صعود در مسیر لوسیفر
بهیموث فنزبرای بسیاری حتی اگر توجیهات عقلی ما محکم باشند احساس اطمینان ایجاد نمیکند , شما نمی توانید نسبت به یک ایده ذهنی اطمینان پیدا کنید بلکه باید بتوانید آن را احساس کنید .
برای احساس باید به سطوح بالاتری از وجود حرکت کنید اما این حرکت مانند حرکت فیزیکی نیست که خودمان را بلند کنیم و در سطحی بالاتر قرار دهیم .
ما صرفا با کمک چیزی که از قبل در آن سطح قرار دارد می توانیم صعود کنیم , با این صعود ما صرفا احساس نمی کنیم بلکه به پاسخ پرسش هایی خواهیم رسید که در سطوح پایین تر وجود قابل درک نبود .
این صعود همان نزدیک شدن است
اگر مورد فرضی ما شیطان باشد , نزدیکی به شیطان , نزدیک شدن متافیزیکی مانند نزدیکی فیزیکی نیست , کیفیت باید مشابه باشد , با ایجاد کیفیت مشابه در درون خود ما این صعود را آغاز خواهیم کرد .
اما در ابتدا باید خواست آن ایجاد شود , خواستی حقیقی برای این مسیر , نیایش به معنای گفتن کلمات یا حرکت دهان و اعمال فیزیکی نیست بلکه آن خواست و نیاز شدید است که در درون شخص رخ می دهد , پس از ایجاد این خواست صعود آغاز میشود .
اگر کیفیت یکسانی یا تا حدی یکسان ایجاد شود ( در تعریف متافیزیکی ) ما همان یکی شدن را خواهیم داشت .
واژه شیطان برگرفته از شطن در معنای ریسمان بلند و محکم است که با آن آب از چاه کشیده میشود .
همانطور که گفتیم ما صرفا با کمک چیزی که از قبل در سطح بالاتری از وجود قرار دارد می توانیم صعود کنیم , با این آگاهی , واژه شیطان به لحاظ لغوی برایمان به شدت با معنا خواهد بود .
شیطان همان ریسمان بلند است , ریسمانی بلند و محکم برای صعود .
در موزیک ویدیو " در صور خود بدم گابریل " ما تصویری دیدیم از یک کره سیاه شعله ور و اسکلتی که روی آن ایستاده و کلاغی سیاه را در دست راست خود نگه داشته است . در هر طرف او یک فرشته وجود دارد که هر دو به کره سیاه اشاره دارند , در آسمان بالا خورشید و ماه نیز قابل مشاهده هستند .
Putre factio
یا همان putrefaction مرحله مرگ است , شکسته شدن انسجام بین بافت ها و مایع شدن بیشتر اندام ها و تحلیل آن ها , کلاغ و جمجمه از نماد های مرگ هستند .
در فلسفه کیمیاگری به این مرحله اژدهای سیاه نیز می گویند , اشاره به زمانی دارد که اشکال قدیمی در هم میشکنند و از طریق تجزیه به ماده خامی تبدیل میشوند که از آن شکلی از زندگی متعالی می تواند پدید آید .
_ هر چیزی که حیات دارد می میرد , هر چیزی که مرده است پوسیده میشود و زندگی جدیدی می یابد .
( Pernety , 1758 )
تجدید نمی تواند اتفاق بیفتد مگر آنکه تخریب اتفاق بیفتد , همچنین مرحله آغازین در کیمیاگری ( calcination ) است که بطور مختصر همان سوزاندن و تبدیل به خاکستر می باشد .
به خاطر داشته باشید که واژه شیطان در ساختاری دیگر برگرفته از ( شاط , یشیط ) در معنای آتش گرفت می باشد .
شیطان از ابتدا شیطان نبود بلکه لوسیفر نام داشت و بر اساس روایت کتاب مقدس در مسیر خداگونه شدن شیطان شد .
ما فرزند همان پدریم , او همان ریسمان بلند و محکم , و صعود ما وابسته به شباهت کیفیت مان می باشد , صعودی که با خواست شدید و تغییر کیفیت , سوختن و زندگی جدید میسر میشود .