سفید رود: ناگفتۀ کامران دیبا
وحید آقایی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایراندر جریان معماری و شهرسازی مدرن و معاصر ایران، دو دستۀ «ناساختهها» و «ناگفتهها»1، پروژههایی مهم امّا کمتر توجه شده توسط محققان تاریخ معماری و شهر است؛ «ناساختهها» منظور طرحهایی است که از سوی معماران داخلی و خارجی ارائه میشود امّا به دلیلهای گوناگون، مجال اجرایی شدن آنها فراهم نمیشود و «ناگفتهها» مقصود پروژههایی، چه اجراشده و چه در حد طرح باقیمانده که جای روایت آنها در تاریخنگاریهایی که تاکنون انجامگرفته است، خالی است و ممکن است، تا امروز فرصت پژوهش بر روی آنها و معرفیشان پیش نیامده یا محدودیتی پیش روی ذکرشان بوده و متأثر از فشار بیرونی، عریضه خالی از آنها مانده است. بههرروی، آنچه این دو گروه را شایان توجّه مینماید، نهفقط نام طراحان و ویژگیهای معماری و شهری کالبد و طرح، بلکه اطلاعاتی است که از بستر زمانی و مکانیشان و مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه و شبکۀ عوامل شکلدهندۀ پروژه، در اختیار ما میگذارند. پروژۀ طراحی منظر جزیرۀ دریاچۀ سد «سفیدرود» واقع در استان گیلان، اثر کامران طباطبایی دیبا، معمار صاحبنام معاصر ایرانی، یک نمونه از گروه ناگفتههاست که اگرچه، نام و تصاویر آن، در بخش اختصاص دادهشده به معرفی معمار در شمارۀ ۱۸-۱۹ (بینالملل) نشریۀ «هنر و معماری» در سال ۱۳۵۱ ه.ش، تکشمارهای مهم و ویژۀ مخاطب غیرفارسیزبان برای آشنایی با پیشینۀ تاریخی و اقدامات معماری و شهری در ایران عصر پهلوی، در صدر لیست آثار دیبا قرار دارد امّا بعدها هیچ ذکری از آن به میان نمیآید و حتی خود او نیز در مکتوبات مرتبط به وی یا تألیفی خودش نظیر کتاب «کامران دیبا: ساختمانها و پروژهها» (تألیف ۱۹۸۱ م، ترجمه ۱۳۹۳ه.ش) و مصاحبهها و گفتوگوهایش در سالهای اخیر تا آنجا که منابع بررسیشده است، نامی از آن نمیبرد. اثری که حیات و ممات آن چون شماری دیگر از ابنیۀ معاصر ایران به قبل و بعد از وقوع انقلاب جمهوری اسلامی در ایران گره میخورد. بهخصوص که سد از سال ۱۳۴۶ ه.ش تا پیش از انقلاب، «فرح پهلوی» نامگذاری شده و پسازآن، دیبا در طرح خود، مرکز پروژه را محل قرارگیری مجسمۀ ملکۀ وقت در یک چشمانداز طبیعی جانمایی میکند؛ اتفاقی نادر که دستکم بر اساس شواهد موجود، از نخستین نمونههای کاربرد پیکرتراشی و مجسمۀ یک زن صاحب قدرت در ایران همردیف شاه و رجال ادیب و شاخص کشوری، است.
آثار بهجای مانده از نوگرایی و نو پردازی معماری و شهرسازی ایران معاصر، اگرچه به نسبت دیگر دورههای تاریخی با سهمی بیشتر در دسترس و برای پژوهش دربارۀ آنها، مجموعهای مفصل از مکتوبات اعم از کتب، نشریهها و مقالات، اسناد و مدارک فنی توأمان با شواهد معماری بعضاً سر پا و دستنخورده در اختیار است، امّا در تاریخنگاریهای معماری و شهر ایران، سهمی اندک دارند؛ اتفاقی که ریشه در پدیدهای دارد که زیگفرید گیدئون، منتقد و تاریخنگار نامدار معماری، آن را «بیعلاقگی به گذشتۀ نزدیک»، عنوان میکند (گیدئون، ۱۳۹۱، ص. ۳۰). دراینبین، تحقیقاتی نیز که تاکنون انجامشده است، غالباً روایتی متکی بر تهران و بازیگرانی محدود و عمدتاً معطوف به پروژههای ساختهشدۀ شاهکار، ارائه میکنند؛ تحلیلها و نتیجهگیریهایی کم و بیش ناقص که با چشمپوشی از دیگر زمینههای جغرافیایی و عوامل نو پردازی و نوگرایی کشور و نبود نگاه کلنگر بهتمامی آثار، تاکنون بهسختی توانسته به پرسشها از معماری و شهرسازی معاصر ایران برای شناخت وضعیت حال و برنامهریزی برای آینده، پاسخهایی قابلاتکا دهد. در میان این آثار غایب، دو گروه «ناساختهها» و «ناگفتهها» سهمی چشمگیر دارند؛ مجموعهای از طرحهای معماری و شهری که به علل گوناگون، یا ساخته نشدهاند یا چه اجرایی شده و چه در حد طرح باقیمانده، روایت آنها مغفول و نگفته باقیمانده است. آثاری که فارغ از اهمیت نام طراحان داخلی و خارجی آنها و خوانش معمارانهشان، هر یک محصول شبکهای از رخدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و بازیگرانی در جامعۀ وقت بودهاند که پژوهش دربارۀ آنها میتواند اطلاعات شایان توجهی در اختیار ما بگذارد امّا به دلیل نبود فرصت یا همت برای پژوهش عمیق یا فشارهای بیرونی ناشی از نبود آزادی و بیطرفی در فضای تحقیق، جایشان خالی مانده است. نقصانی که نیازمند جلبتوجه محققان تاریخ معماری و شهر و تکمیل چیدمان این پازل برای طرح یک روایت قابل استناد است. نمونهای مهم در این میان از گروه «ناگفتهها» در آثار غایب، پروژۀ طراحی منظر جزیرۀ دریاچۀ سد «سفیدرود» اثر کامران طباطبایی دیبا است که تا امروز از نظرها پنهان مانده و در تاریخنگاریهای چند دهۀ اخیر هیچ نامی از آن ذکر نشده است؛ اثری که مداقه بر آن، نشانی از ویژگیهای مهم نهفته میدهد و جایگاه آن را در مطالعات و فعالیتهای تاریخنگاری منحصربهفرد میکند.
سد مخزنی «سفیدرود» بر روی رودخانۀ سفیدرود در پاییندست محل طلاقی دو رودخانۀ قزلاوزن و شاهرود و مجاورت شهر منجیل استان گیلان، بهعنوان یکی از پروژههای آبی مهم باهدف اصلی رونق کشاورزی در دشت گیلان و فومنات و اهداف فرعی تأمین آب شرب و صنایع شهرهای مرکزی و شرقی استان گیلان و پاسخ به نیازهای شیلات و آبزیپروری و دامپروری، با معماری متفاوت از سدهای همدورۀ خود (هیئتتحریریۀ نشریۀ بورس، ۱۳۴۶، ص. ۶۲) در دهۀ ۱۳۳۰ ه.ش با مطالعات و طراحی مهندسان مشاور سازمان اتکو2 و پیمانکاری اجرا شرکت فرانسوی ساسر 3 ساخته و در اردیبهشتماه سال ۱۳۴۱ ه.ش رسماً افتتاح میشود (URL 1). این سد از همان ابتدا، «سفیدرود» نام میگیرد امّا در سال ۱۳۴۶ه.ش، سد به «فرح پهلوی» تغییر نام میدهد؛ نامی که دولت آن مستعجل بوده و در سال ۱۳۵۷ ه.ش و پس از انقلاب جمهوری اسلامی، دوباره تغییر کرده و سفیدرود خوانده میشود (URL 2). البته، میان مردم محلی و رسانهها نیز نام «سد منجیل» مرسوم است. پس از افتتاح، دریاچۀ پشت این سد به دلیل برخورداری از جزیره و امکان ایجاد تأسیسات رفاهی و گردشگری، مورد توجّه قرار میگیرد. به روایت شمارۀ ۱۸-۱۹ (بینالملل) نشریۀ «هنر و معماری» در سال ۱۳۵۱ ه.ش، تکشمارهای مهم و ویژۀ مخاطب غیرفارسیزبان برای آشنایی با پیشینۀ تاریخی و اقدامات معماری و شهری در ایران عصر پهلوی، و بخش اختصاصی معرفی فرد فرد معماران نامدار معاصر ایران، طراحی منظر این جزیره و ساختارهای تفریحی گردشگری آن، به کامران طباطبایی دیبا (۱۳۱۵ ه.ش - )، معمار معاصر شناختهشدۀ ایرانی و دانشآموختۀ معماری و جامعهشناسی از دانشگاه هووارد4 ایالاتمتحدۀ آمریکا برخوردار از نگاه اجتماعی، زمینه گرا و منطقهگرایی انتقادی به معماری، سپرده میشود (AA Board, 1973, p. 130). طرحی که خط و خطوط آن مشابه الگوی غالب منظرسازیهای پروژههای دیبا و بهطور خاص، پارک و فرهنگسرای یوسفآباد (شفق) و باغ دلگشای شیراز است امّا یک تفاوت اساسی نیز با دیگر آثار او نیز دارد. اگر بقیۀ پروژههای دیبا بهزعم وی، عامالمنفعه و برای مردم است و برای نمونه، در پارک و فرهنگسرای یوسفآباد یا موزۀ هنرهای معاصر، مدعی است در راستای رویکرد و گرایشهای فکری خود، پیکرههایی از مردم ماحصل همکاری با پرویز تناولی، مجسمهساز مشهور ایرانی و دوست نزدیک دیبا، خلق کرده و در متن فضاهای عمومی قرار داده است (بسکی، ۱۳۷۹، ص. ۸ و ۱۰)، در این طرح، بر خلاف گفتههایش، معماری در خدمت بازنمایی قدرت دستگاه حکومت است و در مرکزیت پروژه و فضای عمومی آن با برخورداری از یک چشمانداز طبیعی، پیکرۀ ملکۀ وقت و نایبالسلطنه فرح پهلوی جانمایی و در روز دوشنبه ۱۳ شهریورماه ۱۳۵۱ ه.ش، از آن رونمایی میشود (URL 3)؛ مجسمهای که سازندۀ آن مشخص نیست امّا عمرش نیز چون عمر نام درباری سد کوتاه است و با وقوع انقلاب و در اسفندماه سال ۱۳۵۷ ه.ش، پیکره توسط انقلابیون با همکاری مردم محلی منجیل، پایین کشیده شده و تخریب میگردد (URL 4). بااینحال تا امروز، بقایای طرح دیبا همچنان باقی و در حال استفاده است و جزیره نیز همچنان بهعنوان یکی از کانونهای گردشگری استان گیلان، مورد توجّه مردم و مسئولان محلی است.
امّا آنچه پروژۀ سفیدرود کامران دیبا را منحصربهفرد و روایت آن را در جریان تاریخنگاری میراث معماری و شهری مدرن و معاصر ایران خواندنی مینماید، به نظر سه مسئلۀ مهم نهفته درون آن است. مسئلۀ اوّل، طراحی مجسمۀ فرح پهلوی و نصب آن در چنین موقعیت مکانی است؛ با شکستن چارچوبها و کنارهزدن مجسمههای مردانۀ ایرانی و جانمایی پیکرۀ مرتفع ملکه در یک مکان شاخص طبیعی و گردشگری. رخدادی نادر که میتوان آن را از نخستین نمونههای کاربرد مجسمۀ یک زن صاحب قدرت در ایران همردیف شاه و رجل شاخص کشوری، در عرصۀ عمومی دانست. مسئلۀ دوّم، سکوتی مبهم است که در خصوص پروژۀ سفیدرود هنگام نام بردن از آثار دیبا اتخاذشده است. اگرچه، نام و تصاویر پروژه، در بخش اختصاص دادهشده به معرفی دیبا در شمارۀ ۱۸-۱۹ (بینالملل) نشریۀ «هنر و معماری» در سال ۱۳۵۱ ه.ش، در صدر لیست آثار وی قرار دارد امّا بعدها هیچ ذکری از آن به میان نمیآید و حتی خود دیبا نیز در مکتوبات مرتبط به او یا تألیفی خودش نظیر کتاب «کامران دیبا: ساختمانها و پروژهها» (تألیف ۱۹۸۱ م، ترجمه ۱۳۹۳ه.ش) و مصاحبهها و گفتوگوهایش در سالهای اخیر، نامی از آن نمیبرد. دلیل این اتفاق و پنهان نمودن مسئله پوشیده است امّا حدس و گمانهایی در ذهن متصور میگردد؛ مانند خودداری دیبا از انتشار نام و جزئیات پروژه بهخصوص پس از انقلاب برای جلوگیری از تقویت ادعای ارتباط نزدیک وی با فرح پهلوی بهواسطۀ پیوند خویشاوندی و تأثیر این موضوع در اعطای پروژههای معماری به او یا اجبار وی به طراحی و اجرای پروژه و جانمایی مجسمه علیرغم میل باطنی از سوی فرح پهلوی. درنهایت، مسئلۀ سوّم، قرارگیری پروژۀ سفیدرود درست در نقطۀ مقابل ادعاهای دیبا در خصوص رویۀ معماری اوست. باوجوداینکه دیبا در بیشتر گفتوگوها و مصاحبههایش، خود را معماری اجتماعی و مردمی و بهطور خاص، بیتمایل برای خدمت به طبقۀ بورژوا و دولتمندان جامعه و شخصی پیشرو در ترکیب معماری و پیکرتراشی آنهم نه از افراد حکومتی، بلکه از مردم عادی و کاربست آن در زندگی روزمرۀ جامعه نظیر تجربۀ موزۀ هنرهای معاصر و پارک و فرهنگسرای یوسفآباد (شفق) عنوان مینماید (بسکی، ۱۳۷۹، ص. ۸ و ۱۰)5 امّا این پروژه، درست آن روی دیگر سکه است؛ معماری در خدمت قدرت و خلق فضای عمومی با مرکزیت پیکرۀ ملکه. چه از اجبار باشد و چه از اختیار، آنچه برای امروز مهم است، کنار گذاشتن تعصبات و تعارفات و جسارت هنگام طرح ناگفتهها و روایات پنهانشده است؛ بههصورت مکتوب در قالب زندگینامههای خود نوشت یا شفاهی در مصاحبهها و گفتوگوها. ناگفتههایی که غالب معماران چون دیبا، به دلیلهای مختلف شاید ناخوشایند بودن پروژه برای ذکر در سوابق حرفهای و کار از سر منفعت، آنها را روایاتی پنهان نزد خود نگهداشتهاند. گفتن آنها هر چه باشد، به ترسیم تصویری شفافتر از تاریخ معماری و شهر ایران در دورۀ معاصر کمک خواهد کرد؛ تصویری برخاسته از واقعیات تاریخی فارغ از ارزشگذاری خوب و بد و قابل استناد.
_____
تصویر ابتدای متن:
نمایی از پروژۀ طراحی منظر جزیرۀ دریاچۀ سد سفیدرود و مجسمۀ فرح پهلوی در مرکز آن در دهۀ ۱۳۵۰ ه.ش – مأخذ: (AA Board, 1973, p. 130)
_____
پینوشت:
1- نامگذاری این دو دسته و تعریف ارائهشده برای آنها، در ادامۀ کرکردی که در سالهای اخیر هر دو نام و اسامی مشابهشان در جریان تاریخنگاری معماری و شهرسازی مدرن و معاصر ایران، داشتهاند و بنابر ماهیت پروژههایی که شامل میشوند، انجام گرفته است.
2- شرکت مهندسان مشاور سازمان اتکو– E.T.C.O Consulting Engineers . البته در برخی منابع، اسم شرکت بخش دومی نیز داشته و «اتکو-افر(Etco- Ofer)» عنوان شده است. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:
- هیئتتحریریۀ نشریۀ بورس (۱۳۴۶). مهندسین مشاور اتکو. نشریۀ بورس، ۱ (۴۷)، ۶۳ – ۶۲.
- https://www.glrw.ir/st/67 / - آخرین بازدید یکشنبه ۲۵. شهریورماه. ۱۴۰۳ ه.ش
3- Saser
4- در برخی منابع، دانشگاه محصل تحصیل کامران طباطبایی دیبا به اشتباه و به دلیل شباهت تلفظ و کشور قرارگیری دانشگاه، دانشگاه «هاروارد – Harvard» واقع در کمبریج ایالات متحدۀ آمریکا عنوان شده است. دیبا دانشآموختۀ کارشناسی معماری و کارشناسیارشد جامعهشناسی از دانشگاه «هوارد - Howard » است که در واشنگتن دی. سی واقع شده و همچنان در حال فعالیت است.
5- این ادعاها و رویکردها، در گفتوگوی مستقیم کامران طباطبایی دیبا با عنایتالله فانی، مجری و عضو سابق سردبیران بخش فارسی شبکۀ بیبیسی، در برنامۀ «بهعبارت دیگر» با شبکۀ بیبیسی فارسی در سال ۲۰۱۴ م طرح میشود. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:
https://www.youtube.com/watch?v=jdR03dd0XhE / آخرین بازدید یکشنبه ۲۵. شهریورماه. ۱۴۰۳ ه.ش
_____
مآخذ:
- گیدئون، زیگفرید. (۱۳۹۱). فضا، زمان و معماری. ترجمۀ منوچهر مزینی. چاپ چهاردهم. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- هیئتتحریریۀ نشریۀ بورس (۱۳۴۶). مهندسین مشاور اتکو. نشریۀ بورس، ۱ (۴۷)، ۶۳ – ۶۲.
- بسکی، سهیلا (1379). دیداری دیگر با کامران دیبا. نشریۀ معمار، ۱(۱۰)، ۱۹– ۸.
- AA Board.(1973). KAMRAN DIBA. Journal of Art and Architecture, 1(18 & 19), 129 – 132.
https://www.glrw.ir/st/67/ :URL 1 -آخرین بازدید یکشنبه ۲۵. شهریورماه. ۱۴۰۳ ه.ش
:URL 2 - مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی. (۱۴۰۳، شهریور ۲۵). مدخل « تغییر نام سدهای کشور».https://rc.majlis.ir/fa/law/show/104923
:URL 3 - https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AF_%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF/ آخرین بازدید یکشنبه ۲۵. شهریورماه. ۱۴۰۳ ه.ش
:URL 4 - https://www.khabaronline.ir/photo/1222998/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AD-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%85%D9%86%D8%AC%DB%8C%D9%84 / آخرین بازدید یکشنبه ۲۵. شهریورماه. ۱۴۰۳ ه.ش
:URL 5 - https://www.cafetarikh.com/news/35998/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AD-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 / آخرین بازدید یکشنبه ۲۵. شهریورماه. ۱۴۰۳ ه.ش
:URL 6 - https://blog.rahbal.com/sefidrud-dam/ / آخرین بازدید یکشنبه 25. شهریورماه. 1403 ه.ش
:URL 7 - https://static.neshanmap.ir/places/images/016/985627_3636565--%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87-%D8%B3%D8%AF-%D9%85%D9%86%D8%AC%DB%8C%D9%84.jpeg/ آخرین بازدید یکشنبه 25. شهریورماه. 1403 ه.ش