خطاهای اقتصاد قدیمی
شاهین کارخانه / https://t.me/UTfinanceمدتها پیش، اقتصاددانان مکتب اقتصاد اتریش انتقادات ویرانگر خود را از اثر اصلی کینز «تئوری عمومی اشتغال، بهره و پول» به جهانیان ارائه کردند. فریدریش فون هایک، ژاک روف، هنری هازلیت، موری روثبارد، لودویگ لاخمان، لودویگ فون میزس و ویلیام هات استدلالهای مهمی علیه کینز و کینزیسم ارائه کردهاند.
اکنون میتوانیم نام دیگری را به این خط متمایز از نام ها اضافه کنیم. سال 2011، خوان رامون رالو -استاد دانشگاه ری خوان کارلوس مادرید و از شاگردان خسوس هوئرتا دسوتو- نقد جدید اتریشی از آثار کینز به زبان اسپانیایی منتشر کرد. به افتخار اثر هازلیت «شکست اقتصاد جدید»، کتاب رالو با عنوان «خطاهای اقتصاد قدیمی» (Los Errores de la Vieja Economia) نامگذاری شده است.
در زمان هازلیت، اظهارات کینز هنوز انقلابی بود؛ هازلیت آنها را به عنوان نوعی «اقتصاد جدید» توصیف کرد که با دیدگاههای اقتصاد کلاسیک، بهویژه قانون سی، در تقابل بود. کینزیسم در حال حاضر جریان اصلی است. کینزگرایی، به ویژه ایده اصلی آن مبنی بر اینکه بیکاری را میتوان با افزایش هزینهها کاهش داد، هنوز در دانشگاهها تدریس میشود، با سپاسگزاری توسط سیاستمداران استفاده میشود و به طور برجسته توسط اقتصاددانانی مثل برنده جایزه نوبل 2008 پل کروگمن حمایت میشود.
در واقع، واکنش سیاستی فوری به بحران مالی اخیر در جهان غرب بر اساس نظریههای کینز بود. هدف اجتناب از رکود بزرگ دوم بود و بینش کینز بسیار مورد استقبال قرار گرفت. بحرانی که از منظر کینزی ناشی از حدس و گمان بی پروا و طمع خالص بود، با دستور العملهای معمول کینزی پاسخ داده میشود: سیاست پولی سست همراه با برنامههای مخارج دولت. حتی اگر کتاب رالو فقط خلاصهای از استدلالهای قبلی علیه کینز باشد، زمان انتشار آن بیش از حد مناسب بود، به هر حال، ایدههای آن زمان هنوز هم رواج دارند.
با این حال، کتاب خطاهای اقتصاد قدیمی بسیار بیشتر از یک خلاصه و ترکیبی از استدلالهای قبلی اقتصاددانان اتریشی است که در ابتدا ذکر شد. رالو بر اساس آنها، تزهای خود را ترکیب کرده و به طور سیستماتیک توسعه میدهد. مهمتر از همه، او ایدههای جدیدی از خودش اضافه میکند و در این فرآیند، قضاوتی بد در مورد کار کینز ایجاد میکند.
انتقاد رالو از تزهای کینز منسجم، سیستماتیک و کامل است. ایدههای کینز منحرف یا تحریف نشده است. رالو به دنبال تناقضات و تضادهای اصطلاحی نیست. در این منظر، انتقاد رالو عمیقتر و ویرانگرتر از بخشهایی از نقد هنری هازلیت است که بر تناقضها، نادرستیها و عدم دقت زبانی کینز تمرکز دارد. رالو در ارائه تصویری واضح و منسجم از استدلال کینز علاقه شدید و واقعی نشان میدهد. فقدان استدلالهایی که با تمسخر و تحریف کینزییسم کار را آسان میکنند، حمله رالو را اعتبار بیشتری میبخشد.
اکنون اجازه دهید نگاهی به برخی از استدلالهای رالو بیندازیم، با انتقاد معروف کینز از قانون سی شروع میکنیم. کینز -در گزارش تحریف شده خود- قانون سی را اینطور بیان میکند: عرضه تقاضای خود را ایجاد میکند. رالو این قانون را به شکل اصلی خود ارائه میدهد: در بلندمدت، عرضه کالا با تقاضا سازگار میشود. در نهایت، کالاها به منظور دستیابی به کالاهای دیگر (از جمله پول) عرضه میشوند. شما تولید میکنید تا تقاضا را برآورده کنید، به این معنی که مازاد تولید عمومی امکان پذیر نیست.
قانون سی ما را مستقیماً به نوآورانه ترین استدلال در کار رالو هدایت میکند که به استدلال قدیمی احتکار یا کنز مربوط میشود. حتی منتقدان تند کینز، مانند پول گرایان یا دیگر بخشهای اردوگاه نئوکلاسیک، حداقل با او موافق هستند که احتکار پول بی ثبات کننده و خطرناک است.
رالو اما کارکرد اجتماعی احتکار را اثبات و بر آن تاکید میکند. تقاضای پول به معنای چیزی نخواستن در بازار نیست. احتکار پاسخ طبیعی پس انداز کنندگان و مصرف کنندگان به ساختار تولیدی است که نیازهای آنها را برآورده نمیکند. این نشانه اعتراض به کارآفرینان است: «کالاهای مصرفی و سرمایه ای دیگر را ارائه دهید! ساختار تولید را تغییر دهید، ترکیب کالاهای ارائه شده انتظارات ما را برآورده نمیکند.»
در مواقع عدم اطمینان زیاد، احتکار و عدم گره گشایی وجوه در درازمدت عاقلانه است. رالو یک مثال گویا ارائه میدهد. بیایید فرض کنیم که عدم قطعیت عمومی افزایش مییابد زیرا مردم انتظار وقوع زلزله را دارند. آنها شروع به احتکار میکنند، به این معنی که نقدینگی خود را افزایش میدهند، که آنها را انعطاف پذیرتر میکند. این از دیدگاه فعالان بازار کاملاً منطقی و سودمند است. جایگزین سرمایه گذاری از طریق هزینههای دولت برای تحریک اقتصاد است، به عنوان مثال با پروژههای ساخت و ساز عمومی. نه تنها تولید ساختمانهای بلندمرتبه توسط دولت برخلاف میل افراد عاقلتر است، بلکه در صورت واقعی شدن زلزله فاجعه بار خواهد بود.
احتکار سدی در برابر ناامنی است. رالو استدلال میکند که اگر تقاضا برای پول به دلیل انگیزههای احتیاطی افزایش یابد (ترجیح برای نقدینگی افزایش مییابد)، نرخهای بهره کوتاهمدت کاهش مییابد، نرخهای بهره بلندمدت تمایل به افزایش دارند. مردم برای نقدشوندگی بیشتر سرمایه گذاریهای کوتاه مدت و کمتر درازمدت انجام میدهند. این منجر به تعدیل ساختار تولید میشود. احتمال بیشتری وجود دارد که از منابع برای تولید کالاهایی با بالاترین نقدینگی (در استاندارد طلا، طلا) و برای تولید کالاهای مصرفی استفاده شود. ساختار تولید به سمت فرآیندهای کوتاهتر و کم خطرتر حرکت میکند و از فرآیندهای طولانیتر با ریسک بالاتر دور میشود. با این حال، احتکار منجر به بلااستفاده ماندن عوامل تولید نمیشود تا زمانی که صاحبان آنها این را نخواهند. زیرا آنها فقط به سمت تولید طلا و پروژههای کوتاه مدت هدایت میشوند. بنابراین تا زمانی که کارگران آن را نخواهند، احتکار نیازی به ایجاد بیکاری ندارد.
رالو متقاعد شده است که احتکار نشانه بی منطقی نیست. در واقع، اگر پروژههای بلندمدت برای مدت طولانی نگهداری شوند، باید به طور ناگهانی منحل شوند. به عنوان مثال، زلزله ساختمانهای مرتفعی را که در حال ساخت هستند، ویران میکند.
از آنجایی که کینز گسترش عرضه پول را در صورت عدم استفاده از منابع توصیه میکند، این منابع نیز نقش مهمی در کتاب رالو دارند. رالو این سوال را مطرح میکند که چرا از ظرفیتهای تولید استفاده نمیشود و به این نتیجه میرسد که صاحبان آنها برای خدمات خود قیمتی بالاتر از محصول با ارزش حاشیهای با تخفیف میخواهند. در چنین فضایی، تورم منجر به توزیع مجدد به نفع صاحبان این عوامل تولید، یا مانع از تلاشها برای بازسازی میشود، یعنی اقتصاد از پساندازهای اجباری یا کاهش سرمایه رنج میبرد.
در مقابل، اگر قیمتهای ظرفیتهای تولیدی تعدیل شوند -دستمزدها به محصول نهایی تنزیلشدهشان کاهش پیدا کند- همانطور که کینز ادعا میکند، تقاضای کل کاهش نمییابد. بلکه تقاضای کلی اقتصادی افزایش مییابد زیرا کل تولید افزایش مییابد.
رالو بی رحمانه با ایدههای بعدی کینز مواجه میشود. ضریب مخارج معروف کینزی مستلزم وجود منابع بلااستفاده در همه عوامل تولید است. به عبارت دیگر، برای اینکه کینز در مورد اثر چند برابری خود حق داشته باشد، باید بیکاری داوطلبانه در همه عوامل تولید و ظرفیت بیکار در صنعت کالاهای مصرفی وجود داشته باشد. تا زمانی که ذخایر بیکار همه عوامل وجود نداشته باشد، تحریک دولت برای پروژههای سرمایه گذاری جدید به سادگی باعث کمبود در سایر پروژهها میشود زیرا عوامل از این پروژههای سودآورتر کم میشوند. و اگر در صنعت کالاهای مصرفی ذخایر استفاده نشده از انواع فاکتورها وجود داشته باشد اما ظرفیت مازادی نداشته باشد، پروژههای هزینهای دولت باعث افزایش قیمت کالاهای مصرفی و کوتاه شدن ساختار تولید میشود. با این حال، اگر همه انواع عوامل به طور کلی بیکار هستند و ظرفیت استفاده نشده در کالاهای مصرفی وجود دارد، چرا توافق داوطلبانه بین کارآفرینان و صاحبان عوامل تولید وجود ندارد؟
یکی دیگر از ایدههای مهم کینز که رالو به آن حمله میکند، تله نقدینگی معروف است. تله نقدینگی زمانی رخ میدهد که نرخ بهره در اقتصاد رکودی پایین باشد. در چنین شرایطی، کینز سیاست پولی را ناکارآمد میداند، زیرا سفتهبازان فقط پولهای تازه ایجاد شده را انباشته میکنند. سفته بازان در اوراق قرضه سرمایه گذاری نخواهند کرد زیرا قیمت آنها در بالاترین حد است و با شروع افزایش نرخ بهره قیمتها کاهش مییابد. در این مرحله، سیاست پولی ناتوان میشود. هزینههای دولت برای تحریک تقاضای اقتصادی ضروری است.
رالو نشان میدهد که پس از یک رونق مصنوعی ایجاد شده، در مرحلهای که سرمایه گذاریهای نامناسب متعددی انجام شده و به طور کلی بدهیهای بیش از حد در اقتصاد وجود دارد، با وجود نرخ بهره پایین، تقریبا هیچ تقاضایی برای وام وجود ندارد. در این شرایط، چون فعالان بازار میخواهند نقدینگی خود را بهبود بخشند، فرد با تله عدم نقدینگی مواجه میشود. آنها میخواهند بدهی خود را کاهش دهند و وام جدید نگیرند. سیاست پول ارزان در حال حاضر وضعیت را بدتر می کند، زیرا به دلیل پایین بودن نرخ سود، انگیزهای برای خروج از بدهی یا بازپرداخت زودهنگام اوراق وجود ندارد (زیرا قیمت یا ارزش بدهی افزایش یافته است). راه حل این وضعیت عدم اطمینان عمومی در پس انداز، موسسات باثبات، انحلال سرمایه گذاریهای بد و کاهش بدهی نهفته است.
عدم قطعیت بالا لزوماً مستلزم بیکاری بالا نیست، زیرا حتی با عدم اطمینان بالا، کاهش قیمت در تولید پروژههای سودآور جدید را ممکن میسازد. اگر عدم اطمینان زیاد باشد، چنین پروژه هایی تولید طلا (بر اساس استاندارد طلا) و ساخت کالاهای مصرفی خواهد بود.
همانطور که رالو بر خلاف نظریه کینز نشان میدهد، عرضه و تقاضا نیست که مهم است، بلکه ساختار آنها است. در شرایط رکود، زمانی که ساختارهای تولید مخدوش میشود و اقتصاد در تله نقدینگی قرار میگیرد، اگر تقاضا از طریق مخارج دولت تحریک شود، ساختارهای تولیدی موجود نمیتوانند کالاهایی را تولید کنند که مصرف کنندگان بیشترین تقاضا را دارند. راه حل هزینه بیشتر و بدهی بیشتر نیست، بلکه کاهش بدهی و انحلال سرمایه گذاریهای بد برای ایجاد سرمایه گذاریهای پایدار جدید است.
در مقابل، برای کینز مشکل همیشه در تقاضای ناکافی است. پس وقتی مصرفکنندگان و سرمایهگذاران کالاهایی را که شرکتها عرضه میکنند تقاضا نمیکنند و در عوض آنها را احتکار میکنند، چه باید کرد؟ خوب، برای اینکه در نهایت کالاها را بخرند، کینز پیشنهاد میکند که مالیاتها کاهش یابد، نرخ بهره کم شود، ارزش پول کاهش یابد یا صرفاً اینکه دولت کالاها را به جای مصرفکنندگان بخرد. اما، رالو میپرسد، چرا مصرفکنندگان و سرمایهگذاران باید کالاهایی را که نمیخواهند بخرند؟
پاسخ کینز: زیرا در غیر این صورت بیکاری افزایش خواهد یافت. رالو پاسخ می دهد: اما اگر کسی مجبور شود از دستمزد خود برای خرید چیزی که نمیخواهد استفاده کند، اصلاً چرا باید کار کند؟ جایگزین خرید اجباری کاهش دستمزدها به محصول حاشیهای با تخفیف است که به نوبه خود تولید و تقاضا را افزایش میدهد. رالو نشان میدهد که اگر دولت مردم را تشویق یا وادار به خرید کالاهایی کند که نمیخواهند، جامعه ثروتمندتر نمیشود. جوهر نظریه کینز، از نظر رالو، این است: اگر مردم نمیخواهند چیزی را که تولید میشود بخرند، دولت باید آنها را مجبور کند که برخلاف میل خود عمل کنند.
رالو همچنین تحلیلی از تزهای اصلی کینز و خطاهای پشت آنها، مانند تأکید بیش از حد بر مصرف ارائه میدهد. تحلیلی از بازارهای مالی از دیدگاه اقتصاد اتریش ارائه میدهد و ارتباط بین ساختار نرخ بهره، سطح بهره، نرخ بهره کلیدی، ساختار سرمایه گذاری، تله نقدینگی و بازار سهام را مورد بحث قرار میدهد. او برای بررسی پیشینه فکری آثار کینز از ابزار اتریشی استفاده میکند. رالو در پایان کتاب، نقدی بر مدل IS-LM جان هیکس و فرانکو مودیلیانی ارائه میکند که نظریه کینز را در فرمولی قرار داده است که امروزه هنوز در دانشگاههای سراسر جهان تدریس میشود.
کتاب رالو پر از بینشهای درخشان است و سنگینترین و جامعترین متن ضد کینز در حال حاضر موجود است. کتاب فوق العاده «خطاهای اقتصاد قدیمی» مرجع آینده برای دانشجویان و اساتید خواهد بود، امیدواریم این کتاب که به زبان اسپانیولی نوشته شده به دیگر زبانها از جمله زبان فارسی ترجمه شود.