خوانش متفاوت و بنیادین دکتر شریعتی از مفاهیم «عفاف» و «حجاب»
Shariati-Group۲۱تیر ماه مصادف است با سالروز «عفاف و حجاب» حاکمیتی که بلحاظ تاریخی و علل و چرایی برگزیدن چنین روزی در تقویم رسمی، میتوان چندین مقاله مجزا مکتوب کرد و پیرامون آن بحث نمود. اما فارغ از بررسی دلایل گنجاندن چنین روزی در تقویم، شاید بهتر باشد کمی بیشتر در معنا و مفهوم این دو عبارت مداقه نماییم و نسبت این فرهنگ غنیِ اخلاقی - اسلامی را با خوانش و رویکرد دکتر شریعتی ارزیابی نماییم. هرچند که پرداختن به این مفاهیم در قالب یک پست تلگرامی بههیچوجه قابل حصول نیست، اما میتوان تا حدودی در این آشفتهبازار سیاستزده مفاهیم و ارزشهای اسلامی، گامی هرچند کوچک در مسیر روشنگری و بازشناسی این مضامین رفیع برداریم.
⚫️ مرز بسیار گستردهای میان معنا و بصیرت نهفته در واژگان عفاف و حجاب وجود دارد که براساس سنت و فرهنگ علوم اسلامی - شیعی، تعریف موجز از عبارت عفاف، چنین معنا میگردد:
⚫️ عِفَّت یا پاکدامنی از فضائل اخلاقی در وجود #انسان است که آدمی را از انجام محرمات باز میدارد. #عفت در کنار #عدالت، #شجاعت و #حکمت از پایههای بنیادین فضایل اخلاقی و حد واسط میان شَرَه (فرو رفتن در شهوات) و خمودگی (دوری گزیدن از لذتهای مشروع دنیوی) است. در روایات موثق، عفتورزی اساس هر خیری و معیار #شیعه بودن معرفی شده است.
⚫️ عفت جنسی، عفت در گفتار، عفت مالی و عفت شکم از اقسام عفت بیان شده و آثاری مانند استحکام در خانواده، آرامش روانی جامعه و آمرزش گناهان نیز برای آن ذکر شده است. عفت در قرآن حتی دربارهی امور اقتصادی نیز بیان گردیده که نشانگر گستردگی ابعاد کیفی و کمی این خصوصیت در فرهنگ اسلامی میباشد.
⚫️ اما حجاب نیز در لغت به معنای مانع، چیزی که بین دو چیز جدایی افکنَد، پوشاندن و پوشش (سِتر) بیان شده است. امروزه واژه حجاب در زبان عامه جوامع اسلامی و متون فقهی، به معنای پوشش شرعی زنان به کار میرود که عملٱ تقلیل این مفهوم گسترده، به احکام فقهی میباشد که خود این موضوع در میان علمای دینی و کارشناسان علوم اسلامی و اجتماعی بعنوان یک پرونده حل نشده و قابل بحث در ابعاد مختلف اجتماعی - اقتصادی - مذهبی - فرهنگی - روانشناختی و حتی راهبردی و استراتژیک شناخته میشود.
⚫️ اینکه تفسیر و تعابیر متعدد و متکثر پیرامون این دو واژه چالشبرانگیز در عصر و زمانه ما چه چیزهایی است؟ و چرا چنین موضوع مهم و تاثیرگذاری بهعنوان یک پدیده اجتماعی - فکری - فرهنگی - عقیدتی در نهادهای علمی ما و با حضور متخصصین و کارشناسان و صاحبنظران دخیل در حوزههای فوقالذکر بصورت جدی و همه جانبه طرح و مورد ارزیابی قرار نمیگیرد!؟ خود حدیث مفصل دیگریست که در این مقال نمیگنجد؛ البته پر واضح است که بواسطه استقرار نهاد «روحانیت» بر دولت و استمرار و استیلای گفتمان تک قطبیِ متولیان عرصهی مذهب و شریعت بصورت یکجانبه، جامعه هیچگاه مجال و فرصت درک درست و روششناسانه از مدل تبلور صحیح چنین مفاهیمی را نخواهد یافت و این اقبال را از او سلب نموده است.
⚫️ شاید بر همین اساس باشد که برخی از اندیشمندان در حوزه علوم انسانی بر این باورند که اساساً طرح موضوعاتی از این دست، تنها در یک فضای سکولار و غیر مذهبی و غیر حکومتی قابل دستیابی است و تا زمانی که یک حاکمیت بهظاهر دینی، بر اریکه قدرت تکیه زده است، ما نمیتوانیم به طرح واقعی ابعاد گسترده و متنوع فرهنگ و تفکر اسلامی مبادرت ورزیم، چراکه هر اقدامی در این حوزهی مخاطرهآمیز، فوراً با واکنش و دخالت نهاد حاکمیتی مواجه خواهد شد...
⚫️ نمونهی آموزههای برخی از روشنفکران و نواندیشان مذهبی در دوره پهلوی دوم نیز مؤید همین نکته است که در زمانهی استقرار حکومت #استبداد سلطنتی شبه سکولار، مجال بیشتری برای طرح موضوعاتی در این حوزه فراهم شد و اصولاً شخصیتهایی همچون دکتر #علی_شریعتی، مهندس #مهدی_بازرگان و یا آیتالله سید #محمود_طالقانی یا امثال شهید #بهشتی و #مرتضی_مطهری و... در همان زمانه توانستند با محدودیتهای فراگیر و سخت گیرانه، با پرهیز از مجادلات سیاسی و فعالیتهای حساسیت برانگیز، موضوعات اساسی مورد نظر خود را به مخاطبین خود ارایه کنند.
⚫️ اما در این میان، دکتر شریعتی به دلیل طرح موضوعاتی متفاوت و کم سابقه در این عرصه و برخورداری از استعداد و هنر جلب نظر مخاطبان و بخصوص جامعه دانشگاهی و دانشجویی و طیفهای خاکستری جامعه، که از قضا تمایلات و علایق مذهبی چندانی هم نداشتند و گهگاهی هم به دلیل هجمه تفکرات مارکسیستی و کمونیستی و نهیلیستی و پوزیتیویستی، ضد مذهب مینمودند! ، آثار و تأثیرات متفاوتی بر نسل آن زمان گذارد...
⚫️ کسانی که آن سالها را به یاد دارند، میدانند که حجاب و چادر، یکمرتبه در میان دانشجویان دختر رایج شد. و نیز میدانند که عامل تغییر ناگهانی در پوشش دختران در آن سالهای ناامیدی، #حسینیه_ارشاد و سخنرانیهای معلم شریعتی بود. اسدالله علم، وزیر دربار #شاه در یادداشتهای روزانهاش، دستکم دو بار به این رخداد عجیب و ناگهانی در دانشگاههای ایران اشاره کرده است. در یادداشت مربوط به روز هفتم اردیبهشت سال ۱۳۵۶ میگوید: «چیزی که دیروز خیلی باعث تعجب من در دانشگاه #پهلوی شد، مشاهدۀ زیادی دختر چادربهسر بود.» (یادداشتهای علم، ج۶، ص۶۵).
⚫️ در یادداشت مربوط به ۵۶/۲/۳۱ میگوید وقتی به شاه گفتم که دانشجوهای #دختر در دانشگاهها چادری شدهاند، شاه گفت کار مارکسیستهای اسلامی است! (همان، ص۴۴۷). «مارکسیستهای اسلامی» نامی بود که شاه تحت تأثیر مشاوران و ایدئولوگهای درباری برای سخنرانان حسینیۀ ارشاد به کار میبرد (حسینیۀ ارشاد به روایت ساواک، ص۲۴۹ و ۳۵۶).
⚫️ در همین راستا مرحوم استاد محمدرضا حکیمی نیز میگوید: «اینجانب از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران تدریس میکردم و دانشجویانی بسیار، حتی از دانشگاههای دیگر، به صورت مستمع آزاد در آن کلاس (درس نهجالبلاغه) حاضر میشدند؛ تا آنجا که تعدادشان به سیصد نفر میرسید. نیمی از حاضران، خانمها بودند و همه با حجاب. آن خانمها از کسانی بودند که تحت تأثیر شریعتی و مطالعۀ آثارش، حجاب را انتخاب کرده بودند.» (محمد اسفندیاری، شعلۀ بیقرار، ویراست سوم، ص۵۶).
⚫️ محمد رجبی از دانشجویان آن دوره نیز میگوید: «این جانب در سال ۱۳۴۷ که به دانشگاه رفتم، فقط یک خانم چادری در آنجا بود. از این رو برای تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان که حضور خانمهای با حجاب در آن ضروری بود، دچار مشکل بودیم. پس از گذشت چند سال من به زندان افتادم و هنگامی که در سال ۱۳۵۵ آزاد شدم و به دانشگاه رفتم، بسیاری از خانمها را با حجاب دیدم که همه متأثر از شریعتی و کتابهای او بودند.»(همان)
⚫️ با وجود این، مسئلهی حجاب در آثار نوشتاری و گفتاری شریعتی، کمرنگ است. آنچه حجاب را به دانشگاهها برد، محبوبیت «اسلام به روایت شریعتی» بود، نه توصیههای او به حجاب و مانند آن. در واقع به تعبیر روزنامه اطلاعات که در ۴۱مین سالگشت شهادت شریعتی اظهار نمود، دختران دانشجو از اسلام به حجاب رسیدند؛ نه از حجاب به اسلام..!
⚫️ جوانان از زبان شریعتی تفسیری از اسلام را شنیدند که دلیلی برای رویگردانی از آن نمیدیدند. از این رو اندکاندک به زیست دیندارانه روی آوردند و دختران حجاب را برگزیدند و پسران ازجانگذشتگی در راه آرمانها را. هنوز و همچنان دینداری و معنویتگرایی برای نسلهای جوان، دلربا است، اگر آنچه از سخنگویان دینی میشنوند، سرشار از خردمندی و نوعدوستی و عالمانه باشد...
⚫️ آنزمان که شومبختانه بجای برگزیدن رویکرد فرهنگی و ایجاد تفکر عمیق علمی و تبیین اصول اخلاقی و دینی در جامعه، با بهرهگیری از مدلها و الگوهای اصیل ملی و مذهبی، پرداختن به فلسفهی عفاف، با فعلیت پذیری حجاب، به حجاب دستوری و حکومتی تقلیل مییابد و بخشنامه و دستور و اعمال قانون دولتی و انتظامی!، جای تفهیم و تبیین و تبشیر را میگیرد، ناگفته پیداست که این واژگان عمیق و سترگ چه منظرهی مضحک و سرنوشت ملالآوری پیدا خواهند کرد...
⚫️ شریعتی در سخنرانی «فاطمه، فاطمه است» در مقام آسیبشناسی و تحلیل جامعهشناختی این رویکرد چنین میگوید:
″... طبیبی - یا به هر حال آدمی - دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که «جوش نزن» و «زخـم نشو»؛ و بعد هم بگوید که به طور مثال «زخم شدن دهن، فلان بدی را دارد؛ جوش صورت فلان قدر بد است»!
این - اگر چه درست است – اصولاً چه تأثیری دارد؟ چه میخواهد بشود و بعد چه نتیجهای میخواهد بگیرد؟ به جای این صحبتها باید فهمید چه عواملی باعث شده که این جوشها در زندگی روحی این بچه و این نسل بوجود آمده؛ آن ریشهها را باید یافت...
تجربه نشان میدهد که به عنوان اینکه دین فلان چیز را میگوید، نمیشود حجاب را بر زن تحمیل کرد و عبادت را بر پسر تحمیل کرد، مگر اینکه یک آگاهی انسانی پیدا کنند، و اینها نمایندهی یک طرز فکر باشد.
آیا در عوام ما پوشش اسلامی به عنوان یک طرز تفکر خاص است؟ ...″
⚫️ و بعد با اشاره به یک موضوع کلیدی ادامه میدهد:
″ البته حجاب غیر از چادر است ؛ چادر فرم است...
اصل قضیه این است که، این دختری که الان میخواهد پوشش را «انتخاب» کند، انگیزهاش چیست؟
معمولا انگیزه این است که «مادرم همینطور بوده، خالهام همینطور است، محیطمان همینطور است». این ، یک لباس سنتی است؛ نشانهی طبقهی عقب ماندهی در حال مرگ است. جلویش را هم نمیتوان گرفت؛ بخواهی ده سال دیگر هم ادامهاش بدهی، بعد از سال یازدهم تمام میشود؛ رشد و تکاملش به سمت ریختن این حجاب است، یعنی تکامل جامعه به سمت تَرک آن سمبلهای سنتی اُمّلی.
بنابر این شما «طرز فکر» بچهها را عوض کنید، آنها خودشان پوشش را انتخاب خواهند کرد؛ شما نمیخواهد مدلش را بدوزید و تنش کنید! او خودش انتخاب میکند. شما رابطه عاشقانه بین او و این عالم وجود برقرار کنید، او خودش به #نماز میایستد. هی به زور بیدارش نکنید! ...″
⚫️ در واقع شریعتی با به رسمیت شناختن «حق انتخاب» نوجوان و جوان در پوشش خودش، برخلاف نظام فکری استثماری و آمرانهی «استبداد دولتی» که گاه «کشف حجاب» را بصورت بخشنامه و جشن و دستور و تفکر تاریخ مصرف گذشتهی پادگانی تجویز میکند تا به زعم خودش تجدد را بصورت مکانیکی! به خورد جامعه دهد، و یا در نقطه مقابل او، «حجاب اجباری»، آنهم با متر و معیارهای حکومتی را عملاً نفـی میکند و به جای تحمیل عقیدهی آمرانهی دستگاه دولتی، گزینهی تبیین و زمینهسازی «شناخت» و کسب معرفت و بصیرت لازم را برای نسلهای جوان جامعه پیشنهاد میدهد که ضمن رعایت حق آزادی انتخاب برای ایشان، بسترسازی فهم مطلوب و ایجاد و اشاعه خودآگاهی انسانی و اجتماعی و اخلاقی را نیز بصورت توأمان در پی دارد...
⚫️ طبیعتاً چنین خوانش و اینگونه رویکردی در مواجهه با منویات استبدادی - استحماری و تفکر سلبی و ایجابی حاکمیتهای غیردموکراتیک و نظامات تمامیت خواه که در پشت نقاب «قانون» میخواهند تفکر غیر مردمیِ حکمرانیِ آمرانه خود را توجیه و تنقیح کنند، جور در نخواهد آمد و به محاق خواهد رفت...
⚫️ به تعبیر دیگر و بعنوان حسن ختام باید گفت که آموزههای امثال شریعتی، مبتنی بر روش پیامبر گونه است؛ همان روشی که شریعتی بعنوان یکی از فضیلتهای اساسی روشنفکران مسئول در عصر ختم نبوت و غیبت واپسین هادی بشریت، یاد میکند. رسالت روشنفکران بعنوان ادامه دهندگان مکتب پیامبران با بهرهگیری از کتاب و سنت و علم و اجتهاد در فروع دین، با الهام از تفکر خردمندانه، آگاهانه، صادقانه و سرشار از کرامات اخلاقی و حلم و ایمان...
⚫️ در اصل، دیدگاه شریعتی به مقولهی حجاب، بهعنوان بازداری و خودداری ورزیدن است که این مقوله الزاماً در سطح پوشش و دیدگاههای جنسیتی و فقهی و احکام دینی خلاصه نمیشود، و مبتنی بر اصل عفاف از منظر قرآنی است. از دیدگاه شریعتی، چادر بهعنوان یک مدل از دهها نوع حجاب، بهعنوان «فـرم» تلقی میشود که این فرم و سمبل میتواند بواسطه تغییرات نسلی و عصری، اجبارات جغرافیایی و مناسبات اجتماعی، خرده فرهنگها و شرایط خاص اقلیمی و زیستمحیطی، تغییرات اجتماعی و نرمهای فکری و فرهنگی ووو... دستخوش تحول تدریجی در جوامع و ممالک مختلف شود. اما اصل عفاف با رویکرد مبتنی بر حیاء هیچگاه از میان نخواهد رفت و بهعنوان یک مبنای انسانی - اخلاقی - اجتماعی، میتواند در همهی ادوار تاریخ و تمامی اعصار نقش ویژه خود را بازی کند، چراکه لازمهی زیست عاقلانه و معنویِ انسان بعنوان خلیفة الله است.
⚫️ حَیاء در اندیشه و مشرب تشیع علوی و تسنن نبوی، از صفات نیک و فضایل اخلاقی به معنای شرم کردن از ارتکاب زشتیها و خطاهاست. حیاء حالتی نفسانی است که موجب متانت و وقار و خودداری از انجام رفتار ناپسند میگردد. در روایات شیعه، حیا کلید خوبیها، سبب پاکدامنی و مانع کارهای زشت قلمداد شده و عقل و ایمان از اسباب آن برشمرده شدهاند. با چنین رویکردی است که پیش از هر انتخاب فرم برای محتوای مطلوب نظر، انسان نیازمند بهرهمندی از بصیرتها و بینشهای معرفتشناختی و حجب و عفاف و حیای اخلاقی و درونی است که این مهم جز با بشارت و تبیین مبانی انسانی و اخلاقی و جز با آموزش و احیای روشهای تربیتی، محقق نمیگردد.
✅ @Shariati_Group
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م