رفتار "غیرانسانی" با زندانیان به روایت یک زندانی

رفتار "غیرانسانی" با زندانیان به روایت یک زندانی

مهدی محمودیان
ضرورت رفع تناقضات درباره حقوق زندانیان
مهدی محمودیان

هر‌‌کس به مراجع قضائی مراجعه کرده یا رفت‌وآمد داشته باشد، بدون شک صحنه حضور زندانی‌هایی با لباس‌های آبی راه‌راه و دستبندهایی را که معمولا تعدادی از زندانیان را به صورت زنجیری و درهم‌پیچیده و با پابندهای سنگین که راه‌رفتن را سخت و دشوار می‌کند، بارها و بارها دیده است و اگر زندانیان از ادارات آگاهی یا مراکز پلیس باشند، وضعیت از این نیز احتمالا نامناسب‌تر است. همه اینها در حالی است که اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه شماره ۷/۹۷/۳۰۶۷ مورخ ۱۶/۱۱/۹۷ به استناد اصل ۳۹ قانون اساسی و بندهای ۴، ۶ و ۷ ماده‌واحده قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۱۵/۲/۱۳۸۳ و ماده ۷ قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر حفظ کرامت انسانی بازداشت‌شدگان، اعلام‌ نظر می‌کند که پابند (غل و زنجیر) تداعی‌کننده رفتار خشونت‌آمیز با زندانیان است و به‌نوعی تحقیرکننده شخصیت آنها در نظر عرف بوده و منافی با کرامت انسانی و موازین قانونی به نظر می‌رسد و لذا به واسطه عدم تناسب آن با وضعیت انسانی، صحیح این است که از اقدامات نظیر استفاده از پابند (‌غل و زنجیر) در اعزام و بدرقه زندانیان خودداری شود و جالب اینجاست که این اداره در این نظریه حتی استفاده از دستبند را نیز مناسب ندانسته و استفاده از آن را «به وجود و یا ضرورت و تشخیص مقامات خاص» یا «جرائمی به موجب دستورالعمل صادره از سوی سازمان زندان‌ها اعلام شده باشد» منوط کرده است.

با‌این‌حال، این رفتار غیرقانونی و البته به تعبیر اداره حقوقی قوه قضائیه «غیرانسانی»، بعد از تصویب آیین‌نامه جدید سازمان زندان‌ها از تیرماه سال جاری شکل قانونی به خود گرفت و البته استفاده از لباس، دستبند یا پابند، تابعی از نوع روابط زندانی با مسئولان قضائی و به‌خصوص مدیران زندان‌هاست. 

با‌این‌حال، مدیران زندان‌ها حتی در انجام همین امر که به تعبیر اداره حقوقی قوه قضائیه «غیرانسانی» و «خشونت‌آمیز» است نیز بعضا به بدترین روش ممکن عمل می‌کنند و در اعزام زندانیان اعم از محکومان و متهمان با هر نوع جرم یا اتهامی بدون هیچ توجهی به کرامت انسانی اعزام‌شوندگان، به بهانه کمبود نیرو، بودجه و لجستیک، دست‌های چندین زندانی را به نحوی تحقیرآمیز، به شکل زنجیر در بین یکدیگر دستبند می‌زنند و با پابندهای سنگین با چند سرباز روانه مراجع قضائی و حتی مراکز درمانی می‌کنند. وضعیت زندانیان در زمان اعزام به بیمارستان و مراکز درمانی و به‌خصوص در زمانی که قرار است در بیمارستان بستری شوند، بسیار بغرنج‌تر است. 

زندانی با پابند و دستبند به همراه حداقل دو سرباز و یک نفر کادر سازمان زندان‌ها به بیمارستان اعزام می‌شود و در آنجا در حالی که در تمام ۲۴ ساعت شبانه‌روز حداقل یک دست و دو پایش به تخت بسته‌ شده است، مثلا تحت درمان قرار می‌گیرد که ناگفته پیداست حتی اگر پزشک و پرستار بتوانند بخشی از پروسه درمان را در حضور سه نفر و در حالی که مریض با دست و پای بسته روی تخت افتاده است، انجام بدهند، معلوم نیست فشار روانی و روحی حاصل از چند روز بستری با دستبند و پابند روی تخت و بی‌تحرکی کامل تا چه اندازه روح، روان و کرامت زندانی را خدشه‌دار خواهد کرد.

در زندان اوین، پیراهنی با جنس برزنت نازک به رنگ زرد تند به تعداد اندکی در مقابل درِ خروجی اندرزگاه ریخته شده است و هر زندانی لباس را پوشیده و بعد از پایان ملاقات دوباره روی زمین رها می‌کند تا زندانی دیگر آن را بردارد. ناگفته پیداست پوشیدن اجباری لباس‌هایی که معمولا اندازه تن نیست، در ملاقات با همسر به‌خصوص فرزندان زندانی تا چه میزان باعث هتک حرمت زندانی و فشار روانی بر خانواده وی و به‌خصوص کودکان می‌شود. متذکر می‌شود که این انتقادها به‌طور کلی درباره پوشیدن لباس زندانی با هر اتهام یا جرمی است و تأکید دارد که اگر هم قرار است به دلایلی پوشانیدن لباس زندانی الزامی باشد، بهداشت و پاکیزگی شرط ضروری آن است. همچنین قانون جرم سیاسی مصوب مجلس در ۱۳۹۵ در بند ب ماده ۶ بر عبارت «ممنوعیت از پوشاندن لباس زندان در طول دوران بازداشت و حبس» تصریح دارد؛ در‌حالی‌که دستگاه متولی همه کسانی را که از نظر وجدان عمومی، عرف و نظام حقوقی مصداق آن هستند، با عنوان جرم امنیتی از شمول قانون خارج کرده و هیچ مصداقی برای آن قائل نیست. به گمانم با تدابیری گاه بسیار ساده می‌توان بسیاری از مشکلات را حل کرد.

*روزنامه شرق

Report Page