سیّد حمید ضیائیان، معمار «ایرانی-اسلامی» مناسب برای همه فصول
وحید آقایی| دانشجوی کارشناسیارشد مطالعات معماری ایران![](/file/1ecb26c17d95b28e64dde.jpg)
-روایت اوّل -
شنبه ۰۳.اردیبهشتماه.۱۴۰۱ ه.ش، رسانه ملّی در بخشهای خبری خود ویژهبرنامهای به مناسبت روز معمار در حدود یک دقیقه و سیثانیه پخش میکند1. محوریت این گفتوگو دنبال کردن چرایی نابسامانی سیمای امروز شهرهای ما و ارائه راهکارهایی برای ساماندهی آنها است؛ آن هم دوباره با نسخهای جعلی و رایج تحت عنوان «معماری با هویت ایرانی-اسلامی».
در این گزارش کوتاه، مجری ابتدا به ضوابط مصوب شورای عالی معماری و شهرسازی ایران برای افزایش کیفی سیمای شهر و نمای ساختمانها اشاره میکند و معتقد است هدف آن احیای هویت غنی معماری ایرانی اسلامی است.
سپس حمیدضیائیان، معمار و مدرس دانشگاه شهید بهشتی تهران، در کنار پروژه «عمارت ایوان» خود قدم میزند و زبان بهتعریف از اثر خود میگشاید. معتقد است یکی از نقاط قوت آن در ترکیب مصالح آجر و سطوح سفید رنگ، استفاده از یکی از انتظامهای موجود در معماری تاریخی ما با عنوان «قاببندی» است.
پس از آن ضمن نقد مجری از رشد بیرویه شهرنشینی و استفاده از مصالح غیربومی در ساخت و سازها و تغییر چهره شهرها، پیروز حناچی، معمار و مرمتگر، استاد دانشگاه تهران و شهردار پیشین تهران، از کاهش کیفیت سیما و معماری شهرها و ریشهیابی آن در تراکمها و حداکثر بارگذاری در پلاکها توسط مالکان آنها سخن میگوید2.
بعد از این گفتوگو، بر احیا سبک معماری ایرانی- اسلامی دوباره تاکید میشود با این ادعا که میان آن و مردم این سرزمین حس تعلق خاطر برقرار است و توجیه اقتصادی آن، میتواند مشوقی برای اجرایش باشد.
سپس گزارشگر به سراغ دو سهتن از مردم میرود که در مدح معماری ایرانی-اسلامی سخن میگویند و معتقدند "نماهای مدرن تکراری و خستهکنندهاند اما نماهای ابرانی-اسلامی جزو نماهایی هستند که ده سال یا صدسال آینده هم تکراری و خستهکنندهنمیشوند."
در ادامه باز حمیدضیائیان در کادر ظاهر میشود. با ژستی که از نگاه من قصد دارد اثرش را که گویا کلاژی از ادوار مختلف معماری ایران است، بهعنوان یک مانیفست احیای هویت «ایرانی-اسلامی» معرفی کند و تلاش میکند غیرمستقیم به دیگران بفرماید که بیایید و ببینید و الگوبگیرید! وی هنگام قدم زدن در حیاط پروژهاش درباره کاهش هزینههای ساخت ساز در طرح خود سخن میگوید و سپس، احمددنیا مالی، نماینده بندر انزلی در مجلس شورای اسلامی، از نبود الزام برای ارگانهای دولتی برای ساخت و ساز به شیوه ایرانی-اسلامی اظهار تاسف میکند و گزارش با نشاندادن چند طرح از نماهای اجراشده به شیوه "ایرانی-اسلامی" و تاکید دوباره گزارشگر بر معاصر سازی معماری بومی و اجرای طرح ساختمانها به این شیوه، پایان مییابد.
-روایت دوّم -
"... معماری ایران، پس از انقلاب نابود شده است ..."
جملهای که سید عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، پردشگری و صنایع دستی، در گفتوگو با برنامه «صف اوّل» صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، طرح میکند و شاید خودش گمان نمیکرد که روزهای بعد چنین در رسانههای عمومی و تخصصی غوغا بهپا کند و ترکشهایش او و همقطارانش را نشانه بگیرد. اینستاگرام را باز میکنم. مطلبی مرتبط در استوری حمیدرضا خویی، معمار و استادیار دانشگاه شهید بهشتی تهران، توجه من را به خود جلب میکند. شکوایهای از حال و روز معماری امروز ایران پیرو سخن آقای وزیر و تحسین بسیار دنبالکنندگان و همکاران صاحب مطلب. اگر بخواهم مرگ مولف را باور کنم، متن بهواقع درست و حرفهایش منطقی است و دقیقا شرح داده آنچه امروزه معماری این مرز و بوم را به ابتذال میکشد. تصویر صفحه را ولی هنگامی که میبینم، ایده مرگ مولف از خاطرم میرود. صفحه شخصی سید حمید ضیائیان. همان کسی که در ویژهبرنامه حاکمیت برای روز معمار، مغرورانه قدم میزد و در دفاع از برنامهای که هدف آن نه گرامیداشت روز معمار، بلکه تبلیغ و ترویج ایده بیاساس «معماری ایرانی-اسلامی» بود، از پروژه خود دفاع میکرد، امروزه در مقام یک معمار مظلوم از همان حاکمیت و کارفرما نالان است و شکوایه میکند. در این بین، خاطرم میآید چندی پیش پوستری دیده بودم از انجمن علمی دانشجویی مهندسی معماری دانشگاه محقق اردبیلی اردبیل که باز سّید حمید ضیائیان قرار بود در باب مفهوم معاصر بودن معماری صحبت کند و مطلبی خواندم که سیّد حمید ضیائیان و تنی چند از اساتید، «مرکز معماری معاصر ملّی» را در دانشگاه شهید بهشتی تهران تاسیس کردهاند؛ صحبت در باب معماری نوگرا و معاصر آن هم پای منبر کسی که دستکم اگر همین صفحه شخصی اینستاگرام او بالا و پایین شود، مشخص میشود چه میزان تاریخگرا و نافی جریان نوگرایی در معماری ایران است.
![](/file/01d44e96476de5b903eb9.jpg)
بخشی از مطلب منتشرشده در صفحه شخصی سید حمید ضیائیان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در نقد اظهارنظرهای سید عزتالله ضرغامی
منبع: (URL 01 )
***
این وقایع، بهانهای شد تا دست به قلم شود و کمی در حال و روز امروز معماریمان در نگاه رسانه ملّی و برخی متخصصانمان تامل کنم. امیدوارم من هم بادسوار نشوم و حرفی ننویسم که در عمل از آن غافلم.
به عنوان مشت نمونه خروار، با مداقه بر این گزارش و مشاهده چندباره محتوای آن، جای دو پرسش و انتقاد ضروری مینماید:
- نخست آنکه چرا رسانه ملّی ما باید در روز معمار، تنها به یک گزارش کوتاه سوگیرانه درباره معماری امروز ایران بسنده کند ؟
در حالی که امروزه بسیاری از مشکلات جامعه ما در جنبههای مختلف با سیمای شهرهایمان و کیفیت معماریهایمان گره خورده است، سهم این روز از بخشهای خبری رسانه ملّی تنها یک گزارش یک دقیقه و سی ثانیهای آن هم با نگاهی جهتدار است. این موضوع نشان میدهد اگرچه این مقوله چه میزان مهم و پراهمیت است اما تاچه حد توسط رسانه ملّی کم اهمیت شمرده میشود.
عدم تولید و نبود برنامه و محتوای انتقادی درست و درمان درباره معماری امروز ایران با امکان شنیدن صداهای مختلف و کوچک کردن اهمیت آن توسط رسانه ملّی تا حد یک گزارش کوتاه انتقادی نادرست یا برنامههای آموزش دکوراسیون داخلی با تکنیکهایی چون اصول فنگشویی در برنامههای خانوادگی صبحگاهی و عصرگاهی، نشان دهنده آن است که تاچه حد حاکمیت و رسانه رسمی آن، از مقوله معماری و شهرسازی غافل است و این فضا را خواسته یا ناخواسته ایجاد میکند تا ابتذال ریشه بدواند.
- دوّم آنکه سوال همیشگیای که به ذهن خطور میکند؛ معماری ایرانی- اسلامی چیست و به صورت فنی و تخصصی چگونه آن معنا میشود؟
در سالهای اخیر بازماندههای پیروان جریان سنتگرایی به انحراف رفته، با تفاسیر خود از معماری ایرانی، در سیستم دانشگاهی ایران نفوذ کردهاند و با تفکرات شاعرانه خود، از معماری تاریخی ایران بت ساختنهاند. رد این افراد را احتمالا بتوان در همه مدرسههای معماری ایران پیدا کرد؛ در برخی کمتر و در تعدادی بیشتر. افرادی که رویکردی ایدئولوژیک به معماری ایران ایجاد کردهاند و در این میان مریدانی متعصب را نیز گرد خود جمع کردهاند. شاگردانی که سالهاست در یک فرایند سلسلهمراتبی جهل و ابتذال را تولید و بازتولید میکنند و با دوری از فضای آکادمیک بینالمللی، دورهم جمع شدهاند و خود را تحسین و تشویق میکنند؛ چنانچه در رثای هم م صحبت میکنند و قلم میفرسایند، کمیتهها و کرسیها برای هم در سازمانها و نهادهای مختلف فراهم میکنند، در نشریهها داور میشوند و مقالات یکدیگر را پذیرش میکنند و در ابتدای کتابهای یکدیگر در ستایش هم، تفریظ و یادداشت مینویسند. فضایی که در آن جز تقدیس و تحسین چیزی معنا نمیدهد و نقد در آن جایگاهی ندارد. در نگاه این جریان، اینطور متصور میشود که معماری معاصر و بناهای نوگرا فرزندان ناخلف معماری ایران به شمار میآیند و معماری تاریخی ایران به مثابه یک پدیده قدسی و الهی است؛ آن هم نه همه این معماری، بلکه بخشی که آنها روایت میکنند و با بکاربردن «معماری اسلامی» به جای ترکیب صحیح «معماری ایران در دوره اسلامی» یا «معماری ایران از فلان قرن تا بهمان قرن»، که این مسئله خود از چالشهای مطرح در حوزه تاریخنگاری است و در این مقال، نمیگنجد، آن را به آنچه خود میخواهند خلاصه میکنند. فضایی که نمیتوان درون آن، از معماری و شهرسازی تاریخی و معاصر ایران خوانشی درست داشته و بدون پیشفرض حقیقت آن را مطالعه کرد. این رویکرد همچنین سبب گشته تا نتوان میان امروز و دیروز ما پیوندی برقرار کرده و چاره بسیاری از مشکلات اکنونمان را پیدا نمود.
این جریان، با وجود آنکه در باطن غرب ستیزند و مدعی هستند نگاه به تولیدات خودی دارند اما مدام بر یک عنوانی پافشاری میکنند که سالها پیش توسط مسشرقین برخاسته از غرب با یک نگاه بالا به پائین به ما اطلاق شد. «معماری اسلامی» را در دست گرفتهاند و برای توجیه آن داستانسرایی میکنند. یکی از راههایشان هم آنکه آن را با انگاره ملیگرایی مخلوط کنند و در تلاش باشند تا به مردم بقبولانند مشکل معماری امروز ما «ایرانی-اسلامی» نبودن آن است. در حالی که اگر نگاهی به نتایج حضور این افراد در بدنه قدرت و پروژههای کوچک مقیاس و بزرگ مقیاس ایجاد شده توسط همین جریان بیندازیم، خود باعث و بانی و از نمونههای اصلی بیهویتی و ابتذال در معماری امروز ما هستند؛ از مرقد امام خمینی (ره) و توسعههای حرم حضرت امام رضا (ع) و مسجد کوی دانشگاه تهران و مسجد دانشگاه صنعتی شریف گرفته تا همین «عمارت ایوان» که کلاژی است نا بسامان برای توجیه این ادعا و از نگاه من دستوپا زدن اشتباه برای تولید هویت در معماری ایران.
![](/file/6ab87451a4634b4e2cbc3.jpg)
«مسجد دانشگاه صنعتی شریف» اثر مهدی حجت، استادیار بازنشسته دانشگاه تهران
از نگاه نگارنده، کپی عینی گذشته و تلاش برای معرفی خود بهعنوان «معماری ایرانی اسلامی»؛ آنهم توسط کسی که نهتنها همچنان در مدارس و سازمانهای مختلف مرتبط با معماری و بهویژه مدارس مطالعات معماری ایران، حضور دارد، دروس مختلف از حوزههای گوناگون ارائه میدهد و عرصه را در اختیار نیروهای جوان، بهروز و نوآور نمیگذارد، بلکه در بیشتر کلاسهای خود از مرحوم محمدکریم پیرنیا، استاد و مولف فقید معماری ایران، نقل میکند که برساو کردن - الگوگرقتن همراه با نوآوری - بهتر از کپی کردن است و این یعنی نماد واقعی تضاد حرف با عمل.
منبع: (URL 02 )
![](/file/c7dc2b6838eca6576d98c.jpg)
«عمارت ایوان» اثر سیّد حمید ضیائیان، معمار و مدرس دانشگاه شهید بهشتی تهران
از نگاه نگارنده، کلاژی نابسامان از معماری گذشته و امروز ما که خود را «معماری ایرانی اسلامی» معرفی میکند و تلاش دارد ثابت کند نسخهای نو از هویت ارائه میدهد؛ آنهم صرف استفاده از چند طاق و قوس و ایوانی کپیشده از ستاوندهای معماری ایرانی.
منبع: (URL 02 )
عجیبتر آنکه از سویی معماریهای نوگرا قبلی ما که از نگاه این افراد مصداق بریده شدن از نیستان است، گویی ایرانیتر و بهلحاظ رعایت حقوق انسان اسلامیتر مینمایند و از سویی دیگر، وقتی به معماریها و شهرسازیهای تولید این جریان در سالهای اخیر نیز رجوع میشود، نه تنها ایرانی و اسلامی نیست و همین کیفیات حداقلی موردنظر این جریان راحتی ندارد، بلکه مدرن و امروزین هم نیست و صرفا یک بازی بیسرانجام، مشکلدار و بیمعنا با مصالح ساختمانی است؛ نظیر پروژههای «مسکن مهر» که در جای جای کشور چون یکسری احجام بیکاربرد نازیبا و افسردهکننده برای ساکنانش، سر برآوردهاند.
مشکل اصلی این جریان، ندانستن و تلاشی بیثمر برای ایجاد هویت با متوسلشدن دست و پاشسکته به گذشته است. دنیای این افراد و پیروانشان بر محوریت خانقاه خودشان میچرخد؛ خانقاهی که برای یکی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است، یکی ایکوموس و سازمانهایی که وجود هر یک موهبتی برای کشور است اما در تصرف قدرتطلبی و انحصار و فشلی آنها بیثمر مانده و یکی هم با مریدانش، دانشگاه و آتلیههای طراحیای که گویا مالک آنشدهاند و قرار است به اجبار دانشجویان نورود را خط بدهند. دلیل اما مشخص است؛ این اشخاص دنیا را ندیدهاند و نمیخواهند بپذیرند ما امروزه مصرفکنندهایم و از خود چیزی نداریم. آنها نه فقط در حرف و طراحی، بلکه در پژوهشها و تحقیقات رسمی و دانشگاهیشان هم همین رویه را دارند و تنها میکوشند تاریخ ما را چاق و گاهی حتی با جعل و تحریف، بزرگ کنند و چون الههای آن را بستایند؛ برای فرار از مواجه با وضعیت امروز و نابسامانیمان. بماند که نمیخواهند حتی به آموزههای خودشان، یعنی پژوهش بدون پیشفرض، پایبند باشند.
برای همین است که به عنوان مثال در گزارش فوق، شخصی از بدنه تخصصی، یعنی سیّد حمید ضیائیان، تلاش میکند به هر دری بزند تا طرح خود را ارائه و توجیح کند و آن را به جریان شترگاوپلنگ سالهای اخیر اما مورد پسند حاکمیت، یعنی «معماری ایرانی-اسلامی» بچسباند و فردی از بدنه قدرت، یعنی احمد دنیامالی، از نبود الزام به ساختو سازهای ایرانی-اسلامی در ارگانهای دولتی گلایه میکند؛ تجویزی که برای من تداعی کننده سوءاستفاده از قدرت است و میتواند حال معماری و شهرسازی امروز ما را از آنچه هست بدتر نماید. آنهم در حالی که بر اساس سوابق موجود از احمد دنیامالی در خبرگزاریها و وبسایت رسمی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، خود مدرک کارشناسی ارشد مهندسی معماری و شهرسازی از دانشگاه علم و صنعت ایران، و مدرک دکترای برنامه ریزی شهری را از دانشگاه آزاد اسلامی دارد و سالها از شهرداری و شورای شهر تهران گرفته تا وزارت مسکن، راه و شهرسازی، مسئولیتهای عمرانی و مرتبط در سطوح عالی مدیریتی داشته است 3. این یعنی از سویی ارائه تجویزهایی دروغ و بیاساس که حتی اوّلیهترین آموزههای معماریای که او در مدارس معماری آموخته، آن را رد میکند و از سوی دیگر، نقشی که او احتمالا بهعنوان یکی از متهمان ردیف اوّل حال و روز معماری امروز ایران و سیمای شهرهای ما بهویژه تهران دارد و در سایه حافظه کوتاهمدت ما ایرانیان، مغفول مانده است که دوباره چنین در نقش مدعی و ستمدیده زبان به شکایت از متولیان امر میگشاید در حالی که خود قدیم و حال از همان متوّلیان است؛ قاضی چو دزد است شکایت نزد کجا برم!
در حالی که مردم به دلیل خالیشدن از اصالت و هویت و عدم وجود یک الگوی درست و عمیق از دل معماری ایرانی، روبه نماهای رومی آوردهاند، به مناسبت روز معماری گزارشی تولید میشود و مدعی هستند مردم حس تعلق به معماری ایرانی-اسلامی دارند و این معماری را تنها در یک کاربرد بیمعنا از طاق و قوس و کاشیهای لعابدار و یک حیاط مرکزی با یک حوض پرازآب در آن برای جامعه نشان میدهند و معنا میکنند. در نگاه اشتباه خودشان و از زبان مردمی که آگاهی به این واژگان و مفاهیم ندارند، مدرن را «تکراری و خستهکننده» مینامند و آن را در یک دوئیت متضاد جلوی معماری اصیل ایرانی-اسلامی میگذارند و تلاش دارند آن را به جامعه دیکته کنند.
اگر اشاره کنم که برخی از مورخان معتقدند شیخ بهایی معمار نبوده و در بناها و مجموعههایی که به او منتسب است نقش بانی و برنامهریز داشته است و نامیدن این روز در تقویم ایران به نام او، جا انداختن یک دروغ تاریخی است چندان به این نوشته بیربط نیست. مسئلهای که نیاز به شنیدن صحبتهای موافقان و مخالفان آن و یک پژوهش عمیق دارد. شاید این موضوع نیز چون «معماری ایرانی-اسلامی» یک داستان بیریشه است که تنها برای توجیهش هرساله شاخ و برگ داده میشود و تنبلی از ماست که بهجای تلاش برای یافتن حقیقت، به روایات و شنیدهها بسنده میکنیم.
و در نهایت، آن کس که برای من این متن را نمایندگی میکند، سیّد حمید ضیائیان است. واضح و مبرهن است که نقد من متوجه شخصیت حرفهای اوست که اگر چنین نباشد من اشتباه و بیاخلاقی کردهام. شخصی که در بعد حرفهای برای من سوار بر قایق منتها نه در دریا، بلکه بر باد تصویر شده است. معماری که ژستی همه چیزدان دارد، قلمبه سلمبه و شاعرانه حرف میزند و مریدانش به گرد خانقاه او را میستایند و مناسب برای همه فصول است. رفتاری که او احتمالا در حق اساتید خود داشته و سالهاست در این کشور تکرار میشود و فضای گفتوگو و نقد را بسته است. کسی که خود عضوی از جامعهای بزرگ است که معماری امروز ایران را به چنین حال و روزی در آوردهاند. حال و روزی که تنها در دو کلمه خلاصه میشود؛ ویران و مبتذل.
***
تصویر ابتدای متن:
«بریده پوستر بهاشتراکگذاشتهشده در کانال تلگرام انجمن علمی دانشجویی مهندسی معماری دانشگاه تهران منسوب به نشست « گفتار معمار سیّد حمید ضیائیان به مناسبت هفته معماری» برگزارشده مورخ 11.اردیبهشتماه. 1398 ه.ش در انجمن علمی دانشجویی مهندسی معماری دانشگاه تهران» - منبع: (URL04)
***
پینوشت:
1- برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:
شبکه چهار سیما. (1401). گزارش خبری به مناسبت روزمعمار. صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، اخبار ساعت 20:00. تهران، تهران: شبکه چهار سیما.
این گزارش به صورت تصویری از 08:12 تا 11:11 قابل دسترس است در: https://telewebion.com/episode/0x2863ee6 (آخرین بازدید جمعه 09.اردیبهشتماه.1401 ه.ش)
2- از نگاه نگارنده، این بخش از این گزارش کوتاه و جهتدار، تنها قسمتی بود که بدونپیشفرض و بهواقع تخصصی به چالشها و مشکلات امروزه معماری و شهرسازی ایران میپرداخت و درباره آن اظهارنظر میشد.
3- برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:
- مدخل «احمد دنیامالی» در بخش «نمایندگان» وبسایت رسمی «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» به نشانی https://rc.majlis.ir/fa/parliament_member/show/1547694 / آخرین بازدید یکشنبه 13.شهریورماه.1401ه.ش
- مطلب «احمد دنیامالی زندگینامه احمد دنیامالی » منتشر شده در وبسایت رسمی «پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران» به نشانی https://www.jamaran.news/%D9%85%D8%A4%D9%84%D9%81-490-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C / آخرین بازدید یکشنبه 13.شهریورماه.1401ه.ش
- مدخل «احمد دنیامالی» در وبسایت رسمی «دانشنامه آزاد ویکیپدیا» به نشانی https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C / آخرین بازدید یکشنبه 13.شهریورماه.1401ه.ش
***
منابع:
1- URL 01 - مطلب انتقادی سید حمید ضیائیان نسبت به اظهارنظرهای سید عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دولت سیزدهم در صفحه شخصی اینستاگرام به نشانی https://www.instagram.com/p/ChbXmb6DFQ0/?igshid=YmMyMTA2M2Y=/ آخرین بازدید یکشنبه 13.شهریورماه.1401ه.ش
2- URL 03- مطلب «فراتر از یک مسجد» منتشر شده در وبسایت «روزنامه دانشگاه صنعتی شریف» به نشانی http://daily.sharif.ir/5131/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF// آخرین بازدید یکشنبه 13.شهریورماه.1401ه.ش
.3- URL 03- مدخل «عمارت ایوان» منتشر شده در وبسایت «آرشیگرم» به نشانی http://archigram.ir/?p=3831/ آخرین بازدید یکشنبه 13.شهریورماه.1401ه.ش
4- URL 04- https://t.me/aa_ut/752/ آخرین بازدید یکشنبه 13.شهریورماه.1401ه.ش