نوح علیه السّلام چالش بزرگ؛ درسهایی در ثبات و توکّل بر خدا
دکتر علی بن محمد صلابی - اصلاحوب
نوح علیه السلام وقتی با آزار و اذیت قوم و تهمتهایی از قبیل دیوانگی و گمراهی و دهنکجی و تهدید به رجم روبرو شد، آنان را به سختی به چالش کشید. حتی برخی از اهل علم گفتهاند معجزهی نوح از همان نوعی بود که قومش را به چالش کشید.
فرموده است:
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ * فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ * فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ﴾ (يونس: ٧١- ٧٣)
و خبر نوح را بر آنان بخوان، آنگاه كه به قوم خود گفت: اى قوم من، اگر ماندن من [در ميان شما] و اندرز دادن من به آيات خدا، بر شما گران آمده است، [بدانيد كه من] بر خدا توكّل كردهام. پس [در] كارتان با شريكان خود همداستان شويد، تا كارتان بر شما ملتبس ننمايد سپس در باره من تصميم بگيريد و مهلتم ندهيد.
از متن آیه روشن است که از رسول گرامی اسلام میخواهد در اواسط دوران مکی آیات را بر کفار مکه بخواند و به آنان گوشزد کند که در برخورد با پیامبر و مؤمنان به مرحلهای رسیدهاند که باید همچون نوح آنان را به چالش بکشد و اگر کوتاه نیایند پیامبر اسلام به صراحت به آنان گوشزد خواهد کرد. این از شگفتیهای تربیت و توجیه غیر مستقیم است. اکنون بخشهایی از آن را با تدبر دنبال میکنیم:
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ
یعنی پس از طرح مناظراتی که پیش از این آیه در سورهی یونس آمده است، ای محمد خبر نوح را بر مردم بخوان وقتی به قومش گفت ای قوم من... "إذ" برای بیان ظرفیت و بدل اشتمال از "نبأ" است. به نظرم إذ ظرف و عامل آن محذوف است و تقدیر چنین است: بخوان بر آنان خبر نوح را که به قومش گفت ای قوم من...
إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ
خداوند به پیامبرمان امر کرده است که بر قوم سرکش خود که در عناد و سرکشی و لجاجت حالتی شبیه به قوم نوح داشتند، خبر نوح را بخواند که گفت: اگر نسبت به وجود من احساس سنگینی میکنید و بر شما گران آمده است از این که شما را امر و نهی میکنم و از مجازات خدا بیم میدهم و آیاتش را به شما یادآور میشوم خواه آیات و آموزهها و پندهایی که در کتابش آمده است و خواه نشانههای موجود در هستی...
فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ
پس به شما میگویم تنها بر خدا توکل کردم تا کید و نیرنگ شما را بیاثر کند و مرا از دست شما رها سازد و عذابش را بر شما فرود آورد. تقدیم معمول "علی الله" بر عاملش "توکلت" دلیل بر حصر است. اکنون که تنها بر خدای یگانه توکل کردهام:
فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ
به اتفام همگان، تدابیر و حیلههایی که در توان دارید بیاورید و قاطعانه تصمیم خود را بگیرید و با شریکانی که برای خدا گرفتهاید همراه شوید تا شما را یاری دهند و از جن و انس و بتهایی که آنها را میخوانید کمک بگیرید...
ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً
و هر چه از دستتان برمیآید قاطعانه انجام دهید و کوتاهی مکنید تا منظورتان مبهم و پنهان نماند و مایهی نگرانی شما نشود. تصمیم شما دربارهی من اوضاعتان را بر هم نریزد و زندگی را بر شما تنگ نکند. من شما را به چالش میکشم و اعلام میکنم با هر چیزی که در توان دارید به صراحت و آشکارا بر ضد من نیرنگ کنید و به این ترتیب از تردید و نگرانی بیرون میآیید.
ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ
یعنی پس از آن که تصمیم خود را گرفتید و تمام نیرنگ خود را به کار بستید و یقین کردید که میتوانید بدون مشکل از دست من آسوده شوید، پس دربارهی من هر چه میتوانید انجام دهید خواه اعدام یا رجم یا هر کاری که میخواهید.
وَلَا تُنْظِرُونِ
یعنی یک لحظه هم به من مهلت ندهید هر چند که برای مهلت دادن دلیل هم داشته باشید. این نهایت به چالش کشیدن است. اما چه کسی مانند نوح است در حالی که بر خدای یکتا توکل کرده است و پروردگار در برابر این توکل و چالش، تضمین کرده است او را یاری کند و خوار نسازد و نیرنگ دشمان را به خودشان بازگرداند.
این همان ایمانی است که انسان را به پروردگار قوی و شکستناپذیر میرساند. این چالش بیباکی و بیپروایی نیست بلکه حرکت در مسیر خدا و با پشتوانهی او و اعتماد به این که از بندهاش محافظت و به او کمک خواهد کرد. اعتماد به نیروی قهاری که بر هستی چیره است و نیروی فانی و ضعیف در برابر قدرت و عزت و جبروتی که نوح به آن پشت بسته است هیچ نمیارزد.
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ
یعنی اگر از پذیرش دعوتم سرپیچی و به سخنانم پشت کردید و از توافق بر کشتن من روی گرداندید، پس بدانید من در برابر خیر بزرگی که به شما میرسانم پاداشی نمیخواهم تا نفرت و سرپیچی شما به خاطر مصلحت شخصی و دادن مزد و پاداش نباشد. بدانید مزد و پاداش را از کسی نمیخواهم جز خدایی که مرا با رسالت آسمانی به سوی شما فرستاده است. بدانید من همانند شما هستم و از سوی پروردگارم امر شدهام که یکی از مسلمانان باشم.
پس از این چالش که در زمان نزول سورهی یونس مناسب حال مشرکان مکه، خدای متعال سرانجام قوم نوح را بیان کرد تا مایهی پند و عبرت مشرکان باشد:
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ
یعنی مردم نوح و مؤمنان همراهش را تکذیب و تهدید کردند در صورتی که از دعوتش دست برندارد او را رجم خواهند کرد. چنان که پیشتر در سورهی شعرا هم آمده بود. ما امر کردیم که باید غرق شوند. به نوح دستور دادیم کشتی بسازد و قومش از این کار ناخرسند شدند. نشانههای طوفان آشکار شد و به نوح دستور دادیم تا از هر جانداری یک جفت اختیار کند و خانوادهی خود و مؤمنان را سوار کشتی کند. وقتی همگی سوار شدند کشتی به حرکت درآمد و نجات یافتند.
وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ
ما آنان را جایگزین گذشتگان در زمین قرار دادیم تا به جای آنان بنشینند و بهتر از آنان باشند.
وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ
سرانجام کافران چه شد؟ این کلمات زیبا بیان میکند که تکذیبکنندگان به چه سرانجامی گرفتار شدند؛ خداوند آنان را غرق کرد و از این غرق کردن با نون جمع تعبیر کرده است. از تکذیبکنندگان با اسم موصول نام برده است تا حکم غرق شدن را ثبت کند و جنایت آنان را به خاطر آورد. آیات بزرگ را با نون تعظیم افزوده است تا عظمت آیات و عظمت کسی که آن را فرو فرستاده و کافران را غرق کرده است نشان دهد.
این آیه اهمیت و عظمت تهدید پیامبران را نشان میدهد؛ هر کس عبرت گیرد متوجه میشود و از سرانجام دهنکجی به پیامبران میترسد. کسی که اهل تدبر باشد میفهمد که این آیه چند هدف را دنبال میکند:
هشدار به کافران از این که به سرنوشت قوم نوح دچار نشوند.
ارشاد پیامبر اسلام که میتواند همانند نوح قومش را به چالش بکشد و بر خدا توکل کند تا همانند نوح او و مؤمنان همراهش را یاری دهد.
آرام کردن دلهای مؤمن که سرانجام خداوند آنان را یاری میکند و از ستمگران انتقام میگیرد.
منابع:
•أحمد نوفل، تفسير سورة يونس، ص ٢٥١.
•عثمان محمد الخميس، فبهداهم اقتده قراءة تأصيلية في سير وقصص الأنبياء عليهم السلام، دار إيلاف الدولية للنشر، الكويت، الطبعة الأولى، ١٤٣١ه - ٢٠١٠م، ص ٦٥.
•علي الصلابي، نوح عليه السلام والطوفان العظيم، ص ١٧-٢٢.
•الميداني، نوح عليه السلام وقومه في القرآن المجيد، ص ٧٧-٨١.
مطالب مرتبط:
ثبات بر سر حق نخستین گام پیروزی
نقش عبادتهای قلبی در تربیت/ بحث چهارم: توکل
دعوت بهسوی الله وظیفهای نیازمند صبر