تهران بهمثابه گنج؛ پیشنهادی به آقای شهردار
محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران«ما اگر این ۳۲۵ (ایستگاه مترو) را بلندمرتبهسازی کنیم... باهاش هم میشه نوسازی کرد، هم ایمنی رو برای شهر آورد، هم آسایش رو برای شهر آورد، هم هویت و معماری نوین ایرانی-اسلامی رو خلق کرد، هم اعتبار و امکان خلق کرد و رفت جای دیگهای از شهر رو آباد کرد».
از آقای زاکانی -شهردار تهران- متشکرم که سه روز پیش، یعنی بیستم تیرماه ویدئویی سهدقیقهای در پیج اینستاگرامیاش منتشر کرد. در این ویدئو او به «موضوع شهرسازی» اشاره میکند و بعد اضافه میکند: «ما راهی رو که باید دنبال بکنیم، این است که نوسازی شهریمان را با یک الگوی جدیدی دنبال کنیم!». ادامهی صحبتهای او این است که میتوان با بلندمرتبهسازی بر فراز ایستگاههای ۳۲۵گانهی متروی تهران اعتبار ۳۰۰.۰۰۰ میلیاردتومانی برای تکمیل متروی تهران جذب کرد و حتی مازاد این درآمد را برای آبادسازی سایر نقاط شهر به کار گرفت. آقای زاکانی در ادامهی این سخنرانی اعلام میکند که «نه دولت این پول را داره و نه کسی هم باید توقع داشته باشد که دولت این پول را بده. اما خود این شهر گنجه». خلاصهی کلام اینکه، با بهرهگیری از این الگوی جدید نوسازی -یعنی بلندمرتبهسازی بر فراز متروها- اعتبار لازم تأمین خواهد شد، به این شکل هم خطوط مترو تکمیل و هم شهر آباد میشود.
پیش از هر حرفی، قدردان آقای شهردار هستم که آمدند و رویکرد توسعهی شهریشان را صراحتاً در اختیار افکار عمومی قرار دادند. فرصت را غنیمت میشمارم تا بهعنوان یک دغدغهمند آماتور شهر، چند نکته را یادآوری کنم:
- طرح توسعه بر مدار بلندمرتبهسازی بهراستی -آنچنان که شما اعلام کردید- امر جدیدی نیست. از دههی شصت و با قطع درآمدهای دولتی، شهرداران تهران به فلاکتِ بیپولی دچار شدند و بهناچار برای چرخاندن چرخهای اقتصادی شهر، مجوز ساخت برجهای سربهفلککشیده را در هر محلهای صادر کردند تا آسمانِ تهران خراشیده شود و این جهنم پرترافیک بهوجود آید. در واقع، بیش از سهدهه است که بخش قابلتوجهی از درآمد شهرداری از طریق فروش تراکم و بلندمرتبهسازی تأمین میشود. پیش از شما هم شهرداران تهران با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکردند و متأسفانه شما نیز دچار این درد شدهاید و اکنون تمام فکر و ذکرتان به تأمین اعتبار معطوف شده است. پس من طرحهای بلندمرتبهسازی را آنچنان که شما اعلام کردید، رویکرد جدیدی در نظر نمیگیرم.
- اما بهطور مشخص، طرح بلندمرتبهسازی بر فراز ایستگاههای مترو هم طرح جدیدی نیست! طرح «راهبرد تلفیق حملونقل ریلی و کاربری زمین و توسعه شرکت راهآهن شهری تهران و حومه (مترو)» در صدونودوهفتمین جلسهی شورای شهر تهران در اول بهمن۱۳۸۰ به تصویب رسید و مطالعاتش تا سالها ادامه یافت تا به این سؤال پاسخ بدهد که چگونه باید این مجتمعهای بلندمرتبهی مترو یا ایستگاههای تی.او.دی (T.O.D) مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.
- برایم کمی عجیب و نگرانکننده است که ایدهی طرحهای تی.او.دی را جدید اعلام میکنید و از این میترسم که نظرات کارشناسانهی این دو دهه را نادیده بگیرید. من به تمام نامههای اداری و اتوماسیون شهرداری دسترسی ندارم و قطعاً شما -اگر بخواهید- میتوانید دادههای پرشماری از این طرح را دریافت کنید. اما برای مثال، خوب است که نامهی کمیسیون مادهپنج مورخ ۴شهریور۱۳۸۲ را مورد مطالعه قرار دهید و ببینید که چرا دو دهه پیشتر، این کمیسیونِ نظارتی به این نتیجه رسید که از ۲۰ ایستگاه اولویتدار شهر تهران، دو ایستگاه (تجریش و حقانی) بهعلت قرارگیری بر فراز گسل زلزله نباید ساخته شود؟! چرا طرح پنج ایستگاه دیگر مردود شد؟! ببینید که چرا به سه ایستگاه (قدسشریعتی، پل رومی، قلهکشریعتی ) فقط مجوز حداکثر پنج واحد تجاری داده شد؟! و چرا بسیاری از طرحهای ایستگاههای دیگر (میرداماد، دروازهدولت، شوش، ترمینال جنوب، جوانمرد قصاب، شهرری، امامحسین) مشروط به تهیهی پارکینگ تأیید شدند؟! چه خوب میشود، اگر آقای شهردار این ایدهشان را «جدید» در نظر نگیرند و بدون تبلیغاتیکردن آن، به جوانب علمی این طرح و نقدهای کمیسیون مادهپنج توجه کنند.
- آقای شهردار! این روزها شما در رأس قدرت هستید و چون این طرح را کمابیش به پروپاگاندای تبلیغاتیتان تبدیل کردهاید، کمتر نهاد ناظری به خودش جرئت خواهد داد که آن را نقد کند. اما اگر خودتان صلاح دانستید، در جلسهی بعدی که به شورای شهر رفتید، از آقای مهندس چمران بخواهید که نظرشان را دربارهی بلندمرتبهسازی بر فراز ایستگاههای مترو اعلام کنند. اگر هم مراعاتتان را کردند و چیزی نگفتند، پیشنهاد میکنم که مصاحبههای قبلی ایشان را بخوانید تا متوجه شوید که یک چهرهی با سابقهی مدیریت شهری که برخلاف جنابعالی تحصیلات آکادمیک معماری و شهری دارد، چگونه دربارهی بلندمرتبهسازی بر فراز ایستگاههای مترو اظهار نظر کرده است.
- از آقای شهردار خواهشمندم که ضرورت وجود پارکینگها برای این ساختمانهای بلندمرتبه را نادیده نگیرد. در همان سال۱۳۸۲ کمیسیون مادهپنج مقرر کرده بود که تمامی ساختوسازهای تی.او.دی باید بر فراز زمین ساخته شود. اگر همچنان قاعده تغییر نکرده باشد، پس به این معنی است که اگر شما یک ساختمان بلندمرتبه ساختید، باید نیمی از طبقاتش را به پارکینگ اختصاص بدهید؛ و یا حداقل یک پارکینگ طبقاتی در کنارش احداث کنید. آقای شهردار، به تجارب بلندمرتبهسازی و مالسازیهای تهران در دورههای قبل نگاه کنید تا ببینید که این پروژهها چگونه گرههای ترافیکی جدید ایجاد کرده است. بسیاری از ایستگاههای مترو بهخودیخود، یک گره ترافیکی به شمار میآیند و با ایجاد بلندمرتبهسازی بر فراز آنها، قطعاً ترافیکهای محلهایِ سرسامآوری به وجود خواهد آمد. پس لطفاً فقط این برجهای بلندمرتبه را نسازید و امکانات پیرامونی آن، از جمله پارکینگ و اصلاح دسترسیها، را هم لحاظ کنید.
- آقای شهردار، همان دو دهه پیش، کمیسیون مادهپنج اعلام کرده بود که بعضی از ایستگاههای مترو بر فراز گسلهای تهران واقع شده است و اخطار داده بود تا بلندمرتبهسازی بر فرازشان انجام نشود. با همین دانش محدودم میتوانم به این نتیجه برسم که با گذشت این دو دهه قطعاً خطر زلزله کاهش نیافته و همچنان این اخطارها را باید جدی گرفت. اگر شما بخواهید تمام آن ۳۰۰.۰۰۰ میلیاردتومان را از بلندمرتبهسازی بر فراز تمام ۳۲۵ مترو تأمین کنید، خواهناخواه دچار اشتباهات غیرقابلجبرانی میشوید که البته در دهههای بعدی گریبان شهروندان این شهر را خواهد گرفت.
- تهران این روزها بیشتر به یک بیمار سرطانی شباهت دارد که سالهاست در گیرودار درمانهای کوتاهمدت قرار گرفته و اکنون دیگر نایی برای درمانهای آزمایشی ندارد. آنقدر خسته است و آستانهی تحملش پایین آمده که حتی از درد یک سوزنِ آمپول هم فریادش بلند میشود. تلقی شما از تهران بهمثابه «گنج» برای من نگرانکننده است و این تلقی خیلی با نگرشهای «توسعهی پایدار» همخوانی ندارد. برداشت من این است که انگار، دوباره قرار است که این شهر با ماجراجوییهای جدیدی مدیریت شود، تا شاید شما بتوانید گنجتان را از دل خاک این شهر پیدا کنید؛ گنجی که احتمالاً کلید ساختمانِ پاستور است!