سرزمین ویترین‌ها؛ نگاهی به مجتمع‌های تجاری تهران در دهه‌های 1370 و 80 خورشیدی

سرزمین ویترین‌ها؛ نگاهی به مجتمع‌های تجاری تهران در دهه‌های 1370 و 80 خورشیدی

امیرحسین مقتدایی



اگر خیابان لاله‌زار و فضاهایی که در آن وجود داشت را پیام‌آور مدرنیته‌ی شهری در ایران بدانیم، در کنار تئاتر و سینما، پاساژها نیز حضور پررنگی در این خیابان داشتند. شاید بتوان پاساژ را در پیوند با پرسه‌زنی که خود از ویژگی‌های بارز زندگی شهری معاصر است دانست. اتفاقاً در همین خیابان لاله‌زار با تمام تغییراتی که در صد سال گذشته در آن رخ داده و در نهایت تقریباً تمام فضاهای فرهنگی خیابان را به تعطیلی و دگرگونی کشانده، پاساژها مقاومت کرده‌ و هنوز به حیات خود ادامه می‌دهند و انبوهی از جمعیت را به سوی خود می‌کشانند؛ تا جایی که کوچه برلن در همین خیابانْ عملاً پاساژی بزرگ است. شاید برای ما که در سرزمین تجار بزرگ زندگی می‌کنیم و بازارهای شهرهای تاریخی‌مان بزرگ‌ترین و زنده‌ترین فضای شهری آن‌ها بوده، پاساژها بیش از هر فضای مدرن دیگری مورد توجه باشد. اما پاساژها تفاوتی با نیای خود پیدا کرده‌اند حتی مال‌ها و مجتمع های تجاری امروزی با پاساژهای دو نسل پیش تفاوت کارکردی داشته و استفاده‌کنندگان گسترده‌تری دارد.

ظهور یک الگو

از پاساژهای لاله‌زار تا مجتمع‌های تجاری بزرگِ امروز تغییرات مفصلی در ساختار و فضای این بازارهای طبقاتی مدرن رخ ‌داده است. روزگاری پاساژها صورت دیگری از بازار سنتی بودند و تنها تجارت دست‌مایه شکل‌گیری آن‌ها بود اما امروزه مجتمع تجاری فضایی عمومی بوده که بخشی از اوقات فراقت شهروندان به آن اختصاص داده می‌شود و حتی فعالیت‌های فرهتگی چون سینما نیز بخش مهمی از آن است. با این حال این الگو به یکباره شکل نگرفته است و حد فاصل الگوی امروزی و پاساژهای نخستین چندین مجتمع تجاری مشهور ساخته شده است که سیر ساخت آنها بیانگر این تحول است. در میان نخستین مجتمع‌های تجاری مشابه آنچه امروز با آن مواجهیم می‌توان به مرکز خرید گلستان در شهرک غرب اشاره کرد. در دهه‌‌ی 1350، فرحزاد منطقه‌ای نوپا در تهران به ‌شمار می‌رفت و شهرک غرب در جنوب آن، نمونه‌ای از شهرک‌سازی‌های مدرن آن دوران است. باتوجه به نیاز چنین شهرک‌هایی به مرکز خرید در نیمه‌ی دوم دهه‌ی پنجاه و سال‌های منتهی به انقلاب در ایران، مشاوران معماری داض با معماری کامران دیبا طرحی برای احداث مرکز خریدی بزرگ در این منطقه ارائه کردند[1] و در نهایت، ساخت این طرح با تغییراتی در سال 1375 به پایان رسید. به این ترتیب تا دهه‌ی 1370 خورشیدی کمتر نشانی از مراکز خرید بزرگ است. مرکز خرید گلستان با فضایی خالی در میان و راهروهایی در اطراف آن که به مغازه‌ها و فروشگاه‌های متعدد سامان می‌دهد الگویی نخستین برای پاساژهایی است که در سال‌ها و ده‌های بعد ساخته می‌شود.

ماکت مرکز خرید فرحزاد (گلستان) در طرح کامران دیبا (سمت راست) و وضعیت کنونی آن (سمت چپ). مأخذ: وب‌سایت دانشنامه‌ی هنر معماری.

توسعه‌ی شهری و مجتمع‌های تجاری

توسعه در غرب تهران در دهه‌ی 70 و 80 خورشیدی با ساخت چندین مرکز خرید بزرگ دیگر همراه بود. در پونک که منطقه‌ی نوپای دیگری در تهران آن دوران بود، مرکز خرید بوستان در میانه‌ی دهه‌ی 1370 افتتاح شد. بوستان تا امروز نیز به فعالیت خود ادامه می‌دهد و به‌دلیل تعدد و تنوع فروشگاه‌ها پویایی و شلوغی خود را حفظ کرده است. این مرکز خرید کمابیش از همان الگوی مرکز خرید گلستان تبعیت می‌کند؛ فضایی خالی در مرکز که چندین حلقه از راهروها و فروشگاه‌ها حول آن شکل گرفته‌اند. بوستان علی‌رغم ساماندهی فضایی ناخوانایش که با چرخش‌های متعدد و تودرتو باعث گم‌شدن شما در فضا می‌شود، طرفداران خاص خود را دارد. احتمالاً برگ برنده‌ی بوستان در رقابت با سایر مراکز خرید هم‌سن‌وسالش وسعت و تنوع آن باشد. در بوستان با آنکه سقفْ کوتاه است و هیچ فودکورت و سینمایی وجود ندارد، وجود بانک‌های گوناگون، فروشگاه زنجیره‌ای بزرگی چون شهروند و قرارگیری در مرکز محله‌ی پونک کماکان آن را از سایر رقبا پویاتر و زنده‌تر نگه داشته است. بوستان فراتر از اتفاقات درونش تأثیر قابل‌توجهی را در محیط اطراف خود گذاشته و برای محله‌ای چون پونک که در روزگاری نه‌چندان دور، تنها آبادی و باغی دور از مرکز شهر بود و ویژگی‌های شهری نداشت همچون مرکز محله عمل می‌کند. با آنکه دیگر اثری از میدان پونک برجا نیست اما بوستان و محوطه‌ی اطرافش هنوز میدانِ شهری بودن خود را حفظ کرده‌ و به این منطقه از شهر مرکزیت بخشیده است.

مرکز خرید بوستان و فضای خالی میانی آن (مأخذ: نگارنده)

درحالی‌که بوستان در انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی یکی از نخستین مراکز خرید بزرگ در تهران بود، در آن‌سوی بزرگراه و در اطراف فلکه‌ی دوم صادقیه مجتمع تجاری‌اداری گلدیس در انتهای دهه‌ی 1370 افتتاح شد. گلدیس برخلاف ظاهر غول‌آسا و حجم‌های بیرون‌زده‌ی خاک‌گرفته‌ی کنونی‌اش، تنها دو طبقه‌ی تجاری دارد و مابقی طبقات اداری هستند. بخشی از فضای تجاری آن در حاشیه‌ی خیابان و قسمت بیرونی برج است و بخشی دیگر در داخل آن. در گلدیس خبری از فضای خالی (وُید) مرکزی به شیوه‌ی پاساژ گلستان یا بوستان نیست. وید کوچکی از تقاطع دو یال ساختمان به وجود آمده که کارایی چندانی در سامان‌دهی فضاها ندارد. در گلدیس برخلاف بخش‌های بیرونی که به‌واسطه‌ی شلوغی و ازدحام اطراف فلکه‌ی دوم صادقیه رونق دارند، فضای داخلی خلوت و کم‌رونق است. ساماندهی فضاها در گلدیس بیش از آن که تابع الگوهای مراکز تجاری باشد، به‌اقتضای کارکرد کلی بنا شکل گرفته و به همین دلیل مخاطب با راهروهایی مواجه می‌شود که بن‌بست است و امکان گردش در فضا را به او نمی‌دهد. هرچه باشد گلدیس بیشتر برجی اداری‌ست تا مرکزی تجاری و اگر رونقی نیز در آن باشد از هم‌نشینی با فلکه‌ی دوم صادقیه حاصل شده. برخلاف بوستان که مرکز منطقه‌ی خود به شمار رفته و در محیط اطراف خود تأثیر گذاشته، گلدیس بیشتر از محیط اطراف خود تأثیر گرفته و از آن در جهت رونق خود بهره برده است.

فضای داخلی مجتمع تجاری‌اداری گلدیس و راهروهای بن‌بست آن (مأخذ: نگارنده)

مجتمع‌های فراتجاری

اما بنای مهم تاریخ تحول مجتمع‌های تجاری در تهران، بیش از آنکه به ابتدا و انتهای بزرگراه اشرفی باز گردد در میانه‌ی این خیابان قرار گرفته است. در آغاز دهه‌ی 1380 خورشیدی، افتتاح مجتمع تجاری تیراژه منجر به تجربه‌ی جدیدی برای مخاطبان پاساژها در تهران شد. تیراژه بیش از آنکه به مراکز پیش از خود شبیه باشد، نمونه‌ای مشابه مراکز تجاری سال‌های بعد است. شاید مشهورترین تبلیغ برای تیراژه در رسانه‌ها سرزمین عجایب بود؛ تبلیغی که نشان می‌داد این مرکز خرید چیزی بیشتر از یک بازار طبقاتی است. تیراژه به کمک رسانه‌ها سعی داشت نشان دهد مجتمع تجاری فقط مرکزی برای خرید نیست بلکه مکانی برای شهرِبازی و تفریح نیز هست؛ در نتیجه، یک طبقه از کل این مجتمعِ نه‌چندان مرتفع در اختیار شهربازی قرار گرفته است. نکته‌ی دیگری که تیراژه را به یکی از مال‌ها و مراکز خرید پیشرو در زمان خود تبدیل کرد، فضای گشوده و سیال آن بود. اگرچه فضای خالی میانی در پاساژهای بوستان و گلستان نیز وجود دارد اما فضای خالی تیراژه به‌مراتب بزرگ‌تر و محوری‌تر از نمونه‌های پیشین بود. راهروهای تیراژه کیفیت بالاتر و فضای بیشتری را در اختیار کاربر قرار داده و بیش از آنکه پر باشد، فضایی خالی برای گردش و ویترین‌تماشا[2] است. همچنین اگرچه تیراژه برخلاف همتایانِ یک دهه‌ی بعدش فودکورت یا سینما ندارد اما بخشی از طبقه‌ی زیرین مجتمع در اختیار چند رستوران است؛ چیزی که در میان همتایانش در زمان خود کم‌نظیر بود. به این ترتیب، تیراژه از نخستین گام‌ها در تبدیل مرکز خرید به فضایی برای گردش و وقت‌گذرانی بود که طبعاً در بهبود فروش نیز تأثیر خود را داشت. اما در میانه‌ی بزرگراه قرار گرفتن تیراژه و دوری آن از مراکز محلات باعث شده که نه مانند بوستان بر محیط اطراف خود اثرگذار باشد و نه چون گلدیس از در مرکزِ محله بودن استفاده کند. تیراژه تأثیر چندانی بر محیط اطراف خود نگذاشته و نسبت به آن بی‌تفاوت است. اگر رونقی هم دارد، تنها و تنها از فضای درون آن است نه از محیطی که در آن قرار گرفته.

بخشی از تیزر تبلیغاتی سرزمین عجایب تیراژه در رسانه‌ها(مأخذ: اسکرینی از تبلیغات صدا و سیما)

تصویر بالا: فضای خالی میانی مجتمع تیراژه، تصویر پایین: نمای مجموعه و رستوران‌های طبقه‌ی زیرین (مأخذ: نگارنده)

بر فهرست پاساژهای ساخته‌شده در دهه‌ی 70 و 80 تهران می‌توان چندین بنای مهم دیگر افزود. شاید یکی از این پاساژهای مهم، مرکز خرید اندیشه در نزدیکی پل سید خندان باشد. تفاوت اصلی مرکز خرید اندیشه با مراکز خریدی که در غرب تهران ساخته شده در آن است که غرب تهران در این دو دهه در مسیر سریع توسعه قرار داشتند و مراکز خرید نقشی کلیدی در این توسعه ایفا کردند. اما اندیشه در منطقه‌ای به‌مراتب قدیمی‌تر قرار گرفته است. اگرچه رونق خاص خود را دارد و به‌واسطه‌ی بوستان و فرهنگسرای اطراف آن به‌نوعی مجموعه‌ای با چند کاربری است اما نمی‌توان تأثیری را که همتایان غربی‌اش در محلات خود داشتند را از اندیشه انتظار داشت. اندیشه بیشتر مجموعه‌ای از فروشگاه‌هاست با وسعت نه‌چندان زیاد و در محله‌ای که فضاهای پررونق بسیاری دارد. البته همین همجواری با فضاهای پر رونق خود باعث رونق نسبی پاساژ نیز شده است. شاید بتوان گفت اندیشه با همسایگانش به بهبود یکدیگر کمک کرده‌اند.

مرکز خرید اندیشه، فضای خالی این مجتمع در قیاس با بسیاری از مجتمع‌های بعدی کوچک و فاقد کیفیت کافی است (مأخذ: نگارنده)

دهه‌های 70 و 80 خورشیدی زمانی بود که طبقه‌ی شهری در ایران پس از حوادث گوناگون، مجال این را یافته بود تا به توسعه و تفریح و سایر مقتضیات زندگی مدرن شهری پاسخ دهد. در این میان، پاساژها نقشی کلیدی را ایفا کردند. تا جایی که امروزه در هر محله چندین مرکز خرید بزرگ ساخته شده که هر یک در نوع خود از امثال گلدیس و تیراژه بزرگترند. تیراژه در دهه‌ی بعد شعبه‌ی دوم خود را در آن سوی شهر افتتاح کرد و اگر روزگاری مجتمع‌های تجاری همچون بوستان یا مرکز خرید نور و چند مجتمع دیگر تا چند کیلومتر آن‌سوتر از خود حریفی نداشتند، امروزه در جای‌جای شهر مرکز خرید ساخته شده است. در روزگاری که مراکز خریدی چون بوستان یا اندیشه ساخته شدند بیش از آنکه فضایی برای مردم و خریداران باشند، فضایی برای تعداد هرچه بیشتر فروشگاه بودند. اما تیراژه و نمونه‌های موفقِ پس از آن، فضای پاساژ را از تجارت صرف به فضایی برای گذران وقت تبدیل کردند. آن‌ها فضای خالی بزرگ‌تری داشتند و روی برندسازی و استفاده از رسانه‌ها جهت جلب مردم به‌سوی خود تمرکز بیشتری کردند. سیر ساخت این چند پاساژ، ازگلستان تا تیراژه و اندیشه که مشهورترین‌های نسل خود بودند در نهایت آرام آرام فضای تجاری را به فضای عمومی نزدیک کردند. حالْ دیگر مجتمع تجاری بیش از آنکه همچون بازارهای تاریخی شهرها در صبح رونق داشته باشد، شب‌های شلوغی دارد و بیش از آنکه مقصد خرید باشد، مقصد گذران وقت و تماشا است.

 

منبع

·      مرکز خرید گلستان (فرحزاد سابق)، دانشنامه‌ی هنر و معماری. بازیابی‌شده در ۷ مهر ۱۴۰۱ از:

www.aoapedia.ir/مرکز-خرید-گلستان-فرحزاد-سابق-اثر-کامرا/


[1]. دانشنامه‌ی هنر معماری.

 

[2] window shopping



Report Page