بیانیه حزب توسعه ملی در پی انتشار بیانیه های خاتمی و موسوی
#عصرمابیانیه حزب توسعه ملی در پی انتشار بیانیه های خاتمی و موسوی
حزب #توسعه_ملی ایران اسلامی در بیانیه ای تحلیلی به بیانیه های منتشر شده از سوی سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی در دهه فجر واکنش نشان داده و پیشنهادات آنها را مورد ارزیابی قرارداد. متن بیانیه در ادامه می آید:
ملت شریف و آگاه ایران
چهل و چهارمین سالگرد انقلاب را در شرایطی پشت سر میگذاریم که کشور عزیز ما در حسرت تحقق آرمانهای انقلاب شرایط بحرانی بی سابقهای را سپری میکند. پاسداشت صبوریها و حمایتهای ملت در فراز و نشیبها سالهای پس از انقلاب ایجاب میکرد مطالبات قانونی و به حق آنان با استقبال حاکمان موجه شود اما سوگمندانه باید گفت تقریباً همه تلاشهای قانونی و مسالمتآمیز برای تحقق مطالبات و خواستههای ملت و رسیدن به جامعهای که پیشرفت و معنویت و رفاه بارزترین مشخصههای آن باشد، با بن بست و پاسخ منفی مواجه شده است. نتیجه این روند طی دهههای اخیر بحرانهای سهمگینی است که اکنون تمام شؤون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه ایران را فرا گرفته است. وضعیتی که تورم، گرانی افسارگسیخته، سقوط ارزش پول ملی، فساد مالی و اختلاسهای نجومی، افزایش بی سابقه جمعیت زیر خط فقر، بحران محیط زیست، موج عظیم مهاجرت، گسترش ناهنجاریهای اجتماعی، انزوا در صحنه منطقه و بین الملل، بارزترین دستاوردهای آن است.
این وضعیت محصول سالها شیوه حکمرانی غلط، تصمیمات راهبردی خطا در اداره کشور است. شیوهای که همواره با توسل به شعار و استفاده از اعتماد و ایمان مردم بدون آن که مشکلات حل شود از آنها گذر شده است و اکنون به علت انباشت معضلات، تکمیل روند قدرت مطلقه و حاکمیت یکپارچه، عبور از جمهوریت به ناجمهوریت و در نتیجه کاهش شدید پشتوانه اجتماعی، قدرت حل مسئله را از دست داده است.
اصلاح طلبان طی سه دهه گذشته تمام توان خود را به کار بستند تا با امیدوار ساختن مردم به اصلاح و ترغیب آنان به حضور در پای صندوقهای رأی، از طریق فرایندهای قانونی در اصلاح امور بکوشند و کشور را به مسیر توسعه و پیشرفت برگردانند، اما به علت فقدان عزم و اراده اصلاح در حاکمیت و بلکه اصرار و ابرام بر تمرکز قدرت و شیوههای غلط حکمرانی، آن تلاشها به نتیجه نرسید و توفیقات ارزشمند به دست آمده همگی بر باد رفت و جامعه امید خود را به اصلاح و اصلاح طلبان از دست داد و آن شورو هیجان و امید در حضور در پای صندوقهای رأی جای خود را به اعتراضات خیابانی سراسری با فاصلههای زمانی کم و متقابلاً سرکوب و تحمیل خسارتهای سنگین و جبران ناپذیر بر جامعه و کشور داد.
جنبش سراسری زن زندگی آزادی طی ماههای اخیر و در ادامه اعتراضات گذشته از تحولی کیفی در جامعه ایران و ورود به دورانی جدید حکایت دارد. دورانی که جامعه در کنار مطالبات معطوف به آزادی و معیشتی در خور شأن خود، خسته و خشمگین از دخالتها و سخت گیریهای ناموجه حکومت در زندگی و تحمیل الگوی زیست یکسان، دیگر به چیزی کمتر از تغییرات ساختاری و بنیادین در سطوح حقوقی و حقیقی قدرت راضی نمیشود.
براساس چنین درک واقعبینانهای از منطق تحولات مذکور آقایان سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی طی روزهای گذشته با حمایت از مطالبات به حق جامعه هریک طرح پیشنهادی خود را برای عبور از این وضعیت ناپایدار و نامبارک کنونی مطرح کردهاند.
این دو طرح پیشنهادی به رغم اختلاف غیر قابل انکاری که دارند بر اصول مشترکی بناشدهاند. هر دو از منظری ملی و متعهدانه به مصالح کشور و ملت نگاشته شدهاند، هر دو وضعیت موجود را ناپایدار و غیر قابل دوام میدانند.هر دو بر برون رفت از وضع موجود در چارچوب استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور تأکید دارند، هر دو در برابر مداخلات خارجی از هر نوع آن موضعی روشن دارند. هر دو بر اصل خشونت پرهیزی و اجتناب از راهبردهای رادیکال زیانبخش با وعدههای ناکجاآباد، تصریح دارند. و البته از چهرههای ملی انتظاری جز این هم نیست.
این دو با اعتماد به رشد و بلوغ سیاسی جامعه و در نهایت تواضع پیشنهادهای خود را به جامعه سیاسی کشور ارائه دادهاند تا براساس عقل جمعی و گفت و گویی سازنده و متعهدانه مورد بررسی و انتخاب قرار گیرد.از این رو غفلت از اشتراکات مذکور و تمرکز بر افتراقات و تبدیل این دو طرح به موضوع اختلاف و منازعات لفظی کاذب و انحرافی مغایر با خواست و نیت صریح پیشنهاد دهندگان آن و بازی در میدانی است که نیروهای اقتدار گرا و طرفداران وضع موجود آن را مدیریت میکنند.
حزب توسعه ملی ایران اسلامی ضمن احترام به آقای میرحسین موسوی و استواری تحسین برانگیز ایشان در تحمل سالیان طولانی حصر ظالمانه و غیر قانونی، طرح پیشنهادی آقای سید محمد خاتمی را ممکن، تأمین کننده متوسط مطالبات جامعه ایران و گشاینده گرهفروبسته حکمرانی در شرایط امروز ایران میداند.این طرح که براساس تحلیل شرایط کشور و توجه به سامان نظم منطقهای و جهانی تدوین شده است، به صراحت اصلاح طلبان را به عبور از گفتمان اصلاحات کلاسیک انتخابات محور فراخوانده، مرحله نوینی از مبارزات سیاسی و اجتماعی اصلاح طلبانه در چارچوب ملی را برای تحقق مردمسالاری اعلام میکند.
محورهای پانزده گانهای که در این بیانیه برآن ها تأکید شده است شروط لازم و کافی برای اصلاح نظام و خود اصلاحی حاکمان و تحقق ایرانی آزاد، آباد و سربلند است.
مخاطب این بیانیه در وهله نخست جامعه است تا مبارزات خود را بر محور مطالباتی مشخص، تحقق پذیر، محتملتر و در مقایسه با دیگر پروژهها کم هزینهتر سامان دهد. در مرحله بعد مخاطب این بیانیه حاکمیت است که هشدارهای وخامت وضعیت موجود را جدی بگیرد و تا فرصت از دست نرفته با دست شستن از سودای محال دیرپایی قدرت مطلقه و کارآمدی حاکمیت یکپارچه به خود اصلاحی تن دهد و اصلاحات ساختاری را در جهت بازگشت از ناجمهوریت کنونی به سوی جمهوریت و مشارکت نهادینه اقشار مختلف جامعه در اداره امور خویش را بپذیرد و این فرموده مولا(ع) را آویزه گوش خود سازد که: «الفرص تمر کمر السحاب فانتهزوا فرص الخیر»(فرصتها چون ابر میگذرند پس فرصتهای نیک را غنیمت شمارید)(نهج البلاغه حکمت ۲۰) در غیر این صورت دیر یا زود با مطالبات و روشهایی مواجه خواهد شد که ساختارهای موجود قادر به پاسخگویی و مواجهه مؤثر با آن نخواهند بود.
به نظر ما پیشنهادهای آقای خاتمی و خطوط کلی مشی نوین اصلاح طلبانه که ایشان ترسیم کردهاند تنها راه ممکن و محتمل برای خروج کم هزینه از وضعیت بحران زده کنونی و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و جلوگیری از تعبیر خوابهایی است که اهریمنان برای این سرزمین اهورایی دیدهاند. طبعاً لجاجت و اصرار بر ادامه وضعیت موجود میتواند این طرح را مانند همه تلاشهای اصلاحطلبانه تاریخ معاصر ایران از امیرکبیر گرفته تا مصدق و تا جنبش اصلاحی ۷۶ با شکست و کشور را با مخاطراتی سهمگین مواجه سازد، اما اگربا توجه به شرایط داخلی و محیطی این طرح ممکنتر و عملیتر به نظر میرسد، مسؤلیت میهنی، اخلاقی و دینی همه نیروهای ملی خواهان اصلاح و بهروزی و سربلندی جامعه ایران به ویژه احزاب و تشکلهای اصلاح طلب این است که فارغ از چنین احتمال نگران کنندهای، تمام توان خود را برای تحقق این پیشنهاد به کار بندند.
حزب توسعه ملی ایران اسلامی
۳۰ بهمن ۱۴۰۱