🔶️اهمیت مراقبت از کودکان در برابر آزارهای جنسی
🔸️براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، خشونت یا آزار جنسی هر عمل جنسی، تلاش برای دستیابی به عملی جنسی، یا هرگونه عمل دیگر در برابر جنسیت شخص با استفاده از زور و فریب، توسط هر شخصی صرفنظر از رابطه او با قربانی در هر محیطی است. در همین چهارچوب منظور از سوءاستفاده جنسی از کودکان، اجبار یا فریب آنها یا فرد جوان برای مشارکت در فعالیتهای جنسی که لزوماً با خشونت همراه نیست، خواه کودک ازآنچه اتفاق میافتد آگاه باشد یا نباشد، بیانشده است. این فعالیتها میتواند طیف مختلفی از اعمال را در بر بگیرد. این فعالیتها همچنین میتواند شامل فعالیتهای غیرتماسی، ازجمله درگیرکردن کودکان برای دیدن تصاویر جنسی و تولید آنها، تشویق کودکان به فعالیتهای جنسی نامناسب یا آراستن کودکان برای سوءاستفاده جنسی باشد. سوءاستفاده جنسی همچنین میتواند بهصورت آنلاین باشد که در آن از فناوری برای تسهیل آزار جنسی استفاده میشود.
🔸️براساس مطالعات موجود، به دو دلیل عمده بیشترین خطر از سوی آشنایان نزدیک همچون فامیل درجهیک یا اطرافیان و همسایگان، متوجه کودکان است؛ نخست اعتماد نابجای والدین برای سپردن کودکانشان به این دسته از افراد و دیگری، تعامل بیشتر کودکان با آنهاست. موضوع کودکآزاری جنسی را میتوان از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد، اما در این نوشتار تلاش بر این است ضمن اشاره به عوامل آسیبزا و کودکان در معرض خطر، سه عامل اصلی و مهم مورد بررسی قرار گیرد.
🔸️عامل نخست به رابطه بین کودکان و والدین آنها بازمیگردد. باید در بین والدین و کودک، رابطهای عاطفی مبتنی بر توجه و محبت وجود داشته باشد تا کودک به آنها احساس دلبستگی و اعتماد کند. اگر کودکان این توجه و محبت را از والدین خود دریافت نکنند، ممکن است آن را از دیگران طلب کنند و در این میان افرادی نیز هستند که با سوءاستفاده از شرایط موجود، کودکان را مورد آزار قرار دهند. عدم توجه و محبت به کودک میتواند در میان همه اقشار چه از طبقات بالا و چه پایین وجود داشته باشد.
فروپاشیده شدن خانواده و سر برآوردن خانوادهها از نوعی دیگر مانند زندگی با ناپدری یا نامادری یا زندگی با یکی از والدین امکان ساختاری آزار کودکان را بیشتر کرده است. چراکه در این نوع خانوادهها در برخی از موارد نهتنها ارتباط مؤثری میان کودکان و والدین شکل نمیگیرد، بلکه والدین بهخوبی از آنها مراقبت نمیکنند. پس عدم توجه و محبت به کودک در فضای خانواده میتواند زمینه را برای سوءاستفاده از کودکان فراهم کند.
🔸️عامل دوم، مربوط به عدم آگاهی و شناخت کودکان است. در این مورد، شناخت مصادیق آزار جنسی، آگاهی نسبت به اندامهای خصوصی و منع دیگران از لمس آنها و همچنین چگونگی واکنش درصورت مواجهه با هر نوع آزاری از مهمترین محورهای آموزشی به کودکان است. آموزش جنسی مشتمل بر آموزش جنبههای شناختی، عاطفی، اجتماعی، تعاملی و جسمی امر جنسی است. آموزش جنسی، کودکان و نوجوانان را به انجام رابطه جنسی ترغیب نمیکند. در استانداردهای آموزش جنسی، متخصصان توافق کردهاند که «آموزش جنسی از اوایل کودکی آغاز میشود و تا دوره نوجوانی و بزرگسالی ادامه پیدا میکند. هدف از آموزش جنسی به کودکان و افراد جوان، حمایت و محافظت از رشد جنسی آنان است. این امر بهتدریج کودکان و نوجوانان را با اطلاعات، مهارتها و ارزشهای مثبت مجهز و توانمند میکند تا با درک امر جنسی در دورههای بعدی زندگی آماده شوند و بتوانند با برقراری رابطهای امن، مسئولیت سلامتی جنسی خود و دیگران را به عهده بگیرند. آموزش جنسی، بنیادی را برای گذار امن و همراه با رضایت به بزرگسالی فراهم میکند. این بنیان از طریق تشویق به درک احساسات و عواطف، آموزش تولیدمثل، بررسی روابط خانوادگی و بین شخصی، یادگیری درباره امنیت و ایجاد اعتمادبهنفس و مهارتهای ارتباطی ایجاد میشود» (سازمان بهداشت جهانی).
🔸️همچنین آموزشهای جنسی باعث میشود کودکان با مصادیق آزار جنسی آشنا شوند و در مواقع خطر بهخوبی از خود محافظت کنند و تجربه آزار از هر نوع آن را به شبکههای حمایتی ازجمله والدین خود گزارش دهند. این آموزشها مهارت "نه گفتن" را به کودکان یاد میدهد. آموزش والدین نیز در این زمینه امری ضروری است. برای مثال اگر والدین بدانند که بیشترین خطر از سوی افراد نزدیک همچون اعضای فامیل یا همسایگان در کمین کودکان است، هیچگاه به آنها اعتماد نمیکنند تا برای مراقبت حتی برای ساعاتی کوتاه فرزندانشان را به آنان بسپارند. وظیفه فراهمسازی این آموزش به عهده نهادهای آموزشوپرورش و رسانههای جمعی ازجمله رسانههای ملی است. متأسفانه در جامعه ما این آموزشها به عنوان بخش مهمی از مهارتهای زندگی، به آسانی در دسترس نیستند. ازاینرو لازم است خانوادهها از سایر مجاری معتبر همچون مددکاران اجتماعی و روانشناسان اقدام به یادگیری کنند و به فرزندان خود نیز بیاموزند.
🔸️عامل سوم عدم مراقبت از کودکان است. سه عنصر اصلی که شرایط آزار کودکان را فراهم میکند عبارت است از کودک در دسترس برای آزارگران، عدم مراقبت از او و وجود افراد برانگیختهای که ممکن است به کودکان آسیب برسانند. اگر هرکدام از این عناصر حضور نداشته باشند کودکان آزار را تجربه نمیکنند. با یک مثال میخواهم آن را توضیح دهم. زمانی که والدین بهتنهایی کودک خود را به سوپرمارکت محله یا نانوایی میفرستند احتمال اینکه آنها قربانی این آزارها شوند بیشتر است، چراکه کودکان بدون پناه و مراقبت را برای سوءاستفاده دیگران آماده کردهاند. آزارگران ممکن است در یک لحظه به آنان آسیب برسانند. پس لازم است والدین و سایر مراقبان کودک بهخوبی از آنها مراقبت کنند.