ ستاد احمدی در دانشگاه مشهد، صریحاٌ گفتم «در داوری تاریخی، من هویدا را بر احمدی(احمدی، نه جمهوری) ترجیح میدهم»؛ و پس از آن، چه هیاهوها که انصارِ معجزۀ هزاره، در اینجا و آنجا بر پا نکردند! (ادامه دارد.)
@NaserAmoli
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
فرقهی تبهکار رجوی از زمان استحاله (رهبری مسعود رجوی) تا کنون از متحدان جدی دشمنان ایران بوده است. زمانی در کنار صدام علیه کشورمان جنگیده و اکنون متحد اسراییل در جنگ با ایران است. از جمله در جنگ روانی علیه ما در فضای مجازی.
گزیدههایی از مطلبی در این باره را بخوانید:
🔴 یک گروه ایرانی جلای وطن کرده که عزیز دردانهی محافظهکاران واشنگتن هستند در کشور کوچک آلبانی دولت در دولت تشکیل دادهاند.
⛔️ در زمینی به مساحت ۳۴ هکتار با محافظت شدید گروه مجاهدین خلق ایران با کپههای اسرارآمیز پول نقد، شبکهی ارتباط رادیویی خودشان را دارند و عملیات فریب اطلاعاتیای را سازمان میدهند که بنا است بر مباحث مرتبط با ایران اثر بگذارد.
✍️ اینها را بریدههای گروه، بستگان اعضای گروه، روزنامهنگاران آلبانیایی و مقامات پیشین اطلاعاتی میگویند.
🏦 گیِرگی تاناسی روزنامهنگار افشاگر آلبانیایی میگوید این گروه اول ۲۰ هکتار از کمپ را به قیمت ۱۳ میلیون دلار خریده است. تا به حال ۱۴ هکتار دیگر خریده و اضافه کرده و این روند همچنان ادامه دارد.
📈 قبضهای آب و برق و اینترنت این کمپ نشان میدهد فعالیتهای عظیمی درون حصارها جریان دارد.
تمام پرداختها با بستههای بزرگ پول نقد انجام میگیرد و هیچ ردی از تعاملات بانکی وجود ندارد.
🕶 پرداختها را همیشه در لحظه و نقد انجام میدهند. هیچ پرداختی – حتی در خریدهای کوچک روزمره – با کارت بانکی یا از طریق حساب بانکی یا با تاخیر انجام نمیشود. هیچ رد پای بانکیای وجود ندارد.
🤔 گروه ۱۷۰۰ کامپیوتر و مانیتور لنووو از یک شرکت آلبانیایی خریده است که ابتدا گمان میشد نوعی خرید صوری به قصد کلاهبرداری در حجم واردات واقعی شرکت بوده باشد، اما تحقیقات بیشتر مشخص کرد خرید قطعی است و با پول نقد انجام شده است.
🎧 کمپ نه تنها هزینهی عمدهای برای اینترنت میپردازد، که آنتنی را روی کوه مشرف به تیرانا نصب کرده که به طور اختصاصی برای تقویت اینترنت مورد استفاده در کمپ به کار میرود.
⚔️ یک شرکت خصوصی امنیتی آلبانیایی به نام آرگون حفاظت کمپ را با نیروهای مسلح و در شیفتهای شش ساعته به عهده دارد.
🖋 آلبانی برای عضو شدن در اتحادیهی اروپا تعهدات جدی در مورد تراکنشهای مالی دارد، با این حال ریسک حضور این گروه را با این حد از تراکنش مالی ناشناخته و مبهم پذیرفته است.
👣 یکی از وزیران کابینهی فعلی آلبانی، وزیر دفاع پیشین آلبانی، و معاون پیشین وزیر کشور، در مراسم عید نوروز همراهان جولیانی در بازدید از این کمپ بودند.
اصل مطلب را در ایندیپندنت ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸ بخوانید:
https://www.independent.co.uk/news/world/middle-east/mek-maryam-rajavi-anti-iran-albania-cult-state-regime-a8556201.html
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
چلچراغ ایران
رضا بابایی
نهاد کتابخانههای عمومی کشور تصمیم گرفته است در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، در طرحی به نام «چهل قلم» از چهل نویسنده قدردانی کند. برخی از نویسندگانی که نام آنان در این فهرست آمده است، بهحق در شمار نویسندگان یا اثرآفرینان خوب کشورند؛ اما در این فهرست نام برخی کسان نیز آمده است که با هیچ منطقی نویسنده یا شاعر محسوب نمیشوند؛ چه رسد به اینکه در شمار بهترینها باشند. حتی برخی از ایشان، همیشه دشمن آزادی قلم و اندیشه بودهاند. بگذریم.
در این سالها نویسندگانی را شناختهام که بدون هیچ چشمداشتی، در محیطهای مجازی قلم زدهاند و اثر آفریدهاند. قلم به وجود آنان افتخار میکند؛ مردان و زنانی که در مقابل صفحۀ کامپیوتر نشستند و اشک ریختند و حاصل عمر خویش را آسان و رایگان در اختیار همگان گذاشتند. نوشتن در تلگرام یا وبلاگ یا فیسبوک، هیچ فایدۀ مادی یا حقوق معنوی برای آنان نداشته است؛ بلکه ارزش علمی آنان را پوشانده است. نه حقالتألیفی میگیرند و نه رتبۀ دانشگاهی و نه پستومقام و نه جایزه و نه نامونشانی که از راه چاپ کتاب و مقالات علمی در نشریات پژوهشی، نصیب نویسندگان و محققان میشود. من چیزی در خور تقدیم ندارم که نثار قدم ایشان کنم؛ اما همت بلند و جان پاکیزه و انگیزۀ انسانی آنان را میستایم و قلم مهربان و دانشگسترشان را میبوسم، و میدانم که آیندگان بیش از امروزیان قدر ایشان را خواهند دانست. برخی نامها که این روزها در صفحههای مجازی میبینیم، از گرانقدرترین انسانهای این روزگارند. دسترس رایگان و هر روزه به نوشتههای این انسانهای پاکباخته و فرهیخته، ما را از ارزشمندی و فداکاری آنان غافل نکند. چلچراغ ایران، ایناناند.
ای گرانجان خوار دیدستی مرا
زانکه بس ارزان خریدستی مرا
هر که او ارزان خرد، ارزان دهد
گوهری طفلی به قرصی نان دهد
@RezaBabaei43
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
👁🗨 نگاه تحليلگران: "هاشمی را باید از نو شناخت"
👈 شکور زیرک، کارشناس ارشد علوم سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍️ در حین مبارزه با رژیم پهلوی و زمانی که در زندان و زیر شکنجه بود؛ آنچنان راسخ مبلغ اندیشه امام خمینی(ره) بود که منتقد همیشگی او، حسین شریعتمداری، میگوید: "از دیدن هاشمی روحیه میگرفتیم".
✍️ یکی از موسسین و افراد شاخص جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی؛ اولین رییس مجلس شورای اسلامی؛ چهارمین رییسجمهور ایران در بین سالهای ۱۳۶۸تا ۱۳۷۶، شکست در انتخابات ریاستجمهوری نهم از محمود احمدینژاد؛ حمایت از نامزد اصلاحطلبان در دوره دهم ریاستجمهوری؛ حمایت از حسن روحانی در دوره یازدهم ریاستجمهوری و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۶۸تا ۱۳۹۵ یعنی تا زمان رحلت.
✍️ اینها بخشی از وقایعی است که مرحوم هاشمی در طول حیات فکری و سیاسی خویش تجربه کرده و در هر مقطعی، چه قبل از انقلاب ودر کنار امام خمینی(ره) وچه دراوایل انقلاب و دهه شصت که در اردوگاه اصولگرایان جایگاه رفیعی داشت و چه زمانی که با گفتمان اصلاحات همسو شد؛ شخصیت موثر و قابل اتکایی بود.
✍️ ولی چه تحولاتی باعث شد نگاه هاشمی به موضوعات مختلف تغییر کند و آیا تغییر مواضع هاشمی به کار آمدی و ماندگاری وی کمکی کرد؟
✍️ دولت هاشمیرفسنجانی (۱۳۶۸تا ۱۳۷۶) با توجه به پایان جنگ تحمیلی و خسارتهای اقتصادی که جنگ بر دوش دولت نهاده بود و همچنین نیاز جامعه، بازسازی اقتصادی و صنعتی کشور را بعنوان اولویت اول دولت مطرح کرد و محور مرکزی گفتمان دولت بر مبنای توسعه شکل گرفت و در همین راستا، اولین برنامه پنج ساله توسعه در دولت سازندگی کلید خورد.
✍️ دومین راهبردی که در دولت سازندگی مدنظر قرار گرفت؛ بهبود و توسعه روابط خارجی بود.
✍️ هاشمیرفسنجانی و تیم وی با درک صحیح شرایط داخلی و محیط بینالملل تلاش کرد به نحوی عمل کند که ابتدا منافع ملی و نیازهای مردم تامین شود و از طرفی، بتواند با دولتهای خارجی روابط مسالمتآمیز برقرار کند و سطح همکاری دولت ایران با دولتهای خارجی را افزایش دهد.
✍️ دولت هاشمی برای پیشبرد برنامههای خود واقعگرا بود و تلاش کرد با مطالعه شرایط داخلی و کنش دولتهای خارجی اهداف و چشمانداز دولت را تعین کند.
✍️ در واقع، در دولت سازندگی آرمانگرایی جایگاهی نداشت و نگاه عقلانی به وقایع و برنامهها نقش پررنگی داشت.
✍️ دولت سازندگی کارآیی دولت واقعگرا را به مراتب بهتر از دولت ایدئولوژیک میپنداشت. چراکه تمرکز دولت واقعگرا تامین منافع ملی با توسل به روشهای معقول است؛ اما تمرکز دولت ایدئولوژیک روی بایدها و نبایدهای ذهنی است و به مطالعه شرایط بیرونی اهمیتی نمیدهد.
✍️ البته دولت سازندگی در کنار توسعه روابط خارجی، به توسعه اقتصادی اهمیت زیادی قائل بود و همکاری با جامعه جهانی را بدون توانمندسازی کشور در حوزه اقتصاد میسر نمیدانست.
✍️ بدین ترتیب، دوره هشت ساله ریاستجمهوری مرحوم هاشمی، ذهنیت وی را به مسائل پیرامون تغییر داد.
✍️ عامل دیگری که باعث تغییر نگاه هاشمی شد؛ ظهور محمود احمدینژاد و گفتمان متاثر از او بود.
✍️ احمدینژاد که با حمایت اکثر چهرههای شاخص اصولگرا بعنوان نامزد اصلح اصولگرایان مطرح شد و نهاد دولت را در دست گرفت؛ در طول دوران ریاستجمهوری تلاش کرد خوانش جدیدی از گفتمان اصولگرایی و به زعم خویش "انقلابی" ارایه کند.
✍️ از مولفههای اصلی گفتمان دوران احمدینژاد تخریب و مبارزه با هاشمیرفسنجانی بود.
✍️ احمدینژاد تلاش کرد گفتمان خود را حامی طبقه کارگر، ضعیف و کمدرآمد جامعه معرفی کند و همچنین، خود را پرچمدار مبارزه با نظام سرمایهداری قلمداد میکرد.
✍️ در بین کشمکشهای آقای احمدینژاد با مرحوم هاشمی (که برخی از چهرههای شاخص اصولگرا در برابر رفتارهای تند احمدینژاد سکوت کردند و حتی به نفع وی بازی کردند)؛ احمدینژاد به نماد جریان اصولگرایان مبدل شد که این نوع گفتمان با گفتمان اصولگرایی ابتدای انقلاب هیچ سنخیتی نداشت.
✍️ طبیعی بود که مرحوم هاشمی در برابر رفتارهای احساسی و خارج از قاعده جریان احمدینژاد سکوت نکند و به نقد دولت بهار برخیزد.
✍️ در طول دولت بهار، مرحوم هاشمیرفسنجانی تفکرات جریان مستقر در دولت را به چالش کشید و به نوعی، شخصیت جدیدی از خود بروز داد که این نوع نگاه با دیدگاه اصلاحات منطبق بود و همسویی جربان اصلاحات با مرحوم هاشمی در همین دوره به طور رسمی آغاز شد.
✍️ هرچند که برخی معتقدند که همسویی هاشمی با اصلاحات به شکست هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری مربوط میشود و این تغییر مواضع شکلی است، نه مبنایی؛ ولی بررسی رفتارهای هاشمی حاکی از این است که بنای تفکرات هاشمی تغییر اساسی کرد.
✍️ به همین سبب، در دوره دهم و یازدهم ریاستجمهوری از نامزد اصلاحات حمایت کرد و شاید از تغییر آشکار مواضع هاشمی میتوان چنین استنباط کرد که گفتمان اصولگرایی از این پس و با توجه به کارنامه دولت احمدینژاد، برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری و به دست گرفتن دولت، بسیارضعیف شده است.
✍️ به نظر میرسد صرفنظر از برخی طیفهای رادیکال وابسته به اصولگرایان و همچنین، برخی از نیروهای مذهبی که ذهنیت کاملا منفی به مرحوم هاشمیرفسنجانی دارند؛ دیگر قشرها و گروههای جریانساز جامعه مرحوم هاشمی را نماد قانونگرایی، میهندوستی و عقلانیت میدانند و ادبیاتی که کژاندیشان (خصوصا پس از رحلت ایشان) برای تخریب شخصیت هاشمی استفاده میکنند، میزان جوانمردی مخالفان هاشمی را بیشتر اعیان میکند.
@javadrooh
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
دانش از روزگار بیرون شد
#رسول_جعفریان
چاره ای برای کاهش مشکل کم شدن بودجه در حوزه علم و فرهنگ
از طلیعه آنچه در بودجه در حال تصویب برای سال 98 بدست می آید، روشن است که جایگاه «فرهنگ» و توجه به «علم» و «پژوهش» کمتر و کمتر خواهد شد. از نظر سیاستمداران چاره ای جز این نیست، و شاید اگر ما هم جای آنها بودیم، شکم مردم گرسنه را بر کار فرهنگی و علمی ترجیح می دادیم. فعلا جای بحث از آن مطلب نیست، در عوض باید کاری کرد تا مسیر علم و پژوهش به شکل های نوینی ـ دست کم نسبت به آنچه هست پیش برود که گرفتار افت نشود و این یک مطالعه ویژه و برنامه ریزی جدی تری را می طلبد.
نخستین مسأله بازگشت به مردم و سهیم کردن تعدادی بیشتری از آنها هم از نظر مادی و هم فکری در کارهای علمی و فرهنگی است. این کار سختی است، اما چنان نیست که ناممکن باشد. از قضا، مردمی از این کارها حمایت خواهند کرد که عقل سالمتری هم دارند و مشارکت آنها برای این قبیل کارها بهتر خواهد بود.
دیگر جلوگیری از ریخت و پاشهای اضافی در حوزه فرهنگ، و سیاست گذاری در سمت و سوی برنامه های جدی تر است. این فرصت مغتنمی است که بشود حوزه فرهنگ را از کارهای سست دور کرده و به سمت کارهای جدی تر برد.
مسأله دیگر برنامه ریزی جدی تر و واقع گرایانه تر برای رفتن به سمت تولیداتی در حوزه فرهنگ است که بتواند مسیری به سمت خودکفایی بر اساس اصل درآمد ـ هزینه باشد. درست است که برای همه چیز نمی توان ملاک مادی و درآمدزایی گذاشت، اما به هر حال، خود این امر که رابطه ای میان تولید فرهنگی و ثروت هم باشد، در حد معقول آن مهم است. این کار، منطق و روش خاص خود و نیز مطالعات ویژه ای را نیاز دارد.
نشستن گوشه اتاق کار و فکر کردن مشکلی را حل نمی کند. باید راه افتاد و دنبال مراکزی رفت که به هر حال نسبتی میان کار فکری شما و تشکیلات آنها وجود دارد.
در مقابل، سازمان و نهادهای دولتی و شبه دولتی هم می باید در این زمینه فعال تر بوده و مردمی تر عمل کنند و اگر مبالغی در اختیار دارند، منصفانه تر و معقول تر با موسسات علمی و پژوهشی مستقل و حتی افراد متخصص همراهی داشته باشند و از نیروی کار و تخصص آنها بهره مند شوند.
هر نوع تنبلی در این کار، منجر به انزوای بیشتر فضاهای علمی و فرهنگی و آموزشی شده و این خسران بزرگی برای کشور خواهد بود.
http://yon.ir/RZTDK
t.me/IRANINtellectuals
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
( سرگذشت «ریال» (۱۳۱۱- ۱۳۹۷ ش.)
بمناسبت تعیین «تومان» بعنوان واحد پول ملی ایران
#عبدالله_شهبازي
«ریال» (رویال: شاهی) نام سکه نقره اسپانیا و پرتغال است که در این دو کشور و مستعمرات آنان رواج داشت و ارزی جهانی بشمار میرفت. در اواخر سده هیجدهم میلادی، در ایران سکه «ریال» معادل یک هشتم تومان ارزش داشت.
در زمان شاه طهماسب صفوی (سده شانزدهم میلادی و مقارن با دوران الیزابت اول تودور در انگلستان)، واحد پول ایران «تومان» (سکه طلا) و واحد کوچکتر «شاهی» (سکه نقره) بود. در این زمان، واحد پول انگلستان پوند استرلینگ (برابر با ۲۰ شیلینگ) بود و یک تومان ایران معادل ده پوند انگلستان ارزش داشت.
در سال سیام سلطنت فتحعلی شاه قاجار (۱۲۴۲ ق./ ۱۸۲۷ م.)، سکه نقره بنام «صاحبقران» ضرب و ارزش آن معادل یک دهم «تومان» تعیین شد. نام این سکه به اختصار به «قران»تبدیل شد. «شاهی» به کوچکترین واحد پول ایران و معادل یک بیستم «قران» تبدیل شد یعنی ۲۰۰ «شاهی» برابر با یک «تومان» بود.
در نیمه اول سده نوزدهم، یک تومان ایران برابر با دو پوند استرلینگ و ۲۵ فرانک فرانسه ارزش داشت.
در زمان محمد شاه قاجار، یک تومان ایران (برابر با ۱۰ صاحبقران= قران) برابر با ۲٫۵ دلار آمریکا و ۵ روپیه هند بود.
در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، یک پوند استرلینگ معادل ۳۲٫۵ قران بود که اندکی قبل از قتل ناصرالدین شاه (۱۷ ذیقعده ۱۳۱۳ ق./ اول مه ۱۸۹۶ م.) به ۴۸٫۹ قران افزایش یافت. گفتیم که ده قران معادل یک تومان بود.
در نخستین سال سلطنت مظفرالدین شاه (۱۸۹۷)، یک پوند انگلستان برابر با پنج تومان ایران بود که پس از حوادث مشروطه به ۶ تومان رسید.
اولین اسکناس ایران را کمپانی هنری شرودر برای بانک شاهنشاهی ایران (بانک شاهی) در قطعات ۱ و ۲ و ۳ و ۵ و ۱۰ و ۲۰ و ۱۰۰ و ۵۰۰ و ۱۰۰۰ تومانی چاپ کرد که از مارس ۱۸۹۰ م./ رجب ۱۳۰۷ ق. به جریان افتاد.
از آذر ۱۳۰۸ ش./ نوامبر ۱۹۲۹ م. تنزل بهای نقره در بازارهای جهانی شدت یافت و به تبع آن از ارزش سکه نقره قران ایران نیز بشدت کاسته شد و این طرح مطرح شد که پایه پول ایران بجای نقره بر طلا مبتني شود. از اینرو، در ۲۷ اسفند ۱۳۰۸ کمیسیون نرخ اسعار «قانون تعیین واحد و مقیاس پول قانونی ایران» را تصویب کرد. بموجب این قانون، «ریال» بعنوان واحد پول ایران تعیین و یک «ریال» معادل ۰٫۳٬۶۶۱٬۱۹۱ گرم طلا شناخته شد. طبق قانون مذکور اجازه داده شد سکه نقره یک ریالی به وزن خالص ۴٫۵ گرم بنمایندگی ریال ایران در داخل کشور رایج شود. این قانون در وضع پول رایج ایران تغییری ایجاد نکرد تا ۲۲ اسفند ۱۳۱۰ كه قانون «اصلاح قانون واحد و مقیاس پول» به تصویب رسید و به اساس سیستم پولی ایران بدل شد.
بدینسان، از اول فروردین ۱۳۱۱ ش./ ۲۱ مارس ۱۹۳۲م. «ریال»، معادل ۰٫۰۷۳۲۲۳۸۲ گرم طلا، بعنوان واحد رسمی پول ایران به جریان افتاد و پس از حدود یک سده «قران» جای خود را به «ریال»داد.
از ۱۳۱۱ ش. تا به امروز در ایران واحد پولي بنام «تومان» رسماً وجود نداشت ولی واژه «ریال» هیچگاه مقبولیت عامه نیافت و مردم همچنان «تومان» را به کار میبردند.
t.me/IRANIntellectuals
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
🔴 چهل سالگی “انقلاب”
تاملی در باب یک مغالطهی پر هزینه و دردناک
علی_زمانیان
"انقلاب"، صرفا یک امر اعتباری زبان شناختی است. نام گذاری بر شیوهای از کنش جمعی است که نظم مستقر سیاسی را به زیر میکشد و نظامی نو بر جای آن مینشاند. این شیوه از کنش جمعی برای تغییر و دگرگونی را "انقلاب" نام نهاده اند. اما کسانی این امر اعتباری را جامهی حقیقت میپوشانند و آن را در شأن یک امر بیرونی، واقعی و مستقل از انسان تعریف میکنند. به گونهای که مفهوم انقلاب، که صرفا یک امر زبان شناختی است، به امر عینی و حقیقی تبدیل میگردد و پس از این مغالطه است که از همگان میخواهند با این مفهوم برخورد و مواجههای عینی و حقیقی داشته باشند.
✅ مغالطهی موجودانگاری "انقلاب"، به جای امر حقیقی، گام دیگری میزند تا تکمیل شود و آن، مغالطهی "انسانانگاری" انقلاب است. در این جا است که انقلاب چونان یک انسان معرفی میشود و آن گونه در بارهاش میگویند که گویی در بارهی یک انسان سخن رانده میشود. به همین علت است که از چهل سالگی انقلاب یاد میکنند. و به همین علت است که از همگان میخواهند با خونشان انقلاب را یاری کنند و به انقلاب خدمت نمایند. مصلحتش را پاس بدارند و آبرویش را نبرند. از حمایت بیدریغ مضایقه نکنند و از حق خودشان در برابر حقِ انقلاب صرف نظر نمایند. و این چنین میشود که "انقلاب"، حق، مصلحت، آبرو و منافع پیدا میکند. ابزار به هدف و امر اعتباری به امر حقیقیِ انسانانگار تبدیل میشود. "انقلاب" در مرکز توجه قرار میگیرد و در نتیجه، درد و رنجهای انسانهای واقعا موجود که قرار بود با انقلاب حل شوند، در برابر انقلاب کمرنگ میشوند.
انسانهای گوشت و پوست و استخواندار در پای مفهوم ذهنی و اعتباری انقلاب، قربانی میشوند و دردها و رنجهاشان نادیده انگاشته میشود تا مبادا بر خاطر مبارکِ انقلاب، گردی از ملالت بنشیند. بدین صورت، "انقلاب"، موجودیتی مستقل از مردم مییابد. آن که باید قدر ببیند، در پای یک واژه و یک مفهوم ذهنی، زانو میزند. مفهوم ذهنی، سروری می یابد و موقعیت عینی نادیده انگاشته می گردد.
✅ “انقلاب” چیزی یا کسی و یا موجودی نیست در آن جا، که بتوان به او اشاره کرد. “انقلاب”، شیوهای از مشارکت تودهی مردم است برای تغییر نظام سیاسی. از این رو نقطهی شروع و پایانی دارد. مفهومی است که به رفتار سیاسی جامعه داده میشود تا تحلیلگران بتوانند از آن سخن بگویند. بنابر این، “انقلاب”، صرفا یک مفهوم و یک واژه است و موجودیتی عینی ندارد. چیزی نیست که خودش، روی پای خودش ایستاده باشد تا ما بتوانیم از آن سخن بگوییم. این یک مغالطهی پرکاربردی است که نتایج و پیامدهای ناگواری هم در پی داشته و دارد.
در این چهل سال، گفتار رسمی به نحوی بوده است که “انقلاب” را تشخصی انسان وار و موجودیتی مستقل و عینی و مشخص دادهاند. در این میان، سرنوشت غم انگیز مردمی را باید ملاحظه کرد که در پای این مفهوم ذهنی و زبانی، چگونه نادیده انگاشته میشود. آبروی انقلاب از آبروی مردم برتری مییابد. آسایش و آرامش مردم برای عزت انقلاب هزینه میشود. انقلابی که میشود صادرش کرد. می شود به آن افتخار کرد و همگان تا پای جان باید از او حراست و نگهبانی نمایند. این انقلاب چیست که همه چیز را می بلعد و خودش، هیچ گاه معلوم نیست و نمیتوان آن را دید و با او سخن گفت؟
✔️ انقلاب، چهل ساله نشده است، زیرا اساسا انقلاب چیز و یا کسی نیست که بخواهد سنش زیاد بشود، بلکه این حاکمان و فرمانروایان هستند که چهل سال زمامدار حکومتند. از این رو به جای آن که بگوییم انقلاب چهل ساله شد( که سخن میان تهی است و هیچ دلالتی ندارد)، باید بگوییم آیا حاکمانی که چهل سال مقدرات این مرز و بوم را در دست دارند به کمال عقلی رسیده اند؟ آیا تجربه ی چهل سال زمامداری، توانسته است عقلانیت و خردشان را بارور نماید؟ آیا ایدهی جدید، پس از چهل سال توانسته است گرهها و مسئلههای جامعه را باز کند و رنجی را کاهش و دلی را برباید؟ و آیا نظم چهل ساله نظمی پیش برنده و توانا بوده است یا خیر؟
# ۱۹دیماه۹۷
t.me/IRANINtellectuals
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
حیوان هراسی (animal phobia) و هراس از حشرات (insect phobia)
علی نیکجو
https://t.me/alipsychiatrist/2860
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
علم چه کارهایی را نمیتواند انجام دهد؟
انتظارات نابجا از علم؛ تحلیلی مرتونی
https://t.me/eastartups/13312
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
فرهاد میثمی؛ تولد یک اصلاحطلب مصدقی"
👈 حمیدرضا عابدیان
https://t.me/javadrooh/14893
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
اعضای محترم هیأت علمی دانشگاهها، لطفا شما جهت نجات جامعه پیشقدم شوید!
#وحیداحسانی
https://t.me/IRANINtellectuals/10142
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
حرفهایگری زدایی از آموزش
مهدی بهلولی
http://bit.do/mehdibohluli
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
🔹 ایران امروز؛ توسعه مهم تر است یا دموکراسی؟!
مهران صولتی
https://t.me/IRANINtellectuals/10184
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
توبۀ شاعران
https://t.me/IRANINtellectuals/10188
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
عباسمیرزا سالور
https://t.me/IRANINtellectuals/10191
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
ولادیمیر پوتین به دنبال گسترش "اسلام میانه رو صلح طلب" در برابر "افراط گرایی اسلامی" است
حسن حسن
https://t.me/ganji_akbar/5869
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅