hamed

hamed

@mamlekate

گزارش بازداشت و قتل حامد سلحشور در ایذه 

بر سر حامد سلحشور چه گذشت ؟ چه نوع شکنجه ای بر جسم و تن وی اعمال شد که با زجر و درد و رنج شدید باخت؟ رژیم چه هدفی داشت که میخواست از آن بهره برداری کند که مرتکب چنین جنایتی شد؟  


با استفاده از منابع بسیاری موضوع را جویا و پیگیر و بخشی از حقیقت ماجرا مشخص شد.

حامد سلحشور فرزند جانمراد سلحشور 

متولد و ساکن ایذه                  

تاریخ تولد:22 فروردین 1378-یعنی 23 سال

 شغل : آزاد

تاریخ بازداشت : 5 آذر 1401

محل بازداشت : در جاده دهدز به ایذه زمانی که از اصفهان به سمت ایذه می آمد در منطقه سراک که حدودا 15 کیلومتری ایذه می باشد، بازداشت شد.

تاریخ اعلام فوت از سوی نهادهای امنیتی :

9 آذر 1401

چگونگی مطلع شدن خانواده از بازداشت و نحوه ی بازداشت او با مشاهده شاهدان محلی : حامد در لحظه ای که بازداشت شد به همراه مسافری بود که بعد از بازداشت شدن ، آن شخص منزل پدری اش را پیدا کرده و به خانواده اطلاع داد که افراد نقاب دار پسرشان را بازداشت کردند.                      

در لحظه بازداشت شاهدین محلی مشاهده کردند که به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و کیسه ای بر سر او کشیدند و او را ربودند.

بعد از مطلع شدن خانواده از بازداشتش در روز 5 آذرماه 1401 خانواده وی پیگیر موضوع شدند و به خانواده می گفتند موردی نیست آزاد می شود.

خانواده هم در سکوت خبری و رسانه ای به امید اینکه فرزندشان آزاد می شود سکوت کردند.

در حالیکه در همان روز او را با شکنجه های وحشتناک به قتل رسانده بودند اما به دروغ به خانواده می گفتند که آزاد می شود.

تا زمان اعلام فوت از طرف نهادهای امنیتی ، 4 روز گذشت در این چهار روز نهادهای امنیتی سناریو و ویدیوهایی از اعترافات افراد نامشخصی را طراحی کردند تا خانواده را به سکوت وا دارند و نیز در جهت اعترافات تلویزیونی برای حوادث ایذه از آن بهره برداری کنند. 

آن طور که مشخص شده در جهت بهره برداری تبلیغاتی و اعترافات تلویزیونی و همچنین گرفتن اطلاعاتی از دوستان حامد از او میخواستند استفاده کنند.

 که در جلسه ای که از صبح تا غروب روز نهم آذرماه با خانواده ی حامد سلحشور در نهاد امنیتی اهواز برگزار شد، بازجوی امنیتی چند ویدیو از افراد ناشناس با چهره های پوشیده که با اعترافات اجباری حامد را به عنوان راننده راکب موتور سیکلت معرفی میکنند که در روز 25 آبانماه در حوادث ایذه دخیل بودند را با تهدید و ارعاب به خانواده وی نشان دادند.


تاریخ و ساعت دفن مخفیانه پیکر وی در قبرستان حاشیه قلعه تل معروف به قبرستان ترک ها: ساعت 4 بامداد دهم آذر ماه 1401 - فقط با حضور پدر و مادر به سایرین اجازه ندادند که در خاکسپاری شرکت کنند.


چگونگی مطلع شدن از مرگ حامد و بازی روانی نهادهای امنیتی با خانواده ی او : صبح روز نهم آذرماه 1401 با خانواده وی تماس گرفته می شود و مرگ حامد را اعلام میکنند و گفته میشود که برای تحویل جسد به اداره اطلاعات اهواز بیایید. خانواده ی وی را بعد از دو ساعت انتظار در فلکه ساعت اهواز ، با تامین به یک نهاد امنیتی نامشخص میبرند. در مدت صبح تا شب روز نهم آذرماه چندین بار اعلام شد حامد زنده هست و دوباره گفتند که مشخص نیست و دوباره می گفتند که مرده ، خانواده و بستگان هربار شیون میکردند و هربار با گفتن اینکه اتفاقی نیفتاده آرام میشدند، این بازی روانی تا 4 صبح روز دهم آبانماه ادامه داشت.

پدرش بعد از خروج از نهاد امنیتی در اهواز حال طبیعی و درستی نداشت و نمیتوانست به درستی صحبت کند و دچار ضعف و بی حالی و گیجی بود به طوری که شب تا صبح بستری شده بود. مشکوک به مسمومیت بود.

نهاد امنیتی مربوطه پیکر حامد را گروگان گرفته بودند و بر سر محل دفن پیکر حامد با پدرش چانه زنی میکردند میخواستند پیکر حامد را در آبادان و خرمشهر دفن کنند و گفتند به هیچ عنوان اجازه دفن پیکر را در ایذه نمی دهیم که با مخالفت پدرش مواجه شدند . پس از آن گفتند در شهر رامهرمز دفن میکنیم. با ز هم پدر مخالفت کرد. نزدیکترین پیشنهاد شهر قلعه تل بود که پدرش تحت فشار و ناچاری پذیرفت و گفتند پیکر را خودمان تحویل میدهیم اما باید عنوان کنید که در تصادف کشته شده است. در حالی که خانواده مرگ قطعی را متوجه شده بود منتظر تحویل پیکر بود ناگهانی ساعت 4 صبح پیکر را دفن کردند.


در روز دهم آذر ماه خاندان سلحشور این حرکت را برنتابیدند و در یک حرکت شجاعانه ساعت 4 بعد از ظهر در روشنایی روز به شهر قلعه تل رفته و همراه با آزادیخواهان و با همکاری مردم شرافتمند قلعه تل و دوستان شجاع حامد پیکر حامد را نبش قبر کرده و به ایذه انتقال دادند در شهر با یخ چرخاندند تا به دست نیروهای امنیتی نیفتد و پیکر حامد را شبانه به قبرستان خانوادگی خاندان سلحشور در سه راهی راسفند منتقل و به خاک سپردند و به نیروهای امنیتی هشدار دادند که هرگونه اقدام برای ربودن پیکر حامد با اقدامات جدی مواجه میشود و از پیکر حامد تا صبح به صورت مسلح مراقبت کردند. پس از آن مجددا نیروهای امنیتی با پدر حامد تماس گرفتند که به اطلاعات مراجعه کند و پیکر را تحویل سردخانه بدهند اما خانواده ها اجازه ندادند.


مشاهدات پس از نبش قبر پیکر حامد : حامد با لباس و در پلاستیک گذاشته بودند بدون کفن بود و بدنش پر از خون و کبودی بود و سراسر بدنش شکافته شده و پر از بخیه بود. به شکلی که وقتی جسد را بلند میکردند ، جسد مچاله میشد که گویی این جسم از درون تهی از اعضا و جوارح داخلی است.


در مدتی که خانواده و بستگان در منزل پدری حامد سلحشور در حال عزاداری بودند مخبرین در حال عکس برداری و گزارش گرفتن با هلی شات از وضعیت خیابان محل سکونت این خانواده بودند و برای پدرش که در اداره اطلاعات اهواز بود نمایش می دادند.


وقتی خانواده در مورد اظهارات حامد از بازجویان آن مرکز سوال کردند و گفتند حامد در بازجویی چه گفت و خواستند اگر فیلمی از بازجویی او دارند نمایش دهند : پاسخ بازجو این بود : به مرحله ی بازجویی نرسید.


در زمان دفن ، نیروهای اطلاعاتی اجازه ندادند مادر و پدرش بدنش را ببینند ، فقط چهره را دیدند. که با اقدام انقلابی خاندان سلحشور همه ی موضوعات روشن شد.

پس از آن که رسانه ای شد ، شورای تامین اعلام کرد ، در بازداشت حامد اشتباه رخ داده و ما میخواستیم شخص دیگری را بازداشت کنیم.


حتی به خانواده اجازه عزاداری و حضور بر سر خاک حامد را نمیدادند و از پدرش تعهدات بسیار زیادی گرفتند .

و گفتند باید دربسته عزاداری کنید .




Report Page