رشته توییتی از @matinkh_fa

رشته توییتی از @matinkh_fa

@TwitterVid_bot

1.

طرد شدن و دوری کردن، هم بخاطر شرم هستن و هم باعث اون. ما دوست نداریم قضاوت یا سرزنش بشیم و می‌خوایم که تو گروه‌مون پذیرفته بشیم. ولی در تلاش برای به دست آوردن تایید دیگران، از خودِ واقعی‌مون دور می‌شیم؛ این خودش منشا شرم بزرگتری میشه. /۱

2.

ما دوست نداریم بخاطر ترس خودمون رو مخفی کنیم، دروغ بگیم، یا همه‌ی حرف‌مون رو نزنیم. ما می‌خوایم انقدر اعتماد به نفس داشته باشیم که بتونیم خودمون رو همونطور که هستیم به بقیه نشون بدیم. ولی شرم مانع این کار میشه و اصالت رو در ما از بین می‌بره. /۲

3.

اگه ما همش نگران این باشیم که بقیه ما رو چطور می‌بینن، چطور می‌تونیم خودِ واقعی‌مون رو نشون بدیم. اگه همش نگران قضاوت شدن توسط بقیه باشیم، چطور می‌تونیم حرف‌مون رو بزنیم؟ اگه همش تلاش کنیم بقیه رو خوشحال نگه داریم، چطور می‌تونیم اونجایی که لازمه از خودمون دفاع کنیم؟ /۳

4.

وقتی ما چیزهایی بگیم که بقیه می‌خوان بشنون، بجای چیزهایی که واقعا می‌خوایم بگیم، در واقع خودِ واقعی‌مون رو رها کردیم. دور شدن از خود شرم رو در ما تشدید می‌کنه. /۴

5.

اینکه بتونیم خودمون باشیم، راحت نیست. انتظاراتی که از ما وجود داره رو یک بار بررسی کنیم:

- سعی نکن کسی رو ناراحت کنی، ولی صادق باش

- حرف بحث برانگیز نزن، ولی شهامتش رو داشته باش که نظری مخالف نظر جمع داشته باشی

- خیلی قاطعانه حرف نزن که فکر کنن لجوج هستی، ولی شل و ول هم نباش /۵

6.

این انتظارات هم تا حدی متناقض هستن، و هم تعاریف سلیقه‌ای دارن. اگه از این انتظارات هم تخطی کنیم، به ما برچسب زده میشه.

ما دوست داریم «نرمال» دیده بشیم. ولی در خیلی از موارد، تلاش برای نرمال دیده شدن، بر خودِ واقعی بودن اولویت پیدا می‌کنه. ولی اصلا نرمال بودن یعنی چی؟ /۶

7.

«سکس» و «سلامت فیزیکی و روانی» دو تا موضوعی هستن که آدمها به راحتی دسترسی به اطلاعات کافی ندارن، و در به در دنبال تعریف «نرمال بودن» هستن.

- من و پارتنرم چند بار باید سکس داشته باشیم تا نرمال باشیم؟

- من فلان مدل سکس رو دوست ندارم، آیا نرمالم؟

- و... /۷

8.

وقتی موضوعی تابو باشه و نشه راحت راجع بهش اطلاعات جمع کرد، ما نسبت به تبلیغات و پیامهای اشتباه آسیب‌پذیر باقی می‌مونیم و بیشتر در شرم فرو می‌ریم. وقتی غرق در احساس شرم باشیم، دیگه نمی‌تونیم راحت بفهمیم خودمون چی می‌خوایم. در عین حال، دلمون می‌خواد نرمال باشیم. /۸

9.

شاید فکر کنیم اونهایی که در برابر شرم مقاومن، اعتماد به نفس بالایی دارن و اصلا توجهی به «نرمال بودن» نمی‌کنن. ولی کتاب میگه اونها هم مثل بقیه هستن، فقط چهار قدم اصلیِ مقابله با شرم رو دائم تمرین می‌کنن. اونها اینطوری «نرمال» بودن رو برای خودشون تعریف می‌کنن. /۹

10.

قدم اول - تشخیص شرمها

- وقتی همش نگرانم که بقیه از من چه انتظاری دارن و باید چطور رفتار کنم، نمی‌تونم تشخیص بدم خودم چی می‌خوام و چه کسی می‌خوام باشم. /۱۰

11.

قدم دوم - هشیاری انتقادی

- اگه می‌خوام احساس واقعی خودم رو در مورد سکس، بدنم، سلامتی‌ام و… بفهمم، باید پیام‌ها و انتظارهای مخربی که از اجتماع و دیگران دریافت می‌کنم رو تشخیص بدم و کنار بذارم. /۱۱

12.

قدم سوم - ارتباط با دیگران

- من باید بتونم راجع به موضوعی که ذهنم رو درگیر کرده با کسی حرف بزنم. ولی می‌دونم پیش خیلی‌ها نمیشه راجع به سکس، سلامت روانی و… حرف زد. پس باید ارتباطاتی بسازم که بتونم حرفهام رو بزنم، یا با مشاور صحبت کنم و… /۱۲

13.

قدم چهارم: حرف زدن در مورد شرم

- من باید بتونم راجع به احساس و نیازهام حرف زنم، تا تمرینی باشه که خودم رو سانسور نکنم. من نمی‌دونم تعریف «نرمال بودن» چیه. من می‌خوام همه جا خودِ واقعی‌ام باشم. /۱۳ و پایان


خواندن این رشته توییت در توییتر


ساخته شده توسط ربات @TwitterVid_bot

Report Page