عاشورا را چگونه بفهمیم؟
2❗️. رویکرد این جهانی
کسانی بر واقعهی عاشورا و داستان کربلا عطف توجه میکنند، نه بخاطر ثواب، بلکه از آن رو که میخواهند در همین جهان و زندگی دنیاییشان از آن بهره ببرند. پیروان این رویکرد نیز بهرهمندی و دلمشغولیشان به داستان کربلا یکسان و مشابه نیست. این رویکرد به سه گروه تقسیم میشوند:
✔️ الف. گروه اول هویتگرایان
این گروه که البته قدمت تاریخی و عمومیت بیشتری نسبت به دو گروه دیگر دارد، کسانی هستند که از امام حسین و کربلایش، به منزلهی ملاطی برای شکلگیری و تداوم هویتشان استفاده کردهاند. هویتی که سبب انسجام و وحدت میان شیعیان شده و به مثابهی نوعی مسئلهی مشترک محسوب میشود. به سخن دیگر، کربلا نقطه تلاقی، الفت و نزدیکی کسانی میشده و میشود که هویتِ شیعی، مهمترین مسئله و دغدغهشان بوده است. برای اینان، آیین عاشورایی، محل تکرار هویتاندیشی تاریخی و اجتماع هویتاندیشان به حساب میآید. اجتماعی که افراد را در کنار یکدیگر نگه میدارد و به آنها قدرت می بخشد.
این خوانش از کربلا، همگی را به سوگ و ماتمی هرساله و تکرار شونده هدایت میکند. خوانشی که در نهایت به چشمانی اشکبار و دلیشکسته و انسانیملول منتهی میشود. مظلومیت و ستم دیدگی، مرکزیترین مولفهی هویت است و میتواند همگی را تحت روایت مصیبت و مظلومیت گرد آورد.
✔️ ب. گروه دوم: ایدئولوژیاندیشان
گروه دوم که به صورتهای مختلف در تاریخ ظهور کرده است، کسانی هستند که قرائتی عموما سیاسی و چالشگرایانه از عاشورا داشته و دارند. برای این گروه، گویی عاشورا زرادخانهای است که از آن جا میتوان اسلحهی جنگ و جدال فراهم کرد. سرمایهای پرمایه که برای مبارزه و جهاد علیه ستم حاکمان و ظلم زمانه در اختیار مینهد. در دورهی اخیر، "شریعتی" نماد و نمایندهی ایدئولوژیاندیشانی است که دقایق عاشورا را به اسلحهای برای مبارزه و رویارویی تبدیل میکند.
در خوانش دوم، به جسارتورزی و روحیهی مبارزهطلبی امام حسین تمرکز میکند. از این رو برای اهالی این رویکرد، شهادت، بزرگترین فضیلت تلقی میگردد
ج. گروه سوم: فضیلتگرایان
این گروه اگر به حسین و سرنوشت او توجه دارند و اگر به رخدادی چون عاشورا میاندیشند از آن رو است که میخواهند از قهرمان و اسطورهی تاریخشان، شیوهی زندگی فضیلتمندانه را بیاموزند. برای اینان، آن چه مهم است تشبه به حسین و زندگی شرافتمندانهی اوست.
برای فضیلتاندیشان، شیوه ی زندگی و زیست پیش از مرگ اهمیت دارد. پرسش گروه اخیر این است که: چگونه باید زندگی کنم؟ از چه کسی و یا کسانی میتوانم کمک بگیرم تا زیستِ اخلاقی و فضیلتمندانه داشته باشم؟ نگاه آنان نه به آن سوی مرگ، که دقیقا به این سوی زندگی است. نگاهشان به "اینجا" و "اکنونی" است که تمام بار مسئولیتش را بر دوش میکشند. نزد این گروه، نه فقط عاشورا که هر مولفهی دیگر از آن رو مهم میشود که با خوب زیستن نسبت برقرار کند و سرمایه ای برای انسانی و اخلاقی زیستن. فراهم نماید.
فضیلت گرایی، ثمره و نتیجه را در همین جا و در زندگی تجربه میکند. او میخواهد زندگیاش را بر مبنا و معیار متعالی بسازد و عمارتی مستحکم و متین از وجود خود بالا ببرد. نزد این گروه، عاشورایی که نتواند در وجود آدمی رخنه کند و در لایه های نهان و عمیق تاثیر مثبت نگذارد، ارزشی ندارد.
3. رویکرد تنزلگرایی
در این رویکرد عاشورا و داستان کربلا، نه برای ثواب اخروی و نه بهرهمندی سه گانه پیش گفته، بلکه چیزی برای سرگرم شدن است. رویکردی که قدرت دارد هر امرِمتعال را از بلندای قدسیت به زیر کشیده و به امری مبتذل تبدیل کند. توانایی فوقالعاده دارد از هر امر جدی، چیزی غیرجدی بسازد. در رویکردِ تنزلگرایی، عاشورا به یک زنگ تفریح و کارناوالی برای پرکردن اوقات فراغت تغییر ماهیت میدهد. در این رویکرد، آن چه مهم می شود آیین های ظاهرگرایانه است. مداحان در سقوط کربلا به سوی چیزی برای سرگرمی سهم بالایی دارند.
✍️ علی زمانیان....... ۱۳۹۹/۰۶/۰۸
@kherade_montaghed