بررسی کیس درمانی
مثال: بيمار در ابتداي جلسه دوم اظهار ميدارد: «من حرفهام رو زدهام. شما سؤال كنيد. وقتي ميآمدم گفتم در مورد چي حرف بزنم؟ آيا اصلاً شما حرفهاي من يادتون هست يا نه؟» درمانگر ميگويد: «شما از دست دادن رو چندين بار تجربه كرديد و اين از دست دادن ها براي شما سخت بوده».
نكتهآموزشي:
خيلي از مواقع تداعيهاي انتقالي بيمار به صورت غيرمستقيم بيان ميشوند. به طور مثال بيمار در مورد شخص ديگري صحبت می کند یا در مورد شما کنجکاوی نشان می دهد، از شما سؤالی می کند یا راهنمایی می خواهد. باید در نظر گرفت وقتی بیمار در مورد موضوعات غیرانتقالی صحبت میکند، شاید به طور ضمنی مشغول صحبت در مورد درمانگر است.
در مثال بالا، درمانگر به سؤال بيمار به صورت مستقيم جواب داد و اين درست است. ولي جنبه انتقالي مستتر در اين سؤال نيز كه شايد مرتبط به انتظارات بيمار در مورد درمانگر باشد را نيز ميتوانست مورد پيگردي قرار دهد: آيا بيمار ميترسد كه درمانگر چيزي از جلسه پيش به ياد نداشته باشد؟ آيا آرزو داشت كه به ياد داشته باشد؟ يعني بجز نگاه محتوايي، به جنبه ارتباطي اين سؤال نيز ميبايد توجه شود. معمولاً دلايل مختلفي ميتواند در عدم نگاه انتقالي به دادههاي بيمار وجود داشته باشد: عدم آشنايي یا توجه درمانگران به ناخودآگاه، عدم آشنايي و یا شناخت کافی در تشخيص انتقال، اجتناب از درگيري مستقيم با بيمار و به خصوص با جنبههاي منفي انتقال وی. گاه برخی درمانگران، یا در برهه هایی اغلب درمانگران، ناخودآگاه ترجيح ميدهند پاي موضوعهاي ارتباطي را به ميان نكشند تا آب از آب تكان نخورد و رابطه ‘خوب’ به اندازه لازم ‘دور’ نگه داشته شود.
◽️دکتر تورج مرادی
@Tohidclinic