Tajzadeh

Tajzadeh

@sokhanranihaa

🆔 https://t.me/joinchat/AAAAADvwyDaV3PIldL3C8A  🆑کانال سخنرانی ها

گزیده ای از : پدر مادر ما باز هم متهمیم

نویسنده : سید مصطفی تاجزاده



🔍نظامی كه قدرتش را در اعتراف‌گیری و تواب‌سازی در سلو‌ل‌های انفرادی و نظامی كه از بحث آزاد و مناظره و گفت‌وگو در رسانه‌ها تغذيه می‌‌كند، دو سيستم کاملا متفاوت هستند.

 

🔍نظامی كه رتبه‌های نخست جهانی را در توقيف نشريات و زندانی كردن روزنامه‌نگاران بدست آورد و نظارت استصوابی انتخاباتش حتی با نظام انتخاباتی عراق، افغانستان، لبنان و فلسطين قابل مقايسه نباشد، چگونه می‌تواند مدعی رهایی‌‌بخشی عراق و افغانستان و فلسطين و لبنان و الگو بودن برای مسلمانان جهان باشد؟

 

🔍‌ در نظام برآمده از مردمی‌ترين انقلاب بشر، هرگز نمی‌توان هر ده سال يكبار به خوابگاه و کوی دانشگاه حمله كرد؛ استقلال حوزه‌های علمیه حفظ می‌شود، دانشگاه پادگان نيست، اساتيد برجسته و مستقل بازنشسته يا اخراج نمی‌شوند، به دانشجويان منتقدش ستاره‌ نمی‌دهند و آنان را به صورت فله‌ای بازداشت نمی‌كنند.

 

🔍نظامی كه نظاميان صاحب اصلی آن شمرده ‌شوند و ايران را يك پادگان بزرگ ‌ببيند كه در آن «چون و چرا» معنا ندارد، با نظامی كه مردم صاحبان اصلی آن به‌شمار می‌روند و پادگان‌هايش نيز مینیاتوری از جامعه و به روی مطالبات شهروندانش گشوده است، چگونه می‌تواند یکی باشد؟

 

🔍نظامی كه هر مخالفت يا حتی هر انتقادی را توطئه تلقی كند با نظامی كه چهره خود را در آينه انتقاد مخالفين می‌بیند و رفتارش را تصحيح می‌كند، هرگز یکی نيست.

 

،🔍در جایی كه اپوزيسيون روسيه به دولت خود اعتراض می‌كند كه چرا رفتار پليس كشورش با تظاهركنندگان روسی مانند رفتار پليس ايران با مردمش خشن و سركوبگر است، چگونه می‌توان این نظام را با نظامی یکسان دانست كه ويژگی‌های آزادی‌خواهانه، معنوی و الهی آن در نامه تاریخی رهبر فقيد انقلابش به گورباچف تشريح شده است؟

 

🔍اگر پرچمداران جنبش سبز، از ناتمام ماندن اهداف آزاديخواهانه و ضددیکتاتوری انقلاب اسلامی سخن می‌گویند و بر اجرای بی‌تنازل قانون اساسی و اجرایی كردن اصول اجرا نشده آن پای می‌فشارند و در اين مسير، ملت را به صبر و استقامت دعوت می‌كنند، به‌علت آن است كه معتقدند وضعيت کنونی، جمهوری اسلامی وعده داده شده به مردم نيست.

 

🔍نظامی که رتبه های اول را در تورم و فساد به دست آورد و جایگاه آخر را در رشد اقتصادی کسب کند و نزدیک به نیمی از مردمش زیر خط فقر زندگی کنند، بخش خصوصی دشمن دولت در زمینه اقتصاد تلقی شود و هدف عملی حکومت تضعیف آن باشد، صاحبان سرمایه‌اش رغبت بیشتری به سرمایه‌گذاری در کشورهای خارجی داشته باشند، واردات بی رویه کالا کمر تولید را بشکند و استراتژی دولتش «ايران را سراسر كميته امداد می‌كنيم» باشد، آیا می‌تواند الگوی موفقی از مدیریت به مردم منطقه ارائه کند؟

 

🔍من و دوستانم به «براندازی نظام» اعتقاد نداشتيم و هيچ اقدام غیرقانونی نيز انجام نداده بوديم.

 

🔍 در انتهای فرآيند بغرنج گفت‌وگو با بازجویان ديدم كه حتی آنها نيز نمی‌توانند در دفاع از تك‌صدايی، یک‌صدا شوند و با الهی خواندن حزب خودی، بقيه را حزب شيطان بنامند.

 

🔍بعضی بازجوها به صراحت می‌گفتند: «ما چندصدایی را قبول داريم» و «روش‌های كيهان جواب نمی‌دهد». نمی‌دانم اين سخنان تا كجا و چگونه می‌تواند گفتمان مسلط حوزه‌های امنیتی و نظامی باشد، اما ترديد ندارم روشنگری و پیگیری مستمر روش‌های مسالمت‌آميز در انتهای يك فرآيند نه چندان طولانی، می‌تواند صداهای خاموش ولی معترض در هسته مرکزی نظامی -امنیتی كشور را به صدا درآورد و زبانی برای بيان شفاف و مستدل آن در مراكز تصميم‌گيری در اختيارشان بگذارد.

 

🔍در جريان بازجويی‌ها در مقابل اتهام «انقلاب مخملی» استدلال كردم و هشدار دادم كه مواظب باشيد، اين اتهام يك تيغ دو دَم است و قبل از اين‌كه صدای مردم را ببُرد، دست خودتان را خواهد بريد، زيرا معنايي جز شبيه‌سازي جمهوری اسلامی ايران با حکومت‌های کمونیستی و شبه‌کمونیستی كه توسط انقلاب‌های مخملی سرنگون شده‌اند، نخواهد يافت.

 

🔍 اگرچه ماجرای اعتراف‌سازی‌ها و شیوه‌های برخورد خشونت‌بار در زندان‌ها و دادگاه‌های نمایشی، تداعی‌گر زندان‌ها و دادگاه‌های اتحاد جماهير شوروی سوسیالیستی به‌ويژه در فاصله دو جنگ جهانی است، اما نظامی كه من از آن دفاع می‌كنم در كليت خود و در وجوه سه‌گانه جمهوری، اسلامی و ایرانی بودن خود با نظام‌های واقعا موجود کمونیستی تفاوت بنيادين دارد. همين تفاوت مانع استقرار يك رژيم توتاليتر و تماميت‌خواه به نام اسلام در ايران است.

 

 🔍من با توجه به ويژگی‌های رهایی‌‌بخش و آزاديخواهانه‌ای كه از اسلام، انقلاب، نظام و قانون اساسی آن و نيز از آرمان و خواست مردم و وعده‌های بنيانگذار جمهوری اسلامی سراغ داشتم و خود نيز در عمل آن‌ها را زيسته بودم، ‌توانستم در مقابل استدلال‌های بعضی بازجوها كه شبیه استدلال‌های بازجوهای نظام‌های کمونیستی بود مقاومت كنم. به عبارت روشن‌تر، آنچه نقطه ضعف زندانيان و متهمان دادگاه‌هاي استالینی بود، در اين‌جا به نقطه ضعف‌ بازجویانی تبديل می‌شد كه بر شبيه‌سازی جمهوری اسلامی ايران با اتحاد جماهير شوروی سوسیالیستی پای می‌فشردند.

 

🔍طبق قانون هر حكم قضایی در مورد هر متهمی بايد بر اساس معیارهای حقوقی و قانونی و نه سیاسی صادر شود و اگر بحثی سیاسی يا ايدئولوژيك وجود دارد، لازم است در بيرون زندان و در فضای باز و آزاد صورت گيرد، نه در زندان.

 

🔍رئیس‌جمهوری كه در پاريس به ما وعده داده شد كجا و رييس دولت ۸۸ كجا كه وزارت كشورش پرچمدار انحلال احزاب منتقد و وزارت ارشادش دشمن مطبوعات آزاد است؛ وزارت اطلاعاتش شركت‌كنندگان در دعای كميل را به صورت فله‌ای دستگير می‌کند و وزارت علومش در صدد حذف استادان مستقل و پاکسازی دانشجويان منتقد است!

 

🔍در شكست پروژه دستگيري فعالان انتخاباتی منتقد حاكميت تك‌صدايی، همين بس كه بازجوها نتوانستند حتی يك دليل يا سند محكمه‌پسند برای دستگیری و محکومیت ما ارائه كنند. بنابراين مجبور شدند آقای بهزاد نبوی را نه به جرم «محاربه» و برپایی «انقلاب يا کودتای مخملی» كه به جرم «ايجاد اخلال در ترافيك» محكوم كنند. بر اساس حكم دادگاه بايد گفت حزب پادگانی سه روز قبل از برگزاري انتخابات (۱۹ خرداد) می‌دانسته كه قرار است سخنگوی دولت شهيد رجایی، سه روز بعد از انتخابات (۲۵ خرداد) با شركت در اجتماع میلیونی مردم، ترافیک تهران را مختل كند، به همين دليل حكم بازداشت وی را از آقای مرتضوی گرفت.

 

🔍در انفرادی و زندان بعضي بازجوها می‌كوشيدند با يادآوری افراط كاری‌های دهه نخستين انقلاب، مرا و خط امامی‌های آن دوره و اصلاح‌طلبان كنونی را «فاشيست» معرفی كنند. من هم با يادآوری برخي رفتارهای فاشيستی كه در همين ايام، در پيش ديدگان ملت ايران تكرار می‌شود،‌ توضيح می‌دادم كه همه ما در آن دوره خطاهای جدی داشتيم، اما شما همين امروز به جای آن‌كه جوانب مثبت رفتار ما را ادامه دهيد، همان خطاها را در شرايطی كه كشور نه در حال جنگ است و نه از تروريسم گسترده و كور رنج می‌برد، ادامه می‌دهيد به همين دليل ديگر نمی‌توان آن را «خطا» ناميد و ناشی از بی‌تجربگی انقلابيون دانست.

 

🔍خطای ما اين بود كه در مقابل برخی رفتارهای دادگاه‌های انقلاب موضع نگرفتيم؛ در عين اين‌كه جناح موسوم به خط امام طراح اعلاميه ۱۰ماده‌ای دادستانی انقلاب در زمان شهيد قدوسی در بهار سال ۱۳۶۰ بود (طرحی كه گروه‌های سياسی دگرانديش مخاطب آن بودند و بسط مناظره و حقوق و آزادی‌های قانونی آنان را به خلع سلاح گروه‌ها پيوند می‌زد)، اما نتوانستيم (و نيز تروريسم سال۶۰ و جنگ تحميلی نگذاشت) كه اين راه را تا مرحله گسست كامل از شيوه‌های غيردموكراتيك پيگيری كنيم.

 

🔍فاجعه‌بار این است كه در دوره صلح به جای بسط و تكامل آزادی‌هايی كه بخشی از آن در دشوارترين ايام جنگ هم از تعرض مصون ماند، جريانی به شيوه‌های غيردموكراتيك می‌كوشد ضمن انكار دستاوردهای مثبت دولت دفاع مقدس، فقط و فقط خطاهای ما را كه در عصر حاكميت گفتمان «انقلابی» در جهان و وجود جنگ و تروريسم گسترده در داخل كشور رخ داد، به نحو مضاعفی تكرار كند.

 

🔍 سكوت تاييد‌آميز درباره نحوه محاكمات دادگاه انقلاب خطای ما بود، اما بازداشت فله‌ای منتقدان قانون‌گرا، “كهريزكی كردن” شهروندان معترض و نيز تيراندازی مستقيم به آنان ‌چنان پديده‌ شومی است كه واژه «خطا» به هيچ وجه نمی‌تواند توصيف خوبی برای آن باشد.

 

🔍 اعتراف می‌كنم كه اگر در زمان خود در مقابل مواجهه نادرست با آيت‌الله شريعتمداری و برای حفظ حريم مرجعيت اعتراض می‌كرديم، كار به جايی نمی‌رسيد كه امروز حرمت مراجع و عالمانی همچون مرحوم آيت‌الله منتظری و حضرات آقايان وحيد خراساني، موسوی اردبيلی، صانعی، بيات زنجانی، دستغيب شيرازی، طاهری اصفهانی، جوادی آملی و… حتی در صدا و سيما مورد تعرض قرار گيرد.

 

🔍 چرا و چگونه بر نظام برآمده از دل مردمی‌ترين انقلاب معاصر، تفكر آقای مصباح حاكم شد و مشی «نواب صفوی» راهبرد پارلمانتاريستی «مدرس» را كنار زد.

 

🔍چرا تلويزيون مناظره‌ها و بحث آزاد بهار ۶۰، به «سيمای ميلی» و تك‌صدا تبديل شد؟ چرا كيهانِ سيدمحمد خاتمی به كيهانِ حسين شريعتمداری سقوط كرد؟ چرا صادق لاريجانی به جای دكتر بهشتی نشست و رحيمی جای نخست‌وزير امام را گرفت؟ و چرا سيداحمد خاتمی‌ها بر منبر بزرگانی همچون طالقانی و منتظری به ايراد خطبه جمعه ‌می‌پردازند؟ ما بايد به سهم خود از بروز اين استحاله پوزش بخواهيم و به بحث درباره ريشه‌ها، علل و عوامل آن بنشينيم.

 

🔍عذرخواهی از نسل جديد البته محدود به مواردی كه به اجمال گفتم نیست. بايد اين دِين در همان فضای گفت‌‌وگويی ادا شود و چه بسيار خطاها كه من به آن‌ها آگاه نيستم، جوانان می‌توانند روح مرا با انتقادها و پرسش‌های عمیق خود صیقل دهند و مصفا کنند.

 

🔍من و دوستانم و كثيري از فعالان انتخاباتي كه به لطف الهي از آن مهلكه بزرگ جان سالم به‌در برديم، مديون مردمي هستيم كه با تظاهرات تاريخ‌سازشان در ۲۵ خرداد، نه فقط كودتاي انتخاباتي را افشا كردند، بلكه چهره ديگري از ملت ايران در جهان ارائه كردند.

 

🔍مناظره‌هاي آقاي احمدي‌نژاد كه براي اولين بار بین نامزدهای انتخابات رياست جمهوري در ايران به‌صورت زنده طراحي و اجرا شد، بيش از آن‌كه معطوف به انتخابات باشد، زمينه‌سازي براي بگير و ببندها و سركوب‌هاي پس از انتخابات بود.

 

🔍مردم در ۲۵خرداد ۸۸ نه فقط جان ما، بلكه جان‌مايه جهادها و تلاش‌هاي آزاديخواهانه و عدالت‌طلبانه يك قرن گذشته خود را نجات دادند و راه فردا را گشودند.

 

🔍آنچه در زندان بر ما رفت و در بيرون بر سهراب‌‌ها، نداها، اشكان‌ها، كيانوش‌ها و سایرین آمد، در واقع شكل ملايم آن چيزي بود كه در صورت عدم خيزش مردم و عدم اجرايي كردن اصل ۲۷ قانون اساسي در روز ۲۵خرداد مي‌توانست بر ميهن و آيين و مردم‌ بيايد و حزب پادگاني به دولت پادگاني و در نهايت به جامعه پادگاني راه برد.

 

🔍در سال ۸۸ وزارت كشور كه وظيفه ذاتی‌اش برگزاري انتخابات آزاد است، نه تنها به وظيفه خود عمل نكرد، بلكه زيرزمينش در روزهای پس از انتخاب به زندان معترضان تبدیل شد. همان وزارتخانه‌اي كه در دوران اصلاحات در برابر آقای جنتی از رأي مردم پاسداري كرد و ساختمان مركزي‌اش نيز محل رجوع مردم و پناهگاه دانشجويان در ۱۸تير ۷۸ بود.

 

🔍 آقاي احمدي‌نژاد در مناظره با مهندس موسوي از وي طلبكارانه پرسيد در سال‌هايي كه نرخ تورم به ۴۹درصد رسيد و مردم زيادي كشته شدند، كجا بوديد؟ اين در حالي بود كه آقاي موسوي در سال‌هاي ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ مسئوليتي نداشت و منتقد سياست‌هاي كلان اقتصادي كشور بود. جالب آن‌كه هنگام سفر رئیس جمهور به استان اردبيل در سال ۷۵، آقاي احمدي‌نژاد به عنوان استاندار وقت بيشترين تعريف و تمجید را از آقای هاشمی رفسنجانی كرد، بدون آنكه به روي خود بياورد مردم سال گذشته آن تورم ۴۹درصدي را پشت سر گذاشته‌اند و در همان سال نرخ تورم ۳۲درصد را تحمل مي‌كنند.

 

🔍وقتی آقای ناطق‌نوری در اوج قدرت یعنی رییس مجلس پنجم و در عین حال نامزد اصلی جناح راست برای انتخابات ریاست جمهوری هفتم بود، آقای احمدی‌نژاد با همكاري آقای محصولي، عملاً مسئولیت ستاد وی را در استان اردبیل به عهده داشت. اتهامات آقای احمدی‌نژاد عليه فرزندان آقای ناطق‌نوری و در حقیقت عليه خود او تنها به آن دلیل مطرح شد که آقاي ناطق با حمایت جامعه روحانیت مبارز تهران از نامزدي آقای احمدی‌نژاد مخالفت کرده بود.

 

🔍وقتی آقاي احمدي‌نژاد مي‌گويد احزاب نبايد در حكومت دخالت كنند، راه را براي دخالت روزافزون حزب پادگاني در مقدرات كشور هموار می‌کرد.

 

🔍من در جواب بازجوهايي كه ادعا مي‌كردند آقاي مهدي هاشمي به روش غيرقانوني براي هزينه‌هاي تبليغاتي پول جمع كرده است و اينكه چرا ما از او تبري نمي‌جوييم، پيشنهاد كردم هيأت بي‌طرفي در قوه قضاييه تشكيل دهيد و به هزينه‌هاي ستادهاي انتخاباتي آقايان رفسنجاني، موسوي، معین و احمدي‌نژاد رسيدگي و نتيجه را منتشر كند و افكار عمومي را در جريان قرار دهد. ما از اين اقدام و حكم نهايي دادگاه حمايت خواهیم کرد.

من همين پيشنهاد را درباره مفاسد اقتصادي مديران در ۳۰ سال گذشته نیز ارائه كردم كه متأسفانه به آن هم توجهي نشد.

 

🔍آقاي احمدي‌نژاد با آنكه خود را استاد دانشگاه مي‌خواند، نه تنها كميته‌اي براي رسيدگي به فاجعه حمله به كوي دانشگاه تهران در ۲۵خرداد ۸۸تشكيل نداد، بلكه تهاجم مذكور را محكوم هم نكرد.

 

🔍جنبش سبز كه در ذات خود چندصدا و رنگارنگ است، تفاسير استبدادي از اسلام، انقلاب،‌ نظام و قانون اساسي را به چالش كشيده است، به طوري كه دو اردوگاه سياسي دموكراسي‌خواه و استبدادطلب و دو گفتمان دموكراتيك و ديكتاتوري‌خواه را در برابر هم آرايش داده‌ است.

 

🔍شاه‌بيت استدلال نظاميان مداخله‌گر در سياست در همه جا از جمله در ايران، تلاش برای حفظ «امنيت» اعلام می‌شود؛ اما كاركرد امنيت‌بخش حضور مردم در صحنه، تفاوت بارزی با درك پادگانی از «امنيت» دارد.

 

🔍 امنيت و نظامی كه من از آن دفاع می‌كنم، راهپيمايی آرام ۲۵ خرداد۸۸ نجات دهنده‌اش است و نه كهريزك و اوين. اين همان درك خلاق از آن امنيت پايدار و واقعی است كه مهندس موسوی در جريان فعاليت‌های انتخاباتی به روشنی از آن دفاع می‌كرد و آقای خاتمی آن را امنيت مردم می‌ناميد.

 

🔍ركوردداری در بستن روزنامه‌ها و دهان‌ معترضان، علاوه بر نقض حقوق شهروندان، کاركردي جز كريه‌سازی چهره انقلاب و در نتيجه سست كردن امنيت ميهن و ضربه‌پذيری جمهوری اسلامی ايران در قبال تهاجم محتمل دشمنان نخواهد داشت.

 

🔍 در عصر کنونی، به تسخير خود درآوردن روزهای جهانی مانند روز كارگر، خودی كردن جمهوريت و به‌طور كلي خودی‌كردن همه دستاوردهای دموكراتيك بشر، حتي اگر ظاهراً «غيرخودی» و «بيگانه» به نظر برسند، امنيت‌ بخش کشور و نظام است. مثال بارز آن همان چيزی است كه شهيد مطهری در مورد مشروطيت می‌گويد كه «مشروطه» اگرچه امری خودی نبود، ولی ملت ما آن را خودی و «ملی» كرد.

 

🔍اگر در اولين مراسم روز جهانی كارگر در سال ۱۳۵۸، امام نمی‌گفت كه «خدا هم كارگر است» و نهاد تظاهرات كارگری را به تسخير مردم در نمی‌آورد، كشور ما با همه قوای نظامی و انتظامی خود، نمی‌توانست در روزهای اول ماه می از پس خيابان‌ها برآيد و چنين روزی به‌جای اين‌كه به نمايش قدرت مردمي تبديل شود، به‌راحتی می‌توانست به روز دردسر نظام تبديل شود. چنين امامی با چنان درايتی، اگر ميان ما بود و ۲۵خرداد را می‌ديد، چگونه نسبت به آن همه شور و شعور شهروندانی كه برای رأی خود ارزش قائل ‌بودند، بی‌تفاوت می‌ماند؟

 

🔍 «امنيت» در جهان معاصر مديون قدرت نرم و قدرت گفتمانی دموكراسی و حقوق بشر است. قدرت صلح‌سازی ايران و گفتمان گفت‌وگوی تمدن‌ها و دفاع از دموكراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر و آزادی‌ها در دوران آقای خاتمی بود كه مبانی امنيتی و قدرت نرم كشورمان را تشكيل می‌داد و زمينه‌ساز تقويت قدرت دفاعی و نظامی ميهن ما می‌شد.

 

🔍حتي اگر به حقوق بشر، دموكراسی، جامعه مدنی و گفت‌وگوی تمدن‌ها نگاه ابزاری و تاكتيكی داشته باشيم، كه من به شدت با اين نگاه مخالفم، باز هم مصلحت ايجاب می‌كند برای تأمين حق هسته‌ای ایران، حقوق بشر و حقوق شهروندان ايرانی را محترم بشماريم.

 

🔍اقتدارگراها تهديد اصلی عليه كشور را دموكراسی و حقوق بشر می‌دانند و نه صهيونيست‌ها و دولت آمريكا. علت اين اشتباه بزرگ این است كه در اين عرصه هيچ مهارتی در خود سراغ ندارند.

 

🔍تاريخ كشور ما و كشورهای منطقه نشان می‌‌دهد هرگاه به نام اولويت توسعه اقتصادی، حفظ استقلال يا استقرار عدالت، فضای كشور را امنيتی و نظامی كرده‌اند، نه امنيت پايدار به وجود آمده و نه عدالت حاكم شده است.

 

🔍همه افراد، احزاب و دولت‌هايی كه به نام يا به بهانه مبارزه با آمريكا با دموكراسی و حقوق بشر می‌جنگند، حقوق انسان‌ها را رتبه‌بندی می‌كنند، تا به نام دفاع از يك حق انتزاعی مانند «مبارزه با امپرياليسم»، حقوق شهروندان مانند آزادی انديشه، بيان، قلم، مطبوعات، احزاب، تجمعات و انتخابات را به محاق برند و به حكومت خودكامه خود ادامه دهند.

 

🔍آنچه در زندان ديدم، بيگانگی تأسف‌بار اكثر بازجويان با پيام آزادی‌بخش اسلام و گفتمان رهايی‌بخش انقلاب اسلامی بود.

 

🔍نمی‌دانم به فردی كه چهار سال رييس دولت بود، چهار بار در مجمع عمومی سازمان ملل به ایراد سخنرانی پرداخت و ده‌ها گزارش درباره آثار منفی اقتصادی قطعنامه‌های تحريم شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران دريافت كرد، چه می‌توان گفت وقتی در مناظره‌ با مهندس موسوی ادعا کرد قطعنامه‌های آژانس بين‌المللی انرژي اتمی كه در زمان دولت اصلاحات صادر شد، برای كشور بدتر از قطعنامه‌های تحريم شورای امنيت است كه در زمان مسئوليت او صادر شد.

تصور می‌كنم لفظ ناشی و ناشيگری بهداشتی‌ترين واژه‌اب است كه می‌توانم درباره آقای احمدی‌نژاد به كار ببرم. البته فرض من اين است كه وی مسأله را درك نمی‌كرد و نه اين‌كه آگاهانه به چنين دروغی متوسل شده بود.

 

🔍تصادفی نيست كه افراطی‌ترين جناح‌های اسرائيلی و لابی صهيونيست‌ها در آمريكا، بارها نگرانی خود را نسبت به احتمال پيروزی مهندس موسوی در انتخابات ابراز داشتند.

🔍نظامی كه بنيانگذارش جمهوری اسلامی را بر اساس رأی مردم پايه گذاشت، طبيعی است كه مردمش اين همه در قبال آرای خود حساس باشند. حساسيت مردم برای پيگيری رأی خود و مطالبه شفافيت كامل در خصوص انتخابات،‌ تقويت كننده اساس نظام است.

 

🔍بايد به انتخابات آزاد به عنوان محور همبستگی ملی نگاه كرد. حكومت با سلب حق تعیین سرنوشت ملت در پای صندوق‌های رأی، اصلی‌ترین حربه دفاعی نظام در مقابل مشكلات داخلی و مداخلات بیگانه را کندتر می‌كند.

 

🔍 با كمال تأسف بايد گفت از سال۱۳۷۰ كه آقای جنتی و همكارانش نظارت بر انتخابات را «استصوابی» كردند كه عملا به‌معنای «دخالت مطلقه و غيرپاسخگوی نهاد انتصابی در انتخابات» بود، آزادی انتخابات آسيب‌های جدی ديده و حتي سلامت آن نيز در معرض تهديدها و ترديدهای جدی قرار گرفته است.

 

🔍شبح شبهه درباره سلامت انتخابات را همان كسانی ایجاد کردند که با داشتن سوابق سوء در برگزاری انتخابات در دو دهه گذشته، عملكرد غيرقانونی‌شان در دو انتخابات پيشين و نيز بی‌توجهی به هشدارهای منتقدان قبل از برگزاری انتخابات رياست جمهوری دهم، در روز انتخابات نیز فضا را نظامی و امنيتی كردند.

 

🔍اگر حزب پادگانی به پيروزی خود اطمينان داشت، می‌بايست اين باور را در عملكرد خود قبل، حين و بعد از برگزاری انتخابات به نمايش می‌گذاشت، نه اين‌كه رفتار و ترس‌های يك اقليت چند ميليونی را بر جامعه حاكم كند و در همان حال ادعای ۲۴ميليونی داشته باشد.

رفتار سركوبگرانه، بزرگترين دليل بي‌‌باوری حزب پادگانی به مدعای اعلام شده است.

 

🔍 متأسفانه حزب پادگاني به‌جای ارائه دلیل و مدرک و اطلاعات كافي علیه مدعای مهندس موسوی، فرصت حتی یک گفت‌وگوی تلويزيونی را از او دریغ کرد و به‌جای ارائه دلایل و شواهد و شفافیت بیشتر و به‌جای عرضه بیشتر اطلاعات به شهروندان در خصوص صحت انتخابات، به سرکوب شديدتر و دستگیری بیشتر رو آوردند و براي تحكيم افسانه‌ای به نام انقلاب يا كودتای مخملی، به ابزارهای خشونت‌بار متوسل شد.

 

🔍 ما با شعار “راستی‌‌‌آزمايی اقتدارگراها در صحت انتخابات قبل، تضمين آزادی انتخابات آينده است”، جناح حاکم را در دوراهی تسلیم در برابر اراده ملت یا رسوایی بزرگ تاریخی قرار خواهیم داد.

 

🔍صندوق آرا و انتخابات آزاد را نجات‌بخش كشور می‌دانم. به‌باور من آزادی انتخابات و نجات صندوق، يعنی نجات ايران. هر بار مردم پای صندوق‌های رأی می‌روند، ضمن تحكيم اساس جمهوری اسلامی، ملت جديدی در پای صندوق‌های رأی متولد می‌شود.

 

🔍اين چه جور دولت ۲۴ميليونی است كه رييس آن از ترس اعتراضات دانشجويی مخفيانه و بدون اطلاع برای سخنرانی به دانشگاه‌های پايتخت می‌رود و از برگزاری اجتماع منتقدان خود حتی در كوير لوت واهمه دارد؛ اكثر مراجع قم از ديدار با وی خودداری می‌كنند و قاطبه اهالی فرهنگ و هنر در برابر او ايستاده‌اند؟!

 

🔍بحرانی كه در نتيجه فقدان شفافيت، قانونمداری و انصاف در انتخابات پديد آمده را جز با يك انتخابات آزاد و شفاف نمي‌توان پشت سر گذاشت. هرگونه سركوب و بگيروببند و تدابير غيرانتخاباتی جز به تشديد و تعميق آن زخم منجر نخواهد شد.


 

🔍شهروندان آزاد و طرفدار سبك‌های گوناگون زندگی و نیز اقوام و طوايف متنوع و متكثر ايرانی می‌خواهند چنان كه هستند بنمايند و چنان كه می‌نمايند باشند. می‌خواهند نه فقط در شب انتخابات، كه از شب انتخابات تا انتخابات بعدی، با رنگ‌ها و تنوعات و تكثرات خود ديده شوند و حقوق و حرمت و آزادی آنان رعايت شود.

 

🔍هنگامی كه ميليون‌ها شهروند آزاد و آزاديخواه، با شعار «رأی من كجاست؟» به خيابان‌ها آمدند، در واقع شفافيت و رؤيت‌پذيری رأي خود را طلب می‌كردند كه در پس تفسير تيره و تار نظارت استصوابی-نظامی پنهان شده بود.

همين نقطه عزيمت اجتماعی مرا بر آن می‌دارد كه بگويم اولين و شايد مهم‌ترين خواست جنبش سبز، اعمال حق حاكميت ملی و آزاد كردن انتخابات از زير يوغ نظارت استصوابی-نظامی است.

 

🔍چنانچه به شکایت من به‌عنوان امین و صندوق‌بان آرای ملت، علیه آقای جنتی در انتخابات مجلس ششم رسيدگی می‌شد، آزادی انتخابات پس از آن تأمين و حادثه‌سازی‌های نظامی- امنيتی غيرممكن می‌شد و خونی بر زمين نمی‌ريخت.

 

🔍هدف جنبش سبز همان خواستی است كه ايرانيان از صدر مشروطه تاكنون بر آن پای فشرده‌اند و تلفيقی از سه فرهنگ اسلامی، ايرانی و دموكراتيك را به زبان‌های گوناگون خواستار شده‌اند. به‌همین دلیل جنبش سبز متکی به همه حرکت‌هایی است که در ایران امروز وجود دارد (اعم از حقوق بشر، زنان، دانشجویان، کارگران، جوانان، اقوام و مذاهب).

 

🔍توزیع قدرت در بالا و به‌رسمیت شناختن حقوق دیگری در پایین، دو بالی است که می‌تواند موجب استقرار دموکراسی و پیشرفت همه جانبه کشور شود و دروغ و تحقیر و فساد و ظلم و بی‌کفايتی را به حداقل ممکن برساند.

 

🔍نسل جوان براي چندمين بار ثابت كرد وقتي اراده می‌كند، ديگران بايد خواست او را به‌رسميت بشناسند وگرنه با رسوايی و ناكامی‌های بزرگ ‌مواجه خواهند شد.

 

🔍رهبران جنبش سبز یعنی آقايان خاتمی، موسوی وكروبی معدل و برآيند خواست اكثريت ملت را نمايندگی می‌‌كنند. تجربه گران‌بهای عصر اصلاحات نشان می‌دهد عبور از رهبری جنبش به هر بهانه‌ای و از هر موضعی كه باشد، دستاوردی به جز خلع سلاح كردن داوطلبانه پيروان و علاقه‌مندان اين جنبش در مقابل حزب پادگانی نخواهد داشت.

 

🔍 بي‌آن‌كه بتوانم شكل بروز جمعی و مرئی تحول نامرئی و نيرومند جنبش سبز را حدس بزنم، اطمينان دارم در مرحله بعدی، يك گام كيفی و رو به جلو برخواهد داشت.

 

🔍جنبش سبز قصه ماندگار مادر سهراب است كه می‌گفت پسرش آن روز در مقابل آن همه سلاح، فقط زينتی سبز داشت و نیز حكايت انقلاب شكوهمند اسلامی است كه پيروزی گل بر گلوله بود و يادآور حماسه دوم خرداد است كه پيروزی لبخند نام گرفت.

 

🔍عقل و تجربه حكم می‌كند از خشونت و هر اقدامی كه هزينه فعاليت‌های سياسی را براي عموم شهروندان، نه برای خود فرد، بالا می‌برد بپرهيزيم.

 

🔍وقتي تلاش رقيب، امنيتی-نظامی‌كردن هر چه بيشتر فضاست، بايد بكوشيم شرايط را سياسی كنيم تا ريزش جناح نظامی روزافزون و رويش سبز اميد بيش از پيش شود.

 

🔍حزب پادگانی در كاربرد معيارهای دوگانه با دولت آمريكا رقابت می‌كند، در ايجاد انسداد سياسی، سركوب مخالفان و احيای مناسبات شاهنشاهی با سلطنت‌طلب‌ها كورس رقابت گذاشته، عملكرد پادگانی و ادبيات كينه‌توزانه مجاهدين خلق را الگو قرار داده‌ و از كمونيسم روسی، سلول انفرادی، اعتراف‌گيری و دادگاه‌های نمايشی را وام گرفته است.

 

🔍 حزب پادگانی همه ابزارها را در اختیار دارد، اما نه تنها در اداره صحيح كشور عاجز است، بلكه قادر نيست گفتمانی جذاب و حتی چند واژه جديد توليد كند.

 

🆔@MostafaTajzadeh

Report Page