بحرانِ تصویرِ بدن
چشمازندگیچرا موجِ پیامهای «بدنت را دوست بدار» فروکش کرده؟
چند سال پیش، شبکههای اجتم
اعی پر از هشتگهایی بود که زنان و مردان را به پذیرش تنوع بدن دعوت میکرد: #BodyPositive، #LoveYourBody، «بدنت را دوست بدار». این پیامها واکنشی بودند به دههها فشارِ صنعت مُد و رسانه که لاغری را بهعنوان تنها معیار زیبایی جا انداخته بود. اما امروز بهنظر میرسد این موج آرام گرفته و دوباره استانداردهای قدیمیِ لاغری، ولو در لباسی تازه، بر فرهنگ مسلط شدهاند.
داروی جادویی یا بازگشت به وسواس؟
ورود داروهای نسل جدید مانند Ozempic و Mounjaro نقطهی عطفی بود. در اصل برای دیابت ساخته شده بودند، اما در بازار آزاد و میان سلبریتیها به ابزار لاغری سریع بدل شدند. وقتی بازیگران مشهور هالیوود یا اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در مدت کوتاهی تغییر شکل دادند و بعد هم در مصاحبهها به مصرف این داروها اعتراف کردند، یک پیام ضمنی به جامعه فرستادند: لاغری دوباره ارزش اصلی است.
از «پلاسسایز» تا «Shrinking Girl Summer»
برندهای مد که زمانی با نمایش تنوع اندام تبلیغ میکردند، حالا با مُدلهایی روبهرو هستند که دوباره کوچک میشوند. اصطلاح تازهای به اسم «Shrinking Girl Summer» در رسانهها رواج یافته؛ یعنی تابستانی که همه در حال کوچکتر شدناند. این عبارت بهخوبی نشان میدهد چطور صنعت مد و زیبایی، با سرعتی حیرتانگیز، موج «پذیرش بدن» را بلعید و آن را به بازاری برای داروهای لاغری و لباسهای باریک تبدیل کرد.
الگوریتمهایی که لاغری را میفروشند
فضای مجازی هم بیتقصیر نیست. ویدیوهایی با هشتگهایی مثل #SkinnyTok میلیونها بازدید گرفتند، تا جایی که تیکتاک مجبور شد آنها را محدود کند. اما الگوریتمها که بر اساس تقاضای کاربران عمل میکنند، هنوز محتواهایی را تقویت میکنند که «نتیجه سریع» و «لاغری معجزهآسا» وعده میدهند. در نتیجه، روایتهای کندتر و انسانیترِ جنبش «بدن مثبت» کمتر دیده میشوند. نمونهی ایرانی آن، در برنامهی تازه پخششدهی «زن روز» دیده میشود که وجه تبعیضآمیز و شرمگینساز در این برنامه بسیار پررنگ است. برنامهای که ظاهر مدرن دارد ولی نتیجهی فکری سنتی در شیانگاری زنان است.
تناقضِ فرهنگی
در دل این تغییر، تناقضی آشکار وجود دارد: جامعه در ظاهر از تنوع اندام دفاع میکند، اما در عمل زنانی که وزن اضافه دارند همچنان با تبعیض شغلی، پزشکی و اجتماعی مواجهاند. پیامهای «بدنت را دوست بدار» بهخاطر همین تضاد اغلب سطحی یا شعاری بهنظر میرسند. وقتی زنی با اضافهوزن هنوز در مطب دکتر با نگاه تحقیر روبهرو میشود، شعار «زیبایی در همه بدنهاست» بیشتر شبیه یک تبلیغ اینستاگرامی جلوه میکند تا تغییری واقعی.
آیندهی جنبش بدن مثبت
فروکش کردن این موج به معنای پایان ماجرا نیست. بسیاری از فعالان سلامت روانی بر این باورند که نسل جدید باید میان سلامت و فشار لاغری تمایز بگذارد. آنها تأکید میکنند که ارزشمندی افراد نباید به اعداد روی ترازو یا نسخهی دارو وابسته باشد. جنبش «بدن مثبت» اگر بخواهد دوباره جان بگیرد، باید از شعارهای کلی فراتر برود و به سیاستهای واقعی—از استانداردهای صنعت مد گرفته تا قوانین مقابله با تبعیض وزنی—گره بخورد.
پیام روشن است:
آنچه امروز بهنام «انقلاب دارویی» تبلیغ میشود، میتواند ما را به همان چرخهی قدیمیِ وسواس و شرم برگرداند. پرسش اصلی این است: آیا میخواهیم بدنهایمان را دوباره به معیارهای باریک بسپاریم، یا مسیر دشوارتر اما انسانیترِ پذیرش تنوع را ادامه دهیم؟