سخنی با علی کریمی و همۀ آنانی که در پی ساختن دوبارۀ ایرانند
توضیح: این متن اگرچه خطاب به علی کریمی نوشته شده اما مخاطب آن همۀ آنانی هستند که این روزها فریاد میزنند: زن، زندگی، آزادی.
به جای نام علی، میتوانید نام خودتان را بگذارید.
سلام علی جان
قبل از هرچیز باید بگم که من یک پژوهشگرم و تا حالا نامهای به این سبک و سیاق ننوشتم؛ اما تصور میکنم در رابطه با این روزهای ایران شاید لازم باشه که به زبانی حرف بزنیم که زبان مشترک همۀ ماست.
نکتۀ دیگه اینه که اگه این نامه رو به تو مینویسم به خاطر اینه که دست تقدیر و البته مهربانی و شجاعت خودت امروز تو رو در جایگاهی قرار داده که یکی از مهمترین افرادی هستی که بخش قابل توجهی از مردم این سرزمین به او اعتماد کردن و بهت دل بستن؛ خودت میدونی که این دل بستن و اعتماد کردن چقدر بار سنگینیه روی دوش یه آدم؛
من یه دانشجوی جامعهشناسی و ایرانشناسیم و توی این شرایط حساس نکاتی به نظرم میرسه که فکر کردم گفتنش از نگفتنش بهتره؛ حتما خیلی از اونها رو خودت میدونی اما گفتن دوبارش ضرری نداره؛ توی این نامه هم قرار نیست روده درازی کنم و فقط تیتروار یه سری نکات رو مینویسم؛ اگه نامه به دستت رسید و فکر کردی که باید در مورد هر کدوم از اونها توضیحات بیشتری بدم؛ بعدا میشه در مورد اونها صحبت کنیم.
علی جان از نظر علمی هر جنبش اعتراضی و حرکت اجتماعی برای اینکه به پیروزی برسه باید خواستههای مشخصی داشته باشه؛ مثل فوتبال که هدف نهایی، زدن گل به تیم حریفه؛ وگرنه طبیعیه که مردم بعد از مدتی اعتراض و حضور در خیابان خسته میشن و باید به سر کار و زندگی خودشون برگردن؛ اولین کاری که باید بکنیم اینه که اهداف و خواستههای این جنبش اعتراضی رو مشخص کنیم؛ الان زیاد مشخص نیست و همین یک نقطه ضعف برای این حرکته؛ ممکنه یک عده بگن هدف این جنبش تعطیلی گشت ارشاد یا لغو حجاب اجباری در ایرانه؛ ممکنه یک عدۀ دیگه بگن هدف ما سرنگونی نظام سیاسی کنونیه و خیلی اهداف دیگه. به نظر من برای اینکه بتونیم یه هدف مناسب برای این حرکت اعتراضی گسترده انتخاب کنیم باید ببینیم علتهای این همه بدبختی ایران چیه؛ که یکی از اونها وضعیت نامناسب زنان و دختران این سرزمین و تراژدی تلخیه که برای ژینا اتفاق افتاد و کبریتی بود به انبار نارضایتیهای گستردهای که در جامعۀ ایران تلمبار شده. به نظر من علت این همه بدبختی رو باید در قانون اساسی و معماری نظام سیاسی کنونی جستجو کنیم و به افراد تقلیلش ندیم (توضیح مفصل این رو در کتابی با عنوان «ایران و مسئلۀ پایداری» آوردم)؛ بنابراین پیشنهادم اینه که هدف اصلی این حرکت درخواست «بازنویسی قانون اساسی» و «طراحی دوبارۀ یک نظام سیاسی جدید و کارآمد» باشه که بتونه ایران رو به اون جایگاهی که همه ما دوست داریم برسونه. ممکنه بعضیها با این هدفگذاری مخالف باشند؛ ایرادی هم نداره و اختلافنظر طبیعیه، اما نکتۀ اصلی اینه که این حرکت نیاز به هدف و خواستههایی صحیح، دقیق و مشخص داره وگرنه بعد از مدتی ضعیف میشه و از بین میره؛ بنابراین هرچه سریعتر هدف و خواستههای این حرکت باید مشخص بشه و پیشنهاد من «بازنویسی قانون اساسی» و «بازآرایی نظام سیاسیه»؛ میتونی یه فراخوان بدی و از مردم بخوای که اهداف مدنظرشون رو برات بفرستن و اونها رو با کمک یک تیم تحلیل کنی و به هدف یا اهداف نهایی برسی که مورد توافق اکثریته.
علی جان، من تصور میکنم که این حرکت اعتراضی یه فرصت و نعمت بزرگ بود برای ایران، اون هم در شرایطی که عدهای میخوان این کشور رو در مسیر خطرناکتری از مسیرهای گذشته بندازن. اگه نظام سیاسی این حرکت اعتراضی رو سرکوب کنه یا خودمون به خاطر توجه نکردن به نکاتی که برای پیروزی این حرکت لازمه به اونها توجه کنیم، باعث خاموشی اون بشیم، دورۀ سختی در تاریخ ایران آغاز میشه؛ رهبر کنونی نظام سن و سال بالایی داره و احتمالا به زودی شخص جدیدی باید جایگزین او بشه؛ من قبلا در 4 متن که سال 1399 منتشر شده، نوشتم که چه سناریوهایی پیشرومون هست و اونجا توضیح دادم که چرا مجتبی خامنهای و ابراهیم رئیسی تنها افرادین که نامزد جانشینی رهبر کنونین؛ اما این دو فرد برای اینکه بر مسند رهبری بشینن نیازمند یک فضای امنیتی شدیدن که به نظرم اگه حرکت اعتراضی کنونی سرکوب بشه یا به هر دلیل خودمون باعث خاموشیش بشیم اون فضا برای اونها مهیا میشه و اونوقت ایران در شرایط سختی قرار میگیره و در سالهای آینده باید شاهد اقتصاد، محیطزیست، جامعه و در یک کلام ایرانی ویرانتر از امروز باشیم. حرکتی که در ایران امروز شکل گرفته و همۀ سرمایههای انسانی ایران (از افراد گمنامی مثل من تا ورزشکاران، هنرمندان و سیاستمداران گروههای مختلف) پای کار اون اومدن، آخرین امید برای جلوگیری از افتادن ایران در این مسیره؛ بنابراین هرچه در توان داریم باید بگذاریم که این حرکت به پیروزی و خواستههای خودش برسه.
علی جان، ما بارها در تاریخمون بعد از سرنگونی حکومتها در دام خشونت افتادیم و اونهایی که در انقلاب پیروز شدند به شکلهای مختلفِ خشونت با حاکمان و طرفداران نظام سیاسی قبلی برخورد کردن. این کار هم باعث میشه که حاکمان و طرفداران نظام سیاسی تا آخرین مرحله ایستادگی و خشونت ورزی کنن و هم باعث ایجاد یه شکافهایی در جامعه ایران میشه که اثراتش ویرانگره و سالها و دههها در ایران میمونه؛ برای همین پیشنهاد میکنم گزینۀ عفو عمومی رو همیشه روی میز داشته باشیم و به حاکمان و طرفداران نظام سیاسی کنونی بگیم که اگه کوتاه بیان و بگذارن کشور در مسیر درست خودش قرار بگیره؛ ما بدون اینکه فراموش کنیم چه کارهایی کردن همۀ تلاشمون رو میکنیم که بخشیده بشن.
علی جان، از تقابل بین ارتش و نیروی انتظامی و سپاه باید پرهیز کنیم؛ در سپاه هموطنهایی داریم که تعدادشون هم کم نیست و اونها هم به اندازۀ ما از شرایط موجود ناراضیند. هر وقت خواستی نیروهای نظامی رو خطاب قرار بدی همه رو خطاب قرار بده؛ به همون اندازه که ارتش پتانسیل پیوستن به مردم رو داره نیروی انتظامی و سپاه هم این پتانسیل رو دارند و تاکید افرادی مثل تو روی این موضوع میتونه انگیزۀ اونها رو هم افزایش بده.
علی جان، نظام سیاسی کنونی خودش رو نمایندۀ دین و قشر دیندار جامعه میدونه تا جایی که میشه باید نشون بدیم که یکی از بزرگترین قربانیهای این نظام سیاسی کنونی خود دین در ایران بوده تا هموطنان دلنگران آیندۀ دین در ایران هم بیشتر از گذشته با این حرکت همراه بشن و بدونن که قرار نیست مشکلی برای دین و دینداری در ایران فردا ایجاد بشه؛ همه آزادن که عقاید خودشون رو داشته باشن و کسی حق توهین به دیگری رو نداره.
علی جان، هر کدوم از سیاستمدارای ایران امروز از اصلاحطلب و اصولگرا گرفته تا سلطنتطلب و جمهوریخواه تمایل دارن این حرکت رو به سمت خواستهها و اهداف خودشون ببرن؛ اما رویکرد صحیح اینه که در یه فضای مناسب و منطقی چند کار رو انجام بدیم: اول از همه بر اساس اصول و بنیانهایی مشخص (قبلا در مورد اونها چیزهایی با عنوان پیسنگهای قانون اساسی نوشتم که اگه خواستی میتونی در کانال تلگرام و وبلاگم پیداشون کنی) یک قانون اساسی مناسب بنویسیم که برآیند دانش بشری تا امروز باشه؛ یک قانون اساسی که با خیال راحت بگیم این بهترین قانونیه که میشه بر اساس اون ایران رو به جایگاه مناسب خودش رسوند و البته باید امکان بازنگری هم در اون فراهم باشه؛ اما کار اینجا تموم نمیشه حتما برای اجرای این قانون اساسی به یه نظام سیاسی نیاز داریم که خوب طراحی شده باشه که بتونه اون قانون اساسی رو به خوبی اجرا کنه؛ اگه بهترین قانون اساسی رو بنویسیم اما در عمل نتونه توازن و تفکیک قوا رو ایجاد کنه نقش بر آبه و به جایی نمیرسیم. بهترین حقوقدانهای ایران و حتی جهان رو باید جمع کنیم تا یک قانون اساسی مناسب نوشته بشه و یک نظام سیاسی مناسب طراحی بشه که پایداری و سعادت مردم ایران رو تضمین کنه
علی جان، به خاطر یک سری خطاهای سیاستمدارا و نظام سیاسی ایران در دهههای گذشته یک سری از هموطنانمون گرایشهای تجزیهطلبانه پیدا کردن و البته بعضی کشورهای منطقه هم به خاطر منافع خودشون این موضوع رو تشویق میکنن؛ حتما باید سعی کنیم با اون هموطنانمون که این گرایش رو پیدا کردن صحبت کنیم و بهشون بگیم در ایران فردا منافع اونها هم تامینه و جدایی از یک کشور و تمدن کهن مثل ایران اگرچه ممکنه منافع بعضی سیاستمدارها و کشورهای خارجی رو تامین کنه اما به نفع خودشون هم نیست به نظرم اگه با اونها به خوبی ارتباط برقرار کنیم خطر تجزیه ایران کاملا از بین میره و این کاریه که از دست افرادی مثل تو برمیاد که محبوبیت ملی دارن
علی جان، ایران در منطقهای از جهان قرار گرفته که همیشه محل نزاع قدرتهای شرقی و غربی جهان بوده و همین وضعیت اون رو پیچیده کرده؛ این به خاطرِ موقعیت جغرافیایی ایرانه و کاریش نمیتونیم بکنیم و فقط باید به فکر راه حلی برای کم کردن خسارتهای این منازعه و البته استفاده بیشتر از منافع اون باشیم؛ به همین خاطرم هست که در هر رخدادی در ایران حتی همین اعتراضهای اخیر به زودی سروکله اونها هم پیدا میشه تا منافع کشورهای خودشون رو تامین کنند؛ ما ایرانیها باید با در نظر داشتن منافع ملی خودمون سعی کنیم داخل بازی اونها نیفتیم.
علی جان، همیشه سعی کن ارتباط خودت رو با جریانهای سیاسی و فکری مختلف حفظ کنی اما نظرات اونها رو با فیلتر عشقت به ایران و ایرانیها غربال کن
اینها مهمترین نکاتی بود که تا الان به ذهنم میرسید و البته حتما بخش زیادی از اونها برات تکراری بوده؛ اگه مجال و فرصتی بود دوباره برات مینویسم؛
دمت گرم که چراغ امید رو برای مردم این سرزمین روشن نگه داشتی و میدونم که قدر اعتمادی که بهت شده رو میدونی و از هرچیزی برات مهمتره؛
سجاد