سنت معماری ماوراءالنهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۲)
امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایراندر نوشتار پیشین به ضرورت پرداختن به سنت معماری ماوراءالنهر حدفاصل فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور اشاره و مقبره شیخ فضل از دورۀ قراخانی معرفی شد. در این نوشتار چندی دیگر از بناهای این دوره معرفی شدهاند.
مقابر اوزگند
سه مقبرۀ متصل به یکدیگر در اوزگند که نخستین آنها (مقبرۀ مرکزی) منسوب به نصربنعلی متوفی در ۴۲۱ است و آخرین مقبرۀ افزوده شده تاریخ ۵۸۲ دارد، مرحلهای مهم در تاریخ معماری قراخانی را نشان میدهند. این مقبرهها اگرچه مانند مقبرۀ شیخ فضل مربعی گنبددار هستند اما بیش از آن پیوند آشکاری با مقابر سامانی دارند. دو مقبرۀ افزودهشده نیز اگرچه پیوندهای سبکی بسیاری با مقبرۀ نصربنعلی و مقبرۀ عربعطا داشته، اما مقیاس و استفاده از دو پیشتاق نشان از رویکرد نوآورانۀ آنها دارد. همچنین ستونهای تزیینی چهار سمت بنا مشابه ستونهای استفاده شده در دوره سامانی است. مقبرۀ میانی از نخستین مکانهایی است که ترکیب هشتضلعی و ستاره هشتپر در آن دیده میشود که پس از آن به وفور در معماری ایران بهکار رفته شده. تزیینات گچبری ششضلعی و الماس شکل بعدها در دوره تیموریان نیز رواج داشت. مقبره میانی تا پیش از بازسازی اساسی سالهای اخیر بسیار ویران شده بود با این وجود اگرچه نوشتۀ اندکی از کتیبۀ این بنا باقیمانده اما احتمالاً این مقبره نیز کتیبۀ فارسی داشته. مقبرۀ میانی تا پیش از الحاق دو بنای کناری دو درگاه داشته و این امر تنها در فرآیند بازسازی مشخص شد. دو مقبرۀ افزوده شده چه به لحاظ ارتفاعی و چه در طول از بنای میانی کوتاهتر هستند.
مقبره دوم، مقبره جلالالدین حسین، در سمت چپ بنا اضافه شده است. این مقبره نیز ساختار مشابه مقبرۀ نخست دارد با این تفاوت که نوآوری آن کمتر و سادگی آن مشابه مقبرۀ عربعطا در تیم و مقبرۀ میرسیدبهرام است. ازارۀ بنا شباهتهایی به کاخ مسعود سوم در غزنه داشته و گچبریها نیز مشابه گچبری سامانیان در نیشابور است. سرستونهای گلدان شکل این بنا بعدها در قرن دوازدهم در بخارا نیز دیده میشود. این سرستونها به مرور زمان یکی از عناصر پرتکرار در معماری ایران میشوند.
کتیبه فارسی بنا:
آغاز كرده آمد بنا دولت خانه روز چهار شنبه چهارم ماه ربيع اخر سال پانصد و چهل و هفت از هجرت مصطفى محمد النبى
صلى الله عليه و على آله واصحابه اجمعين الملك لله[1]
شباهتهایی بین این کتیبه و کتیبۀ مسجد مغاک عطاری بخارا وجود دارد.
با اضافه شدن سومین مقبره زیباشناسی بنا تغییر یافت، بنای سوم که ارتفاعی نزدیک به مقبرۀ دوم دارد، تقسیمات سهتایی با محوریت مقبرۀ مرکزی ایجاد کرده است. همچنین با اضافهشدن این مقبره یکی از درگاههای مقبرۀ نخست پوشیده شد. نقوش هلالی مقبره سوم احتمالا نمادین هستند و ممکن است ریشه در رسوم ترکی داشته باشد. شباهتی بین تزیینات این بنا با سردر مسجد مغاک عطاری بخارا دیده می شود. شیارهای ۷ شکل در بنا در این منطقه نادر بوده اما به بناهای سلجوقیان روم شباهت دارد. در ضلع سمت راست ورودی بنا تاقهایی کور اجرا شده که شکل آنها مشابه طراحی مقبره ارسلان دوم در کهنه گرگانج است. در باب شباهتهای سبکی بنا با دیگر بناهای منطقه باید به پیوند نمای جنوبی بنا با مقبرۀ محمد بشارا در پنجیکنت اشاره کرد در هر دو بنا نوارهای قاب بندی و ستونها شبیه هستند با این تفاوت که در مقبرۀ محمد بشارا کاشی نیز استفاده شده.
نمازگاه:
پیران مککلری فصلی از کتاب خود را به بناهای قراخانی بخارا اختصاص داده است. در این بررسی مهمترین ویژگی بناهای برجای مانده در پیشتاق و درگاه آنها نهفته است و معتقد است با وجود آن که قراخانیان حکومت سستی داشتند اما سلطه زیباشناسی آنها مشهود است. از دیگر ویژگی مشترک این بناها استفاده از کتیبه و خوشنویسی است. نمازگاه در جنوب شهر قدیمی بخارا، در محل کاخ و باغ سلطنتی قراخانی واقع شده است. بخشی از دیوار قبله این بنا متعلق به دوره قراخانی است. این دیوار در دورههای بعد گسترش یافته است، و ساختار گنبدی باز بزرگی در قرن شانزدهم به شرق آن اضافه شده است. قسمت اصلی احتمالا حوالی سال ۵۱۳ ه.ق ساخته شده است و قسمتهای پایین محراب و تزئینات اطراف آن و همچنین قسمت جنوبی دیوار قبله به مرور زمان بسیار آسیب دیده. عناصر اصلی باقی مانده از نمازگاه شامل محراب مرکزی، به شکل یک پیشتاق برجسته، دو فرورفتگی، بلند و باریک به سمت جنوب است.
در بنای نمازگاه نمونه اولیه کتیبه بالای سردر (تمپانوم) را مشاهده میکنیم که قرنها بعد در دوره ایلخانی و تیموری در ایران و آسیای مرکزی به مرور به صورت گسترده استفاده شد. خط کتیبۀ سردر بنا مشابه کاروانسرای دارا خاتون است. همچنین بخشهای اندکی که از کتیبۀ بنا باقی مانده آثاری از لعاب فیروزهای رنگ را در خود دارد که این استفاده از سفال لعابدار و کاشی در طول قرن ششم در سرتاسر ایران و ماوراءالنهر و بخارا مشاهده میشود. به طور کل در این بنا شاهد تغییر به سمت تزیینات چند رنگ هستیم. بهخصوص استفاده از آجر با رنگهای مختلف. ترکیب رنگی بهکار رفته در بنا با رنگهای سرخ و نخودی در برابر سفیدی گچ و کاشی های لعابدار بعدها در دورۀ تیموری رواج یافت. این بنا علاوه بر داراخاتون مشابهتهای بسیاری با تزیینات رباط شرف نیز دارد.
مسجد مغاک عطاری
این مسجد در دورههای مختلف ساخته شده، بخشی از ساختمان مربوط به دورۀ شیبانی و بخشی مربوط به دورۀ قراخانی است، از جمله درگاه جنوبی بنا. اکثر تزیینات درگاه، هندسی و خوشنویسیشده، ازجنس آجر پرداخت شده است. تنها بخشهایی از کاشیهای فیروزهای در قسمت قوس بالای درگاه باقیمانده که در شناسایی ویژگیهای سبکی بنا کمک کننده است. طرح درگاه پیچیدگی و بیان الگوهای مختلف را نشان می دهد. این درگاه در نوع خود بسیار رادیکال و مبتکرانه بود. در حالی که شیارهای عمودی را میتوان هم در رباط مالک و هم در مناره جارکورگان و همچنین سازه های متعدد در مرو مشاهده کرد، اما سبکی که در درگاه مسجد مغاک عطاری دیده می شود ، ظاهراً نه تنها در بافت سازه های قراخانی، بلکه در بخش وسیعتری از معماری اسلامی منحصر به فرد است. در این بنا نیز شاهد ستونهای تزیینی در اطراف درگاه و سرستونهای گلدانشکل هستیم.
درگاه مزار چشمه ایوب
درگاه مزار چشمه ایوب ، در روستای خیراباتچا، ۲۸ کیلومتری شمال شرقی بخارا است. کتیبۀ سردر تاریخ ساخت بنا را ۶۰۵ ه.ق اعلام میکند. طرح این درگاه بیانگر آن است که تعدادی از ویژگی های رسمی و همچنین تزئینی این بنا از جمله استفاده از لبه های مورب رو به داخل و ستونهای هشتضلعی و همچنین سبک خط کتیبه مشابهتی با محراب نمازگاه و درگاه مسجد مغاک عطاری دارد. استفاده از فرورفتگی های کمعمق قوسدار، هم در مزار چشمه ایوب و هم در نمازگاه دیده می شود. با توجه به سایر موارد رسمی و تزیینات چلیپایی، سردر ورودی مزار چشمه ایوب مشابه کاخ بنیجوری در تاجیکستان است. تزیینات بنا از جمله چلیپاهای قسمت بالای درگاه و کاشیهای هشتضلعی داخل آجرکاریها هر یک در نوع خود کمنظیر هستند.
منارههای دوره قراخانی در ماوراءالنهر
چندین مناره از این دوره باقی مانده است منارهای در مجموعه شاهزنده سمرقند که تنها اثر باقیمانده از این دورۀ تاریخ در سمرقند و قسمت قدیمی این شهر، افراسیاب است. منار کلان در بخارا، منار وبکنت، بلاساغون ، اوزگند و ترمز. این منارها اگرچه پیوندی قوی با منارهای دورۀ غزنوی و سلجوقی دارند اما مجموع ویژگیهای مشترک آنها رد سنتی منطقهای را آشکار میکند. سرپوش این منارها ویژگی منحصر به فرد خود را دارند و کمتر در منطقهای دیگر دیده شده است. در حالی که به احتمال قوی پیش از روی کارآمدن قراخانیان مناره هایی در منطقه وجود داشته، اما اطلاعات کمی در مورد آنها وجود دارد. با توجه به شباهتهایی که در تزئین بناهای یادبود دوران قراخانیان و سامانیان دیده می شود ، و با توجه به منارههای معاصر سلجوقی، غزنوی و غوری به احتمال زیاد مناره های سامانی از نظر شکلی شبیه منار بلاساغون و اوزگند بودند ، و ممکن است آنها دارای سرپوش بوده باشند.
منار ترمز توسط سپهسالار امیر خراسان ساخته شده و معمار آن علی بن محمد سرخسی بوده و احتمالا در قلمرو سلجوقیان ساخته شده است. پیوند نزدیکی بین تزئینات شیاردار این بنا با درگاه رباط ملک و مسجد مغاک عطاری ، و همچنین کوشک های مرو وجود دارد. این مناره اکنون ۲۱/۶ متر ارتفاع دارد و ازاره و قسمت پایینی آن ۴ متر از سطح زمین و با فرمی متفاوت ساخته شده است.کتیبه بنا تاریخ ۵۰۲ را نشان میدهد. در کنار بقایایی از سه مقبره، از شهر کهن بلاساغون تنها یک منار باقی مانده. این منار بر پایهای هشتضلعی ساخته شده و احتمالاً ۵۰ متر ارتفاع داشته. که اکنون ۲۲ متر آن باقیمانده است. نوار کتیبۀ این منار شبیه منار اوزگند و مقبرۀ سامانیان است.
منار بلاساغون با ارتفاع ۲۲ متر همانند منار ترمز بر پایه هشتضلعی ساخته شده و در قرقیزستان است. تزیینات آجرکاری هزارباف بنا قابل توجه است.
منار اوزگند با قاعده هشتضلعی دارای قطر ۸/۵۸ متر و قسمت اصلی سازه کمی بیش از ۱۹ متر است. این منار نیز چون منارهای ترمز و بالاساگون پایه هشتضلعی و نوار تزیینات هزارباف ساختار مشابه یکدیگر دارند، نوار تاقیشکل منار اوزگند شبیه مقبره سامانیان است. این منار احتمالا سرپوشی مشابه سرپوشهای رایج در ماوراءالنهر داشته.
منار کلان در بخارا با ارتفاع ۴۵/۶ متر و قطر پایینی ۹ متر و در بالا ۶ متر در سال ۵۲۱ ه.ق ساخته شد. این بنا که بسیار مشابه منار وبکنت است که این منار نیز با در سی کیلومتری شمال بخارا و با ارتفاعی نزدیک به ۴۰ متر ساخته شده. هر دو منار نوارهای آجرکاری هزارباف داشته و در هر دو بنا کاشی استفاده شده که به احتمال زیاد کاشیکاران منار وبکنت و سردر مزار چشمه ایوب یکسان بودند. سرپوش دو منار سالم مانده و احتمالا سرپوش سایر منارها نیز به این شکل بودهاند. منار وبکنت بنا بر کتیبه در سال ۵۹۳ ه.ق ساخته شده است.
بناهای این دوره تاریخی محدود به این تعداد نبوده و از این دوره بناهایی چون رباط ملک که در سال ۴۷۱ ه.ق ساخته شده و بنای آرامگاه میرسیدبهرام که در چند کیلومتری کاروانسرا واقع شده نیز برجای مانده. بنا به جهت سادهبودن سه دیوار و منحصر بودن تزیینات به پیشتاق شباهت بسیاری به آرامگاه عربعطا دارد. از دیگر بناهای پیش از حمله مغولان در ماوراءالنهر باید به مقبرۀ عایشه بیبی نیز اشاره کرد. این بنا در تراز در جنوب قزاقستان واقع شده و هیلنبرند آن را متعلق به اواخر قرن ششم میداند. قسمت عمدهای از بنا حاصل بازسازیهای جدید است و از قسمتهای باقیمانده از قبل میتوان به شباهت آن با درگاه مسجد مغاک عطاری پیبرد. در کنار مقبره عایشه بیبی دو بنای دیگر که احتمالا مربوط به این دوره یا کمی بعد از آن باشند نیز وجود دارد.
در نوشتار بعدی وضعیت معماری ماوراءالنهر از حمله مغول تا ظهور تیمور بررسی خواهد شد.
[1] Medieval Monuments of Central Asia. Page 74