تحلیل فضای مناظرات انتخاباتی؛ از ۸۸ تا ۱۴۰۰

تحلیل فضای مناظرات انتخاباتی؛ از ۸۸ تا ۱۴۰۰

 محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران

این یادداشت یک نقد سیاسی نیست؛ بلکه برآیند اندیشه‌هایی است که درصدد است تا در سیاسی‌ترین روزهای کشور، یک نقد غیرسیاسی منتشر کند تا بیانگر استقلال «علمِ معماری» نسبت به سیاست باشد. این یادداشت با این پیش‌فرض نوشته شده که معماری با وجود تکیه بر قدرت و ثروت، وجودی مستقل دارد و می‌تواند از منظرگاهی مستقل تحلیل کند. در این یادداشت به تحلیل الگوی فضایی سالن مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری می‌پردازیم و چیدمان صندلی‌ها را می‌بینیم، و نسبت نامزدها با دوربین‌ها و مجری را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم. در سال‌های اخیر، کارشناسان سیمای ملی، خود به نقاط ضعف مناظرات اشاره کرده‌اند. به امید آنکه این نقد سازنده واقع شود.

روش نقد

با وجود آنکه استنتاج‌های این جستار حاصل مشاهدات و اندیشه‌های شخصی است و ممکن است مشاهده‌ای نادیده گرفته شده باشد یا استنتاجی به خطا رفته باشد، اما روش تحلیل بر مبنای نقد صوری است. نقد صوری با نگاه به پدیده‌ها و بدون نگرش به زمینه انجام می‌شود و می‌تواند رویکرد مناسبی برای تحلیلِ سیاسی‌ترین پدیدۀ سیمای ملی باشد و خود را از مرداب بحث‌های سیاسی مصون نگه دارد. رویکرد صوریِ این یادداشت به‌سان نگاه همان «غریبه»‌ای است که به قول زیمل «ریشه‌ای در سازه‌های خاص و مواضع جانبدارانۀ گروه ندارد» و «با نگرشی مشخصاً “عینی” با همه برخورد می‌کند». در اینجاست که عینیت را می‌توان «آزادی تعریف کرد» (زیمل ۱۳۹۵: ۱۱۱-۱۱۲)[1].

اساساً در این یادداشت قرار نیست فریادی برخیزد و عنوان یادداشت به خنثی‌ترین شکل ممکن انتخاب شده. قرار نیست کسی مؤاخذه شود و مشاهداتی مورد استنتاج قرار خواهد گرفت که پیش از من، هر انسان بینایی با کمی دقت آن را دیده. در ادامه سعی می‌کنیم برای یک لحظۀ عینک سیاسی خود را برداریم و به احترام علمِ معماری، به همان چهار میز و صندلی سالن مناظره توجه کنیم:

مناظره ۸۸: جایی برای تقابل دو نامزد

تصویر ۱: مناظره ۸۸: زمینه‌ساز بحث و تقابل

بهار ۱۳۸۸ برای نخستین‌بار مناظرۀ نامزدهای ریاست جمهوری در سالن‌های اختصاصی،‌ از دوربین رسانۀ ملی پخش می‌شود. در مرکز سالن، یک میز بیضی‌شکل قرار گرفته (تصویر ۱) و در دو سوی میز، دو نامزد نشسته‌اند. در میانۀ میز و بر صندلی سوم، مجری نشسته که در نقش واسطه در مقابل دوربینِ اصلی قرار گرفته است. میز محل تلاقی دو محور است: محور نخست، همان محور تقابل نامزدهاست و محور دوم، محور مجری-دوربین یا به عبارت دیگر محور مجری-مردم است. اما بین این دو، محور اصلی، همان محور نامزدهاست و همۀ عناصر دیگر را حول خود شکل داده است؛ چنانکه کشیدگی میز در امتداد محور نامزدهاست، و همچنین دو ستون تزئینی در پشت صحنه، سر و ته این محور را تقویت می‌کند. اما در محور عمود بر نامزدها، با اینکه مجری در میانه نشسته و بهترین زاویه را نسبت به دوربین اصلی دارد، اما دوربینِ روبروی او نمی‌تواند نقش چندانی در این مناظره داشته باشد. چرا که فاصلۀ این دوربین تا نامزدها زیاد است و از زاویۀ دید نامزدها خارج شده است. صندلی نامزدها از نوع صندلی‌های ثابت و بدون چرخ است و به همین خاطر اساساً نامزدها فضای حرکتی و انعطاف چندانی ندارند. این دوربین‌ها هستند که انعطاف بیشتری نشان می‌دهند. از این‌رو، دوربین‌هایی در طرفین سالن قرار گرفته که در زاویۀ دید نامزدها قرار بگیرند و امکان برقراری ارتباط چشمی نامزدها با دوربین (مردم) را فراهم می‌کند. همین انعطاف دوربین‌هاست که منجر می‌شود که محور مجری-دوربین اهمیت کمتری پیدا کند و خللی در محور نامزد-نامزد وارد نشود.

تصویر ۲: پلان شماتیک از مناظرۀ ۸۸؛ نامزدها محور اصلی را تشکیل می‌دهند، مجری واسطه است و دوربین‌ها منعطفند.

با توجه به اهمیت محور نامزدها، می‌توان به این استنتاج کلی رسید که مناظره‌های ۸۸ در جهت ارتباط دو کاندیدا با یکدیگر تعریف شده تا امکان مناظره یا «با هم بحث کردن» (دهخدا ۲۱۵۶۳:۱۳۷۷) را فراهم کند. منطق فضایی ایجاب می‌کند که در مناظرات سال ۸۸، احتمالاً صحبت‌ها کمتر به سمت سخنرانی پیش رفته باشد و بحث‌های بیشتری از تقابل و حتی مشاجرۀ بین دو نامزد را تقویت کرده باشد و به دوگانگی‌هایی ختم شده گردد.

اولین مناظرۀ سال ۱۳۹۲: تریبونی در امتداد ناکجا

تصویر ۳: مناظره اول ۱۳۹۲: تریبونی در امتداد ناکجا

دهم خرداد، نخستین مناظرۀ انتخاباتی ۱۳۹۲ برگزار شد. در این مناظره هشت صندلی با چینشی تقریباً خطی در امتداد یکدیگر چیده شده بود و تریبونی درست در وسط این صندلی‌ها جای گرفته بود؛ تریبونی که رو به پشت‌صحنه داشت. پشت‌صحنه برای ما مردم جایی است که هیچ‌گاه آنجا را نمی‌بینیم. به بیان دیگر، سخنران پشت تریبون حاضر می‌شد تا در امتداد ناکجا، به واسطۀ دوربین روبرویش با ما مردم سخن بگوید. از اینکه در پشت صحنه چه خبر است بی‌خبریم. اما به نظر می‌رسد که چندان برای ارتباط چشمی جالب نیست و خیلی وقت‌ها نامزدان ترجیح می‌دادند که به‌جای زل‌زدن به پشت‌صحنه، با چرخشی قابل توجه به سمت چپِ صحنه، با مجری سخن بگویند.

تصویر ۴: پلان شماتیک از اولین مناظرۀ ۱۳۹۲: تریبونی که محور نامزد-دوربین را تقویت می‌کند و زمینه‌ساز فضای سخنرانی می‌شود.

در این مناظره، گاهی بحث‌هایی بین دو نامزد شکل می‌گرفت؛ معمولاً یکی از نامزدها پشت تریبون بود و دیگری نشسته بود و سؤالی را مطرح می‌کرد. در این لحظه نامزدِ پشتِ تریبون مجبور می‌شد که برای برقراری ارتباط چشمی با نامزدهای دیگر، با چرخشی تقریباً ۹۰ درجه زاویه‌ای نامناسب نسبت به دوربین روبرویش پیدا کند (تصویر ۵). این زاویه‌های نامناسب نشان می‌دهد که تلقی طراحان فضا نسبت به برنامه‌های مناظره کاملاً اشتباه از آب در آمده و برخلاف آنچه که معمارانش می‌اندیشند، دوربین روبرویی چندان مورد توجه نامزدها قرار گرفته است. مناظراتی که قرار بود در آن، همه رو به دوربین سخن بگویند، به ارتباطات پیش‌بینی نشده‌ای منجر می‌شود که زاویه‌هایی نامناسب برای دوربین‌ها را خلق می‌کند.

تصویر ۵: مناظرۀ اول ۱۳۹۲، وقتی که آقای قالیباف برای پاسخ به سؤال نامزدی کاملاً رو به سوی او چرخیده و زاویه‌ای ناخوشایند نسبت به دوربین پیدا کرده است. از این رو احتمالاً قرار نبوده در این مناظره گفت‌وگویی بین نامزدها پدید آید.

 جالب اینجاست که حتی گویا قرار نیست مجری هم ارتباط چشمی چندانی با نامزدها داشته باشد، شاهدِ این گفته آن است که میز مجری به‌جای چرخش به سمت نامزدها، رو به پشت‌صحنه است. نکتۀ قابل توجه دیگر در این مناظره این است که میزهای نامزدها به یکدیگر اتصال یافته و از جنبۀ فردیت و اعتبار هر نامزد به‌صورت مستقل می‌کاهد تا در برابر آن، ارزش تریبون دوچندان شود. آنچه در مناظرۀ اول ۱۳۹۲ به عنصر اصلی تبدیل شده، پشت صحنه است و قرار است همه با پشت‌صحنه سخن بگویند. اتفاقی که نیفتاد!

مناظرات دوم و سوم ۱۳۹۲ و مناظرات ۱۳۹۶: عرصۀ سخنرانی

تصویر ۶: مناظرات دوم و سوم ۱۳۹۲: عرصۀ سخنرانی

با انتقادات فراوانی که پس از مناظرۀ اول به روند برگزاری، شیوۀ پرسش‌ها و زمان‌دهی‌ها صورت گرفته بود، مناظرات دوم و سوم به شکل دیگری برگزار می‌شود و فضای مناظره را نیز دستخوش تغییر می‌کند. تریبون به سمت راست صحنه منتقل می‌شود تا عملاً نامزدها علاوه بر مرکز، سمت راست صحنه را از آنِ خود کنند. همین تغییر به ظاهر کوچک، مشکل زاویۀ دید و چرخش نامزدها برای صحبت با یکدیگر را برطرف می‌کند و امکان ارتباط چشمی نامزدها با مجری نیز تسهیل می‌شود. بر اساس مشاهدات شخصی، در این مناظره شاهد شکل‌گیری مباحثات بسیار بیشتری بین نامزدها هستیم. البته لازم است گفته شود که خیلی از بحث‌های این مناظره، در لحظه‌ای صورت گرفته که یک نامزد پشت تریبون ایستاده و دیگری نشسته است. در چنین شرایطی دو نامزد هم‌ارز یکدیگر نیستند. یکی از نامزدها قدرتمند، ایستاده است و گویا جایگاهی معتبرتر دارد. اما دیگری نشسته است و گویا صرفاً یک پرسشگر است. بنابراین جایگاه نامزدها در مباحثات یکسان نیست و این می‌تواند زمینه‌ساز طفره‌رفتن و ممانعت نامزدان از پاسخگویی به یکدیگر و اعمال‌قدرت علیه دیگری شود.

تصویر ۷: پلان شماتیک از مناظرات دوم و سوم ۱۳۹۲: لحظه‌ای که نامزدها سمت راست صحنه را از آنِ خود می‌کنند.

الگوی این جلسات دوباره چهارسال بعد و در زمان انتخابات دورۀ دوم آقای روحانی تکرار می‌شود تا دوباره شاهد وجود یک تریبون در سمت راست صحنه باشیم. تغییر مثبتی که در این دوره، در جهت افزایش اعتبار کرسی نامزدها به وجود می‌آید، تجزیه‌شدن میزها از یکدیگر و اعتبار به فردیت نامزدهاست. باید توجه داشت که انتخابات، یعنی نوشتن نام یک نفر در برگۀ رأی که با میزهای فردی تناسب بیشتری دارد.

تصویر ۸: مناظره ۱۳۹۶: عرصۀ سخنرانی
تصویر ۹: الگوی فضایی تقریباً شبیه به مناظرات قبلی است، اما تریبون به حاشیه رانده شده است.

اما نکات حائز اهمیت دیگری که در این سال رخ می‌دهد این است که تریبون به حاشیه رانده شده که ارتباط چشمی نامزدها با یکدیگر را دشوارتر می‌کند. علاوه بر این، در این مناظره، تریبون جلال و زیبایی بیشتری پیدا کرده که نشان می‌دهد، نامزد در پشت تریبون مهم‌ترین جایگاه را دارد و شأنی به مراتب بالاتر از نامزدهای نشسته پیدا می‌کند. در چنین شرایطی امکان صحبت‌های تریبونی بیشتر می‌شود و احتمالاً بحث‌ها از حالت بحث، به سمت سخنرانی سوق داده شود.

مناظره ۱۴۰۰: در محضر مجری

تصویر ۱۰: مناظره ۱۴۰۰: در محضر مجری

اگر تا پیش از این، از سه عنصر نامزد، مجری و دوربین سخن می‌گفتیم و ارتباط نامزدها با یکدیگر و نامزدها با مجری را بررسی می‌کردیم، در مناظرۀ ۱۴۰۰ شاهد شکل‌گیری یک محور پرقدرت در فضای مناظره هستیم که انگار می‌خواهد تمام عناصر را در یک امتداد به نظم آورد: نامزدها در محیط دایره‌ای بزرگی رو به مجری نشسته‌اند و دوربین‌ها نیز در امتداد همین محور تصاویر را شکار می‌کند. حتی دوربینی با مخفی‌کاری جالبی پشت سر نامزدها واقع شده تا فقط چهرۀ مجری را قاب کند. در این مناظره گویا مجری جایگاهی پر اهمیت دارد و در یک سوی محور اصلی است.

تصویر ۱۱: پلان شماتیک از مناظرات ۱۴۰۰: جایگاه مجری اهمیت زیادی پیدا کرده و نامزدها دیگر تریبونی ندارند.

 مناظرۀ ۱۴۰۰ همانند مناظرۀ اول ۱۳۹۲ قرار است که تک‌محوره باشد؛ با این تفاوت که نامزدها برای صحبت کردن با مجری، دیگر نیازی به چرخش ندارند و از پیچیدگی روابط کاسته شده است. علاوه بر این نامزدها تریبونی برای ایستادن ندارند. تریبون در مناظرۀ ۱۴۰۰ به یک عنصر کم‌ارزش تبدیل شده است. تریبونی که در مناظرۀ اول ۱۳۹۲ عنصر اصلی بود و در مناظرات دوم و سوم، تقابل نامزدها را فراهم می‌کرد، در مناظرۀ ۱۳۹۶ به حاشیه رفته بود ولی اعتبار بیشتری پیدا کرده بود، حالا در مناظرات ۱۴۰۰، سیر به حاشیه‌رفتن خود را کامل می‌کند و آنقدر از نامزدها دور شده که دیگر برای آن‌ها نیست. تریبون به یک عنصر غیرعملکردی یا آیینی تبدیل می‌شود که برای تلاوت قرآنِ اول برنامه استفاده می‌شود. در مناظرۀ ۱۴۰۰ انگار که رابطۀ پررنگی از تقابل مجری-نامزدها شکل می‌گیرد. روابط را می‌توان چارچوب‌دارتر از هر زمانی پیش‌بینی کرد و ارتباطات میان نامزدها به حداقل رسیده است. اگر در مناظرۀ ۱۳۹۶، تریبون، نامزدها را به سوی سخنرانی سوق می‌داد، در مناظرۀ ۱۴۰۰، نامزدها به سوی پاسخ به سوالات مجری سوق داده می‌شوند. با کمی تردید، می‌توان این فضا را به کلاسی تشبیه کرد که معلم روبروی دانش‌آموزان می‌نشیند. و انتظار پاسخگویی دارد.

مؤخره

معماری قطعاً یکی از عوامل مؤثر بر کنش نامزدان بوده است. اما اندازه‌گیری میزان این تأثیر غیرممکن است. چرا که مؤلفه‌های بی‌شماری بر کنش انسان تأثیرگذار است. در حال حاضر با طیفی از رویکردها مواجهیم که گاه نقش معماری را یکسره نادیده می‌گیرد و معماری را به تزئینات محدود می‌کند. گاهی هم با رویکردهایی روبرو می‌شویم که در اهمیت معماری اغراق می‌کند و به جبرباوری محیطی دچار می‌شود.[2] اما گویا هیچ‌کدام از این دو درست نیست. در این یادداشت سعی شد که حد میانه‌ای در نظر گرفته شود.

 برای مثال، از منظر تحلیل‌های این یادداشت، مناظرات ۱۳۹۶ در امتداد مناظرات ۱۳۹۲ قابل ارزیابی است. چنانکه کنش‌ها به یکدیگر شباهت دارد. دیدیم که با وجود تغییراتی قابل توجه، الگوی اصلی فضا همچنان پایدار مانده. اینجاست که باید از عوامل مؤثر دیگر نیز یاد کرد. به نظر می‌رسد که یکی از عوامل بسیار مؤثر در شباهت یافتن مناظرات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶، تکرار حضور حسن روحانی و محمدباقر قالیباف باشد. شاید اگر این دو مناظره مربوط به دورۀ ریاست جمهوری حسن روحانی نباشد، کنش‌های نامزدان متفاوت بود.

با تکرار آنچه که در مقدمه گفته شد، هدف اصلی از نگارش این یادداشت، دفاع از استقلال علمِ معماری و تقویت جایگاه آن با ارائۀ نقدی کاربردی است. نقد صوری فقط یکی از ده‌ها راهکاری است که معماران می‌توانند با استفاده از آن، توانایی تحلیلی‌شان از وضع موجود را به رخ دیگران بکشند. به امید اینکه تحلیل‌های بیشتری از وضع موجود صورت گیرد و معماران توانایی خود را برای ارائۀ پیشنهادهایی برای اصلاح وضعیت نشان دهند.

[1] زیمل، گئورگ (۱۳۹۵). گئورگ زیمل. تهران: انتشارات دنیای اقتصاد.

[2] http://koubeh.com/fm6




Report Page