قیمتها و تصمیمگیری کارآفرینانه
https://t.me/UTfinanceارزش ذهنی است اما قیمتها عینی هستند. ارزش ذهنی از ذهن مصرف کننده میآید و بر قیمتهای بازار تأثیر میگذارد.
وقتی مصرف کننده به عنوان یک بازیگر انتخاب میکند، باید از انتخابهای دیگر چشمپوشی کند، و او ترجیح میدهد چیزی را نشان دهد و بخشی از رتبهبندی ارزشهایش را آشکار کند. از آنجایی که ارزش درک شده نسبت به مقیاس ارزش ذهنی بازیگر بر قیمتها تأثیر میگذارد، بنابراین همه قیمتها نتیجه اعمال و انتخابهای انسان در بازار است که ناشی از ارزشهای بازیگران است.
ردیابی تغییرات قیمت در بازار بخشی از کاری است که یک آنتروپرونر یا کارآفرین برای درک بهتر بازار باید انجام دهد. ارزش در ساختار تولید، از کالاهای مصرفی گرفته تا کالاهای تولیدکننده، به سمت بالا حرکت میکند. ردیابی پیامدهای تغییرات قیمتها بخشی از کاری است که یک کارآفرین برای درک بازار خود انجام میدهد.
فردریش هایک قیمتها را سیگنال مینامد. آنها سیگنالهایی هستند که توسط بازار از طریق فرآیند بازار، که تعامل بین خریداران و فروشندگان از طریق معاملات آنها با یکدیگر (عرضه و تقاضا) است، تولید میشوند. این سیگنالها در قالب قیمتها و تغییرات آن، کارآفرینان را از آنچه میگذرد آگاه میکند و اقدامات آنها را هدایت میکند و این مکانیسم هماهنگی مقیاسپذیر است و همه را به هم متصل میکند.
بازار و قیمتهای آن تنها چیزی است که برای هماهنگ کردن تعداد زیادی از اقدامات مردم با دقت لازم است. کارآفرین برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری نیازی به آمار ندارد. کارآفرینی که این سیستم را درک نمیکند، آنچه را که واقعاً در حال وقوع است از دست میدهد و در مضیقه خواهد بود. اقتصاد اتریش با روش قیاسی خود، کارکرد این مکانیسم قیمت را از طریق نظریهها و روش شناسی خود به ما نشان میدهد.
روتبارد در یک سخنرانی گفت: «یک کارآفرین بیشتر از هر اقتصاددان یا متخصصی در مورد بازار خاص خود میداند. دلیل آن این است که او در بازی نقش دارد. یک کارآفرین لوس به سرعت از بازار حذف میشود. یک فرایند انتخاب وجود دارد. اقتصاددان یا کارشناس در بازی هیچ نقشی ندارد و وقتی در مورد بازار اشتباه میکند هیچ ریسکی نمیکند.»
بینش کلیدی در اینجا این است که کارآفرین بیش از هر متخصصی در مورد بازار خاص خود و بازیگران آن میداند. کارآفرین اطلاعات خود را از منابع متعدد به دست میآورد و چشم اندازی از آنچه اتفاق خواهد افتاد شکل میدهد. کارآفرین ممکن است با تامین کنندگان، مشتریان، دوستانش صحبت کند، ممکن است شایعات بشنود، اخبار بخواند، از اینها روایتی بسازد، علاوه بر این میتواند از قیمتها و تغییرات آن استفاده کند و آن را در برابر تئوری اقتصادی بررسی کند تا ببیند چه چیزی درست است. از خلال همه اینها کارآفرین درک خود را شکل میدهد. این درک به کارآفرین کمک میکند تا درباره آینده قضاوت کند و بهترین مسیر عمل را در زمان حال تشخیص دهد.
در درک قیمتها و ردیابی علل تغییرات آنها، یک کارآفرین میتواند بازار خود را بهتر درک کند. قیمتها میتوانند قبل از اینکه روزنامهنگاران و خبرگزاریها متوجه آن شوند، به کارآفرین درباره آنچه در حال رخ دادن است، آگاه کند. قیمتها حاوی اطلاعاتی هستند، آنها نتیجه نهایی فرآیند خرید و فروش توسط بسیاری از بازیگران هستند، قیمتها نوعی میانگین از چیزی است که همه بازیگران فکر میکنند قیمت باید باشد. هر کالایی رفتار قیمتی خاص خود را دارد که تحت تأثیر ویژگیهای فیزیکی کالا و ویژگیهای دیگری مانند کمبود، ارزش درک شده آن و در نهایت نوسانات عرضه و تقاضا و رفتار خریداران و فروشندگان است.
اقتصاد اتریشی، تئوری درستی به کارآفرین ارائه میدهد که میتواند به کارآفرین کمک کند تا آنچه را که در بازار اتفاق میافتد محدود کند و به درک بهتر از بازار خود دست یابد. دانش اقتصاد نمیتواند موفقیت را تضمین کند، اما میتواند آگاهی بیشتری از آنچه در زیر اعداد و قیمتها میگذرد به ارمغان بیاورد. در نهایت کمک به کارآفرین برای به دست آوردن درک بهتر از بازار، که به معنای ارزشهای مصرف کنندگان و اقدامات سایر بازیگران در بازار است.
میزس میگوید: «تنها منبعی که سود یک کارآفرین از آن ناشی میشود، توانایی او در پیشبینی بهتر از سایر افراد تقاضای آینده مصرفکنندگان است». پیشبینی صحیح اقدامات بازیگران بازار و پیشبینی قیمتهای آتی و آمادهسازی برای آن وضعیت آینده، چیزی است که سود کارآفرینی ایجاد میکند.
میزس می گوید: «محاسبات پولی ستاره هدایت کننده عمل در نظام اجتماعی تقسیم کار است.» قیمتها تعیین کننده هزینهها هستند و نه برعکس. قیمتها در بازار تعیین میشود. تمام هزینههای داخلی باید با قیمتهای بازار مقایسه شود تا دقیق ترین محاسبه هزینه انجام شود. محاسبات پولی شامل حسابداری گذشته نگر سود و زیان و حسابداری آینده نگر با هزینههای پیش بینی شده و سود پیش بینی شده است. اگر قیمتها در بازار تغییر کند، نه تنها حال و آینده متفاوت به نظر میرسد، بلکه حسابهای سود و زیان گذشته نیز متفاوت به نظر میرسد. آنچه در گذشته تحت ساختار هزینه آن زمان کار میکرد، ممکن است دوباره با قیمتهای فعلی کار نکند. حسابها در تعدادشان احساس اطمینان میکنند، اما ثابت هستند. آنها یک نمایش استاتیک بیش از حد ساده شده از یک پدیده ذاتا پویا هستند.
بنابراین اقتصاد اتریش میتواند به یک کارآفرین کمک کند تا درک عمیق تری از بازار و حسابداری خود داشته باشد. این میتواند به کارآفرین در تصمیم گیری بهتر از این درک بهتر کمک کند.