شش ماه از ناپدید شدن شهروند تازه بهائی شده گذشت
سوم دی ماه ۱۳۹۷ «حامد رضوانی» استاد موسیقی و نوازنده دف، از منزل مسکونیاش در شهر اصفهان خارج شد و دیگر به خانه بازنگشت.
مراجعات مکرر خانواده رضوانی، به بیمارستانها، پزشکی قانونی، اداره آگاهی، کلانتریها، نیروی انتظامی، اداره اطلاعات، اداره اطلاعات سپاه و دادسرای اصفهان هیچ ثمری نداشته است و تاکنون اثری از حامد پیدا نشده است.
یکی از نزدیکان حامد رضوانی به ایران وایر میگوید: «تا این لحظه، دلیل یا چرایی ناپدید شدن ناگهانی او مشخص نیست. احتمال گم شدن او بسیار کم است، چون وی مشکل عقلی یا روانی نداشت. حامد رضوانی، نوازنده و استاد دف بود و از درآمد حاصل از تدریس موسیقی و نوازندگی امرار معاش میکرد. فرد ثروتمندی نبود که برای باج گرفتن او را بدزدند و در عین حال هیچ دشمنی هم نداشت.»
حامد رضوانی، بیشتر وقتش را با شاگردانش و سایر هنرمندان میگذراند. این فرد آگاه درادامه میگوید: «او چند سال قبل به دین بهائی ایمان قلبی آورد و هر چند عضو رسمی جامعه بهائی ایران شناخته نمیشد، ولی در طی این سالها، به دفعات از سوی اداره اطلاعات و افرادی ناشناس مورد توهین و تهدید تلفنی یا حضوری قرار میگرفت. چند بار به او حمله شد و کتکش زدند. حتی بازداشتش کردند و گفتند از باور مذهبیاش برگردد.»
این شهروند بهایی اصفهان همچنین از سوی وزارت اطلاعات از تدریس در آموزشگاه های موسیقی اصفهان و برگزاری کنسرت منع شده بود.
نخستین بار در تیر ماه سال ۱۳۹۵، مأموران وزارت اطلاعات به اتهام «تبلیغ علیه نظام تحت عنوان تبلیغ بهائیت» به منزل حامد رضوانی وارد شده و با دشنام و ناسزا، منزلش را بازرسی و وسایل شخصی مانند لپ تاب، دفاتر شعر و نُت و سازهای موسیقی او را ضبط کردند.
مأموران، بدون آنکه حکم جلب او را داشته باشند و به صورت غیرقانونی به حامد رضوانی دستبند و پابند زده و او را پیش چشمهای پدر و مادر پیرش، صرفا به دلیل «بهائی شدن» مورد ضرب و شتم قرار دادند و بازداشت کردند. ماموران، پس از بازرسی منزل، با او به محل کارش میروند و کامپیوتر، سازهای موسیقی و دفاتر تدریس و شعر موجود در آنجا را ضبط میکنند.
سپس حامد رضوانی را دستبسته به نقطهای نامعلوم در خارج از شهر میبرند. باز هم توام با فحاشی، به سر و صورتش ضرباتی شدید وارد میکنند. بعد، اثر انگشت او را بر برگه صورتجلسه اموال ضبط شده میگیرند.
اما آبانماه سال ۹۵، بار دیگر این شهروند بهایی، توسط مأموران وزارت اطلاعات، بازداشت و به زندان اصفهان منتقل می شود. در دوره بازداشت، تحت فشارهای جسمی و روحی قرار میگیرد. بازجو به او میگوید که به زودی «حذف فیزیکی» و اعدام خواهد شد. بازپرس هم اجازه دسترسی و پیگیری پروندهاش را به وکیل متهم نمیدهد.
آقای رضوانی پس از ۲۱ روز به قید وثیقه آزاد شد. او پس از آزادی، از بازپرس پرونده و مأموران اداره اطلاعات که او را مورد شکنجه قرار داده بودند، شکایت میکند که دادگاه حکم بر برائت بازپرس و مأموران اطلاعات میدهد. حامد رضوانی مجدداً برای احقاق حق خود، به دیوان عدالت اداری کشور شکایت میکند که طبق خبر رسیده، مدت کمی قبل از ناپدیدشد، شکوائیهاش به دادسرای انتظامی قضات ارسال میشود.
🔸این فرد مطلع در مورد آخرین وضعیت حامد رضوانی، شهروند مفقود شده بهائی به ایران وایر میگوید: «با گذشت شش ماه، هیچ خبر موثقی از حامد به دست نیامده است. فقط در مراجعههای مکرری که به ارگانهای مختلف داشتیم، یکی از نهادها گفته که وی در آن روز به دادستانی احضار شده و از آنجا او را به یک یگان امنیتی تحویل دادهاند.» به گفته او، صحت و اعتبار این ادعا مشخص نیست. چون هیچ نهادی نام این یگان امنیتی، دلیل نگهداری و چرایی بیخبری از حامد را به صورت شفاف اعلام نکرده است.
برابر با اصل بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد. اما در چهل سال گذشته، مسئولین قضائی و امنیتی کشور با نقض صریح قانون اساسی، هر فردی را که از اسلام(تشیع دوازده امامی) به باور مذهبی دیگری گرایش پیدا کرده را تحت فشار و تهدید به ارتداد و زندان، قرار دادهاند تا با روگردانی از عقیده خود، دوباره به اسلام بازگردد. برخورد با حامد رضوانی از سوی وزارت اطلاعات و بازپرس دادگاه انقلاب اصفهان نمونهای آشکار از اِعمال رفتار غیرقانونی با این شهروندان است.