دشمن ایران وایرانی چه کسانی هستند؟ مهران رحمانی
مهران رحمانیبنام ايزد منان
سرزمين ايران از گذشته هاي دور همواره مورد توجه بيگانگان بوده و اين از چند منظر قابل تأمل است يكي ميتوان به حاصلخيزي خاك اين سرزمين اشاره كرد به گنجينه هاي طبيعي كه در اين خاك نهفته است به لحاظ استراتژيك محل اتصال جاده ابريشم از شرق به غرب و شايد چندين مورد كه همه باعث شده ديگران چشم طمع به اين سرزمين داشته باشند و به انحاي گوناگون در فكر تصاحب اين خاك باشند حال ميتوان به جنگهاي بيشمار در طي تاريخ اشاره كرد به نفوذ خزنده در دولتهاي مختلف و غيره . بنده قصد ندارم درباره موارد مذكور نظري ارائه كنم اما در طي همه دوران وقتي دقيقتر به مسائل مينگريم ايرانيان مذهب خود را از دست داده اند ولي زبان خويش را حفظ كرده اند در نبردهاي مختلف شكست خورده اند اما بعد از مدتي فرهنگ غالب همان زبان و فرهنگ ايراني بوده و كشور پيروز را تحت تأثير قرار داده . اما يك ضعف در ما ايرانيان هميشه وجود داشته و آن احساسي عمل كردن ما و در ميان ابرها سير كردن و خود را بسيار بالاتر و والاتر از آن چيزي كه هستيم پنداشتن ، مثالي ميآورم در زمان حمله اسكندر به ايران و شكست ايرانيان اسكندر شخصي را به عنوان جانشين بر اين سرزمين ميگمارد و خود در پي فتوحاتش ميرود بعد از مدتي جانشين اسكندر متوجه ميشود كه مردم ايران توجهي به اين كه چه شخصي بر آنان حكومت ميكند ندارند و هركس كار خود را به بهترين شكل ممكن انجام ميدهد و به مرور فرهنگ يونان و يونانياني كه در اين كشور حضور دارند را در فرهنگ خود هضم ميكنند نگران ميشود و نامه اي به اسكندر مينويسد و جريان را شرح ميدهد اسكندر كه شاگرد ارسطو است مطلب را با او در ميان ميگذارد و ارسطو توصيه اي ميكند كه به حاكم خود بنويس كه كارهاي بزرگ را به انسانهاي كوچك بدهد و كارهاي كوچك را به انسانهاي بزرگ زيرا انسانهاي كوچك از انجام كارهاي بزرگ ترس دارند و انسانهاي بزرگ نيز انجام كارهاي كوچك را در شأن خود نميدانند .
ممكن است اين داستان استعاري باشد اما شرايط كنوني جامعه ما همين است و نظام سلطه جهاني نيز از اين جريان سوءاستفاده كرده يا خود به آن دامن ميزند و بهترين نيروهاي جوان ، با استعداد ، تحصيلكرده و خلاق ما را ميبرند و ميمانند يكسري انسانهاي كوچك با كارهاي بزرگ كه آنوقت كشور ميشود همين چيزي كه اكنون در آن گرفتاريم . من نميتوانم دشمن را يك جريان ، يك كشور ، يك قدرت يا يك نظام سلطه جهاني بدانم كه تمام اينها هست اما اگر من ايراني اين كشور را ترك نكنم بمانم مبارزه كنم منظور از مبارزه آن نيست كه اسلحه بدست گيرم كه اين كار اگر فايده اي داشت خيلي زودتر بايد نتيجه اي حاصل ميشد منظورم از مبارزه مقاومت در برابر نظام سلطه است منظورم از مبارزه انجام دادن همان كارهاي كوچك به بهترين نوع ممكن است چون در اثر صبر و ممارست و ادامه دادن مسير كارهاي كوچك به سمت كارهاي بزرگ سوق داده ميشود و همين حركت باعث تفكر و آگاهي براي آحاد جامعه ميگردد .
نميتوان پيروزي را در جاي ديگري به جز اين سرزمين جستجو كرد و يا براي زندگي كردن فرار كرد . نگرش غلطي كه هميشه در طي تاريخ به آن گرفتاريم نگاه از رأس هرم به پايين ، گمان ميكنيم اگر رأس هرم درست باشد طبقات پايين هم درست است اما اين اشتباه است بلكه نگاه صحيح از پايين به بالا است هرچند زمان بر است و انرژي بسيار ميگيرد ولي نتيجه آن ماندگار خواهد بود هرچقدر سطوح پاييني اين هرم صحيح و اصولي قرار گرفته باشند رأس آن نيز مستحكم تر خواهد بود . بنابراين خيلي خلاصه آنكه ما ايرانيان ابتدا بايد خود را پرورش دهيم و وادار كنيم به انديشيدن و ممارست در كار ، با يك روز و دو روز تلاش به نتيجه نخواهيم رسيد بلكه شايد يك نسل بگذرد تا تغيير عمده در يك كشور و جامعه به ظهور برسد .
در ضمن بازخوردي كه تفكرات و ايده هاي سياسي مختلف ايجاد ميكنند هيچ نتيجه اي براي ايران عزيز نخواهد داشت اين دوستان به ظاهر روشن فكر و عقل كل يك بار به طور مثال حاضر نشده اند به خاطر صرفاً فقط نام ايران دست از اداهاي سياسي خود بردارند و براي اعتلاء اين سرزمين متحد گردند بلكه فقط انگشت اتهام به سمت يكديگر ميگيرند و همديگر را متهم ميكنند و دريغ و درد كه حضرت گاو از اين سينه چاكان دروغين ايران بسيار ارزشمندتر ،شريف تر و فهيم تر است .
مهران رحماني