enqelabrojava
پیامدهای بازگشت تحریمها علیه ایران و «مکانیزم ماشه»
در مذاکرات مقامات عالی رتبه فرانسه، آلمان و بریتانیا در ژنو در ۲۶ اوت، هشداری را که در ۸ اوت به ایران داده بودند، تکرار کردند: «ما آمادگی کامل و مبانی حقوقی روشنی داریم تا در صورت عدم دستیابی به راهحلی رضایتبخش تا پایان ماه اوت، عدم پایبندی چشمگیر ایران به تعهداتش در برنامه جامع اقدام مشترک (#برجام) را طبق پیشبینی قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شورای امنیت سازمان ملل متحد، اعلام کرده و در نتیجه مکانیزم ماشه را فعال کنیم.» تهدید به اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل که یک دهه پیش با برجام به حالت تعلیق درآمد، اخیراً برای رژیم ایران و خصوصا سپاه اهمیت سیاسی بزرگی یافت. کمتر روزی بود که سیاستمداران برجسته ایرانی علیه «مکانیزم ماشه» موضعگیری نکنند.
حجم بالای مخالفت پر سر و صدای رژیم، با توجه به اراده آشکار اروپا برای پیشبرد این اقدام، از نظر راهبردی عجیب به نظر میرسد اما نشانگر این امر بود که رژیم ایران احتمالاً در حال بزرگنمایی این موضوع است تا اقدامی را که از قبل قصد انجام آن را داشته – یعنی کاهش همکاری با بازرسان بینالمللی هستهای و تعلیق یا حتی خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را به طور علنی توجیه کند. اما سوال اصلی این است که فعالسازی مکانیزم ماشه چه تأثیری بر اقتصاد و فعالیتهای هستهای رژیم ایران خواهد داشت؟
مکانیزم ماشه و توافق هستهای
توافق هستهای سال ۲۰۱۵ که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل پشتیبانی میشد، تحریمهای اعمالشده توسط قطعنامههای ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ را به حالت تعلیق درآورد. اما در این قطعنامه ذکر شده بود که اگر چین، فرانسه، آلمان، روسیه یا بریتانیا به رئیس شورای امنیت اطلاع دهند که ایران توافق هستهای را نقض کرده است - و به طور قطع و مکرر این کار را انجام داده - این تحریمها میتوانند به طور خودکار بازگردانده شوند. دولت اول ترامپ در سال ۲۰۲۰ تلاش کرد این مکانیزم را فعال کند، اما شورا به این نتیجه رسید که واشنگتن با خروج از برجام در دو سال قبل، این اختیار را از دست داده است.
تحریمهای سازمان ملل شامل تحریم تسلیحاتی علیه ایران، مسدود کردن داراییهای افراد و نهادهای متعدد (از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران) و ممنوعیت تجارت و معاملات مالی مرتبط با برنامههای هستهای و موشکی رژیم بود. این تحریمها همچنین شامل عباراتی بود که کشورها را به احتیاط در چندین موضوع ترغیب میکرد و اساساً مبنایی برای بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و دیگر نقاط جهان فراهم آورد تا طیف وسیعی از فعالیتها با ایران، از جمله تجارت نفت را ممنوع کنند.
پیامد فعال شدم مکانیسم ماشه چیست؟
بر اساس مفاد قطعنامه ۲۲۳۱، اختیار فعالسازی مکانیزم ماشه در ۱۸ اکتبر برای همیشه منقضی میشود، که در عمل به این معناست که شکایت باید تا پایان ماه اوت ثبت شود. این ضربالاجل غیررسمی به این دلیل به وجود آمده که رویههای پیچیده ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ به یک پنجره زمانی سی روزه نیاز دارد و روسیه در ۱ اکتبر ریاست دورهای شورا را بر عهده خواهد گرفت؛ پستی که تقریباً به طور قطع از آن برای جلوگیری از این اقدام استفاده خواهد کرد.
در حال حاضر، مسکو در حال تهیه پیشنویس قطعنامهای برای تمدید شش ماهه تاریخ انقضای مکانیزم ماشه است، اما شرایطی را که تحت آن میتوان ماشه را فعال کرد، محدود میکند. علاوه بر این، در گفتگوها با ایران، تروئیکای اروپایی خاطرنشان کرد که هرگونه تمدید مستلزم پذیرش بازرسیهای بدون مانع آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از سرگیری مذاکرات غیرمستقیم با واشنگتن و پاسخگویی درباره ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی در ذخایر خود پیش از حملات نظامی اسرائیل و آمریکا در ماه ژوئن از سوی رژیم است؛ شرایطی که رژیم ایران آنرا رد کرده بود. مقامات رژیم اکنون با این ادعا که توافق هستهای منقضی شده و بنابراین نمیتوان به این مکانیزم استناد کرد، در تلاشند تا مشروعیت یک بازگشت تحریمهای ظاهراً اجتنابناپذیر را تضعیف کنند.
تأثیر اقتصادی آن برای ایران چه خواهد بود؟
اقتصاد ایران در حال حاضر در وضعیت بدی قرار دارد. تورم مداوم ناشی از کسری بودجه عظیم به قدری بد شده که دولت هرگاه این رقم به زیر ۴۰ درصد میرسد، ابراز خرسندی میکند.
کمبود برق و موج گرما، مقامات را مجبور کرده تا ادارات دولتی و مدارس را در بسیاری نقاط کشور برای یک یا دو روز در هفته تعطیل کنند، در حالی که صنعت مجبور به کاهش مصرف برق در شبها شده و اجازه استفاده از ژنراتور را نیز در آن زمان ندارد. عامل دیگر این تعطیلیها، آلودگی هوا ناشی از استفاده از سوختهای آلوده برای تولید برق است. علاوه بر این، کمبود آب بسیاری از شهرنشینان را مجبور به جیرهبندی آب آشامیدنی و صرفنظر از شستشوی منظم کرده است.
با توجه به این وضع، آیا مکانیزم ماشه میتواند تیر خلاصی بر پیکر کم جان اقتصاد و در نهایت رژیم اسلامی باشد؟ به نظر میرسد مقامات اروپا چنین امیدی دارند. جهان از زمان تحریمهای اولیه سازمان ملل تغییر کرده است:
روسیه و ایران از سوریه خارج شده اند، چین در حمایت از ایران در جنگ دوازده روزه با اسرائیل تعلل نشان داد و روسیه از ایران حمایت نکرد. ترکیه بعد از خارج شدن از محور رقابت و شراکت با امارات و عربستان وارد تعاملات جدیدی با قطر شده و محور قطر-ایران-حماس دچار ضعف شده است.
روسیه، چین و سایر کشورها نسبت به رعایت تحریمهای اعمالشده توسط طرفهای ثالث تردید بیشتری دارند و ایران در دور زدن آنها ماهر شده است. علاوه بر این، کشورهای صنعتی غربی که به احتمال زیاد به رعایت دستورات سازمان ملل اهمیت میدهند، تجارت چندانی با جمهوری اسلامی ندارند.
تجارت چین با ایران مسئله اصلی است. دادههای تجاری چندان قابل اعتماد نیستند؛ مشکلی که در این مورد تشدید شده زیرا هر دو کشور برای پنهان کردن فروش نفت ایران به چین تلاش میکنند. با این حال، در ارزیابی بانک تجارت جهانی، ۶۰٪ از کالاهایی که ایران در سال ۲۰۲۳ صادر کرده یا به چین (۲۲ میلیارد دلار) یا به کشورهای نامشخص (۲۵ میلیارد دلار) بوده است. اگر مکانیزم ماشه فعال شود، مشخص نیست که چین برای محدود کردن این تجارت چه اقدامی انجام خواهد داد.
در عین حال نباید از یاد برد که تحریمهای سازمان ملل تجارت نفت را پوشش نمیدهد و شرکتهای چینی بزرگترین خریدار پنهان نفت ایران هستند. اما اگر اثرات جانبی مکانیزم ماشه مانع از فروش نفت ایران در بازار چین شود - شاید به این دلیل که بانکها، شرکتهای حملونقل و بیمه در بحبوحه فشار فزاینده آمریکا و اروپا تمایل کمتری به انجام چنین معاملاتی داشته باشند - آنگاه رژیم با کسری بودجه جدی و مشکلات واقعی در تأمین مالی حکومت مواجه خواهد شد.
نقش آمریکا
سوال اصلی دیگر این است که آیا گزینه استفاده از مکانیزم ماشه به عنوان اهرمی برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره است. این سوالی است که مثل بسیاری دیگر از سوالات دیگر در زمینه سیاست خارجی در ذهن ترامپ جواب روشنی برای آن وجود ندارد. در این راستا، ترامپ و متحدان اروپایی میتوانند بر مؤثرتر کردن محدودیتهای مجدد سازمان ملل تمرکز کنند. در حال حاضر، اروپا با توجه به اختلافات بینالمللی متعدد دولت ترامپ بر سر تعرفهها و مسائل دیگر، موقعیت بهتری برای گفتگو با رژیم در این زمینه دارد.
این سوال که چه اولویتی به این موضوع داده میشود، حیاتی است. این در شرایطی است که رژیم نگران اقدام نظامی احتمالی اسرائیل و آمریکا در صورت ادامه برنامه هستهای است. در اینجا اروپا احتمالا منافع بیشتری در تعامل با ایران از آمریکا خواهد داشت.