اجبار در پوشش! آری یا خیر؟
نگین خسروانینژادمیزگرد حجاب اجباری در آمفیتئاتر
سهشنبه 24 اردیبهشت، انجمن اسلامی مستقل، یک میزگرد با موضوعیت حجاب اجباری در آمفیتئاتر مرکزی برگزار کرد. یک سیاستمدار، یک حقوقدان و یک روحانی برای مباحثه دعوت بودند. تعداد انگشتشماری از دانشجویان در این برنامه فرهنگی حضور داشتند. مقایسه آن با حضار پرتعداد برنامه دوشنبه آقایان تاجزاده و نبویان، نشان از فضای سیاستزده این روزهای جامعه دارد.
در جستجوی روح قانون
دکتر الهه کولایی، نماینده اصلاحطلب مجلس ششم با قانون حجاب اجباری موافق نیست. او که دکترای روابط بینالملل دارد میگوید: «زنان، به عنوان مادر یا همسر، نقشی هویتبخش در حیات هر جامعه دارند. در تغییراتی که به عنوان فرآیند نوسازی در جوامع رخ میدهد، معمولا مسئله زنان پررنگ است. رضاشاه و آتاتورک هم وقتی هدف نو شدن و تحول جوامعشان را دنبال کردند، بر موضوع زنان و حجابشان متمرکز شدند. این اتفاق بسیار طبیعی است. مسئلهای که ایراد دارد، استفاده از ابزار زور است. همانطور که رضاشاه دیکته کرد که زنان باید حجابشان را بردارند، امروز جمهوری اسلامی دیکته میکند که زنان باید حجاب داشته باشند. جنس این تحمیلها یکسان است، هر دو هم بیحاصل هستند. جامعه ما تعادل، احترام و گفتگو را تجربه نمیکند، بلکه همیشه زور و اجبار را میبیند.»
او معتقد است که این اجبار، امروزه به شکل قانون در آمدهاست: «اصلا قانون به چه معناست؟ ما جوامع در حال توسعه، در بخشی از جهان زندگی میکنیم که واردکننده تولیدات بخش دیگری از جهان هستیم. قانون و نهاد پارلمان را وارد کردهایم، در حالی که زیرساختهای آن وجود نداشتند. امروز صد سال از مشروطه میگذرد ولی ما هنوز آرزوی اجرای قانون را داریم. در کشور ما، قرنها در داخل خانهها و در سطح جامعه استبداد حاکم بودهاست. زنان هم همیشه یک ستم مضاعف را تجربه کردهاند. تاریخ و هویتهای تاریخی به سرعت تغییر نمیکنند. در اینجا روح قانون وجود ندارد. قانون میگوید که انسانها اعم از زن یا مرد، سیاه یا سفید، کودک یا پیر، پولدار یا فقیر، حقوق برابر دارند و باید محترم شمرده شوند. چقدر این باور در کشور ما وجود دارد؟ آیا چون ما پارلمان و قانون را وارد کردهایم، یعنی این باورها اینجا شکل گرفتهاند؟ خیر، شکل نگرفتهاند. حالا ما داریم از آرمانهایی صحبت میکنیم که در انقلاب مطرح شد و در قانون اساسی هم تصویب شد. ما سال 57 خانهای را ساختیم که زیربنای آن محکم نبود. این شکاف طبقاتی وحشتناک و فساد گسترده، نقض حقوق اولیه انسانهایی است که در این سرزمین زندگی میکنند.»
یکسانسازی با چاشنی اجبار
دکتر کولایی سیاست حجاب اجباری را با قوانین سختگیرانه کمونیستی مقایسه میکند: «یکی از معروفترین و تکراریتری آیههایی که شنیدیم این است که «قل سیروا فی الارض». ما چقدر سیر میکنیم و تجربههای دیگران را مشاهده میکنیم؟ من به شما دانشجویان توصیه میکنم که به جلسات سخنرانی اکتفا نکنید و بروید کتاب بخوانید. بروید بببنید چه بر سر شوروی آمد وقتی میخواست یک انسان با یک سری ویژگی خاص بسازد. حکومت ما هم میخواهد انسان اسلامی بسازد. اما مگر میشود سلیقهها را یکسان کرد؟ مگر میشود با زور و چماق پوشش انسانها را یکسان کرد؟ دولت شوروی هفتاد سال با روشهای فرهنگی و سیستماتیک و منظم عقایدش را تحمیل کرد و نهایتا سیاستهایش جواب نداد و فروپاشید. هیچ حکومتی نمیتواند این کار را بکند. سلیقهها و باورها و ارزشهای هر کسی متفاوت است. به خصوص امروز که فضای مجازی باعث شدهاست مرجعیتها تغییر کنند و بچههایمان بیشتر از این که از ما تاثیر بپذیرند، از محیط بینالمللی والگوهای بیرونی اثر بگیرند. اجبار خانواده و مدرسه هرگز نمیتواند الگوسازی کند. فرد باید خودش به آگاهی برسد و راهش را انتخاب کند. اگر کسی نخواهد راه دین را انتخاب کند چه؟ خدا میگوید این راه جهنم است و آن راه بهشت. آیا ما میتوانیم همه را بهشت بفرستیم؟ خدا خودش بلد بود همه را به بهشت بفرستد، ولی این کار را نکرد چون ارزش انسان به قدرت انتخابش است. در هیچ کشور اسلامی، به جز ایران، این تمسخر و استهزای حجاب دیده نمیشود. آدمها یا حجاب دارند و یا حجاب ندارند، خودشان تصمیم میگیرند چطور باشند. در ایران، الگوهای بیرون و داخل خانه متفاوت هستند و افراد یک زندگی دوگانه دارند. از درون نظام آموزش و پرورش به انسانها آموزش داده میشود که منافق باشید و به مناسبت مصلحتهایتان رفتار کنید. نفاق در دین اسلام بسیار نکوهیده است و حتی از کفر بدتر است. ما داریم درباره ارزشها و باورها و به نمایش گذاشتن این باورها صحبت میکنیم. چرا باید چیزی را به کسی تحمیل کنیم که آن را باور ندارد ولی برای جایگاه و شغل و استخدامش آن را انجام دهد؟ حکومت ما اسلام را فقط به پوشش تقلیل دادهاست. سال 57 قرار نبود ظاهر آدمها را تغییر بدهیم، بلکه قرار بود انسانهایی را بسازیم که نگاهشان به خودشان و جهان و تکالیفشان و رفتارشان تغییر کند. علمای اسلام در تعیین حدود حجاب اتفاق نظر ندارند. من شما را ارجاع میدهم که کتاب آقای ترکاشوند درباره حجاب در عصر پیامبر را بخوانید. مسلمانانی هستند که نظرات دیگری درباره حدود حجاب زنان دارند. با این حال من نمیخواهم بحث فقهی کنم چون در تخصص من نیست. حرف من درباره کارآمدی این سیاست است. این که حجاب اجباری چقدر کارآمد بودهاست را باید از زن ایرانی بپرسیم. آیا زنان ایرانی امروز امنیتشان بیشتر از زنان دیگر کشورهای اسلامی است؟ آیا چادر باعث شد ارزش آنان بالا برود؟ من چنین باوری ندارم. پژوهشهای علمی و کتابخانهای هم نشان میدهند که این اهداف حاصل نشدهاست. پس این قانون باید تغییر کند. شرایط انسان ایستا نیست و ذات جامعه بشری با تحول همراه است. قوانین مربوط به همه حوزهها هم باید تغییر کنند. در همه جای دنیا مرد است که باید پاسخگوی ناامنیها باشد ولی در ایران فقط زن را مجبور میکنیم و نهایتا او را بازخواست میکنیم.»
وکیل داغتر از شاکی
دکتر سراج، استاد دانشگاه حقوق به اجبار در پوشش آری میگوید. به عقیده او: «چون رویکرد جامعه ما اسلامی است، برای صحبت کردن درباره این مسائل، باید بر پایه قانون و فقه حرف بزنیم. بر خلاف نظر دکتر کولایی، مفهوم حجاب در آیات و روایات یک قدر متقین و استاندارد دارد که همه فقها بر آن توافق دارند. طبق این استاندارد فقط کفین و وجه میتواند معلوم باشد. سپس به سراغ قانون میرویم. ماده 633 قانون مجازات اسلامی میگوید که اگر کسی جرمی را در ملاء عام مرتکب شود که به عفت عمومی لکه وارد کند، یک تا شش ماه حبس به علاوه تعزیر و جریمه دارد. بیحجابی هم شامل این قانون میشود. از نظر حقوقی چیزی که در قانون برایش مجازات تعیین شود، جرم است. پس بیحجابی جرم است. ماده 3 قانون مجازات هم میگوید که اگر کسی در قلمرو حاکمیت جمهوری اسلامی زندگی میکند، ملزم است تمام مواد قانون را رعایت کند و اگر نکند، مجرم است. پس حتی برای اقلیتهای مذهبی و مهمانان خارجی هم حجاب یک مسئله قانونی است و باید رعایت شود. مفهوم حجاب، یک چیز شرعی است که قدر متقینی دارد. مصداق حجاب، انواع لباسهایی است که ما به عنوان مانتو و چادر و ... میشناسیم. جامعه و عرف این مصداقها را تعیین میکند. قانون فقط به مفهوم حجاب کار دارد.»
سختگیری بیشتری نیاز داریم
با وجود این قوانین، او معتقد است که حکومت آنقدر هم این مسئله را سخت نمیگیرد: «چیزی که من به عنوان یک شهروند میبینم، این است که جمهوری اسلامی به بیحجابی در ایران رسیدگی نمیکند. حجاب در کف جامعه از حد شرعی آن خارج شدهاست. جامعه سه عرصه دارد: حوزه خصوصی، حوزه عمومی و حوزه سیاسی. هر شهروند در حوزه خصوصی خودش که درون خانهاش است، میتواند متشرع نباشد و حجاب را رعایت نکند. دولت در این حوزه اجازه ورود ندارد. حوزه عمومی چیزی است که مردم با مفاهمه و ارتباطاتشان آن را میسازند و قدرت و تبلیغات و پول هیچ نقشی در آن ندارد. اینجا باز هم دولت نظری ندارد. میبینیم که در سطح جامعه ساق دست، ساق پا، گردن و موی خانمها معلوم است و دولت هیچ کاری نمیکند. عرصه بعدی حوزه سیاست است. اینجا کاملا متعلق به دولت است و هیچ فردی نباید در آن دخالت کند. دولت در راستای اهدافش میتواند بگوید افراد در ادارات دولتی چگونه لباس بپوشند.» او قبول دارد که مشکلات امنیت اجتماعی وجود دارند ولی میگوید: «حجاب اجباری صورت نگرفت و اجرا نشد که کار ما به اینجا رسیدهاست. چیزی که اجباری شد، مصداق حجاب است. به نظر من اگر مفهوم حجاب اجباری میشد، الان این مشکلات وجود نداشتند. این که بگویید چون حجاب اجباری است و امنیت زن در خطر است، پس سیاست حجاب اجباری غلط است، یعنی دارید سفسطه میکنید. در کف جامعه ما بیحجابی وجود دارد. در کشورهای اسلامی دیگر، افراد یا حجاب دارند و یا ندارند. نمیتوانیم بگوییم پس بیایید ما هم حجاب را آزاد کنیم تا مثل آنها شویم. چون ماده 3 قانون مجازات اسلامی فرد بی حجاب را مجرم میداند. 98درصد مردم به این قانون آری دادهاند و باید اجرا شود. وقتی در قلمرو جمهوری اسلامی هستید، حق مخالفت با قوانین را ندارید. اگر بخواهید میتوانید از قلمرو جمهوری اسلامی خارج شوید و در کشوری که آزاد است زندگی کنید. ولی اگر نظرتان مخالف است، نمیتوانید قانون را تغییر دهید.»
وقتی درباره عملکرد گشتارشاد پرسیده شد، سراج گفت: «به نظر من، گشت ارشاد باید با قوه فشار با افرادی که حد شرعی حجاب را رعایت نمیکنند برخورد کنند. من نمیدانم راه درست این است که گشت ارشاد از قوه قهریه استفاده کند یا با روانشناسی با افراد مباحثه کند یا هر چیز دیگری ولی میدانم باید با افرادی که اصل حجاب شرعی را زیر سوال بردهاند مبارزه کند. البته این ایراد وارد است که ما برای خانمها قوانین خشونتبار و جدی حجاب داریم ولی برای نگاه آلوده و تعرضهایی که آقایان انجام میدهند، هیچ قانون نوشتهای نداریم. اصلا قرآن ابتدا به مردان میگوید چشمهایشان را فروببندند و سپس به زنان میگوید خودشان را بپوشانند ولی چون این گونه تخلفهای مردان را معمولا نمیتوان اثبات عینی کرد، این مشکل را نمیتوانیم حل کنیم.»
شوخی بزرگ با توفیق اجباری
حجتالاسلام عبداللهی، معاون فرهنگی نهاد رهبری دانشگاه مهمان دیگر برنامه بود. او با دکتر سراج همنظر است و میگوید: «در طول تاریخ حجاب اجباری هرگز در ایران به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح نبودهاست. اصل حجاب و پوشش در تمام تمدنهای بشری توسط زنان و مردان رعایت شده و به خصوص برای زنان یک امر کاملا فطری است. ما در این بحث به مصادیق پوشش و حجاب در مقام عمل میپردازیم. به نظر من دو محور برای ورود به بحث وجود دارد. محور اول قانون است. چه کشور ما جمهوری اسلامی باشد و چه جمهوری لاییک باشد، یک سری قوانین از راه دموکراسی وضع شدهاند و صرفنظر از این که هر فرد با آن موافق است یا مخالف، باید به آن عمل کند. ولی در مملکت ما قانون یک شوخی بزرگ است. در کدام فرهنگ و جامعه افراد میگویند که چون به نظر من این قانون اشکال دارد، به آن تن نمیدهم و آن را اجرا نمیکنم؟ قانون چون قانون است باید به آن احترام بگذاریم و آن را اجرا کنیم. حالا اگر یک قانون غلط است، باید از راههای نرم و ساختاری و حاکمیتی و فرهنگی و فکری تلاش کنیم تا آن را تغییر بدهیم. بحث کدهای رفتاری فقط پوشش نیست. الان وضع سیگار را در دانشگاه ما ببینید. این که دیگر پوشش نیست. اگر قانونی داریم، باید به آن عمل کنیم وگرنه کم کم دختران ما هم سیگاری خواهند شد و نوبت به اعتیاد خواهد رسید. ورودی دوم بحث اعتقاد و دین است. حجاب در ادیان الهی، قبل از این که یک قانون شرعی باشد، یک الزام اجتماعی است. هر حکمی در دین که با عقلانیت سازگار باشد، باید پذیرفته شود. خداوند چه دغدغهای دارد که آیه حجاب را به پیامبر نازل کرد؟ در آن فرهنگ جوانان به خانمها جسارت میکردند. بخشی از زنان کنیز بودند که حجاب نداشتند و بخشی از زنان آزاد و محجبه بودند. جوانان گاهی در نیمههای شب به اشتباه زنهای آزاده را اذیت میکردند. خداوند به پیغمبر گفت: به زنان بگو برای این که از تعرض و آزار مردان در امان باشند، پوشش را رعایت کنند. دغدغه این است که در هندسه تنظیم روابط زن و مرد چه کار باید کنیم که زن امنیت اجتماعی و روانی داشته باشد؟ ما درباره جامعه ایدهآل صحبت نمیکنیم و میخواهیم برای جامعه خودمان تصمیم بگیریم. تضمین این که زنها در فعالیت و مشارکت اجتماعی از آزار و اذیت مردها در امان باشد، چیست؟ از طرف آقایان که تضمینی وجود ندارد. مرد خاصیتش این است که اگر جلوههای جنسی زن در برابر او نمایان باشد، تحریک خواهد شد و پس از آن چون معمولا مردان ضعیفالنفس هستند، بلافاصله آزار خواهد رساند. بنابراین باید در خود زنان یک مصونیت وجود داشته باشد. برای این که هویت جنسی زن در لایه خانواده قرار بگیرد و هویت انسانی او در جامعه نمایان باشد، حکم حجاب در قانون اسلام به وجود آمدهاست.»
حجاب امری شخصی نیست
عبدالهی در ادامه به بحث اجباری بودن حجاب اشاره میکند: «من این را قبول دارم که اعتقادات را نمیتوان اجبار کرد ولی بحث حجاب اصلا به اعتقادات ربطی ندارد. از نظر حاکم شرع مهم نیست که مردم به حجاب اعتقاد دارند یا نه. این یک مسئله خصوصی است و کسی در جامعه اسلامی حق دخالت و تفتیش عقاید دیگران را ندارد ولی در حوزه عمومی و رفتار و کنش اجتماعی، حجاب اجباری است. دلیلش هم این است که فلسفه حکومت در اسلام، اجرای قانون شرع است. چرا پیامبر به مدینه آمد و حکومت مدینهالنبی را شکل داد؟ چون این همه سلسله انبیا آمده بود و این همه هزینه برای سعادت بشر شده بود ولی هیچ تضمینی وجود نداشت که حدود الهی در کف جامعه اجرا بشود. خداوند به پیامبر دستور داد که حکومت تشکیل بدهد تا یک زندگی سعادتمند و بدون فساد در جامعه به وجود بیاید. اگر بخواهیم از این عدول کنیم، زحمات تمام انبیا بر باد میرود. یعنی این همه هزینه در طول تاریخ شدهاست تا قرآن به دست ما برسد ولی هیچ تصمینی برای اجرای آن در جامعه وجود ندارد. چرا؟ چون دکتر کولایی میگوید که من مختارم به آن عمل کنم یا نکنم. در حوزه اجتماعی اگر من عمل نکردم، اثر آن هم گریبان خودم را خواهد گرفت و هم محیط زندگی دیگران را تحت تاثیر قرار خواهد داد. حجاب امر شخصی نیست. در دوران امروز که دوران هژمونی رسانه است، دیگر امر شخصی و غیرشخصی معنا ندارد. آن کشورهایی که بیشتر به فرهنگ مدرنیته نزدیک شدند، فضای عفاف و امنیت اجتماعی و خانوده را بیشتر از دست دادهاند. پس باید نظارت و اجرای قوانین تشدید شود.»
عبداللهی در پاسخ به یکی از حضار که درباره عدم وجود قانون حجاب اجباری تا چهار سال پس از انقلاب اسلامی پرسیده، میگوید: «هفدهم اسفند 57 روز جهانی زن بود. شانزدهم اسفند امام در جمع طلاب قم اعلام کرد که زنان باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند و نباید با وضع پیشین کار کنند. پس امام از همان ابتدا حرفش را زد. این که دیر جامعه به حرفش عمل کرد، یک مشکل بودهاست.»
پتک اجبار بر سر حجاب
او در واکنش به حرفهای دکتر کولایی گفت: «من تکذیب میکنم که بین فقهای اسلامی، اختلاف نظر بر سر حدود حجاب است. همه کسانی که سواد اسلامی دارند، قبول دارند که حجاب همین است. اتفاقا ما شیعهها هستیم که وجه و کفین را استثنا میکنیم. مفتیها و شیوخ سنی میگویند صورت هم باید پوشانده شود. شما یک پتک اجبار برداشتهاید و بر سر حجاب میکوبید. مگر فرهنگ رانندگی در اروپا چگونه درست شد؟ با جریمه! جریمه و اجبار ابزار است و لزوما چیز بدی نیست. اتفاقا وقتی باعث رشد و سعادت بشر شود، خوب است. مگر پدر و مادر شماها، شما را تنبیه و اجبار نکردهاند که الان دارید در دانشگاه شریف درس میخوانید؟ حجاب یک الزام اجتماعی است و و اجبار آن لزوما منفی نیست. عقیده من این است که ساختارهای نظام جمهوری اسلامی جلوی اجرای دین را در مملکت ما گرفتهاند.»
میزان رأی مردم است
عبداللهی با نظر دکتر سراج درباره تغییرناپذیر بودن قوانین هم مخالف بود و گفت: «در حکومت اسلامی تشکیل دهنده حکومت و ضامن بقای حکومت مردم هستند. یعنی اگر مردم تصمیم میگرفتند پیامبر دیگر در مدینه حکومت نداشته باشد، دستور خداوند به پیامبر این بود که از مقام حکومت پیاده شو و وقتی مردم تو را خواستند، دوباره برو و حکومت کن. نظام جمهوری اسلامی هم همین است. اگر اکثریت مردم ما در یک زمانی بگویند که جمهوری اسلامی نمیخواهیم و ولی فقیه بر حکومت باقی بماند، غاصب است و خداوند او را مجازات خواهد کرد. اتفاقا این جمله معروف امام که میگوید میزان رای مردم است، به این معناست که فلسفه وجودی ولی فقیه، حمایت از رای مردم است. او آن بالا ایستاده تا اگر کسی در ساختار قانونی دموکراتیک به حکومت رسید که با رای مردم مخالف بود، از خواست اکثریت مردم حمایت کند، حتی اگر بر خلاف نظر خودش باشد. در چنین شرایطی، علی (ع) هم کنار رفت، چه برسد به غلامان علی (ع).»