روان‌درمانی تحلیلی

روان‌درمانی تحلیلی


📌چالش‌های درمانگران تازه کار

🔸یکی از بزرگترین چالش‌های درمانگران تازه کار، احساس راحتی با شنیدن و به رسمیت شناختن احساسات بیماران نسبت به خودشان است. انتقال دادن یک طرز برخورد باز، علاقه مند و پذیرا هنگام رویارویی با احساسات پرخاشگرانه یا جنسی بیمار می‌تواند کاری بس دشوار باشد. اما چنین طرز برخوردی، معمولا سودمندترین موضع درمانگر است.

📖مثال:

بیمار: فکر نمی کنم بتونم با شما کار کنم، شما خیلی جوونین. نمیخوام به شما توهین کنم ولی نمی تونم بفهمم چطور یه کسی به سن و سال شما می تونه به کسی به سن و سال من کمک کنه؟

درمانگر: متوجه نگرانی تون هستم در مورد کار کردن با یه دستیار روان پزشکی، کسی که هنوز داره آموزش می بینه. میتونین بیشتر برام بگین در مورد سن من و میزان تعلیمی که دیدم، چه احساس هایی دارین؟ و مخصوصا در مورد خودتون چی؟ آیا نگرانین که من نتونم شمارو بفهمم؟

در این مثال، درمانگر هم جنبه واقعی شکایت بیمار را معتبر می شمارد و هم غیر قضاوت کننده، علاقه مند و در حال کاوش جزئیات بیشتر باقی می‌ماند.

🔸به عنوان درمانگر، امکان دارد به یک شخصیت بسیار مهم در زندگی بیماران مان مبدل شویم. احتمال دارد درک این نقش و احساس راحتی با آن برای درمانگران تازه کار طول بکشد. وقایعی مانند وقفه در درمان برای تعطیلات، بیماری یا دلایل دیگر می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. به واکنش های بیماران در چارچوب معمول درمانی، گوش بدهید و از طرح سؤالاتی در مورد آن نهراسید.

📖مثال

یک دستیار سال چهارم روان پزشکی مجبور می‌شود که جلسه درمانی با بیماری را در آخرین لحظه به دلیل یک موقعیت اضطراری در بخش، لغو کند. وقتی به بیمار تلفن می کند تا این موضوع را بگویلی بیمار می گوید، "اشکالی نداره، هفته دیگه میبینمتون". جلسه بعد، بیمار اشاره‌ای به این موضوع نمی کند. درمانگر در میانه جلسه این موضوع را پیش می کشد:

درمانگر: چیزی در مورد لغو شدن جلسه قبل از طرف من نگفتین. این اتفاق قبلا نیفتاده بود و برام جالبه بدونم چه احساسی در موردش دارین؟

 بیمار: خب، می‌دونم که تو بیمارستان کار می‌کنین و این که موقعیت اورژانس اتفاق می‌افته. اشکالی نداره. اما احساس دلسردی کردم؛ واقعا منتظر این جلسه بودم تا براتون در مورد مصاحبه کاری ام بگم.

درمانگر: تا من نپرسیدم، اشاره ای بهش نکردین.

بیمار: آره، برام سخته به آدما بگم که از دستشون ناراحتم، مخصوصا اگه احساس طردشدن بکنم. همیشه از این می ترسم که از دستم عصبانی بشن، به خصوص اگه چیزی شبیه این موضوع باشه، که واقعا تقصیر شما نبوده.

🔸احتمال دارد درمانگر دیگر در صورت اشاره نکردن بیمار به جلسه لغو شده، خود نیز به آن اشاره‌ای نکند.ممکن است درمانگر به دلیل این که جلسه را لغو کرده است،احساس اضطراب و گناه داشته باشد و نخواهد با واکنش بیمار روبرو شود. اما با مطرح کردن این موضوع و نشان دادن یک پیش داشت کنجکاوانه در مورد پاسخ بیمار، این درمانگر از بیمار دعوت می کند تا احساسات طردشدن را آشکار کند. احساساتی که ممکن است زیر پوشش یک پاسخ "معقول" نسبت به جلسه لغو شده، پنهان شده باشند.


📚منبع: روان‌درمانی تحلیلی

🖋نوشته:دبورال. کابانیس، سابرینا چری، کارولین ج.داگلاس ، آناشوارتز

📝ترجمه: بابک روشنایی مقدم، مهرناز میرنوش

Report Page