خلاصه مقاله «مقتدی صدر، مرد بزرگ: رهبری خیابان در سایه دولت محدود»
دولت دینبا خبرساز شدن دوباره مقتدی صدر در جریان اعلام حضور در انتخابات پارلمانی پیشروی عراق، پرسشها از راهبرد سیاسی این رهبر سیاسی و دینی عراق ذهنهای ناظران را به خود درگیر کرده است. چرا جریان صدر با اقبال مردمی روبهرو است و چه دلایل یا انگیزههایی زمینهساز حرکتهای زیگزاگی رهبر این جریان شده است؟ ماه گذشته، ۱۶ اوت، مقاله علمی خواندنیای به قلم کیتل سلویک (Kjetil Selvik)، پژوهشگر موسسه روابط بینالملل نروژ، و ایمان امیرتیمور (Iman Amirteimour) در دسترس قرار گرفت،[1] که میتواند چشماندازهای تازهای را در پاسخ به پرسشهای پیشین برای خوانندگان باز نماید. آنچه در ادامه میآید، گزینشی نسبتا مفصل از این مقاله است.
این مقاله به ریشهیابی قدرت مقتدی صدر در بسیج کردن مردم و بررسی تطبیقپذیری شخصیت وی بر طبقه «مرد بزرگ» از طبقات چهارگانه (رئیس، مرد بزرگ، مرد فقیر، مرد پولدار) در نظریه مردمشناس فقید آمریکایی، مارشال سالینز (Marshall Sahlins) است. در پایان این مقاله به بررسی نحوه تعامل او با اعتراضات 2019-2020 پرداخته است. سپس به این مطلب اشاره میکند که با تغییر موضع نسبت به تظاهرات و عقبنشینی از آن اهرم فشار خود در سیاست را که همان بسیج مردم در خیابان است را به خطر انداخته است.
بنا بر نظریه سالینز مهترین مزیت یک مرد بزرگ قدرت شخصی اوست. همچنین مرد بزرگ پس از ایجاد شهرت برای خود، یک حلقه خاص و خالص از طرفداران را در کنار خود تشکیل میدهد. به عبارت دیگر نفوذش را مدیون یک جایگاه سیاسی نمیباشد. واژه مرد بزرگ به شخصیتی اطلاق میشود که قدرت خود را به شکل غیر مرسومی به دست آورده است. در مقابل آن رهبران رسمی قرار دارند که از طریق فرایندهای رسمی به قدرت میرسند. مرد بزرگ از طریق خطابه، اقناعسازی و استفاده ماهرانه از مبادلات بین بخش خصوصی و دولتی –تامین منابع مالی- قدرت خود را به دست میآورد.
این نظریه بعدها در مطالعه موارد مشابه در آفریقا به این نتیجه رسید که چنین جایگاهی در سایه نبود یک دولت مرکزی مقتدر به وجود خواهد آمد. در شرایط «دولت محدود» (Limited Statehood)، توانایی ایجاد حمایت بر پایههای خارج از چارچوبهای نهادی میتواند نتایج سیاسی طولانیمدت به همراه داشته باشد. در مواردی که دولت تقریباً غایب است، اقتدارسازی باید بر منابع فرانهادی تکیه کند. بنا بر نظر سالینز قدرت مرد بزرگ ابتدا بر ویژگیهای شخصی خود وی و در ادامه متکی به توانایی حمایت و شبکهسازی پیروان خود خواهد بود.
مقتدی صدر نمونهای بارز از مرد بزرگ است که در پی حمله به نیروهای آمریکایی، ضعف حکومت مرکزی و جنگ شهری، نامی برای خود دست و پا کرد. وی بدون نقش داشتن در فرایندهای رسمی حکومت، تبدیل به یکی از بازیگران مهم سیاسی عراق شد. مقتدی صدر یکی از معدود شخصیتهای عراقی است که توان بسیج کردن طرفداران خود در خیابان را دارد. او از این اهرم برای فشار به مخالفان خود و همچنین برای کسب شهرت بیشتر استفاده میکند.
جریانی را که مقتدی رهبری میکند، جریانی سست از لحاظ چهارچوبهای ایدئولوژیک مشخص و در تقابل با رقبای زیادی، از جریانهای سیاسی گرفته تا روحانیون و نظامیان، میباشد. نظرات سیاسی مقتدی نیز دائما در حال تغییر است. او با وجود اینکه یک ایدئولوژی دارد، اما مسیرهای غیر قابل پیشبینی را انتخاب میکند.
ویژگیهایی که ایجاد شخصیت مرد بزرگ در مناطق مختلف را تسهیل میکند بسته به فرهنگ آن منطقه متفاوت است. در عراق یکی از این ویژگیها اظهار تقوی و زهد میباشد. در سنتهای شیعی این چنین است که افراد دارای علم و تقوا جایگاه هدایتگری را دارا خواهند بود. مقتدی صدر اگرچه فاقد علم لازم است اما با تکیه بر جایگاه پدرش آیت الله سید محمد صدر این نقص را جبران میکند.
این مقاله با تجزیه و تحلیل مصاحبههایی که در مراسم پیادهروی اربعین و همچنین صحبت با طرفداران جریان صدر انجام داده است به بررسی تطبیقپذیری مقتدی صدر بر مرد بزرگ پرداخته است. هدف اصلی این مقاله مستندسازی موضعگیریهای مقتدی صدر در جریان تظاهرات سال 2019-2020 بوده است.
منش مقتدی با سنتگرایان مانند -آیت الله سید- علی سیستانی و یا اسلامگرایانی که فعالیتهای خود را بر اساس احزاب بنا نهادهاند متفاوت است. او از زبان خیابان برای کسب محبوبیت و مشروعیت استفاده میکند. مهمترین پیشران قدرتگیری او در عراق مقاومت مسلحانه در برابر اشغال آمریکا بود.
جریان صدر در ادامه جریانی است که توسط سید محمد صدر، پدر مقتدی، در دهه نود میلادی در عراق شکل گرفت و بر میراث نظری پدر همسر وی، یعنی سید محمد باقر صدر متکی است. بدنه مردمی جریان صدر در ابتدا توسط سید محمد صدر در منطقه حاشیهای الثوره بغداد و در استان مَیسان پا گرفت و رفته رفته در نجف نیز سنگری به دست آوردند. او با تکیه بر موضع خود نسبت به جریان مقابل در حوزه نجف و محکوم کردن آنان به سکوت در برابر ظلم، آنان را جریانی متصل به حکومت معرفی کرد. پس از سال 2003، مقتدی با استفاده از همان نسل که بیشترین آسیب را نیز از تحریمهای آمریکایی ضد عراق دیده بودند به مقابله با نیروهای آمریکایی پرداخت.
بر طبق گفتگوهایی که با پیروان جریان صدر در عراق و در طی تحقیقات این مقاله انجام شده است، آنها سید محمد صدر را قابل مقایسه با پیامبر اسلام –صلی الله علیه و اله- و امامان شیعه –علیهم السلام- میدانند. آنها معتقدند که سید محمد صدر دارای نعمتهای ماوراء الطبیعه و کراماتی بوده است که او را از سایر اشخاص متمایز میکرد.
مقاومت مسلحانه مقتدی در برابر آمریکاییها او را نسبت به مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و احزاب اسلامی عراق که با آمریکاییها همکاری میکردند متمایز کرد و همین امر باعث ایجاد شهرت و محبوبیت او در بین شیعیان به عنوان یک رهبر مستقل و ناسیونالیست شد. او با تأکید بر عدم خروج خود از عراق در سالهای حکومت صدام، برتری خود را نسبت به دیگرانی همچون سید محمد باقر حکیم، عبدالمجید خوئی و نوری المالکی نشان داد. او همچنین ضمن اشاره به ایرانی الاصل بودن آیت الله سید علی سیستانی، بر عراقی بودن خود تأکید میکرد.
بنابر اعتقادات شیعه، مرجعیت دینی را شخصی مجتهد بر عهده دارد که مقتدی فاقد چنین مزیتی برای جانشینی پس از شهادت پدرش بود. اما سید محمد صدر در سال 1998 در مصاحبهای که در آن به اعلمیت سید کاظم حائری بعد از خود اشاره میکند اعلام میدارد که با توجه به اینکه ایشان در عراق مستقر نیستند و مردم عراق نیاز به مرجعیتی دارند که توان رجوع به آن را داشته باشند ایجاد دفتری را برای مراجعات مردمی پیشنهاد دادند که در آن اجتهاد را به عنوان شرط مطرح نکرده بود.
مقتدی تلاش میکند با تشبیه خود به سید محمد صدر در رفتار اینگونه نشان دهد که پدرش در جامعه حضور دارد. وی همچون سید محمد صدر کفن به تن میکند که نشان از مبارزه صادقانه با ظلم را دارد. وی همچنین در مسجد کوفه اقدام به برپایی نماز جمعه کرد، یعنی همانجایی که پدرش میایستاد و خطبههای نماز جمعه را با الگو گرفتن از امام خمینی که آن را در عراق شروع کرده بود، اقامه میکرد. مقتدی همچنین با موضعگیریهای خود در نماز جمعه از طرفدارانش میخواهد که همان شعارهایی که پدرش میخواند را تکرار کنند؛ شعارهایی همچون کلا کلا آمریکا و کلا کلا اسرائیل (نه به آمریکا و نه به اسرائیل).
همچنین بیان میکند که خداوند در هر زمانی شخصی را بر امت مبعوث میکند که هدایتگر آنان باشد. مردمان هر عصری باید این افراد را بشناسند و نسبت به او وفادار بمانند. به نوعی چنان مطرح میشود که مقتدی همان فردی است که از جانب خدا برای هدایت و نجات مردم عراق فرستاده شده است و او دارای رهبری الهی میباشد.
او با ارائه کمکهایی به بدنه مردمی خود، قدرتش را در بین بدنه اجتماعی خود افزایش میدهد. او با وجود اینکه تا به حال مقام و جایگاه رسمی نداشته است، از سیاستمداران متعهد به خود با اعتبار جریان صدر پشتیبانی میکند. از همین رو تعداد زیادی از سیاستمداران به لطف او به مقام رسیدهاند.
مقتدی صدر بارها در نقش پادشاه برای انتخاب نخستوزیر اعمال قدرت کرده است؛ سال 2005 در برابر گرفتن وزارتخانههای بهداشت، حملونقل و کشاورزی از نخستوزیری نوری مالکی حمایت کرد. او همچنین در سال 2010 نیز در ازای گرفتن وزارتخانههای مسکن، برنامهریزی، کار و امور اجتماعی و گردشگری و آثار باستانی بار دیگر در نخستوزیری نوری مالکی موثر واقع شد. در سال 2018 وی با حمایت از نخستوزیری عادل عبدالمهدی توانست کنترل چهار وزارتخانه ازجمله بهداشت، نفت و برق را به دست آورد. به گزارش رویترز اعضای جریان صدر مدیران ارشد را در وزارتخانههای کشور، دفاع، ارتباطات و همچنین شرکتهای نفتی، حملونقل و بانکهای دولتی اعم از بانک مرکزی تشکیل میدهند.
جریان وابسته به مقتدی با وجود اینکه دارای شخصیتهایی در بالاترین مقامهای اداری دولت عراق هستند اما خود مقتدی فاصلهای نمادین را با دولت و مقامات دارد که به او اجازه انتقاد از فساد در دولت را میدهد.
در جریان انتخابات سال 2018، مقتدی صدر که متوجه شده بود مردم از احزاب سابق خسته شدهاند اقدام به انتقاد از احزاب اسلامی کرد و در یک تغییر بزرگ با ایجاد یک ائتلاف با احزاب کمونیست و چپ عراق در انتخابات شرکت کرد که در پی آن نتائج دور از انتظاری را کسب کرد.
در سال 2019 تظاهراتی در عراق و مناطق شیعهنشین آن تشکیل شد. عکسالعمل مقتدی به این وقایع را میتوان به سه مرحله تقسیم کرد. در مرحله اول وی با حمایت از تظاهرکنندگان و محکوم کردن دولت مرکزی سعی در نمایش خود به عنوان رهبر این حرکت را داشت. او ضمن اعلام برداشتن حمایت از عادل عبدالمهدی از هادی العامری دعوت کرد که برای تغییر نخستوزیر دعوت او را اجابت کند و اعلام کرد اگر مجلس عراق اقدامی نکند مردم امور را به دست خواهند گرفت! سرانجام اما مقتدی صدر قدرت خود را در بسیج کردن تظاهرکنندگان از دست داد. در یکی از پوسترها نوشته شده بود: «5 وزراتخانه و 54 نماینده و 22 مدیر کل را در اختیار دارید و میگویید از آنها نیستید؟».
مرحله دوم اعلام میانجیگری او بین تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی بود که در پی افزایش درگیری رخ داد و با ترک عراق و سفر به ایران همزمان شد. در این مدت احساسات ضد ایرانی در عراق افزایش یافت و در نهایت منجر به آتش زدن کنسولگریهای ایران در شهرهای نجف، کربلا و بصره شد. در چنین موقعیتی ایران به مقتدی فشار آورد که در این زمینه موضعگیری کند. زمانی که مقتدی علیه این اقدام موضعگیری کرد و اعلام کرد که سفارت آمریکا بهترین هدف برای انتقاد از مداخله خارجی است او را در عراق به عنوان اسب تروای ایران معرفی کردند و عملا تاثیرگذاری خود در میان تظاهرکنندگان را از دست داد. رفته رفته انتقادات از او بالا گرفت و در نهایت وی که در ابتدا از تظاهرات به شدت حمایت میکرد اینک خود را مجبور به دفاع از خود در برابر شعارهای تظاهرکنندگان میدید.
مرحله سوم بعد از ترور –شهیدان- حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس است. در پی آن ضمن ارسال فوری پیام تسلیت، اعلام کرد این بار آمریکا جهاد، مقاومت و روحیه انقلابی بینالمللی را هدف قرار داده است. وی ضمن اعلام برداشتن حمایت خود از تظاهرات از نیروهای خود تحت عنوان کلاهآبیها درخواست کرد که در مقابله با تظاهرات به نیروهای امنیتی کمک کنند.
این ترور موضع مقتدی را به ایران نزدیکتر کرد که خود باعث عمیقتر شدن شکاف بین او و تظاهرکنندگان شد. او در مقابله با تظاهرات از نیروهای امنیتی که این بار به عنوان قهرمان خطاب میشدند درخواست کرد که کار تظاهرات را یکسره کنند و خیابانهای بسته شده توسط تظاهرکنندگان را نیز با کمک کلاه آبیها باز کنند. مرحله سوم با تمرد برخی از طرفداران صدر از مقتدی و سرخوردگی تظاهرکنندگان از وی که در ابتدا خود را در به عنوان رهبر معنوی و حامی آنها اظهار کرده بود همراه شد.
مقتدی صدر از محبوبیت پدرش به عنوان یک پله استفاده کرد. علاوه بر آن وی با نقشآفرینی در لحظههای حساس موفقیت خود را به دست آورده است. او اگرچه در ظاهر و پوشش از پدر خود تبعیت میکند اما بازیگری است که بسیار با سید محمد صدر تفاوت دارد. او بازیگری تکرو است که نوعی خاص از رهبری را دنبال میکند.
گرچه در نظریه مذکور، مرد بزرگ، اتکا به دین مطرح نیست اما با توجه به زمینه فرهنگی موجود در عراق زهد و تقوا، قدرت و اقتدار شخص را افزایش میدهند. مقتدی صدر همزمان دو تصویر از خود نشان میدهد، یکی انسانی معمولی است و دوم شخصی هدایتشده از سوی خدا. او با اعمال قدرت بدون تصدی مقام رسمی به دنبال حفظ شهرتی پاک برای خود است.
اعتراضات 2019-2020 موقعیتی خاص را برای مقتدی رقم زد که در آن سکوت باعث از دست رفتن مزیت او نسبت به دیگران –که همان قدرت بسیج کردن خیابانی طرفداران است- میشد و از طرف دیگر در صورت حمایت ممکن بود باعث سرنگونی نهاد سیاسیای شود که او بخشی از آن است. لذا این تظاهرات و نحوه عملکرد او مهمترین ویژگی مقتدی در اهرم قرار دادن تظاهرات مردمی و بسیج کردن را در موقعیتی متزلزل قرار داد.
[1] “The Big Man Muqtada al-Sadr: Leading the Street in Iraq under Limited Statehood”, Third World Thematics: A TWQ Journal, Volume 5, 2020.