رویکرد به روانپریشی در بیماران مبتلا به آلزایمر
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳ سردرگمی و ناتوانی پیشروندهٔ یک بیمار مبتلا آلزایمر از یادآوری اشخاص و اتفاقات، از جمله عوامل موثر در شکلگیری هذیانها (باور راسخ به موضوعاتی که واقعیت ندارند) در مراحل میانی و انتهایی بیماری است. بر همین اساس، مشاهدهٔ علائمی مانند سوءظن به اطرافیان، و متهم کردن آنها به دزدی، بدرفتاری و خیانت، در یک بیمار مبتلا به آلزایمر، نامعمول نیست. اینگونه هذیانها که گاه به عنوان پارانویا مورد اشاره قرار میگیرند، اگرچه تطابقی با واقعیت ندارند و میتوانند باعث رنجش قابلتوجه در اطرافیان بیمار شوند، بخشی از بیماری فرد بوده، و برای او که در تلاش برای درک و تفسیر دنیای اطراف خود با قوای شناختی تحلیل رفته است، تماما واقعی و ملموس میشوند.
بیمار مبتلا به آلزایمر همچنین ممکن است علاوه بر هذیانها یا باورهای غلط، از توهمات یا ادراکات غلط نیز رنج ببرد. به این معنا که چیزهایی را ببیند، بشنود، یا استشمام کند که وجود و واقعیت بیرونی ندارند. ناتوانی از شناسایی خود و دیگران، تجربه ی حضور فردی غریبه در کنار خود در هنگام همنشینی با نزدیکان، یا احساس مواجهه با فردی ناشناس در هنگام مشاهدهٔ تصویر خود در آینه، از دیگر تجربیات آزاردهنده و حتی وحشت آور در یک بیمار مبتلا به آلزایمر است.
نقایص دستگاه حسی مانند افت بینایی و شنوایی، عوارض برخی داروها، قرار گرفتن در محیط های ناآشنا، نور و محرکهای محیطی ناکافی، حضور مراقبان و پرستاران غریبه و متعدد، و شرایط طبی مانند تب، درد، یبوست، کم آبی، سوء تغذیه و کم خونی، به موازات افت عملکردهای شناختی مانند حافظه و پردازش اطلاعات، منجر به افزایش احتمال بروز علائم روانپریشی میشوند.
از آنجا که در غالب موارد شدت هذیانها و توهمات به حد مختل کننده و مشکل زا در زندگی روزمره و روابط بین فردی، میرسد انجام ارزیابی روانپزشکی از نظر نیاز به مصرف دارو، در صورت ظن به وجود چنین علائمی، ضرورت می یابند. در عین حال و به موازات مداخله ی حرفهای، کیفیت برخورد و واکنش مراقبان بیمار، نقش تعیین کنندهای در کاهش یا تشدید علائم دارد. در این راستا به اطرافیان بیمار توصیه میشود که:
✳ از قرار گرفتن در موضع تدافعی اجتناب کنید؛ به آنچه باعث ایجاد تنش و اضطراب در بیمار شده گوش بدهید و بیش از محتوای افکار او، توجه و همدلی خود را به رنج روانی ناشی از آن افکار معطوف کنید و این درک خود را همراه با اطمینانبخشی و میل به مراقبت از بیمار، به او نشان دهید.
✳ وارد بحث و مجادله برای اثبات نادرست بودن افکار بیمار نشوید؛ به بیمار اجازه بدهید که افکارش را بیان کند و ضمن همدلی با احساساتش، و بدون توضیح و استدلالهای پیچیده و طولانی، برداشت خود را از اتفاقات به صورت ساده و کوتاه با او در میان بگذارید.
✳ توجه بیمار را به موضوعات دیگری معطوف کنید؛ مشغول کردن فرد در فعالیت های دیگر مانند ورزش، گوش دادن به موسیقی، گفتگو با دوستان، و تماشا کردن عکس های قدیمی، یا درخواست کمک از او برای انجام امور روزمره، در کاهش مشغولیت و احساس گیرافتادگی او در افکار هذیانی، کمک کننده است.
✳ نزدیکی و تماس فیزیکی با بیمار میتواند اطمینانبخش و آرامشدهنده باشد. در عین حال باید در ارتباط با میل و پذیرش بیمار نسبت به آن، به ویژه با توجه به محتوای هذیان های او، اطمینان حاصل کرد.
✳ حفظ محیط به شکل آشنا، و به حداقل رساندن تغییرات عمده در محل زندگی، مانع از تشدید سردرگمی بیمار خواهد شد. در صورت ناگزیر بودن تغییر محل زندگی، انتقال وسایلی از محل زندگی قبلی و قرار دادن نمادهای آشنا در محیط اطراف بیمار در کاهش آشفتگی ناشی از تغییر موثر خواهد بود.
✳ نور محیط بیمار را به ویژه در هنگام شب طوری تنظیم کنید که احتمال محرومیت حسی، به عنوان یک عامل زمینه ساز علائم روان پریشی، به حداقل برسد.
✳ تا حد امکان مراقبان و امور روزانهی مرتبط با بیمار، ثابت، قابلپیشبینی و دارای برنامهای مشخص باشند.
✳ برخی توهمات و باورهای غلط، در صورت بی خطر بودن و عدم ایجاد بیقراری و آشفتگی، قابل نادیده گرفتن و مدیریت صرفا با معطوف کردن توجه بیمار به موضوعات دیگر هستند.
✳ قرار گرفتن در تعامل طولانیمدت با یک بیمار مبتلا به آلزایمر و علائم روانپریشی همراه، تجربه ای دشوار و القا کنندهی احساساتی مانند ناکامی، گناه، رنجش و درماندگی است. این موضوع مطرح کنندهٔ نیاز مراقبان و اطرافیان بیمار به دریافت حمایت روانشناختی از سوی سایر اعضای خانواده، دوستان، نهادهای اجتماعی و درمانگران است.
https://www.alz.org/help-support/caregiving/stages-behaviors/suspicions-delusions