دفتر «گفت و شنید» (گفتارها) ، 1ـ گفت و شنید : آدمیگری را آموزگار کیست؟! ، تکه‌ی پنج از هفت

دفتر «گفت و شنید» (گفتارها) ، 1ـ گفت و شنید : آدمیگری را آموزگار کیست؟! ، تکه‌ی پنج از هفت


احمد کسروی


دوم ، دو رشته از هم جداست. آن کاری که یک برانگیخته انجام می‌دهد با کاری که یک دانشمند می‌کند درخور سنجیدن نیست. بازنمودن معنی زندگانی و نشان دادن آیین آن و تکان دادن به خردها و پیراستن خویها چیزیست که درمیان دانشها مانندی برای آن نتوان پیدا کرد و اینها نه چیزیست که کسی با درس خواندن یا اندیشه بکار بردن بدست آورد.


در اینجا نمی‌خواهم از معنی فَرهِش (وحی) و اینکه چه حالی یک برانگیخته را باشد سخن رانم. چه ، این رازیست میانه‌ی او با خدا و چه‌بسا در هر یکی از برانگیختگان ، دیگر[=متفاوت] باشد. همین اندازه می‌گویم آنچه عامیان می‌پندارند نه درست است. به هر حال باید این باور کرد که برانگیختگی بدلخواه نتواند بود و بیگمان خواستی از خدا درمیان باید بود. ما این را می‌پذیریم که اینجهان دستگاهیست آماده و درچیده ، و همه چیزش از خودش و کارهای آن همه به یکدیگر بسته می‌گردد و بسوی نیکتری و آراسته‌تری پیش می‌رود. ولی می‌گوییم گاهگاهی نیز در آن جهشی پیداست یا بهتر گوییـم دست گرداننده‌ی دستگاه نمودار است که گردش آن را تندتر می‌گرداند ، و یکی از آن گاهها پیدایش آدمی را می‌شناسیم که بگفته‌ی خود داروین[1] جهشی در آن روی داده و جدایی میانه‌ی آدمی و بوزینه بیش از اندازه‌ی طبیعی می‌باشد و دیگری این برخاستن برانگیختگان است که باید آن را هم جهشی شماریم و دستی را از خدا پدیدار بینیم.


اینکه یک کسی برمی‌خیزد و معنی زندگی را بازمی‌نماید ، و راه آن را بمردم نشان می‌دهد و سود و زیان و نیک و بد را روشن می‌گرداند ، و خردها را تکان می‌دهد ، و دانشهای بسیار گرانمایه را بی‌آنکه درسش خوانده باشد از خود بیرون می‌دهد ، و از هزاران دانشمندان یکی خرده بَرو نمی‌تواند گرفت ـ این نیرو او را از کجا پیدا شده؟!. اکنون که دانشمندان روانشناسی از دریافتها و اندیشه‌های آدمی گفتگو می‌کنند و برای هر یکی سرچشمه و انگیزه‌ای نشان می‌دهند بگویند در این باره چه می‌گویند؟!.


درباره‌ی برانگیختگی یک دلیل هم از تاریخست و آن اینکه کسان بسیاری بآن برخاسته‌اند ، ولی درمانده و کاری از پیش نبرده‌اند. همین دلیلست که جز با یک نیروی خدایی بآن نتوان برخاست. تاریخ اسلام نمونه‌های نیکی را در این باره دربر می‌دارد ، و دیده می‌شود کسانی که از میان مسلمانان باین دعوا برخاسته‌اند ندانسته‌اند چه کار کنند ، و بیش از این نتوانسته‌اند که از رفتار و کردار پیغمبر اسلام رُویه‌سازیها[کپی] نمایند و درماندگیشان تا بآنجا رسیده که پیغمبر اسلام که از میان عرب برخاسته بوده و کتابش بایستی بعربی باشد اینان پنداشته‌اند برای راهنمایی بجهان جز زبان عربی بکار نباید برد ، و آنان که از ایران و هند برخاسته‌اند نیز بعربی پرداخته‌اند و همچون قرآن آیه‌هایی سروده‌اند. آنگاه هر یکی بیش از این نتوانسته‌اند که همان نادانیها و گمراهیها که مردم گرفتارش بوده‌اند چندی را بهم آمیخته گمراهی نوینی پدید آورند و اینبوده هیچ یکی گرهی از کار مردم نگشاده‌اند. اینان کسان بسیار زیرک و باهوشی بوده‌اند ، و اگر چنان بودی که کسی بی‌نیروی خدایی ، کارِ برانگیختگی را از پیش بَرَد اینان بردندی.


اینها بشما گران می‌افتد ولی سپس چون بیندیشید پاسخی باینها نخواهید یافت و ناچار از پذیرفتن خواهید بود.


پابرگی :

[1]ـ این را از گفته‌ی داروین دیگران آورده‌اند. (کسروی)




Report Page