راز اعداد
Vinesh.irنویسنده مقاله: آنی خاچکیان
یک روز بلند طولانی کتابی است برای جویندگانِ امروزیِ عشق. کتابی برای جوانان عصر بازیهای رایانهای که تا پاریس رفتن برایشان سادهتر است تا رسوخ کردن به قلب موجودات ناشناختهای که در خانه، محله، شهر یا حتی کره زمین زندگی میکنند.
نام کتاب: یک روز طولانی
نویسنده کتاب: گیتی صفرزاده
ناشر: هیلا
نوبت چاپ: ۱ سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۱۲۰
از زمان پرونده صد سال صد داستان وینش یک مدتی است که مرتب کتاب داستان فارسی میخوانم و این دفعه کتابی از مدیر کمپین صد سال به دستم رسید. گفتم خوب است از خجالت این خانم در بیاییم با این کمپین صد سالش!
با کتاب کمحجمی روبرو هستم به نام «یک روز بلند طولانی»، اسم و جلدش که نوید خاصی به من نمیدهند. مثل اکثر ایرانیها گیاه بام است (دانه پنهان کن بکلی دام شو / غنچه پنهان کن گیاه بام شو- مثنوی معنوی) و قرار نیست زود گنجش را به ما آشکار کند.
عدد 9 نخ تسبیح داستان است و شاید برای همین است که خانم صفرزاده کمپین 100 سال را در سال 99 شمسی اجرا کرد. راز این 9 ها چیست؟
داستان در زمانی نزدیک به امروز اتفاق میافتد در روزگاری که آدمها به سادگی از جایی در دنیا به جایی دیگر میروند، بازیهای رایانهای و استارتآپها و شرکتهای سرمایهگذاری حرف اول را میزنند. علم ترک تازی میکند و ادعای حل بسیاری از مشکلات را دارد. خیلی ملموس و امروزی… یا حتی کمی مربوط به فرداها، چون در حال حاضر و در این دوران کرونا این تصویر کمی به آینده نزدیکتر است تا به زمان حال.
ولی جالب این است که در این روزگار ظاهراً شفاف و قابل دیدن هم، چیزی نامرئی وجود دارد که ذهن قهرمان داستان را که اصولاً میتواند زن باشد یا مرد (البته مردی لطیف)، میآزارد.
معنی عشق، بازی عشق، عمق عشق، قیمت عشق، مزه عشق و هیجان چشیدن اینها… هیچ کس از این منظر دنیا را نمیبیند و او خود تصمیم میگیرد دنبال ایدههای علمی، هنری، تحقیقاتی خود برود…
گیتی صفرزاده داستان را خوب پرورانده و ما را تا انتهای داستان در پی خود میکشد. خوب میتوانید شخصیتهای داستان را درک کنید هر چند نمیتوانید جای آنها باشید زیرا آنها کاریکاتورهای آدمهای واقعی هستند نه خود آدمهای واقعی. اما متاسفانه این کاریکاتورها اصلاً خندهدار نیستند…
«خودش به سرنوشت اعتقاد نداشت. بیشتر دوست داشت دنبال رویاهاش کشیده شود. اما حالا میترسید. از این که همان لحظه همه چیز به پایان برسد و او نفهمد که کدام زندگی را شروع کرده، یا میانه یک زندگی باشد. شاید هم بیشتر از این میترسید که نمیتوانست رویایش را بیان کند. میگویند رویایی که نتوانی تجسمش کنی، به حقیقت نمیپیوندد. رویای گنگی که هر بار که فکر میکنی پیدایش کردهای، میفهمی تصویری ناقص بوده»
پرسشهایی که برای من مطرح شد:
علم در کتاب چه نقشی را بازی میکرد؟
چرا قهرمان داستان ابزار بازیهای رایانهای را برای تحقق رویاهایش انتخاب کرد؟
چرا دست یافتن به عشق در همه اعصار از جمله عصر مدرن ما، اینقدر مساله دشواری است؟
چگونه میشود تنهایی را تعریف کرد؟
خانم صفرزاده از نویسندگان معاصر است که در نیمی از 100 سال پر از افت و خیز و چالش اخیر ایران زیسته است لذا کتابش مزه انقلاب 57، جنگ ایران و عراق و انقلاب صنعتی چهارم را میدهد مثل زندگی بیشتر همنسلهایش ولی چون ایرانی است و گیاه بام، همه مزهها در میان هزاران لایهاش مخفی است و شاید اصلاً آن وسط گم شده است.
«اگر میخواست میتوانست از همان 99 سکهاش لذت ببرد و استفاده کند، بهتر است آن 99 سکه را هم از او بگیرید تا به حال اولش برگردد. و گرنه دایره تباهکار 99 نابودش خواهد کرد»