بشارت به منجی موعود و فلسفه‌ی انتظار در مسیر تاریخ بشری

بشارت به منجی موعود و فلسفه‌ی انتظار در مسیر تاریخ بشری

Shariati-Group

انتظار در لغت به معنی چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجه‌ای که از معنای لغوی «انتظار» به دست میآید این است که اگر کسی کار خیر و شایسته‌ای انجام داده، منتظر است تا روزی فرا رسد و پاداش کار خیرش را دریافت کند و اگر کسی عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، منتظر کیفر آن است.

انتظار در اسلام - به ویژه مذهب تشیع - عبارت است از ایمان استوار بر امامت و ولایت حضرت ولی‌عصر و امید به ظهور آن حجت الهی وعده داده شده و آغاز حکومت صالحان.

انتظار ظهور در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن و پاک زیستن. آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم توأم با خودسازی و دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام، آمادگی برای شرکت در نهضت عظیم امام مهدی که آغاز آن ظهور منجی، و پایان آن شکست تاریکی و ظلم و نتیجه‌ی آن، برپایی «حکومت عدل الهی» وعده داده شده است.

انتظار ظهور منجی موعود دراصل یک عقیده‌ی عمومی و مشترک است و اختصاص به یک قوم و ملت و دین ندارد. ادیان و مذاهب گوناگونی که در جهان حکومت می‌کنند عموماً ظهور او را خبر داده‌اند، اگرچه در اسم او اختلاف دارند. اعتقاد به منجی و موعود جهانی یک اشتیاق و میل باطنی است. اسلام و ادیان دیگر نیز با وعده‌ی ظهور منجی بزرگ، این خواسته و شوق درونی را بی‌پاسخ نگذاشته و به نوعی این عطش را زنده و تازه نگه داشته‌اند.

علی‌رغم تحریف کتاب‌های دینی ادیان گذشته، در بخش‌های زیادی از آنها به نمونه‌هایی از نویدهایی که توسط انبیای الهی به تمام امت‌هایشان رسیده است، بر می‌خوریم. در کتب عهد عتیق تورات و ملحقات آن (زبور داود)، كتب عهد جديد (اناجیل چهارگانه و ملحقات آن) و کتاب‌های مقدس آیین‌های زرتشت، بودا، هندو... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی کرده‌اند نیز مباحث زیادی در زمینه‌ی منجی جهان بیان شده است.

همواره آشفتگی اوضاع و ناامنی حاصل از فشار و تبعیض و ستم در جامعه، عقیده به ظهور منجی بزرگ جهان را تشدید نموده است. این شوق و انتظار دیرینه در لحظات فشار و اختناق تبدیل به التهاب سوزان و نیاز شدید می‌شود که خرمن اشتیاق مردم را برای ظهور امام موعود شعله‌ور می‌سازد.

در همین راستا هر دین و مذهبی با الهام گرفتن از سخنان انبیاء کتب آسمانی خود دم از حکومت واحد جهانی می‌زند و معتقد است که فردی مصلح خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد.

با بررسی افکار و عقاید ملل جهان مانند مصر باستان، هند، یونان و ایران و نگاهی به افسانه‌های دیگر اقوام مختلف این حقیقت به خوبی نمایان است که همه در انتظار مصلح موعود به سر برده‌اند.

فی‌المثل ایرانیان باستان معتقد بودند که «گزراسپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در کابل خوابیده و صدهزار فرشته از او نگهبانی می‌کنند تا روزی که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید. گروهی دیگر از ایرانیان می‌پنداشتند که «کیخسرو» پس از استوار ساختن شالوده‌ی فرمانروایی، دیهیم پادشاهی را به فرزند خود داد و به کوهستان رفته و در آن جا آرمیده است تا روزی که ظاهر شود و اهریمن را از گیتی برهاند.

زرتشتیان اعتقاد دارند که «سوشیانس»، دین را در جهان رواج می‌دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن می‌سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم‌فکر و هم‌گفتار و هم‌کردار می‌کند.

مجوسی ها به زنده بودن و بازگشت «هوشیدر» اعتقاد راسخ دارند.

یهودیان معتقدند که در آخرالزمان «ماشیح» ظهور می‌کند و تا ابد الآباد در جهان حکومت می‌کند.

مسیحیان نیز معتقدند که «مسیح» در آخرالزمان دوباره ظهور خواهد کرد.

برهمائیان از دیر زمانی به این معتقدند که در آخرالزمان «ویشنو» ظهور می‌نماید و بر اسب سفید سوار می‌شود و شمشیر آتشین در دست گرفته و خلافکاران را خواهد کشت و تمام مردم دنیا «برهمن» می‌شوند به این سعادت می‌رسند.

ملل و اقوام مختلف هند نیز براساس کتاب‌های مقدس خود در انتظار مصلحی هستند که ظهور خواهد کرد و حکومت واحد جهانی را تشکیل خواهد داد.

نصرانیان حبشی چشم به راه پادشاه خود «تئودور» موعود هستند.

گروهی از مصریان که در حدود ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد در شهر «ممفیس» زندگی می‌کردند، معتقد بودند که: سلطانی در آخرالزمان با نیروی غیبی بر جهان مسلط می‌شود. اختلاف طبقاتی را از بین می‌برد و مردم را به آرامش و آسایش فرا می‌خواند. گروهی دیگر از مصریان باستان عقیده داشتند که فرستاده‌ی خدا پرستش‌گاه بزرگ خدا پدیدار گشته و جهان در آخرالزمان را تسخیر می‌کند.

چینی ها معتقدند که «کریشنا» ظهور کرده و جهان را نجات می‌دهد.

بودایی ها منتظر بازگشت «بودا» هستند.

و اقوام آمریکای مرکزی اعتقاد دارند که «کوتزلکوتل» نجات بخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان پیروز خواهد شد. در میان قبایل سرخ پوست آمریکایی این عقیده شایع بوده که روزی «گرد» سرخ پوستان ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد شد.

اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور «بوخص» می‌باشند. نژاد ژرمن معتقد است که یک نفر فاتح از طوایف آنان قیام می‌نماید و ژرمن‌ها را بر دنیا حاکم می‌کند. نژاد اسلاو نیز معتقدند از مشرق زمین یک نفر بر می‌خیزد و تمام قبایل اسلاو را متحد می‌سازد و آنها را بر دنیا مسلط می‌کند.

اسن‌ها معتقدند که پیشوایی در آخرالزمان ظهور کرده و دروازه‌های ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود.

ساکنان جزایر انگلستان از چند قرن پیش آرزومند و منتظرند که «آرتور» روزی از جزیره «آوالون» ظهور نماید و نژاد ساکسون را بر دنیا غالب و سعادت جهان را نصیب آنها کند.

اسکاندیناوی‌ها نیز معتقدند که برای مردم دنیا بلاهایی می‌رسد، جنگ‌های جهانی اقوام را نابود می‌سازد، آنگاه «اودین» با نیروی الهی ظهور کرده و بر همه چیره می‌شود.

سلت‌ها می‌گویند پس از بروز آشوب‌هایی در جهان «بوریان بورویهیم» قيام کرده دنیا را به تصرف خود در خواهد آورد.

اهالی صربستان انتظار ظهور «مارکو کرالیویچ» را داشته‌اند.

یونانیان معتقدند که «کالویبرگ» نجات دهنده‌ی بزرگ ظهور خواهد کرد و جهان را نجات خواهد داد.

اسپانیایی‌ها منتظر منجی بزرگ خود «رودریک» هستند.

مسلمانان و بشارت منجی

اما درمیان همه‌ی اقوام و ملل، کتاب آسمانی ما مسلمانان - قرآن کریم - که آخرین وحی مکتوب به آخرین رسول الهی و کامل‌ترین کتاب راهنمای بشریت در همه‌ی ابعاد زندگی بشری است، وعده‌ها و نویدها و بشارات زیادی را درمورد آینده‌ی جهان، ظهور منجی آخرالزمان و برپایی حکومت الهی داده است که فهرست ارجاعات به آن‌ها بسیار زیاد و از حوصله این دفتر خارج است؛ اما محققان و پژوهشگران و کارشناسان علاقمند زیادی در طول سده‌های گذشته تاکنون نسبت به فهم و استخراج این مطالب و منابع قرآنی و روایی مبادرت ورزیده‌اند که آثار متعددی از این اندیشمندان بجای مانده است. لذا تنها به چند مورد از این موارد به‌عنوان مشتی از خروار بسنده خواهیم کرد.


در سوره انبیاء آیه ۱۰۵ خداوند می‌فرماید:

و براستی که ما پس از نوشتن در ذکر(تمام کتب آسمانی گذشته یا تورات) در زبور نیز نگاشتیم که البته بندگان صالح من زمین را به ارث خواهند برد.

از امامان محمد باقر و جعفر صادق که درود خداوند بر ایشان باد روایت شده است که «بندگان صالح مذکور در این آیه که زمین را به ارث می‌برند، قائم و اصحاب او هستند». ترجمه المحجه، ص۲۵۰ و ۲۵۱


یا در سوره نمل آیه‌ی ٦٢

″... آن کیست که دعای بیچارگان مضطر را به اجابت می‌رساند و رنج و غم را برطرف می‌سازد و شما را

جانشینان زمین قرار می‌دهد ...″

امام جعفر صادق فرمودند: این آیه درباره قائم از آل محمد(ص) نازل شد، اوست به خدا سوگند آن مضطر، هنگامی که در مقام ابراهیم خروج کند و دو رکعت نماز گذارد و به سوی خداوند دعا کند، پس او را اجابت نماید و ناراحتی را برطرف می‌سازد و او را خلیفه در زمین قرار می‌دهد». تفسیر قمی، ج۲، ص۲۷۵

سوره سجده آیه ۲۹:

″... ای رسول ما بگو! در روز پیروزی، ایمان کسانی که کفر ورزیدند سودی به حالشان نخواهد داشت و مهلت داده نخواهند شد.″

امام صادق فرمودند: منظور از روز پیروزی در این آیه، روزی است که دنیا برروی حضرت قائم گشوده می‌شود. کسی که پیش از آن هنگام مومن نبوده و بعد از این فتح یقین کند، ایمانش نفعی به حالش نخواهد داشت. ولی هرکس پیش از آن ایمان داشته و منتظر ظهورش بوده، ایمانش سودمند خواهد بود و خداوند مقام و شأنش را نزد امام قائم بزرگ خواهد ساخت. منتخب الاثر، ص۴۷۰ - تأویل الأیات الظاهره ص۴۴۵


یا در سوره هود آیه ۸۶ خداوند بزرگ می‌فرماید:: یکتا بازمانده خـدا برای شما بهتر است، اگر مؤمن هستید.

در تأویل این آیه امام محمدباقر فرمودند: هنگامی‌که مهدی(عج) ظاهر شود، اولین سخنی که بر زبان مبارکش جاری می‌شود این آیه شریفه است. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۲

وَمِنْ کُلِّ شَىْء خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ

🔸حکومت آینده‌ی جهان

با توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان تردیدی نیست که جهان آتی به سوی سقوط و بشر به سوی زوال پیش می‌رود، از سویی دیگر درهای امید برای نجات از وضع کنونی بسته شده است و سازمان‌هایی که بدین منظور تشکیل شده‌اند کارایی لازم را نداشته و یا در مسیر درست از آنها استفاده نمی‌شود. اینجاست که هر فرد عاقلی نگران سرنوشت بشر است و می‌گوید، برای رفع نابسامانی‌ها و جلوگیری از این همه جنگ‌های خانمان سوز و رهایی یافتن از کشمکش‌های موجود جهان لازم است یک «حکومت واحد جهانی» براساس معنویت، عدالت و آزادی تشکیل شود. مردم براساس فطرت ذاتی خود تشنه معنویت، عدالت و آزادی هستند و به دنبال نجات دهنده‌ای می‌گردند تا آنان را از وضع موجود نجات داده و این سه اصل انسانیت را برایشان به ارمغان بیاورد. این همان چیزی است که پیامبران، صلح جویان، آزاد اندیشان و خیرخواهان جهان در طول تاریخ بشر پیوسته به دنبال آن بوده‌اند. فلاسفه و اندیشمندان بزرگ جهان مادی و الهی در یک عقیده باهم اشتراک دارند و آن اعتقاد به آینده‌ای روشن و تشکیل حکومت واحد، مطابق با فطرت و طبیعت است. توجه خاص دانشمندان بازگشت به معنویت و تشکیل یک حکومت واحد جهانی، نشان دهنده‌ی این واقعیت است که جهانیان دیگر امیدی به منادیان آزادی و مدعیان دروغین بشر دوستی محرومان و مستضعفان جهان و رهایی آنان از استکبار نظامات سلطه ندارند. در دنیای مادی امروز خودپرستی، سودجویی، هوسرانی و... هدف برخی از مردم شناخته شده است، حق و فضیلت، عدل و انصاف، شرافت و بزرگواری، جوانمردی و گذشت و... مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته، و اخلاق و معنویت در میان جوامع بشری کم رنگ شده است. پیروزی‌های علمی و فنی آنچنان بشر امروز را مجذوب جهان طبیعت ساخته است که جهان آفرین را فراموش نموده، راه طغیان و سرکشی در پیش گرفته و در راه شیطان گام نهاده است. در این بین وجود پیشوایی عادل و رهبری الهی و آسمانی لازم است که با قدرتی بی‌نظیر و برنامه‌ای بی‌بدیل بیاید و سراسر زمین را از وجود ستمگران پاک سازد و وعده‌ی الهی و اراده‌ی خدایی را تحقق بخشد.

همان‌گونه که گذشت، نویدهای کتب آسمانی، همه و همه نشان می‌دهند که سرانجام آینده‌ای درخشان در پیش است و فساد و بی عدالتی ریشه‌کن خواهد شد، در سرتاسر جهان پرچم توحید و یکتا پرستی به اهتزاز در آمده و دنیا پر از عدل و داد خواهد شد.

بنابراین جهان روزی را در پیش دارد که در آن روز، تمام کشورهای کوچک و بزرگ به یک کشور تبدیل شده، مرزهای جغرافیایی کشورها برداشته و حکومت واحد جهانی تشکیل می‌شود. در آن روز بر تمام جهان یک قانون و یک رهبر حکومت می‌کند...

ناگفته پیداست آنان که ایمان راستین و آگاهی و دانش خود را در زمینه‌ی علوم الهی و معنوی و آموزه‌های پیشوایان دینی حفظ نموده‌اند، خود را با تسلط بر اصول اولیه‌ی مذاهب توحیدی و فهم عمیق جهان‌بینی توحیدی ایمن نگاه داشته‌اند، به خوبی می‌دانند که در جبهه‌ی مقابل نیز، نیروهای شر و خناثان و وارثان تاریکی و پلیدی، که جملگی پیروان ابلیس ملعون و حامیان و هادیان و منادیان پیام «شیطان رجیم» بودند و هستند، بیکار ننشسته و براساس طرح الهی آفرینش - خیر و شر - روشنی و تاریکی، ایمان و الحاد، به لطایف‌الحیلی در تلاش‌اند تا به زعم ناپاک خود، این جریان و رسالت تاریخی را به انحراف کشانده و مسیر سرنوشت بشری را به سمت آرمان‌های اهریمنی و شیطانی خویش که همان تحقق «آرماگدون» وهم‌آلود خیالیِ قوم رانده شده است، هدایت کنند.

هرچند تلاش مذبوحانه این شیاطین انس و جن، در مقطع پیشا آخرالزمانی که سرنوشت و سرگذشت بشری را دچار اضمحلال و تباهی و سقوط می‌کند، امری است غیرقابل انکار و اغماض، لیکن همین اقدامات انحرافی و پدیدار ساختن جنود شیطان و انصار او و فریب خوردگان بر روی زمین نیز، در نهایت در پازل بزرگ‌تر طرح الهی - برای سنجش و آزمون بشریت قابل ارزیابی و تحلیل می‌باشد؛ لذا درست است که سرگذشت بشریت و جوامع عصر پسا مدرن به تلخی و پوچی(نیهیلیسم) و تباهی رهنمون می‌گردد، اما در خلال این گذار دردناک، در تمام ادوار تاریخ گذشته تا به فردا، بشر درحال آزموده شدن و «انتخاب» بین «خیر» و «شـر» قرار دارد و از این روست که در نهایت، زمانی که روز موعود فرا رسد، و نایب بر حق پروردگار جهانیان بر زمین حاکم گردد، حکومت جهانی عدل و امامت، به زعامت آن فرزند راستین انسان، برپا خواهد شد، همانگونه که خداوند در سوره مبارکه نور آیه ۵۵ زنهار داده است که: ″...خداوند به کسانیکه ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده داده است که آنان را خلیفه و جانشین بر عرصه زمین قرار دهد، به همان‌سان که به پیشینیان خلافت بر زمین را بخشیده بود، دین و آیینی که برای آنها پسندیده، پابرجا و مستقر می‌سازد و بیم ها و هراسشان را به ایمنی مبدل می‌گرداند تا مرا عبادت کنند و چیزی را شریک من نسازند و آنان که بعد از این کفر بورزند نافرمانانند ″.

در همین راستا پیامبر بزرگوار اسلام در حدیثی فرمودند: «در آن روز، آیین اسلام سراسر زمین را فرا می‌گیرد، حکومت از دست کفار گرفته می‌شود و حکومتی جز حکومت الهی نخواهد بود ».

و سخن آخر اینکه:

"... انتظار، فلسفه‌ی انتظار، یعنی فلسفه‌ای که روشنفکر اندیشمند عدالت‌خواه را، در هر شرایطی که هست، به بدبینی و به یأس فلسفی و تاریخی دچار نخواهد کرد. هیچ قومی و هیچ فرقه‌ای و مذهبی مانند شیعه نیست، که چهارده قرن، سیزده قرن، بجنگد، همه‌ی رهبران‌اش نابود بشوند، همه مسموم بشوند، همه زندانی بشوند، همه کشته بشوند، همه‌ی نهضت‌ها شکست بخورد، و هیچ‌وقت هم دچار یأس هم نشده باشد! چرا و چه عاملی علی‌رغم این مدت طولانی شکست و سختی و دشواری، این عقیده را هم‌چنان نیرومند و هم‌چنان معتقد و هم‌چنان خوشبین نگه داشته! اعتقاد به جبر تاریخ، بر اساس فلسفه‌ی انتظار!

آدم منتظر یعنی چه؟ در هر حالتی نگاه کنید: اگر در خانه هستی، منتظر مهمانی؛ اگر یک هنگ است، منتظر بازرس و منتظر یک اعلام دفاع، اعلام جنگ، اعلام ورود یک فرمانده است؛ اگر یک شهر است، منتظر ورود شخصیتی است؛ اگر یک آدم است، منتظر ورود یک میهمان و یک دوست است(هرگونه انتظاری را نگاه کنید). منتظر بودن، یعنی "آماده" بودن، نه "واداده" بودن! منتظر، یعنی آماده، مجهز و مسئول. بنابراین، فلسفه‌ی انتظار، اعتقاد به جبر تاریخ و اطمینان‌ دهنده‌ی به انسان، در هر شرایطی است، و آنکه عدالت و حق، علی‌رغم تاریخ، در آینده به شکل «انقلاب ناگهانی» و به شکل یک قیام انتقام‌جویانه‌ی خونینی، که منتقم هم هست، صورت می‌گیرد، و نبردی است که در طول تاریخ، از آغاز، دست به دست، در دست انبیاء و دست به دست، در دست امامان شیعه آمده. این جنگ، نسل به نسل و در برابر فرد فرد مطرح است، و علی‌رغم همه‌ی شرایط مأیوس‌ کننده، این پرچم در آینده جبراً پیروز است..." علی شریعتی مزینانی - م.آ ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۳۴۹


✍ #مبانی_و_جهت‌گیری / ع.م




Report Page