قرعهی کار به نام من دیوانه زدند
sharifdaily | روزنامه شریفبهعنوان سوال اول، درباره تاریخچه و ذهنیت شکلگیری دبیرخانه، توضیح دهید.
وقتی وارد دانشگاه شدم، انگیزه ورود به حوزه ورودیها را داشتم؛ چون احساس میکردم به عنوان مدیر تعاملات دانشجویی، زیاد درباره شریف نمیدانم و درگیر شدن در طرح ورودیها، میتواند من را تا حد زیادی با شریف آشنا کند؛ چراکه هم از ارشد در شریف بودم و چندان آرایشهایش را نمیشناختم و البته شریف دانشگاهیست که همه رویش نظر دارند و بازیگران متعددی دارد. اما نه اینکه تا این حد مورد تخاطب قرار بگیرم. شروع به مذاکره و صحبت با بچهها کردیم تا ببینیم وضعیت چطور است و همان حین متوجه شدیم طرحهایی از طرف نهاد برای طرح ورودی مطرح است تا ساختار مشخصی پیدا کند.
طرح به اسم نهاد رهبری روی میز قرار گرفت و بعد معاونت روی آن کار کرد و تغییرات مد نظرش را اعمال کرد و رسماً از طرف معاونت، به شورای فرهنگی ارائه شد، آنجا هم تغییراتی اعمال و در نهایت تصویب شد.
بعد از تصویب، موضوع انتخاب دبیر مطرح شد و قرعه کار را به نام من دیوانه زدند!
از 10 خرداد در معاونت مشغول شدم، 25 تیر حکم من صادر شد و در مرداد هم مسئولیت دبیرخانه را به عهده گرفتم.
چه اتفاقاتی در طرح ورودیها و دبیرخانه افتاد؟
به نظرم چند اتفاق تحولی در دبیرخانه بود که حتی منتقدترین دانشجویان نسبت به فرایند دبیرخانه، به آنها اذعان دارند که زیرساختی ایجاد کرد که اگر درست پیش رفته و بهبود یابد، اتفاق بزرگی خواهد بود.
اول اینکه تمامی بازیگران در آن دیده شدند. البته نقدهای صحیحی وجود داشت که نقش معاونت آموزش در طرح کم است که در بازبینی آئیننامه با اضافه کردن نماینده این معاونت، جبران خواهد شد.
نکته دوم شیوهنامه مدیریتیست که سر و شکلی به دبیرخانه داده و سه نهاد موازی همیار، سرگروه و پشتیبان در این طرح به دو مورد رسیده و در انتخاب و کار همگرا شدند. طرح پشتیبان هم علیرغم اینکه با ما یکی نشد اما تعاملات خوبی داشتیم و باید ببینیم آیا ظرفیت همگرایی این دو مورد هم وجود دارد یا خیر؟
پس اگرچه بعضی چیزها مثل سطح ورود همیار و دبیرخانه به اردو و... در آییننامه نیامده اما عملاً نسبت نهادها با هم مشخص شد. یعنی نهادی به اسم شورای نظارت تشکیل شد تا بر روند دبیرخانه و شکایتهای ذیربطان و ذینفعان رسیدگی کند. شورای فرهنگی هم به عنوان ناظر، دبیرش را مشخص میکند.
نکته بعدی ساماندهی فضای مجازی بود. یعنی قبلا به صورت غیر رسمی سال بالاییها گروه زده و با ورودیها ارتباط میگرفتند و بعضاً معلوم نبود صاحب گروه کیست و به کجا وصل است. ولی دبیرخانه در این بخش ورود کرد و گروههای دانشکدهای، ساماندهی شد. اتفاق مثبتی که فکر میکنم در نظرسنجی آتی هم هدفمند شدن و سالمتر شدن ارتباط همیارها نشان داده شود.
طرح چه هدفی را دنبال میکند و چرا برخی موارد اجرا میشود و برخی نمیشود؟
آییننامه، اختیارات دبیرخانه را روی اردوی ورودی، استاد و همیار گذاشته، در صورتیکه طرح اگر بخواهد درست اجرا شود، باید جزئیات وظایف و فعالیتها در طول سال مشخص باشد؛ تقریبا امسال، دبیرخانه نتوانست وارد جزئیات شود. مثلاً ماهی یک جلسه نظرات اساتید را میگرفت و الباقی، به عهده آنها بود. درستش این است که دبیرخانه کمکهای مختلف قانونی، مالی، زیرساختی، توانمندسازی و... کند تا اساتید و همیاران بهرهوری بیشتری داشته باشند.
ما امسال صرفاً اردوی ۲ روزه با همیاران داشتیم اما جا دارد بیشتر شود. این حتی فقط برای اردوی ورودی نیست، ما میخواستیم یک اردوی درسی برگزار کنیم که چون همیاران فرصت نکردند، لغو شد. اردوی درسی میتواند پایان هر ترم برگزار شود یا طرحهایی دیگر.
یکیاز علتهای اصلیاش هم شلوغی من بود و لازم است یک نفر روی طرح متمرکز باشد، که من اینطور نبودم. یا سال اول بودنش مزید بر علت بود، چون باید چالشها را پشت سر میگذاشتیم. یا حل چالشهای ناشی از تغییر آرایش ذینفعان و افرادی که قبلاً نفع بیشتری داشتند، زمان و انرژی زیادی گرفت.
شما به درگیریهای داخل دبیرخانه اشاره کردید؛ در فضای دانشجویی هم این درگیریها وجود داشت؛ نظرتان چیست؟
نگرش بچهها نسبت به طرح ورودی متفاوت است. بعضیها به نیت جذب گروه خود ورود میکنند؛ بعضیها برای آشنا کردن با راهوروشها؛ بنابراین یک یا دو ماه بیشتر کار ندارند. پس یکپارچگی وجود ندارد. این یکی از کارها دبیرخانه است که مشخص کند انتظار از همیار و استاد و اردو دقیقا چیست؟ که متاسفانه ما خط و مشی نداریم و باید مباحثه شود و از اختلاف نظر فعلی به وفاق برسیم؛ مثلا یک استاد معتقد است مثل Chat GPT صرفاً باید سوالهای فنی نوورود را جواب بدهی و عدهای فکر میکنند که نه، استاد و دانشجو الگو هستند و باید به رشد همه جانبه توجه کنند و... یعنی اینقدر اختلاف وجود دارد.
فرض کنید از چهارصد استاد، حدود پنجاه استاد ورودی داریم که بشود روی او حساب کرد و وقت بگذارد. حالا ایجاد وفاق بین آنها را کار مشکلی میدانم که زمان زیاد و گفتمانسازی بلندمدت میطلبد.
در آییننامه، ما به وظایف اساسی اساتید و همیاران دست نزدیم تا توافق قبلی آموزش و فرهنگی پیش برود و تنها تغییر، ساختار، ترکیب اعضا، نحوهی تصمیمگیری و... بود.
اساتید ورودی را چگونه انتخاب کردید؟
چالش داشتیم. چون اساتید با یک کمیتهای انتخاب میشوند اما قبلاً نقش دانشکدهها پررنگتر بود و گروههای دانشکدهای در تصمیمسازی برای دانشکده اثر داشتند و محل نقدهایی شد.
اعتراضات ۴۰۱، حاکمیت دانشگاه را محتاطتر کرد و خصوصاً در انتخاب اساتید، کمیتهای متشکل از از معاون فرهنگی، مسئول نهاد و نماینده رئیس(دکتر کوچکزاده) شکل داد تا مسئول اساتید را انتخاب کنند. سپس این چهار نفر اساتید را در تعامل با دانشکدهها انتخاب میکردند که همین، نارضایتیهایی ایجاد کرد و احتمالاً شیوه انتخاب اساتید در بازبینی به تعادل پویاتری برسد.
نقاط حاشیهانگیز و اشتباهات فاحش این فرایند، ناشی از چه بود؟
موضوع اول، تغییر زمین بازی سابق که حواشی و حساسیتهای زیادی ایجاد میکرد.
موضوع دوم، اصل موضوع بود که پرحاشیهترین موضوع هرسال بهحساب میآید.
مورد سوم هم کمتجربگی ما به عنوان تیم دبیرخانه و دبیر در این ساختار جدید بود که تصمیم گیریها را بر عهده داشت.
مورد چهارم هم ضعف ما در نیروی انسانی که هرکدام درگیریهای زیادی داشتند و امکان وقتگذاری زیاد نداشتند و ما حتی یک منشی برای جلسات نداشتیم.
مورد بعدی هم اینکه نسبتگیری روابط کاملا مشخص نبود. بهخصوص من چون نیروی معاونت بودم، بعضا استقلالم را در تصمیمگیری از دست میدادم. استقلال دبیرخانه از درگاههای ارتباطی گرفته تا فرآیند تصمیمگیری بسیار مهم است و حتماً باید دبیر بعدی، مستقل باشد و قرارداد ببندد و روی کار تمرکز کند.
نحوه تعیین مسئول و جانشین اردو به چه صورت بود؟
مکانیزم امسال برخلاف سالهای قبل خیلی شفاف بود و انتقادهایی هم بود که چرا اینقدر شفاف است و کار را سخت کرد.
در فراخوان اول بیش از 100 نفر ثبتنام کردند که بیسابقه بود و در یک جلسه دبیرخانه با یک مکانیزم، رزومهها و سوابق و پیشنهادات بررسی شد، هر عضو دبیرخانه چند نفر را پیشنهاد کرد و برای رسیدن به گزینههای محدودتر، ۱۳ نفری که حداقل ۲ نفر موافق بودند، دعوت شدند.
در جلسه حضوری، یک مصاحبه گروهی شامل سوالات، مسابقات و چالشهای 6 شاخص ارزیابی طراحیشد و اعضا با این شاخصها ارزیابی میکردند.
در این امتیازها ۳ نفر اول را مشخص کردیم و اینطور بحث شد که مثلا فلانی امتیازش بیشتر است اما بهمانی، واریانسش بیشتر است و...
نفر اول، انتخابش حواشی خاصی داشت و نفر دوم هم حاشیههایی داشت و در نهایت، تصمیم دبیرخانه به فرد فعلی شد با این شرط که فرد و جانشین با هم معرفی شوند که یکی مسئول خانمها و دیگری مسئول آقایان شود و در نقاط مشترک، مسئول اردو، حرف نهایی را بزند.
از اشتباهات ما این بود که قبل از اعلام به خود افراد، آن را رسانهای کردیم و بعد هم ضوابط ناقص اعلام شد و... حواشیاش باعث شد از تفکیک کامل عقب نشستیم و پذیرفتیم مسئول، مثل قدین جانشین را پیشنهاد دهد.
تحلیلم از تغییر جانشین این است که ما یا باید کامل تفکیک کنیم یا اگر یک نفر مسئول شد، خودش جانشین را انتخاب کند که بتواند با او کار کند و جانشین عوض شود.
انتخاب همیارها را توضیح دهید.
شریف سلام که کامل جدا بود و با مدیر فرهنگی بود؛ اردو با مسئول اردو بود و همیارها هم با مسئولیت بنده و توسط دبیرخانه.
اگر میخواستیم وارد روند انتخاب همیارها بشویم، دعوای جدیدی درست میشد و شخصاً و دبیرخانه ظرفیت و انرژی این مسئله را نداشتیم و قرار شد راساً انتخاب کنیم تا سال بعد فکری برای آن شود.
بعنوان کار دانشجویی فراخوان دادیم و چند نفر رزومه دادند و از بین آنها با مصاحبه دو نفر انتخاب شدند.
انتخاب همیارها هم مطابق آییننامه بود و بعد از معرفی اساتید، به اردو دعوت میشدند و از بین آنها انتخاب میشدند؛ البته در بعضی دانشکدهها که کم میآوردیم، از بین کسانی که اردو را شرکت نکرده بودند هم انتخاب کردیم.
آیا انتخابهای شما از بین مذهبیها و اصطلاحاً حزبا...یها بود؟
من سه تحلیل دارم؛ یکی اینکه این جو را کسانی راه انداختند که تا قبل از این، در دانشکدهها کار را پیش میبردند و به درست یا غلط نفوذشان محدود شد.
دوم اینکه از بین حدود ۶۰۰ متقاضی، چیزی حدود ۵۰ الی ۷۰ نفرشان طبق آئیننامه توسط حراست و کمیته انضباطی با موضوع حجاب یا فحاشی یا... در فضای مجازی رد شدند و تصور نمیکردند این اتفاق بیفتد و این اگرچه کمتر از ۱۰ درصد بود اما به چشم آمد.
سوم هم اینکه برخی افراد یا گروهها تلاش بیشتری برای ارائه خودشان بین اساتید داشتند و سعی کردند نظر اساتید برای معرفی بهعنوان همیار را جلب کنند.
و این اگرچه ممکن است در سال اول بهعلت بیخبری برخی، برایشان نامطلوب باشد اما در بلندمدت به نفع است و باعث میشود دانشجو تلاش کند خودش را ارائه کند و استاد هم بهغیر از افراد علمی، با افراد فعال فرهنگی-اجتماعی هم آشنا شده و از بین آنها هم بهعنوان همیار انتخاب کند.
فکر میکنید موفق بودید؟
-این را باید بقیه بگویند اما من فکر میکنم همین که یک طرح در سال اول بتواند اجرا شود و خود را جایگاهش را در صحنه دانشگاه تثبیت کند و به سمت اصلاح و تکمیل پیش برود یعنی تا حد خوبی موفق بوده است.
در جایگاه دبیر خواهید ماند؟!
خیر!
اصرار من پایان خرداد است تا دبیر بعدی فرصت داشته باشد و من هم به او کمک خواهم کرد و شاید بهعنوان نماینده معاونت در دبیرخانه بمانم.
روند آتی و اولویتهای شما چیست؟
آییننامه باید اصلاح شود و تا بحال یک جلسه مفصل و چندین جلسه دانشجویی و جلسات مستمری توسط دبیرخانه در ماههای اخیر بعد از فراخوان عمومی برگزار شده و نظرات جمعآوری شده و پیشنویس اصلاحی تهیه و به شورای فرهنگی ارائه و تصویب خواهد شد.
مورد بعدی استقلال دبیر بعدی و دریافت حقالزحمه و داشتن قرارداد با دانشگاه است تا روی کار متمرکز شود.
اولویت سوم هم طراحی رویدادهایی در طول سال است که صرفاً روی اردو ورودی متمرکز نشود و چند برنامه خوب دیگر در سال برایشان داشته باشیم. همچنین نقش اساتید و همیاران در طول سال هم باید پررنگتر شود.
اولویت بعدی هم تقویت مکانیزم همیار و استاد و هماهنگی و همکاری بیشتر آنها با یکدیگر است.
انتظاراتمان هم درباره اردو دقیقتر شده، حساسیت از آن برداشته شده و مستندات آن ثبت و تجربیات به بعدیها منتقل شود.