دشمنان آزادی
(قسمت اول) دشمنان آزادی
(قسمت اول)
محمدرضا سیف مظاهری سال ۱۳۷۵ وارد حوزه علمیه قم شد و چنانکه خود میگوید علاقه اولیهاش به عرفان و تجربهی عرفانی در ادیان بود و اولین مقالات و آثار پژوهشی خود را هم در همین ارتباط نوشته بود. وی با طرح این ایده که جای فقهالاخلاق در میان علوم حوزوی خالیست، جای خود را در پژوهشکدههایی که با ظاهری دانشگاهی، محتواهای حوزوی و «ترویجی» تولید میکنند، باز کرد و در سال ۱۳۸۹ موسسه «بهداشت معنوی» را پایه گذاشت.
بنا به گفتهی خودش، در این موسسه قرار بود مبتنی بر «راهبرد روشنگری پیشگیرانه»، مقابل آسیبهای عرفانهای نوظهور در جامعه بایستد. سیف مظاهری میگوید که اولین بار از زبان حجتالاسلام رشاد - مدیر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی - که عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است، شنیده که رهبری خواهان مقابله با عرفانهای نوظهور در جامعه و رسیدگی به وضعیت آنها شده است.
سیفمظاهری در خصوص مأموریت موسسه «بهداشت معنوی» میگوید: «مأموریت اصلی موسسه بهداشت را مقابله دانشبنیان با معنویتهای نوظهور گذاشته بودیم. این مأموریت را بر اساس راهبرد روشنگری پیشگیرانه دنبال میکردیم. ینی ما معتقد بودیم که اگر مردم را از آسیبها و جاذبههای این جریانها آگاه کنیم، اینها دیگر فریب جاذبهها را نمیخورند و گرفتار آسیبها نمیشوند. بر این اساس پیش رفتیم. چشماندازی هم که ما داشتیم این بود که موسسه بهداشت معنوی بشود مرجع آسیبشناسی و مقابله با معنویتهای نوظهور که فکر میکنیم تا حدود رضایتبخشی این چشمانداز محقق شده است. یعنی هم سازمانهای دولتی و هم بخشهای مختلف در حوزه و جریانهای مردمی وقتی با معنویتهای نوظهور یا آسیبهای این جریانها مواجه میشوند، معمولاً به ما مراجعه میکنند و حالا یا از پژوهشهایی که ما قبلاً انجام دادیم و تجربههای قبلی استفاده میکنند یا کارهای مشترکی تعریف میشود که با همکاری مجموعه ما بتوانند در مقابله با معنویتهای نوظهور پیش بروند.» (پایگاه موسسه بهداشت معنوی، مصاحبه مورخه دیماه ۱۳۹۹)
او در این مصاحبه اطلاعات بیشتری در مورد آن سازمانهای دولتی که به موسسه او رجوع کردهاند نمیدهد. آنچه در این مصاحبه مورد تأکید اوست برگزاری جلسات مناظره در فرهنگسراها برای مقابله با عرفان حلقه و هواداران آن است که در آن مقطع زمانی به گفته او بسیار رایج شده بوده است.. سیفمظاهری با این حال میگوید که وقتی محمدعلی طاهری در ۱۳۸۹ بازداشت و زندانی شد، در اسفندماه همان سال علیه موسسه بهداشت روانی سخن گفت و پس از آن پیروان عرفان حلقه دیگر در جلسات بحث و مناظره در فرهنگسراها شرکت نکردند و این جلسات را «تحریم» کردند. او میگوید:
«در اواخر اسفندماه سال ۸۹ طاهری علیه ما صحبت کرد. بعد که رفت زندان مریدانش در فضای مجازی و حقیقی و شبکههای ماهوارهای علیه بهداشت معنوی و گاهی خود بنده مواضع تندی میگرفتند. جلسات مناظره ما را تحریم کردند و به اعضایشان میگفتند شرکت نکنید. ما باز هم این جلسات را ادامه میدادیم. ولی حضور انها خیلی کمرنگ شد و بعد متوقف شد. یک جلسهای رفتیم و دیدیم که هیچکدام نیامدند. و ما آنجا دیگر تمامش کردیم و رسماً هم اعلام کردیم که فرض ما این بود که طرفداران عرفان حلقه، اهل منطق و گفتگو هستندمیتوانیم با هم بنشینیم گفتگو کنیم و نقد و بررسی داشته باشیم تا حقایق روشن شود. در کنار این فرض ما، بعضیها معتقد بودند که اینها سوءاستفادهگر هستند و اصلاً فکر و منطقی در میان نیست و لازم نیست با اینها برخورد فرهنگی شود. باید برخوردهای قضایی شود. و من یادم هست در فرهنگسرای فردوس بود، آن روز که دیگر هیچکدام نیامده بودند صحبت کردم و گفتم که به نظر میآید که حق با ما نبوده است و ما اشتباه میکردیم؛ ما شکست مناظرهها را اعلام میکنیم. رفتار آنها نشان میده که همان برخورد قضایی برایشان مناسب است. گویا حرفی برای کفتن. ندارند.». (همان، دیماه ۱۳۹۹)
ناگفته پیداست که تحقق گفتگو شرایطی دارد و اگر ناباورمندان احساس کنند که امنیت شهروندی آنها و حق اظهار عقیده توسط نهادهای امنیتی نقض میشود، نه تنها برگزاری جلسات گفتگو را امری نمایشی محسوب میکنند، بلکه جهت حفظ امنیت خود از شرکت در این جلسات خودداری مینمایند.
(ادامه دارد)
#گفتگو_توانا #مدارا #آیین_گفتگو
#سیف__مظاهری #بهداشت_معنوی
@Dialogue1402