✔️سخنی با آقای #پناهیان
سهند ایرانمهرآقای #علیرضا_پناهیان در تازهترین اظهارات خود گفتهاید:
باور نمیکنم این #فقر و تورمی که بهوجود آمده، دستساز و عمدی نباشد/چطور میتوانند یک ملت غنی را به این درصد از #تورم دچار کنند؟ کار پیچیدهای است/ اگر جامعه رها میشد و فقط نفوذیها کارشکنی نمیکردند، وضع ما بهتر از این بود
🔸در تاریخ اسلام، قصّاصین اشاره به واعظان قصهگو اشاره دارد و از لحاظ تاریخی به حرفهای اشاره دارد که از قرن اول هجری در میان مسلمانان رایج شد. قصاصی، برخلاف ظاهرش -که داستانگویی است- نوعی سخنوری بی پایه و سند از جایگاهی مذهبی و عوامانه بوده که بیشتر در ساحت خرافات و عوام فریبی و با تکیه بر باورهای دینی مردم صورت میگرفته است.( آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی، ص ۳۹۲- ۳۸۷).
قصّاصین، خیلی زود مورد توجه ارباب قدرت قرار گرفتند و علیه مخالفان سیاسی بکار گرفته میشدند، جالب اینکه در همان زمان نیز چون اکنون، علماء ومحدثان اصیل از آنها انتقاد میکردند. در کتاب « القصاص و المذکرون» ص۱۰۲ از قول فقیه و محدثی درباره قصّاصین( مداحان سیاسی) آمده است:« ما به قصاصین، حدیث نمی آموزیم، زیرا از ما یک وجب میگیرند و یک ذراعاش میکنند!».
🔸تاریخ نشان میدهد که این طایفه همواره از سوی ارباب قدرت حمایت و با اقبال عوام روبرو میشدند و روشنگری ارباب معرفت نیز در افشای ماهیتشان کارگر نمیافتد چنانکه در کتاب « تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری» از «طبری» مورخ بزرگ، به عنوان کسی که با قصّاصین، طرف شد و شکست خورد نام برده شده است.( کتاب نوادر ثعالبی حاوی بخشی از ترّهات و حکایات قصّاصین است).
🔸جناب آقای پناهیان شما یکی از جلوههای قصاصین در زمان حاضر اید بی آنکه قصد بیاحترامی به جنابعالی داشته باشم همین سخنان اخیرتان را مثال میزنم. شما در این سخنان از "نفوذیها" سخن میگویید. خب این نفوذی ها چه کسانی هستند؟ چرا الگوی شما در پرداختن به مفاهیم خودساخته نیز به روش قصاصین، نوعی کلی گویی با ذکر جزییات به ظاهر دقیق است.
🔸آقای پناهیان، می گوید، نفوذیها عامدانه فقری مصنوعی را در جامعه ایجاد کردهاند و در فراز بعدی از برخی مسئولان نام میبرد. از آقای پناهیان میپرسم:این مسئولان که یقینا بر جایگاهی مهم تکیه زدهاند چگونه توانستهاند به چنین موقعیتی دست پیدا کنند؟ مگر قبول مسئولیت در این مملکت بدون حضور و عملکرد فیلترهای مختلف امنیتی و استصوابی و ...ممکن است؟ نهادهای نظارتی، قضایی و امنیتی موقع تصدی سمت توسط این عده کجا بودند؟ بعد از تصدی و هشدار جنابعالی، کجایند؟اگر به تعبیر شما صرف رها کردن جامعه به شرط نبود نفوذیها کار جامعه را سامان می دهد چرا برای یکبار هم که شده از مقامات کشور نمی خواهید مملکت را رها کنند تا فرضیه شما عملی شود؟ اگر این نفوذیها صرفا در دولت کنونیاند چرا در دولت پیشین هم که در آغاز از حامیان آن بودید در پایان جریان انحرافی و نفوذی شدند و خود شما هم بر آنان تاختید؟ اگر نفوذ این افراد بخاطر عدم وجود تعهد و تدین است که فرصت کافی برای تثبیت این امر را در اختیار داشتهاید و موفق نشدهاید اگر بخاطر تخصص است که همواره در سخنرانی هایتان آن را موخر بر تعهد و تدین دانستهاید . اگر این امر در سایه ناکارآمدی دستگاه های امنیتی و نظارتی رخ داده است چرا به جای این گلایهها یکبار شیوه کشورهای توسعه یافته و عاری از نفوذی، در مشارکت دادن نظر مردم، پاسخگویی قدرت و شفافیت و تثبیت نهادهای قانونی را امتحان نمی کنید؟
🔸جناب آقای پناهیان، در این مملکت امثال منِ شهروند عادی می توانیم پیشنهاد بستن استاندار را به گاری آن هم با فراغ بال ارایه کنیم یا جنابعالی؟ یقینا جنابعالی، اما بدانید که به گاری بستن استاندار یا پاکسازی ادارات هم چاره کار نخواهد بود مگر به جای قصاصی (داستانگویی) چشم بر واقعیت بگشایید و تن به همان تجربه حکمرانی درست بدهید که کشورهای توسعه یافته در چارچوب پاسخگو کردن قدرت، شفافیت، قانون کارآمد و... عملی کرده اند و از نتایج آن نیز بهره بردهاند. جناب آقای پناهیان! حقیقتش را بخواهید ما مردم فقط نشستهایم و شما و افکار امثال شما را نگاه میکنیم اگر رای هم دادهایم از میان گزینه هایی که شمایان صلاح دانستهاید بوده است اکنون، هم انها که شمای نوعی صلاح دانستید و ما با آخرین امیدمان برای رهایی از مشکلات و از سر استیصال از میان تایید صلاحیت شدهها انتخاب کردیم و هم آنها که در آن جمع بودند و ما انتخاب نکردیم ، قوا را در اختیار دارند. فقر و فساد و تبعیض هم که به اذعان خود شما وجود دارد. انصاف بدهید، این نفوذیهایی که شما ردشان را گرفتهاید، ماحصل اراده کداممان بودهاند؟ اگر در این معادله بازهم خطا از همان انتخاب ماست، مابقی انتخابها که در دست شماست. آنهایی را هم که شما گفتید انقلابیاند و نفوذی نیستند و ما انتخاب نکردیم که دست آخر باز نفوذی دانستید.
🔸آقای پناهیان، جاحظ می گوید از قصاصی پرسیدند:"دنیا چیست و دانسه چیست؟" او نیز همچون دیگر واعظان قصاص(قصه پرداز) با کلی گویی و سخنان بی اعتنا به واقعیت و استدلال و منطق، گفت:" دنیا همین است که در آن هستید، اما دانسه سرای دیگری است دور از اینجا که اهل آنجا از اینجا و اهل اینجا از آنجا خبر ندارند، جز اینکه نزد ما به ثبوت رسیده است که خانههای دانسه از خیار است و سقفشان از خیار است و چارپایانشان از خیار است و خودشان از خیار هستند. و خیارشان هم از خیار است". حال روی سخن من با جنابعالی است، ریش و قیچی دست شما، بفرمایید، این کلاف سردرگم را که به تعبیر جاحظ به نقل از یک قصاص:" خودشان از خیار هستند. و خیارشان هم از خیار است" خودتان باز کنید ما ملت که هیچ، ما نگاه!
@sahandiranmehr