فرهنگ استفاده از ابزار جدید
اسماعیل كهرم
امروزه وقتی تلفن زنگ میزند، ممكن است از هر نقطهای از كره زمین باشد. این اختراع الكساندر گراهام بل اسكاتلندی به راستی دنیا را كوچكتر كرد و موجب ارتباط و گستردگی آن شد. چندی قبل در ارتفاع 11هزار متری زمین با یك كارت اعتباری، مسافر كناری من با خانواده خود تماس گرفت و بعد با اعجاب گفت این معجزه است! راست میگفت ما به آن خو گرفتهایم و قدر آن را نمیدانیم. كافی است دو، سه روزی از شما دور باشد تا اهمیت آن در زندگیتان مشخص شود!
تلفن زنگ زد شماره ناآشنا مینمود. پاسخ دادم. خانمی بدون مقدمه پرسید نظر شما راجع به وضعیت فعلی محیط زیست چیه؟ گفتم سه غلط، 17. با خنده گفت چرا؟ گفتم اول خودتون رو معرفی نفرمودین ثانیا نگفتین از كجا و چه رسانهای تماس میگیرین و سوم آنكه جنابعالی پرسیدین من وقت دارم و میتوانم و میخواهم كه با شما مصاحبه كنم یا نه؟ یادم آمد از كسی شنیدم كه گفت اتومبیل وارد ایران شد ولی فرهنگ استفاده از آن وارد نشد! خیلی از اوقات وقتی كه به شیوه رانندگی خودمان دقت میكنم و آن را با كشورهای پیشرفته مقایسه میكنم به این حقیقت میرسم! ما مردم مودبی هستیم و دو نفر ممكن است چند دقیقه مقابل یك در به همدیگر تعارف كنند كه چه كسی اول وارد شود ولی هنگام رانندگی این سنت و ادب را به كل فراموش میكنیم! شاید ما فكر میكنیم این اتومبیل است كه رانندگی میكند نه ما! من فكر میكنم شاید همهچیز به آموزش برمیگردد. به یاد دارم وقتی در یك دفتر جدید شروع به كار كردم، هر دفتر و محل كار جدیدی كه بود یك آموزش نیمساعته در مورد آن دفتر، طرز كار با وسایل موجود، خطرات احتمالی كه حین كار با آن وسایل میتوانست به وجود بیاید، طرز فرار در هنگام آتش و غیره، تعلیم میدادند. محال بود كه یك نفر را به عنوان خبرنگار یا منشی یك دفتر به كار گیرند بدون آموزش اولیه. به یاد دارم كه مربی میگفت وقتی تلفن میكنید در ظرف 15 ثانیه طرف مقابل یا از شما خشنود میشود یا خیر.

بنابراین باید مهارت خود را در صحبت كردن نشان دهید ولی وقتی كسی شما را میبیند این زمان تا 30 ثانیه طول میكشد زیرا علاوه بر گفتار، كردار شما نیز مورد قضاوت قرار میگیرد! سپس داوطلب مجبور میشد كه در عمل آموختههای خود را اجرا كند. ایرادها گرفته میشد و بعد از همه این مراحل شخص بهطور موقت و امتحانی پشت تلفن قرار میگرفت. این قسمت برای هنر تلفن كردن بود. برای پاسخ دادن به تلفن نیز ایضا مراحل تعلیم ادامه مییافت. ورود موبایل به زندگی انسانها مسائل را پیچیدهتر كرد. این تلفن همراه، همه جا همراه ما است و فكر میكنیم كه همه جا هم میتوان از آن استفاده كرد، حتی در كلاس درس! دانشجویی در كلاس من 30 موبایل را از جیبش درآورد و مقابلش روی میز گذاشت! در مورد دیگر دانشجویی چند دقیقه قبل از شروع كلاس تلفن كرد كه چند دقیقه دیگر میرسد! یك بار نیز دانشجویی ساعت 11 شب تلفن كرد و نمره امتحانش را سوال میكرد. این مثالها مشخص میكند كه هر وسیلهای نوظهور با یك دستورالعمل فرهنگی وارد یك جامعه میشود كه باید به آنها عمل كرد مثلا زمان استفاده از تلفن از 9 صبح است تا 9 شب! بنده روزهایی را به خاطر دارم كه برای اتوبوسهای واحد در ایستگاهها صف وجود نداشت! به محض آنكه اتوبوس به ایستگاه میرسید تمام مسافران به طرف آن هجوم میبردند با معرفی صف، قلدرها و زورمندان به آن قائل نبودند و به یاد دارم كه سر هر صف ابتدا یك پاسبان گذاشتند تا آنكه مردم خود طرفدار و نگهبان صفها شدند تا آنكه كار به امروز رسید. و آخر آنكه تكنولوژی در حال تغییر دنیاست. محصولات جدید دنیا را تسخیر میكنند. تصور كنید كه روزی رادیو پدیدهای نوظهور بود، قبل از آن سینما دنیا را سرگرم میكرد. به تدریج ورود تلویزیون، برنامههای زنده به مدد ماهوارهها و غیره، به تمام نقاط دنیا نفوذ كردند. اگر جوامع بشری با فرهنگ استفاده از این وسایل آشنا شوند اینها نعمت خواهند بود در غیر این صورت نقمت!
منبع: اعتماد