مناظری که نمیبینیم
امیرحسین مقتدایی | کارشناسارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهرانبازنشر از فصلنامه علمی ترویجی دریچه، شماره ۸، ۱۴۰۱
روزانه بسیاری از مردم در شهرها از بوستانها و باغهای عمومی بازدید میکنند و در دوردستها مناظری چون کوه و جنگل را میبینند. نهادهای گوناگون مسئول حفظ این فضاها و میراث طبیعی یا مصنوع هستند. مراتع، کوهها و جنگلها به عنوان میراث طبیعی به ثبت ملی و جهانی میرسند و بوستانها و باغها نیز به عنوان میراث فرهنگی حفظ میشوند. همچنین بودجه بسیاری برای رسیدگی به آنها اختصاص یافته و محیطبان و باغبان حافظ سلامت و رشد آنها هستند. اما آیا مناظر اطراف ما منحصر به همینها است. آیا میان محیط طبیعی دستکاری نشده و محیط مصنوع تحت نگهداری و آرایش میتوان در جستجوی محیط دیگری بود که از نظر ما جا افتاده و نادیده مانده است؟
ژیل کلیمان[1] باغبان و معمار منظر فرانسوی در جستجوی منظری مابین مناظر طبیعی و مصنوع به پاسخی رسید که کمتر مورد توجه واقع شده بود. او در حین پژوهش بر یک مزرعه و زمینی جنگلی فضای پنهان شدهای را یافت که بر اثر رهاشدگی به وجود آمده بود. در حقیقت کلمان متوجه شد فضاهای بسیاری هستند که روزگاری توسط انسان در آنها مداخله صورت گرفته اما پس از مدتی به حال خود رها شده و این رهاشدگی باعث شده است آنها به خودی خود احیا شوند و حالتی از بکر بودن و دستنخوردگی را ایجاد کنند. کلیمان این فضاها را «منظر سوم»[2] نامید. او معتقد است این فضاها ذخایر طبیعی پویایی هستند و چون در حکم فضای متروکه بهشمار میروند برای بیننده حیرت و شگفتی را بههمراه دارند. زمینهای كشاورزى يا صنعتى رها شده، فضاهاى باير غيرقابل دسترس که مداخله كمى توسط انسان در آنها صورت گرفته، حاشیۀ جادهها، کرانهها، خاکریزهای راهآهن و مواردی از این دست منظر سوم هستند که هم در نوع خود زیبا بوده و هم برای محیط زیست بسیار ارزشمندند.
چرا منظر سوم ارزشمند است؟ مشاهدات کلمان نشان داده تنوع زیستی در این فضاها بسیار بیشتر از پارک یا باغی است که انسان بهوجود آورده است. بسیاری از باغها بدون باغبان میمیرند و اثری از آنها برجای نمیماند اما منظر سوم مکان ویژهای از هوش بیولوژیکی است، توانایی بازآفرینی ماندگار را نشان میدهد و به نوعی آینده ژنتیکی ما در آن قرار دارد. به این ترتیب برای درک اهمیت منظر سوم باید نگاه به منظر را تغییر داده و آن را در انحصار کوهها و جنگلهای دور ندانست. بلکه باید پذیرفت بخشی از طبیعت در میان شهرها و مناطق حاشیهای آن است. همچنین مناظر تخریبشدۀ ما به آن صورتی که فرض میشود خطرناک نیستند. پارکینگها، جادهها و کانالهای زهکشی شهری بقایای بیفایده نبوده و سرزمینهایی با استعداد گسترده برای بازآفرینی طبیعت هستند. فضاهایی که معمولی بودنشان چیزی است که آنها را خاص میکند. به این ترتیب، آنها در تار و پود زندگی جا دارند و تکراریترین تصویر ما از طبیعت را شکل میدهند. البته بدیهی است گونههای جاندار بسیاری در این فضاها امکان زندگی ندارند، اما حشرات و جانداران کوچک احتمالا فضای زیستی خود را در میان آنها خواهند یافت.
کلیمان علاوه بر شناسایی این مناظر سعی در ایجاد آنها نیز داشته است. او معتقد است باغ وحشی، که آن را «باغ در حرکت» نامیده است، نوعی مداخله انسانها در قلمرویی است که در آن طبیعت، بدون تخریب توسط انسان جایی برای خود بسازد. این باغبان و طراح محیط در پروژه پارک ماتیس در لیل نمونهای از منظر سوم را در معرض دید قرار داده است. فضایی با بیش از ۳۵۰۰ متر مربع وسعت که نوعی جنگل طبیعی در میان شهر را نشان میدهد، فضایی غیرقابل دسترس اما قابل مشاهده.
در جای جای شهرها در ایران نیز میتوان در جستجوی منظر سوم بود. تهران به عنوان یکی از کنترل شدهترین شهرها در ایران بستر بیشترین منظر سوم نیز هست. همچنین بسیاری از باغها و مزارع که روزگاری در حاشیه شهرهای تاریخی بودند امروزه با توسعۀ آنها به درون شهر خزیدهاند. اگرچه اکثر این زمینها به مناطق مسکونی تبدیل شده و دیگر اثری از کشاورزی و باغبانی در آنها نیست اما زمینهایی که از ساخت و ساز بازماندهاند به دلیل رهاشدگی طبیعت به مرور در انها خود را بازآفریده و اکنون به مناطقی بینابینی تبدیل شدهاند. فضاهایی که هم ردی از تغییرات انسانی را در آن میتوان دید و هم اثری از رشد خودبهخودی طبیعت؛ قلمروی تکه تکه، باقیمانده، بلاتکلیف و معلق که نقص در منطق تخصیص و بهرهبرداری از فضا توسط انسان را برجسته میکند.
یکی از مهمترین نمونههای منظر سوم در تهران حاشیه رودخانهها و کانالهای شهری است. تهران در بستر روددرهها شکل گرفت و با گسترش مناطق مسکونی بسیاری از نهرها و رودها پوشانده یا به حاشیه رانده شدهاند. قسمت قابل توجهی از مسیر آبهای جاری به زیرزمین منتقل شده و قسمتهایی که هنوز در سطح شهر موجود است بلاتکلیف و رها شده است. معمولا برای آنها حریمی تعیین، جدارهای بتنی یا سنگی برای عبور کنترل شده آب ساخته و دسترسی عمومی به آن محدود شده است. گذر آب و حریم طراحی نشدۀ اطراف آن به مرور منجر به بازآفرینی طبیعت شده است وگونههای خودرو و وحشی در آن رشد کردهاند. گاهی این منظر سوم در مرز دو محیط مصنوعی کنترل شده مانند پارک و جنگل دستکاشت قرار دارد و تنها به دلیل غفلت طراحان به حال خود رها شده و شکلی مخصوص به خود یافته است.
در شهرهای تاریخی بهویژه شهرهایی چون دماوند و میبد که زراعت و باغبانی بخش جدانشدنی حیات آنها بوده نیز میتوان ایجاد منظر سوم را مشاهده کرد. این منظر نه در حاشیه شهر بلکه در جوار خیابان اصلی یا در مرکز شهر و حاشیه محلهای تاریخی است که روزگاری مخصوص کشاورزی اهالی و ساکنان بوده و امروزه دورتادور آن ساختمان است و تنها به دلیل رها شدن طبیعت در آن خود را بازیافته و شکلی از بکر بودن را نشان میدهد.
منظر سوم، منظری نادیده و ارزشمند است که از فضاهای باقیمانده به وجود آمده و حالت سیال و متغیری به خود گرفته است، هرگز شکل خود را حفظ نمیکند و در برابر نهادهای رسمی انسانی مقاومت میکند. آنها فضاهایی هستند که از حفاظت و مراقبت انسانها جا ماندهاند اما به مرور سازمان مخصوص خود را پیدا کردهاند، فضاهایی که کلیمان آنها را «نه دارایی، بلکه فضایی برای آینده» میداند. فضاهایی که با اهمیت و توجه به آن میتوان از نابودی کامل محیط زیست جلوگیری کرده و با فراهم کردن امکان ایجاد آن شهرها را از تهی شدن از طبیعت نجات داد. هر چه باشد منظر سوم توسط انسان ایجاد نمیشود و لازم نیست هزینهای برای آن صرف یا از آن مراقبت شود، کافی است از مداخله در آنها جلوگیری شده تا بتوانند رها و به دور از دخالت انسان خود را بازیابند و ایجاد شوند.
منابع:
Gilles Clément, The Planetary Garden and Other Writings, translated by sandra Morris, University of Pennsylvania Press, Philadelphia (2015)
Gilles Clément, Manifeste du Tiers Paysage: http://www.gillesclement.com/index.php
Thomas Rainer & Claudia West, Planting in a Post-Wild World. Designing Plant Communities for Resilient Landscapes (2015), Not Absolute Control: https://landscapetheory1.wordpress.com/tag/gilles-clement/
سيده نفيسه موسويان، «ژیل کلمان، باغبان طبیعت»، مجلۀ منظر، شماره ۱۴ ، ارديبهشت و خرداد ۱۳۹۰.
مریمسادات منصوری، «مصاحبه اختصاصی مجلۀ منظر با ژیل کلمان»، ترجمه محمد آتشین بار، مجلۀ منظر، شماره ۱۴ ، ارديبهشت و خرداد ۱۳۹۰.
[1] Gilles Clément
[2] Tiers Paysage